یکی از بزرگترین فتنهها در زمان امام
«شما دیدید که آقای بنیصدر حسابش را جدا نکرده، خدا میداند که من مکرر به این گفتم که آقا، اینها تو را تباه میکنند. این گرگهایی که دور تو جمع شدهاند و به هیچچیز عقیده ندارند، تو را از بین میبرند، گوش نکرد، هی قسم خورد که اینها فداکار هستند.
والله قسم، من رأی به ریاست جمهوری بنیصدر ندادم و در تمام موارد نظر دوستان را پذیرفتم.»
اینها بخشی از بیانات گهربار بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی ایران است که در مواجهه با فتنهگریهای بنیصدر و اطرافیانش ایراد فرمودند.
اما یکی از نکات بارزی که در مکتب امام خمینی وجود دارد و همان رویه را هم در وجود مقام معظم رهبری به خوبی مشاهده میکنیم صبر و تحمل در برابر فتنهگریهای فتنهگران است.
ناصر فرزانفر از فعالان دانشجویی به گزارشگر یالثارات میگوید: «مهمترین نکته در برخورد امام و رهبری در برابر فتنه صبر و شکیبایی است، یعنی در نحوه برخورد با فتنه شاهد هیچگونه اقدام شتابزدهای از سوی حضرت امام در زمان حیاتشان یا مقام معظم رهبری در زمان حاضر نیستیم، بلکه از نحوه برخورد امامخمینی و مقاممعظم رهبری با جریان فتنه چنین استنباط میشود که میخواهند قبل از اینکه اقدامی در برخورد با فتنه و فتنهگر صورت بگیرد، خود مردم به ماهیت وجودی فتنهگران پی ببرند.»
این دانشجوی رشته حقوق قضایی به جریان بنیصدر و خیانتهای او و نوع برخورد امامخمینی با او اشاره میکند و میگوید: «امامخمینی خیلی بنیصدر را تحمل کردند و همچنان که خودشان فرمودند به او رای هم ندادند اما اگر ایشان با بنیصدر برخورد نکردند به این دلیل بود که امام میخواستند مردم خود به شناخت و درک واقعی از عناصر فتنه برسند، لذا در زمان حاضر نیز میبینیم با وجود این همه فتنهگری و آشوبطلبی سران فتنه، نظام خیلی بیشتر از حد ممکن سران فتنه را تحمل نموده است.»
مجتبی کشوری مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه علامه طباطبایی نیز درباره پیروان راستین امام(ره) میگوید: «یکی از ویژگیهای مهم یاران امام(ره) عدالتخواهی است.»
وی با تاکید بر ویژگی ولایتپذیری یاران و پیروان امام(ره) میگوید: «فصلالخطاب همه مسایل باید رهبری باشد در صورتی که متاسفانه دیده میشود حرف از امام و رهبری زده میشود، ولی وقتی آنها در بیاناتشان خطوط قرمز را مطرح کردند، باز هم از آن خطوط قرمز تخطی میشود و حرف امام(ره) فقط در تریبونها و تبلیغات بیان میشود و این نشان میدهد امامی نمیخواهیم که هر وقت خطایی کردیم، گوش ما را بگیرد، ما امامی میخواهیم که فقط حرف آن را بزنیم و از این طریق به منافع شخصی خود برسیم.»
مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه علامهطباطبایی تصریح میکند: «امام تمام سعی و تلاش خود را نمود برای اینکه عدالت در جامعه برقرار شود و فساد طبقاتی و تبعیض در جامعه از بین برود و همچنین امام(ره) تمام همّ و غمّ خود را گذاشت برای این که فاصله بین کوخنشینان و کاخنشینان کم شود و به حداقل برسد، درواقع یکی از ویژگیهای مهم یاران امام(ره) عدالتخواهی است.»
وی با بیان این که در قشر دانشجو و غیردانشجو باید مطالبهگری و عدالتخواهی به عنوان یکی از شاخصههای راه امام مدنظر باشد، میگوید: «اگر ما خودمان را به امام و سیره عملی آن بزرگوار منتسب میکنیم، در بحث عدالتخواهی باید حرف اول را بزنیم و باید به فکر محرومان باشیم و این را از مسئولان نیز مطالبه کنیم.»
این فعال دانشجویی ویژگی دیگر یاران حضرت امامخمینی را قانونمداری و قانونپذیری بیان میکند و آن را از زمینههای ایجاد وحدت میداند و معتقد است: «امام(ره) تمام همت خود را به کار برد برای اینکه وحدت ایجاد شود، لذا ایجاد وحدت، برادری و همدلی از آرمانهای امام(ره) بود.»
کشوری میگوید: «از دیگر ویژگی پیروان راستین امام داشتن محبت همراه مودت است. مودت به این معنی که اگر حرفی از امام(ره) میزنیم در عمل هم باید این حرفها را اجرا کنیم، مانند شهدایی که در زمان جنگ هم محبت و هم مودت نسبت به حضرت امام(ره) داشتند و در مقام عمل هم آن دستور امام را که جبههها را خالی نگذارید، اجرا کردند.»
وی درباره مولفههای مهم شخصیتی حضرت امامخمینی میگوید: «درواقع مولفههای اصلی شخصیت امام(ره) را میتوان در چند بحث خلاصه کرد، عدالت، قانونمداری و ولایتپذیری امام و نیز تاکید بر بحث بصیرت نخبگان و جامعه از جمله این ویژگیهاست. البته باید گفت که دوستان امام نیز هیچوقت مدافعان اسرائیل و آمریکا نیستند و همواره با تبعیض و ظلم و مقابله میکنند.»
وحدت؛ اولین وظیفه شرعی
آنان که توفیق آشنایی با آثار امامخمینی(ره) را دارند میدانند که شاید در مجموعه بیانات و نوشتههای ایشان هیچ موضوعی به اندازه وحدت مورد توجه و تاکید قرار نگرفته باشد.
آن بزرگوار در هر مناسبتی توصیه به همدلی و الفت میکردند و در همان حال نسبت به تفرقه و اختلاف به شدت هشدار میدادند.
این عنایت تا آنجا بود که اولین بند از وصیتنامه سیاسی الهی خود را هم به همین موضوع اختصاص داده و آن را رمز بقای انقلاب نامیدهاند.
امامخمینی در طول دوران قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، بارها و بارها به این نکته اشاره و توصیه کرده بودند که همگان باید ضمن آشنایی با نهضت مشروطه، مراقبت کنند تا مبادا خدای ناخواسته سرنوشت این انقلاب هم مثل مشروطه شود.
از نظر ایشان نخستین عامل انحراف مشروطیت را میتوان اختلاف و درگیری خودیها دانست.
در تاریخ سوم اسفندماه سال 1367، در آخرین ماههای عمر پربرکت امام، نامهای از ایشان خطاب به روحانیون سراسر کشور و مراجع و مدرسین و طلاب حوزههای علمیه و ائمهجمعه و جماعات منتشر شد.
در آن هنگام کشور وضع ویژهای داشت که جز حاضران در آن نمیتوانند درک کنند.
قطعنامه 598 پذیرفته شده و فرزندان امام با چشمهای گریان، اما دلهایی مطمئن و امیدوار از جبههها برگشته بودند.
کشور نیاز به آرامش و جهادی دیگر داشت و در همان حال دشمن بذر تردید و اختلاف میکاشت.
نیش و طعنهها مخصوصاً متوجه مراد و محبوب ما بود و آن بزرگوار در اوج رنجهایی که به ویژه از سادهاندیشی قائممقام خویش و برخی دیگر تحمل میکرد این نامه را برای همیشه تاریخ نوشت که آن روزها به عنوان «منشور روحانیت» معروف گردید.
این نامه که در جلد 27 کتاب صحیفه امام نیز موجود است حاوی نکات مهمی است که همانند وصیتنامه سیاسی – الهی ایشان باید همواره مورد مطالعه و عمل قرار گیرد.
امامخمینی(ره) بارها و بارها نسبت به ضرورت حفظ وحدت هشدار داده و ازجمله در نامه مورد بحث فرمودهاند: «اولین وظیفه شرعی و الهی آن است که اتحاد و یکپارچگی طلاب و روحانیون انقلابی حفظ شود وگرنه شب تاریک در پیش است و بیم موج و گردابی چنینهایل! امروز هیچ دلیل شرعی و عقلی وجود ندارد که اختلاف سلیقهها و برداشتها و حتی ضعف مدیریتها دلیل به هم خوردن الفت و وحدت طلاب و علمای متعهد گردد. ممکن است هرکس در فضای ذهن و ایدههای خود نسبت به عملکردها و مدیریتها و سلیقههای دیگران و مسئولین انتقادی داشته باشد، ولی لحن و تعابیر نباید افکار جامعه و آیندگان را از مسیر شناخت دشمنان واقعی و ابرقدرتها که همه مشکلات و نارساییها از آنان سرچشمه گرفته است، به طرف مسائل فرعی منحرف کند...»
در آثار امام در کنار توصیه به وحدت و اجتناب از اختلاف سه راهکار نیز در این زمینه دیده میشود.
نخست آنکه «هردو گروه باید توجه کنند که دشمنان بزرگ مشترک دارند که به هیچ یک از آن دو جریان رحم نمیکند. دو جریان با کمال دوستی مراقب آمریکای جهانخوار و شوروی خائن به امت اسلامی باشند. هر دو جریان باید مردم را هوشیار کنند که آمریکای حیلهگر دشمن شماره یک آنها است.»
دوم آنکه مراقب اطرافیان خود باشند؛ «از کارهایی که یقینا رضایت خداوند متعال در آن است، تالیف قلوب و تلاش جهت زدودن کدورتها و نزدیک ساختن مواضع خدمت به یکدیگر است. باید از واسطههایی که فقط کارشان القای بدبینی نسبت به جناح مقابل است، پرهیز نمود.»
و سرانجام توصیه همیشگی آن یار سفرکرده: «یک چیز مهم دیگر هم ممکن است موجب اختلاف گردد – که همه باید از شر آن به خدا پناه ببریم – و آن حبّ نفس است که این دیگر این جریان و آن جریان نمیشناسد. رئیسجمهور و رئیسمجلس و نخستوزیر، وکیل، وزیر و قاضی و شورای عالی قضایی و شورای نگهبان، سازمان تبلیغات و دفتر تبلیغات، نظامی و غیرنظامی، روحانی و غیرروحانی، دانشجو، غیردانشجو، زن و مرد نمیشناسد و تنها یک راه برای مبارزه با آن وجود دارد و آن ریاضت است...»
حسینعلی شهریاری نماینده مردم زاهدان میگوید: «مراسم ارتحال جانگداز رهبیر کبیر انقلاب فرصت مناسبی است که اگر کدورتهایی وجود دارد، فراموش شود و در جهت حفظ انقلاب و ارزشهای آن اتحاد و همدلی بیشتری به وجود آید.»
نماینده مردم زاهدان در مجلس با اشاره به سالگرد رحلت حضرت امام(ره)، با بیان اینکه اندیشه حضرت امام(ره) ایدهآل و سرمشق برای تمام امت اسلامی است، میگوید: «وقتی انسان وصیتنامه سیاسی – عبادی حضرت امام(ره) را مطالعه میکند احساس میکند که این وصیتنامه برای امروز نوشته شده است. در واقع این وصیتنامه میتواند به نخبگان و سیاستمداران راه و روش و خطمشی حضرت امام را نشان دهد.»
شهریاری با بیان اینکه خطوط فکری حضرت امام(ره) باید به عنوان سرمشق برای تمام تصمیمگیرندگان کشور الگو قرار گیرد، تصریح میکند: «حضرت امام ضمن آنکه همیشه بر وحدت تاکید داشتند هشدارهایی را نیز در رابطه با این که انقلاب به دست نااهلان نیفتد و از انقلاب اسلامی به خوبی محافظت شود میدادند که باید مدنظر قرار گیرد.»
این نماینده اصولگرای مجلس در ادامه میگوید: «مردم با حضور در مراسمی که به مناسبت سالگرد رحلت حضرت امام برگزار میشود، بیشتر تفکر کنند و به خاطر آورند که چه روزهای سختی را پشتسر گذاشتهایم و الان چه وضعیتی در کشور وجود دارد. این امر می تواند همدلی و وحدت را در کشور تقویت کند.»
دکتر محمد کرمیراد عضو هیات رییسه کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی و نماینده مردم کرمانشاه در مجلس شورای اسلامی نیز در گفتوگو با گزارشگر یالثارات به نقش وحدت و یکپارچگی در میان آحاد ملت ایران اشاره میکند و میگوید: «امروز دشمنان داخلی و فتنهگران داخلی از تنها چیزی که ترس و واهمه دارند اتحاد میان ملت ایران و پیوند ناگسستنیشان با ولایت فقیه است و همین مسئله سبب گردیده که تاکنون انقلاب اسلامی به خوبی حفظ و هدایت شده است، از همین رو باید بیش از پیش برای حفظ این وحدت و همدلی تلاش کنیم.»
کرمیراد به حوادث پس از انتخابات سال گذشته اشاره میکند و میگوید: «اگر در فتنه سال گذشته اتحاد و وحدت در میان مردم در حمایت از نظام جمهوری اسلامی نبود قطعاً دشمنان بر ما غلبه میکردند، ولی تجلی این وحدت و یکپارچگی ملی در روز نهم دی و 22 بهمن سال گذشته به منصه ظهور رسید و فتنهگران و حامیان آنها فهمیدند که در میان مردم ایران هیچ جایگاهی ندارند.»
عضو هیات رییسه کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس از وحدت به عنوان یکی از یادگاران امام در میان ملت ایران یاد میکند و میگوید: «حضرت امامخمینی همیشه توصیه میکردند که مردم وحدت خود را حفظ کنند؛ چرا که تنها راه مقابله همهجانبه با دشمنان خارجی و فتنهگران داخلی همین اتحاد و همبستگی ملی است.»
امامخمینی عبادت را در خدمت به مردم میدانست و طریقت وی عین شریعت وی بود.
امام عرفان را با حضور در میان جامعه یافت و عرفان را در خدمت به جامعه و حضور میان مردم جستجو میکرد. عدهای تفسیر نادرستی از عرفان دارند و تصور میکنند که عرفان گوشهنشینی و انزوا است، در حالی که امیرالمومنین(ع) شخصی که تمام طرق صوفیه چه شیعه و چه سنی ایشان را قطب خود میدانند و به امام عارفین شهرت دارد، به هیچ عنوان فردی منزوی نبود بلکه همواره در عرصه عمل و میدان جنگ بود.
پیروان خط امام چه کسانی هستند؟
پیروان واقعی امامخمینی نه در شعار، بلکه در عمل باید تابع اندیشههای تابناک آن بزرگوار باشند؛ آن هم به صورت یکپارچه و منسجم.
به بیان دیگر باید گفت فرد یا افرادی میتوانند خود را پیرو خط امامخینی بنامند که در عمل هم سیره آن یار سفر کرده را سرلوحه تمامی کارهای خود قرار دهند.
حسن غفوریفرد نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه پیروان هر فرد، معتقدان و ملتزمان به خطمشی و سیاستهای آن فرد هستند، میگوید: «کسانی که خطوط اصلی حرکت امام را درک کرده و تایید میکنند و در عمل پیرو آنها هستند، پیروان راستین ایشان به شمار میآیند.»
وی با بیان اینکه روحیه مبارزه با سلطه اعم از مبارزه با استبداد داخلی و استعمار خارجی از جمله ویژگیهای حضرت امام(ره) بود، میافزاید: «بعضا دیده میشود که برخی با استبداد داخلی مبارزه میکنند و در آغوش استعمار خارجی میافتند و یا بالعکس، این در حالی است که امام(ره) از تئوری نه شرقی، نه غربی خود دست برنداشتند و حتی در سختترین شرایط استقلال فکری را در عمل نشان دادند.»
غفوریفرد میگوید: «حضرت امام(ره) در تدوین نظام جمهوری اسلامی ایران، فرمودند جمهوری اسلامی نه یک کلمه بیشتر نه یک کلمه کمتر. در حالی که در آن زمان افرادی بودند که به عنوان مثال به جمهوری تنها گرایش داشتند، اما نظامی که ایشان معماری کردند، بر دو پایه مشروعیت الهی و مقبولیت مردمی استوار شد.»
وی عدالتطلبی، توجه به مردم و مستضعفان را از شاخصههای اصلی حکومت حضرت امام میداند و میگوید: «اگر کسانی اعتقاد به یکی از این شاخصها را از دست بدهند، نمیتوانند مدعی پیروی از حضرت امام باشند. یعنی اگر کسانی جمهوریت یا اسلامیت نظام را قبول نکنند، از خط امام(ره) به دور هستند. همچنین اگر کسانی در این شرایط فکرشان توجه به استکبار جهانی باشد یا از قدرتهای سلطه ترسی به دل داشته باشند، نمیتوانند مدعی پیروی خط امام باشند.»
غفوریفرد همچنین تصریح میکند: «در صورتی که افرادی به رای مردم تمکین نکنند، یا به قانون مصوب مجلس التزام نداشته باشند، نمیتوانند پیرو راستین خط امام(ره) باشند.»
جواد آرینمنش، نماینده مردم مشهد و نایب رییس کمیسیون فرهنگی در خانه ملت، نیز میگوید: «هدف حضرت امام(ره) چیزی جز حاکمیت اسلام نبود، لذا پیروان راستین امام(ره) پیروان اسلام هستند.»
آرینمنش میگوید: «رصد کردن دیدگاههای امام(ره)، مطالعه مکرر وصیتنامه ایشان، پیروی از رهنمودهای رهبری و مبارزه علیه استکبار جهانی از وظایف پیروان راستین راه امام(ره) است.»
حجتالاسلام والمسلمین غلامرضا مصباحیمقدم نماینده مردم تهران در تشریح دیدگاه خود درباره این پرسش که پیروان راستین راه امام(ره) چه کسانی هستند؟ میگوید: «پیروان راستین، مجموعه میراث امام(ره) را با جامعیت دنبال میکنند؛ پیروی از ولایتفقیه، سادهزیستی، سازش ناپذیری با استکبار جهانی و مردممحوری از جمله ملاکهای شناسایی پیروان راستین امام(ره) هستند.»
وی با اشاره به سالگرد ارتحال امامخمینی(ره) تصریح میکند: «امام بعد از انبیای الهی و ائمه معصومین از جنبه جامعیت علمی، فقهی، عرفانی و از جنبههای مدیریتی و رهبری جامعه قوی بود؛ به طوری که قدرت پیشبینی آینده و قدرت خواندن دست دشمنان را داشتند. رهبری امامخمینی(ره) در قرن بیستم جهان را مات و مبهوت کرده بود.»
مصباحیمقدم میگوید: «امام میراث متعددی دارد. وصیتنامه سیاسی الهی، نظام مقدس جمهوری اسلامی و سخنان و نامههای حضرت امام میراث بر جای مانده از ایشان است.»
وی با بیان اینکه مقام معظم رهبری اصول و مبانی راه و اندیشه امام(ره) را طی 21 سال گذشته به درستی رعایت کردهاند، معتقد است: «مرحوم حاج احمد آقاخمینی نیز در وصیتنامهاش خطاب به فرزندانشان تاکید داشتند، مبادا از رهبری فاصله بگیرید.»
وی خطاب به مدعیان راه و اندیشه امام(ره) میگوید: «پیروان راستین راه و اندیشههای امامخمینی(ره) کسانی هستند که مجموعه میراث امام را با جامعیت آن دنبال کنند. طبیعتاً اگر برخی از نظرات و اندیشههای امام از سوی برخی پذیرفته شود و برخی دیگر به کنار گذاشته شود، به جرات میتوان گفت که این افراد پیروان راستین راه و اندیشههای امام نیستند.»
عضو کمیسیون اقتصادی مجلس اخلاص را بزرگترین ویژگی شخصیتی حضرت امام(ره) میداند و میگوید: «امام برای شخصیت خودش هیچ شانی قائل نبود. اگر افراد، گروهها، احزاب و جمعیتها این مشی را داشته باشند، همه چیز درست میشود و دچار اختلافات مختلف نمیشوند. اگرچه امام از اختلاف سلایق استقبال میکرد، ولی همواره معتقد بود این اختلاف به معنای اختلاف در اصول نیست.»
مصباحیمقدم پیروی از اصول شریعت را جزو جداناپذیر زندگی امامخمینی(ره) عنوان میکند و میافزاید: «امام(ره) در اوج عرفان به عرفانی که شریعت را برنمیتابید و دستکم میگرفت، انتقاد میکرد. حفظ شریعت، التزام به شریعت و لوازم شریعت از اصول رفتار امام(ره) بود. اگر کسی مدعی حرکت در راه امام(ره) است، ولی به شریعت التزام نداشته باشد، به قطعیت میتوان گفت ادعای بدون پشتوانهای دارد.»
وی میگوید: «امام(ره) میفرمودند نگهبان ولایتفقیه باشید تا به کشورتان آسیبی نرسد. امام محور جامعه را ولیفقیه میدانستند. لذا اگر کسی ادعای پیروی راه امام(ره) را دارد، ولی این اصل را در شعار و عمل کنار گذارد، ادعای غیرواقعی کرده است.»
این عضو اصولگرای مجلس با اشاره به قضیه خلع قائممقامی منتظری از سوی امام(ره)، میگوید: «تواناییهای علمی، سوابق انقلابی، خدمت به نظام و امام(ره) مانع از برخورد قاطع حضرت امام(ره) با آقای منتظری در اموری که از سوی ایشان اشتباه یا انحرافی میافتاد، نبود. در واقع امام(ره) از این ویژگیها استفاده میکردند، ولی به مجردی که احساس میکردند افراد در مسیر انقلاب حرکت نمیکنند، قاطعانه آنان را کنار میگذاشتند.»
وی سادهزیستی را شرط لازم برای در مسیر ماندن مدعیان پیروی از راه و اندیشههای امامخمینی برمیشمرد و اظهار میکند: «امام تاکید داشتند مدیران و رهبران نظام اسلامی ایران باید زندگی خود را با زندگی طبقات متوسط به پایین کشور تطبیق دهند. آنان نباید با کاخنشینان همنشین شوند، تا مبادا خوی کاخنشینی در آنان اثر گذارد و موجب شود که از تودههای مردم فاصله بگیرند.»
نماینده مردم تهران سازشناپذیری با استکبار جهانی را از دیگر مؤلفههای یاران واقعی امام(ره) میداند و میگوید: «حضرت امام با نقش برآب کردن نقشههای استکبار، نشان دادند قدرت اسلام بر قدرت جهنمی استکبار غلبه دارد، سازشناپذیری امام با صهیونیزم اصل جداییناپذیر مشی ایشان بود، لذا باید گفت هرکس اندک تعلل و تسامحی در مقابله با استکبار و صهیونیزم کند، دروغ آشکاری گفته است.»
مصباحیمقدم تاکید میکند: « فاصله از رهبری خط قرمز امامخمینی(ره) و یادگار امام بود، از این رو همه آحاد و تودههای مردم، نخبگان و روشنفکران و مسئولان سیاسی کشور باید از همه اصول و مبانی راه و اندیشه امامخمینی تبعیت کنند.»
بدون شک یاران و پیروان دلسوز امامخمینی(ره) در زمان حاضر کسانی هستند که از دستاوردهای مهم آن بزرگوار با تمام وجود دفاع کنند و برای تقویت هرچه بیشتر نظام جمهوری اسلامی بکوشند.
حجتالاسلام والمسلمین حسین ابراهیمی نماینده مردم بیرجند نیز در پاسخ به این سؤال که چه کسانی را میتوان پیرو واقعی راه امامخمینی نامید، میگوید: «پیروان راستین حضرت امام(ره) کسانی هستند که اسلام را قبول داشته باشند، انقلاب و نظام اسلامی را قبول داشته باشند، به امام(ره) به عنوان رهبری مقتدر معتقد باشند و مقام معظم رهبری را هم قبول داشته باشند. به بیان دیگر، معتقدیم کسانی که از امام(ره)، مقام معظم رهبری، اسلام و انقلاب تبعیت کردهاند و بر این اصول پایدار بودهاند پیرو حضرت امام(ره) و یا به عبارتی خودی هستند.»
نماینده مردم بیرجند در خصوص چگونگی تشخیص پیروان راستین حضرت امام(ره) از مدعیان این راه، میگوید: «این افراد را میتوان در عمل از یکدیگر تشخیص داد. خیلیها ادعا کردند اما در عمل ماندهاند؛ اما کسانی که پیرو واقعی باشند افرادی هستند که رفتارشان بتواند گفتارشان را تایید کند.»
ابراهیمی همچنین خاطرنشان میکند: «اگر این افراد از امام(ره) و مقام معظم رهبری پیروی کردند، به اسلام عمل کردند و حافظ نظام اسلامی بودند، از پیروان راستین حضرت امام(ره) به شمار میآیند.»
برخی از افرادی که ادعای پیروی از راه امامخمینی دارند، اما ولیفقیه را قبول ندارند و در مسیر تعارض با ولیفقیه گام برمیدارند باید بدانند این ادعایشان پوچ و واهی است، چرا که حضرت علی(ع) میفرمایند حق ولایت است و کسانی که در مسیر ولایت حرکت میکنند میتوانند ادعا کنند که پیرو راه امام(ره) هستند و اگر در این مسیر حرکت نکردند، ادعایشان باطل خواهد بود؛ چون کسی نمیتواند ادعا کند پیرو راه امام(ره) است، ولی حرف ولیفقیه را قبول ندارد.
با این حال باید اذعان داشت که امروز مصداق ولایت، مقام معظم رهبری است و پذیرفته نیست کسانی بگویند ما پیرو راه امام(ره) و ولیفقیه هستیم اما ولیفقیه زمان خود را فراموش کنند.
حضرت امامخمینی(ره) درباره حضرت آیتالله خامنهای میفرمودند:
من آقای خامنهای را بزرگ کردم. او کسی است که آوای دعوت او به صلاح و سداد در گوش مسلمین جهان طنینانداز است؛ متعهد و مبارز در خط مستقیم اسلام و عالم به دین و سیاست.
اینجانب که از سالهای قبل از انقلاب با ایشان ارتباط نزدیک داشتهام و همان ارتباط بحمدالله تعالی تاکنون باقی است، ایشان را یکی از بازوهای توانای جمهوری اسلامی میدانم و چون برادری که به مسائل فقهی آشنا بوده و متعهد به آن هستند و از مبانی فقهی مربوط به ولایتمطلقهفقیه جداً جانبداری میکنند، میدانم و در بین دوستان و متعهدان به اسلام و مبانی اسلامی، از جمله افراد نادری هستند که چون خورشید، روشنی میدهند.»
بهرهبرداری گزینشی از وصیتنامه امام
امروز برخی از چهرههای سیاسی و خصوصاً افرادی که آنان را به عنوان سران فتنه میشناسیم با بیانات گهربار معمار بزرگ انقلاب حضرت امامخمینی به صورت گزینشی برخورد میکنند و جاهایی که میپسندند را برجسته میکنند و هر نکتهای را که برخلاف میل و نظرشان باشد نادیده میگیرند.
سردار محمدرضا نقدی رییس سازمان بسیج مستضعفین با اشاره به مظلومیت امروز امام(ره) میگوید: «حق همیشه در طول تاریخ با مظلومیت قرین بوده و هست و همه انبیا و اولیای الهی در بین ملتها غریب و مظلوم بودهاند و این به دلیل این بوده که مردم معرفت درستی از راه و هدف آن بزرگواران نداشتهاند.»
وی عامل عمده مظلومیت امامان و اولیای خدا را در طول تاریخ رفتار برخی از یاران و دوستان آن بزرگواران برمیشمرد و میافزاید: «حتی این مظلومیتها به گونهای بود که حضرت امیر(ع) با افسوس «این عمار؟» را سر میدهند. امامی که افقهای بالای انسانی را شناخته و درک کرده و میخواهد که همه ملت با او همراه باشد همه وجودش برای ملت میسوزد، اما از برخی از یاران و همراهان خود گلایهها و درددلهایی دارد که زخم شمشیر دشمن به اندازه آنها برایش سخت نبوده و این را در فرمایشات امام(ره) بزرگوار هم بارها و بارها شنیده و دیدهایم.»
رییس سازمان بسیج مستضعفین با اشاره به اینکه امروز برخی افراد از وصیتنامه امام(ره) به صورت گزینشی بهرهبرداری میکنند، میگوید: «در دوران پس از امام(ره) عدهای مدعی شدند که وصیتنامه ایشان را باید با توجه به شرایط زمانی تفسیر کرد و حتی برخی وقیحانه ادعا کردند که اندیشههای امام(ره) باید به موزه تاریخ سپرده شود.»
نقدی که در مراسمی به مناسبت سالگرد ارتحال ملکوتی امامخمینی سخن میگفت، میافزاید: «امام(ره) با بینشی که داشتند وصیتنامه خود را که به مجلس خبرگان رهبری ارسال فرموده بودند برای اینکه هیچ جای شبهه و نگرانی برای آیندگان نباشد دوباره پس گرفتند تا مطالبی به ان بیفزایند. حضرت امام(ره) در آخرین مطالبی که در وصیتنامهشان مرقوم فرمودهاند این است که میزان در هرکس حال فعلی اوست و این تکلیف را برای همگان مشخص میکند.»
رییس سازمان بسیج مستضعفین با اشاره به اینکه امام(ره) برای نسلهای آینده وصیت کردهاند، تصریح میکند: «چرا برخی این وصیتنامه را تاریخ گذشته میدانند اما آنجا که به نفعشان است از آن بهرهبرداری میکنند؟!»
نامهنگاری امام با دانشآموزان آمریکایی
در سال 1981 دانشآموزان دبیرستان schools sporing public ایالت ارکانزاس آمریکا نامهای برای حضرت امامخمینی فرستادند. این نامه همراه با جورابی به عنوان هدیه برای حضرت امام فرستاده شده بود.
در آن نامه دانشآموزان آمریکایی تقاضا کرده بودند ایشان یک جفت جوراب کهنه و یا هر لباس دیگری از خودشان را به یادگار برای آنان بفرستند.
ترجمه نامه همراه با جورابی خدمت امام تقدیم شد. معظمله به جای فرستادن جوراب یا لباس دستور فرمودند که کتاب «عبادتی چون تفکر نیست»؛ زندگی و سخنان پیامبر اسلام(ص) نوشته غلامرضا امامی را ترجمه کنند. کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان کتاب «عبادتی چون تفکر نیست» را در سال 1352 منتشر کرده بود. این کتاب به انگلیسی ترجمه و چاپ شد. همراه با نامهای برای دانشآموزان ارسال شد.
نامه امام در پاسخ به دانشآموزان دبیرستان اسپرینگدال ایالت ارکانزاس آمریکا به شرح زیر است:
«فرزندان عزیز خوب دبیرستان اسپرینگدال ایالت ارکانزاس آمریکا نامه محبتآمیز و هدیه ارزشمند شما عزیزان را دریافت نمودم. من میدانم که سرخپوستان و سیاهپوستان در فشار و زحمت هستند. در تعلیمات اسلام فرقی بین سفید و سرخ و سیاه نیست، آنچه انسانها را از یکدیگر امتیاز میدهد تقوی و اخلاق نیک و اعمال نیک است. از خداوند بزرگ میخواهم شما فرزندان عزیز را موفق کند و به راه راست هدایت فرماید.
یک جزوه از کلمات نصیحتآموز پیغمبر بزرگ اسلام را که برای کودکان ایرانی هدیه دادهاند برای شما عزیزان میفرستم و به شما دعای خیر میکنم امید است در ارزشهای انسانی موفق باشید.»