امامی- کارشناس ارشد علوم سیاسی
انتشار یادداشتی تحت عنوان "هولوکاست و قطعنامه سازمان ملل متحد" به قلم آقای ابراهیم یزدی دبیر کل گروه غیرقانونی نهضت آزادی در روزنامه اعتماد (مورخ 3/2/85 ص 17) نگارنده را بر آن داشت تا نکاتی را در نقد دعاوی مطروحه در آن نوشته به رشته تحریر درآوردم.
نویسنده یادداشت طی 4 گزاره در خصوص تصویب قطعنامه 6 بهمن مجمع عمومی سازمان ملل در منع هرگونه انکار هولوکاست و مرتبط دانستن این قطعنامه با بیانات ریاست محترم جمهور نهایتا همنوا با همفکران خود نتیجه گرفته است که بیانات دکتر احمدینژاد در نفی هولوکاست اظهاراتی "نسنجیده"، "مغایر با منافع ملی"و "بدون کوچکترین دستاورد مشخص" بوده است که سبب مستحکمتر شدن جبهه گسترده علیه کشورمان گردیده و در اثبات این دعاوی به شواهدی استناد گردیده که دقت در آنها نشانگر غیر دقیق بودن دعاوی مزبور میباشد.
به عنوان مثال، آقای یزدی در بند دوم یادداشت خود مینویسد: "برگزاری همایش بررسی هولوکاست در تهران با صرف هزینههای فراوان و دعوت از افرادی بدنام و دارای سوابق زشت نژادپرستی و یهود و مسلمان ستیزی نظیر رهبر نژادپرست کوکلاس کلان آمریکا و حضور رسمی رئیس جمهور در آن بر ابعاد مسئله و ابهامات آن بس بیفزود."
در این زمینه آنچه قابل تامل است، اولا تلاش سوال برانگیز نویسنده برای تخطئه منکران هولوکاست و زدن انگ نازی و نژادپرست به شرکتکنندگان در همایش مزبور است که به نوعی نشانگر سستی استدلال و تهی بودن اظهارات نویسنده از سازوکار منطقی است و از آنجا که این رویه از سوی برخی دیگر نیز در راستای هجمه علیه مواضع رئیس جمهور کشورمان پی گرفته شده، لازم است اندکی در آن مداقه نماییم.
هرکس اندک آشنایی با منطق مروجان صهیونیست هولوکاست داشته باشد، تصدیق مینماید که از همان ابتدای به راه افتادن صنعت پرمنفعتی! به نام "هولوکاست" یکی یا شاید مهمترین ابزار رسانههای مزبور برای خاموش ساختن منتقدان و طالبان حقیقت، تخطئه "من قالی!" و تشبث به همین حربه نخ نما یعنی زدن انگ نازی و یهود ستیز به ایشان بوده است! به عبارت دقیقتر از منظر بنگاههای صهیونیستی غرب"یا باید افسانه هولوکاست را بدون هیچ قید و شرطی پذیرفت و به آن خالصانه ایمان داشت! و یا هر کس ذرهای تردید در این زمینه به دل راه داد، بیشک نازی یا نئونازی، نژادپرست و یهودستیز است!!" در این میان حد وسطی وجود ندارد !! این بیشباهت به منطق بوش کوچک نیست که در آغاز لشگری کشی تجاوزکارانه خود تحت لوای دروغین "جنگ با تروریسم!" رجز میخواند که "هر که با ما نیست، تروریست و دشمن ماست!" حال میبینیم که همین منطق استکباری از سوی برخی عناصر داخلی باز تولید میشود!
خوب بود نویسنده برای اثبات ادعای خود به جای کلی گویی، نام و نشان دقیق مدعوینی که به قول ایشان مصداق "بدنام و دارای سوابق زشت نژادپرستی و یهود و مسلمان ستیزی" بودند را عنوان میکرد! نگارنده به عنوان یکی از حاضران در همایش مزبور افرادی با اوصاف فوق ندیدم! آنچه دیدم حضور سردمداران یهودی جنبش ضدصهیونیستی موسوم به "نتوری کارتا" به علاوه جمعی از محققان عمدتا بیطرف اروپایی و آسیایی بود که غالبا به دلیل روحیه محققانه و تلاش برای درک جزئیات واقعه مشکوکی که به عنوان "هولوکاست" مشهور گردیده، با تضییقات گوناگون دولتهای غربی مدعی آزادی بیان و گروههای فشار صهیونیستی اعم از حبس، تعقیب قضائی، ممنوعیت تدریس و حتی برخورد فیزیکی و ... روبرو بودهاند! (چنانکه پس از همایش مزبور نیز تعدادی از ایشان به دلیل شرکت در این همایش از جانب دولتهای متبوع خود دچار محدودیتهای جدید گردیدند!) به علاوه ادعای نادرست نویسنده مبنی بر "حضور رسمی رئیس جمهور در همایش مزبور" (حال آنکه دکتر احمدینژاد هرگز در همایش حاضر نشدند بلکه در پایان میهمانان خارجی به ملاقات ایشان در نهاد ریاست جمهوری رفتند) شاهد دیگری از ناکافی بودن اطلاعات نویسنده است و طبعا نتیجهای هم که بر مبنای آن اطلاعات ناقص گرفته میشود، دارای استحکام نیست. آری! به واقع نیز ممکن است برخی عناصر دارای گرایشات نازیستی از رهگذر انکار هولوکاست در صدد تامین منویات خود بوده باشند، اما آیا صرف امکان سوء استفاده نژادپرستان نازیست دلیلی است بر ضرورت پذیرش بیچون و چرای! افسانه هولوکاست و همنوایی با نژادپرستان صهیونیست ؟! آیا امکان ندارد در عین مخالفت با نازیسم در خصوص هولوکاست نیز تردید داشت و ابعاد آن را از راه کاوش علمی مورد بررسی قرار داد؟! حتی حقایق علمی هم میتوانند توسط مغرضان مورد سوء استفاده قرار گیرند (چه رسد به واقعه مخدوشی چون هولوکاست!)، آیا راه جلوگیری از سوء استفادهها نفی مطلق آن حقایق میباشد؟! بلاتشبیه مانند آن است که گفته شود چون معاویه در جنگ صفین با بر سر نیزه کردن قرآن منویات شیطانی خود را پیش برد، پس دیگر باید کتاب خدا را- نعوذ بالله- ترک کرد چرا که احتمال! سوء استفاده از آن وجود دارد!!؟ آیا این ادعا جز محض سفسطه نام دیگری دارد؟!