شکست شیطان در ریگزارهای کویر

غلامحسین اصغری
با پیروزی انقلاب اسلامی و در شرایط بحرانی اوایل انقلاب اسلامی , شرق و غرب و بویژه شیطان بزرگ امریکا درصدد برآمدند , انقلاب اسلامی را به رغم خود در نطفه خفه کنند. لذا آمریکا با طرح محاصره اقتصادی , بلوکه کردن دارایی های ایران طراحی حرکتهای ضدانقلابی گروهکها , طراحی و اجرای کودتاهای نافرجام و جاسوسی و... درصدد عقیم کردن انقلاب برآمد , اما با توجه به اینکه انقلاب اسلامی ملت ایران در سال 57 براساس اندیشه ای توحیدی به ثمر نشسته بود , با امدادهای غیبی خداوند و با هوشیاری کامل ملت و امام خمینی (ره ) توطئه ها یکی پس از دیگر به شکست انجامید تا اینکه استکبار جهانی به سرکردگی امریکای جنایتکار با استفاده از بعضی عناصر لیبرال و خودفروخته و ایجاد رخنه در مسئولیت های کشوری طرحی برای به شکست کشاندن انقلاب در سر پروراندند. دانشجویان مسلمان پیرو خط امام با الهام از رهنمودهای صریح و روشنگر امام راحل به جاسوسخانه امریکا حمله کرده و آن مکان توطئه را به تصرف خویش درآوردند که تصرف لانه جاسوسی آمریکا بازتاب فراوانی در سطح جهانی داشته و تاثیراتی از این قرار در پی داشت .
1 ـ شکسته شدن ابهت امریکا در سطح جهان و به ویژه منطقه
2 ـ افشا شدن دخالت پنهان و آشکار آمریکا در حمایت از رژیم ستم شاهی
3 ـ افشا شدن توطئه های گوناگون آمریکا برای براندازی نظام جمهوری اسلامی
4 ـ رسوایی عناصروابسته لیبرال و گروهکهای ضدانقلاب و در نهایت شکست دولت موقت و احزاب و گروههای وابسته به استکبار
5 ـ به نمایش درآمدن قدرت و عزت مردم شجاع ایران در صحنه جهانی
6 ـ به زیر سئوال رفتن داعیه رهبری جهانی آمریکا و آشنایی ملتهای مظلوم جهان با چهره کریه آمریکا و جرات پیدا کردن مستضعفان جهان برای قیام بر علیه منافع آمریکا در سطح جهانی
تصرف لانه جاسوسی در شرایط بحرانی انقلاب اسلامی آن چنان اهمیت داشت که امام خمینی (ره ) از آن به عنوان انقلاب دوم یاد نمودند.
تصرف لانه جاسوسی و گروگانگیری جاسوسان آمریکایی حیثیت کاخ سفید را لکه دار کرد و قدرت وقوت پوشالی آمریکا را به زیر سئوال برد. آمریکا جهت آزادسازی گروگانهای جاسوس آمریکایی به جمهوری اسلامی ایران حمله کرد , لکن دست نصرت الهی از غیب در وجود طوفانها و شنهای طبس تجلی یافت و گروه شیاطین دچار غضب الهی شده و با سقوط هواپیماهایشان شکست فضاحت باری نصیبشان گردید.
این شکست مفتضحانه زمانی رخ داد که آمریکا درصدد برآمده بود تا سرافکندگی و افتضاح ناشی از تسخیر لانه جاسوسی در تهران را با ربودن جاسوسان از لانه جاسوسی جبران کند.
شرح ماجرا:
امریکا پس از اطلاع از تسخیر لانه جاسوسی به موازات کوششهای دیپلماتیک , تجاوز نظامی به ایران را در دستور کار خود قرار داد. جناح دمکرات و شخص کارتر که شکست های پی در پی از نظام اسلامی و ملت شجاع ایران خورده بودند به همراه سیاستمداران کار کشته و کهنه کار آمریکا برای خروج از این بحران و بن بست شروع به طراحی و برنامه ریزی کردند.
آنها برای آزادی سازی گروگان ها راههای مختلفی را پیش بینی کردند و برای کسب آبروی از دست رفته بهترین شیوه را در حمله نظامی به ایران و آزادسازی گروگان ها با ماشین پیشرفته جنگی و با استفاده از تکنولوژی برتر نظامی , یافتند.
یکماه پس از فتح لانه جاسوسی دهها نفر از کماندوهای آمریکایی به ایالت آریزونای آن کشور اعزام شدند تا آخرین مرحله تمرین و آموزش خود را تحت شرایط موقعیت مشابه ایران بگذارنند. از سوی دیگر گروههای ویژه سری که برای پشتیبانی و تدارک وسایل تکمیلی طرح در نظر گرفته شده بود , مخفیانه وارد ایران شدند و با گروههای ضدانقلاب اسلامی تماس گرفتند. نظامیان آموزش دیده آمریکایی در اواخر آذر 1358 عازم کشور مصر شدند و در پایگاهی در نزدیکی قاهره استقرار یافتند.
برژینسکی می گوید : روز 11 آوریل بود که جیمی کارتر به من گفت خواستار تشکیل جلسه اضطراری شورای امنیت ملی است . او در پاسخ من که دلیل تشکیل آن جلسه را پرسیدم , گفت که به نظر وی زمان اقدام نظامی فرا رسیده است⁽¹⁾ کارتر جلسه یاد شده را با این سخنان آغاز کرد که « به نظرم امکان خلاصی گروگانها بسیار بعید به نظر میرسد و ما بایستی حاکمیت خود را اعمال کنیم و حالا وقت آن است که عمل مناسب انجام پذیرد و جدول زمانی آن هم تهیه شود . ⁽²⁾
رئیس جمهور در دنباله سخنانش ادامه داد : « ما بایستی برای آزادی گروگانها وارد عمل شویم و عملیات می بایستی در اولین فرصت ممکن آغاز شود . ⁽³⁾
رئیس ستاد مشترک ارتش امریکا « ژنرال جونز » تاریخ چهارم اردیبهشت را مناسبترین زمان شروع عملیات اعلام کرد.
روز چهارم اردیبهشت سال 1359 , تعداد شش فروند هواپیمای سی ـ 130 آمریکایی کماندوهای این عملیات را که آمریکائیها نام آن را « دلتا » انتخاب کرده بودند از قاهره به ناو هواپیمابر نیمیتز در دریای عمان و نزدیک آبهای ایران منتقل کردند نیمه شب چهارم اردیبهشت ماه مطابق باساعت 13 به وقت واشنگتن هواپیماهای مذکور و هشت فروند هلی کوپتر نفربر از عرشه ناوهواپیمابر نیمیتز برخاستند و با پرواز در ارتفاع کم راهی ایران شدند.
می بایست هواپیماها و هلی کوپترها در فرودگاه شماره یک واقع در صحرای طبس فرود آیند , سپس هلی کوپترها , کماندوها را به اطراف تهران منتقل کنند تا از آنجا با کامیونها و خودروهایی که از قبل توسط عمال داخلی و نفوذی آمریکا آماده شده بودند به اطراف جاسوسخانه انتقال یابند. پس از ورود به حریم ایران یک فروند هلی کوپتر در 120 کیلومتری شهر راور کرمان دچار نقص فنی شد و ناگزیر فرود آمد. سرنشینان این هلی کوپتر به دیگر هلی کوپترها منتقل شدند که پس از طی مسافتی دستگاه هیدرولیک یک هلی کوپتر دیگر نیز از کار افتاد ولی خود را به ناو هواپیمابر برنیمیتز رساند.
درهر صورت , شش فروند هواپیما سی ـ 130 و شش فروند هلی کوپتر در محل مورد نظر واقع در صحرای طبس در تاریکی شب فرود آمدند. اما از زمانیکه یک فروند هلی کوپتر درحال سوخت گیری برای اجرای مرحله بعدی عملیات آماده می شد دچار نقص فنی شد و با از کار افتادن این هلی کوپتر تمام برنامه های آمریکا به هم خورد. زیرا آنها با محاسباتی که انجام داده بودند , برای انجام مرحله بعدی عملیات حداقل شش فروند هلی کوپتر نیاز داشتند. از این رو موقعیت خود را به ناو هواپیمابر و از آنجا به کاخ سفید گزارش دادند و از رئیس جمهور کسب تکلیف کردند. کارتر دستور توقف عملیات و عقب نشینی را صادر کرد. اما سپاه شیطان در چنگال عذاب الهی گرفتار شد.
آن هنگام که آمریکاییها قصد بازگشت کردند توفانی از شن برخاست , هواپیماها و هلی کوپترهای آمریکاییها , درحال برخاستن از زمین دچار مشکل شدند. یک فروند هواپیما و یک فروند هلی کوپتر با هم برخورد کردند وهر دو آتش گرفتند. در اثر حادثه , هشت تن از آمریکائیها در آتش غضب الهی سوختند و بقیه پنج فروند هواپیماهای سی , 130 نیز فرار کردند.
برژینسکی حالت کارتر را پس از صدور دستور توقف عملیات عقب نشینی و آتش گرفتن هواپیما و هلی کوپتر آمریکایی چنین توصیف کرده است:
« کارتر بعدا سرش را میان دو دستش گرفت و به مدت چند ثانیه روی میز گذاشت من فوق العاده دلم برای وی سوخت ! همین طور برای کشورم ! ساعت 5,15 دقیقه بود که کارتر خبر دیگری مبنی برخورد یک هلی کوپتر با یک هواپیمای سی ـ 130 و آتش گرفتن آنها را از ژنرال جونز دریافت کرد . این برخورد همراه با تلفات جانی بوده است . کارتر با شنیدن این خبر به مانند مار زخمی به خود پیچید و آثار درد و نگرانی بر تمامی صورت او آشکار شد.⁽⁴⁾
داغ شکستی که آمریکاییان از ایران خوردند تا مدتها آنها را رها نخواهد کرد. مخصوصا به این خاطر که این شکست ضربه دوباره ای بر احساس غرور و اعتماد به نفس آنان بود. برای جامعه ای که شدیدا به تکنولوژی معتقد است و به آن ایمان دارد از کار افتادن سه فروند هلی کوپتر در میان بادهای شنی بیابان ضربه بسیار بزرگ و دردناکی بوده است.
شکست شیطان بزرگ در این عملیات , حمله فیلداران ابرهه به خانه کعبه و سرکوبی آنان توسط مرغان ابابیل که لشگر غیبی حضرت حق بودند را در ذهنها زنده می کند. لشکریان ابرهه همچون نیروهای متجاوز آمریکایی از شدت قدرت و شوکت تصور نمی کردند که کسی بتواند مانع حمله آنان به خانه کعبه شود لیکن آن هنگام که بسوی کعبه هجوم بردند , به فرمان خدا پرندگان در آسمان ظاهر شدند و سنگهائی که در منقارهایشان داشتند بر سر فیل سواران ابرهه فرود آورند و بدین وسیله کافران یکی پس از دیگر به هلاکت رسیدند.
آمریکای جنایتکار در شرایط آماده ای که آشوبهای گروههای چپ و منافقین بوجود آورده بودند , به ایران اسلامی تجاوز کرده بودند , ولی در اثر معجزه الهی در طبس شکست خورد.
این شکست آنقدر عظیم بود که گویی نیروهای شیطانی نیز به یاری و مساعدت نیرویی ماورا طبیعت در این واقعه اعتراف داشتند. بطوری که وقتی از « هارولد بروان » « وزیر دفاع وقت آمریکا چگونگی این شکست را جویا شدند چنین پاسخ داد : « آیت الله امام خمینی (ره) در بالکن مقر سکونت خود حضور یافت و با هر حرکت دست او یک هواپیما به زمین افتاد .»⁽⁵⁾
به هر حال قضیه حمله نظامی به طبس نشانه خوی جنایتکار امریکا بود که با گوشت و پوست جنایتکاران سردمداران آمریکا عجین گشته و درحال حاضر که این مرکز سلطه و استعمار و استکبار یک تنه داعیه نظم نوین جهان را دارد و حمایت از حقوق بشر را سرمیدهد دست جنایتکارانش به خون هزاران انسان بی گناه در سطح جهان آغشته است.
آثار جنایت های آمریکا در عراق و افغانستان و... هویداست اما شکست های آمریکا در ایران و لبنان , سومالی , ویتنام , و فلسطین و... حاکی از توان ملت ها در برابر این جرثومه زشتی ها است.
آنچه در صحرای طبس روی داد شکست آمریکا به حول و قوت و قدرت خداوند بود و این اندیشه را در اذهان می پروراند که ان تنصروالله ینصرکم⁽⁶⁾.