* کنگره آمریکا با تهدید سازمان ملل مبنی بر کاهش بودجه سالیانه آن به میزان دهها میلیون دلار، در یک حالت تقابلی با این سازمان قرار گرفته است. این اقدام در صورت عملی شدن میتواند سازمان ملل را با مشکلات زیادی روبرو کند. فکر میکنید چه عواملی باعث شده است کنگره آمریکا چنین تهدیدی علیه سازمان ملل بکند؟
** این اقدامها قبلاً نیز صورت گرفته بود و شروع آن تقریباً به دوره ریگان برمیگردد و طی آن طرحهای مختلفی به تصویب رسید که بر اثر آنها در نحوه پرداخت بودجه سازمان ملل توسط آمریکا تغییراتی حاصل شد. مثلاً به جای اینکه بودجه سازمان ملل را در ابتدای سال مالی آن پرداخت کنند، در انتهای سال مالی پرداخت کردند و این جابجایی زمان پرداخت، مشکلاتی را برای سازمان ملل بوجود آورد.
یا اینکه بودجه برنامههای خاصی از سازمان ملل را که مورد تایید دولت آمریکا نبود، قطع کردند و یا اینکه مبلغ آن را کاهش دادند، مثل برنامههای مربوط به پناهندگان فلسطینی، نایروبی و غیره.
کمکیکه به هر یک از این برنامهها میشد، میلیونها دلار بود که کاهش و یا قطع آن مشکلات زیادی را بوجود میآورد.
دولت آمریکا عمداً برخی از برنامههای سازمان ملل را هدف قرار میدهد تا به این نهاد بینالمللی فشار وارد و القاء کند که باید آن کاری را انجام بدهد که خودش دوست دارد.
این فشارهای مالی آمریکا علیه سازمان ملل که منشأ آن تندروهای واشنگتن میباشند اعتبار دولت آمریکا را زیر سؤال میبرد و من نگران هستم که این پروژهها ادامه پیدا کند.
* این «هنری هاید» نماینده جمهوریخواه مجلس نمایندگان آمریکا بود که یک طرح هشتاد صفحهای را بین اعضاء توزیع کرد و خواستار کاهش بودجه سازمان ملل شد و همانطور که میدانید سناتورهای جمهوریخواه مبارزه طولانی مدتی را علیه سازمان ملل آغاز کردهاند. آیا تفاوتی بین جمهوریخواهان و دمکراتهای آمریکا در نگرش آنها نسبت به عملکرد سازمان ملل وجود دارد یا خیر؟
** باید بگویم که تفاوتهایی وجود دارد، ولی چندان چشمگیر نیست.
متأسفانه سیاست خارجی آنها در بسیاری از موارد شبیه یکدیگر است اما به طور کلی دمکراتها دوست دارند کمک بیشتری به سازمان ملل بکنند تا جمهوریخواهان و سیاست آنها کمی میانهروتر است.
مثلاً در روزهای اخیر شاهد حملات شدیدی علیه سازمان ملل هستیم که اکثراً توسط جمهوریخواهان صورت میگیرد، آنها معتقدند میلیاردها دلار از درآمد برنامه نفت در برابر غذا توسط سازمان ملل دزدیده و برای مصارف نامعلومی هزینه شده است. در صورتی که این کار عمدتاً با همدستی آمریکا انجام شده و دولت آمریکا خودش شریک جرم است.
دلیل رویکرد منفی آمریکا نسبت به سازمان ملل در حال حاضر عمدتاً به خاطر جنگ عراق و اشغال این کشور بدون مجوز شورای امنیت است و همچنین اینکه سازمان ملل تبدیل به یک نهاد بینالمللی شده است که بسیاری از کشورهای عضو آن با سیاستهای خارجی آمریکا مخالف هستند.
* طرحی که توسط مجلس نمایندگان کاهش بودجه سازمان ملل را هدف گرفته است، برخی از برنامههای خاص سازمان ملل مثل برنامه کار و رفاه سازمان ملل برای پناهندگان فلسطینی را هدف قرار میدهد که رژیم اسرائیل نیز به این برنامهها حملات زیادی کرده است. آیا جمهوریخواهان توسط لابیهای اسرائیلی تحت فشار قرار میگیرند تا برخی از برنامههای سازمان ملل را هدف قرار دهند؟
** برنامههای متعددی از سازمان ملل هستند که در واشنگتن حمایت چندانی از آنها نمیشود و آنها را تائید نمیکنند.
هر برنامهای که به نوعی مربوط به فلسطینیها و حقوق آنها شود مثل کمکهای انساندوستانه، تامین غذا، آموزش و رفاه پناهندگان فلسطینی، اسرائیلیها ادعا میکنند نوعی کمک به تروریستهای فلسطینی میباشد و از طرفی گروههای حامی اسرائیل آنقدر بر دولت واشنگتن فشار وارد میکنند که آمریکا باید به نوعی با این برنامهها بجنگد و نتیجه این فشارها این بود که «پیتر هنسن» رئیس برنامه رفاهی پناهندگان فلسطینی که از مقامات ارشد سازمان ملل نیز بود، مجبور به استعفا شد.
کنگره به راحتی با برنامههای سازمان ملل که مورد تائید اسرائیلیها نیست، میجنگد، چون که اسرائیلیها دارای نفوذ و قدرت بالایی در آمریکا هستند و به راحتی در تصمیمگیریهای کنگره تأثیر میگذارند.
* چرا سازمان ملل برخی مواقع بسیار تأثیرگذار است ولی برخی مواقع نمیتواند تأثیرگذار باشد، حتی نمیتواند قطعنامههایی را که خود تصویب کرده است، به اجرا درآورد و یا بر اجرای صحیح آن نظارت کند؟
** برای اینکه سازمان ملل یک نهاد مستقل و واحد نیست و حدوداً 190 عضو دارد. در این میان برخی از اعضای آن دارای نفوذ و قدرت بیشتری هستند مثل آمریکا، انگلیس، چین، روسیه و فرانسه که حتی حق وتو هم دارند و برخی اعضای دیگر نیز با وجود اینکه حق وتو ندارند، از نفوذ زیادی برخوردار هستند.
مطمئناً در برخی از موارد اشتراک منافع وجود دارد و در برخی از موارد تضاد منافع به وجود میآید. حال بیشترین تأثیر و تغییرات را اعضای با نفوذ در آن ایفا میکنند.
آمریکاییها نیز دوست ندارند که سازمان ملل یک نهاد قدرتمند شود که با قدرت آنها به چالش بیفتد. حتی برخی مواقع برای تحریف افکار عمومی مجبور میشوند قطعنامهای را صادر کنند که بگویند مخالف بیعدالتی و کشتار هستند، ولی در عمل میبینیم که در مراحل اجرای آن سنگاندازی میکنند.
در آمریکا کسانی که در خصوص مستقل بودن سازمان ملل صحبت میکنند در واقع مخالف آن هستند و فقط در ظاهر این صحبتها را میکنند. مثل فشارهایی که قبل از جنگ برای توجیه جنگ و اخذ مجوز سازمان ملل برای حمله به عراق بر این سازمان وارد میشد. ولی بهتر است سازمان ملل همچون نهادی مستقل برای برقراری نظم جهانی عمل کند.
قطعنامه سازمان ملل مبنی بر خروج سوریه از لبنان به دلیل حمایت آمریکا از آن سریعاً به اجرا درآمد، ولی قطعنامههایی که سازمان ملل علیه اسرائیل صادر کرده و خواسته است از مناطق فلسطین و نوار غزه عقبنشینی کند، به دلیل عدم حمایت آمریکا همچنان مسکوت ماندهاند.