رابرت برایس
برگردان: بابک پاکزاد
دموکراتها که جمهوریخواهان را هم در سنا و هم در مجلس نمایندگان کنار زدهاند، برای ایجاد تحولات عمده در عرصهء سیاستگذاری آمریکا جار و جنجال به راه انداختهاند. نخستین اقدام، به درستی، اعمال تغییراتی در سیاست اشغال نظامی عراق توسط آمریکاست. آنها همچنین میخواهند میزان حداقل دستمزد را افزایش دهند و تهیهء داروها و مواد مندرج در نسخههای پزشکی را آسانتر کنند. اما مورد دیگری که در فهرست آنها قرار دارد استقلال در عرصهء انرژی است.
در هشت نوامبر رییس جدید مجلس نمایندگان، نانسی پلوسی، در تلویزیون ملی اعلام کرد که حزب متبوعش قصد پیشبرد «سیاست استقلال در عرصهء انرژی و هر آنچه این سیاست ایجاب میکند» را دارد.اگر منصف باشیم، پلوسی تنها سیاستمدار در ایالات متحده نیست که سراب استقلال در عرصهء انرژی را در دستور کار قرار داده است.
گروهی از نومحافظهکاران مدافع جنگ و نظامیگری تحت هدایت فرانک گفنی که یک سرباز دو آتشه است و همچنین جیمز ولسی رییس پیشین سازمان سیا و توماس فریدمن یادداشتنویس نیویورک تایمز، سیاست تولید داخلی بیشتر اتانول و تکیهء کمتر به نفت وارداتی ـ به ویژه نفت خام خلیجفارس ـ را پیش برده و در دستور کار داشتند. برای نومحافظهکاران و همپیمانانشان در ائتلاف جدید «آمریکا را آزاد کنید»، خرید نفت کمتر از خلیجفارس به طرز اعجابآوری ترسیم کمتر در ایالات متحده را نتیجه میدهد.
البته تقاضا برای نفت خارجی کمتر، جدید نیست و به سال 1970 بر میگردد که جورج هربرت واکر بوش نمایندهء هستون اعلام کرد، آمریکا باید گریبان خود را از دست نفت وارداتی خلاص کند. جورج بوش پدر نیز اظهار کرد: «این عبارات به ویژه برای زمان حال مصداق دارد یعنی زمانیکه بیثباتی در خاورمیانه به شدت منابع واردات نفت ما را در آن منطقه از جهان تهدید میکند.» او زمانی چنین سخنانی را بر زبان آورد که ایالات متحده 2/1میلیون بشکه نفت در روز وارد میکرد و تولیدکنندگان داخلی بخش اعظم نیازهای نفتی آمریکا را تامین میکردند.
در اوایل سال 2006، ایالات متحده تقریباً 10 میلیون بشکه در روز یعنی حدود 60 درصد نیازش را از طریق واردات تامین میکرد و جورج بوش پسر اعلام کرد که «ایالات متحده به نفت معتاد شده است»، بنابراین باید واردات زیاد نفت از خلیجفارس را متوقف کرد.
جورج بوش و دیگر همپیمانان سیاسیاش واقعیت بازار جهانی و وابستگی متقابل و درونی رشد یابندهء بخش انرژی را نادیده میگیرند. برای مثال، در سال 2000 ایالات متحده کمتر از هشت درصد بنزین مورد نیازش را از مسیر واردات تامین میکرد اما در سال 2006 میزان واردات به 13 درصد رسید.
واردات دیگر سوختهای موتوری نیز از جمله سوخت جت و دیزل افزایش پیدا کرده است.
ایالات متحده به گاز طبیعی وارداتی بیشتر نیز نیازمند است. کانادا بزرگترین تامین کنندهء گاز آمریکا به نقطهء پیک تولید گاز خود رسیده است. طی دو دههء گذشته، از آنجا که ذخایر حوزههای گازی آمریکا کاهش یافته، واردات گاز از کانادا چهار برابر شده است. اما رسیدن تولید گاز کانادا به حداکثر ظرفیت و کاهش تولید گاز ایالات متحده به نصف طی دو دههء گذشته به معنای آن است که تا سال 2010، ایالات متحده حدود 10 درصد نیازهای گاز روزانهاش را در شکل LNG وارد خواهد کرد.
بخش اعظم این گاز از کشورهای عضو اپک نظیر قطر و نیجریه وارد خواهد شد. کمیسیون انرژی پیشبینی کرده است که تا سال 2025، LNG 20 درصد مصرف گاز روزانهء آمریکا را به خود اختصاص دهد.
آنچه موضوع را بیشتر از محتوا تهی میکند،سیاستهای هر دو حزب جمهوریخواه و دموکرات مبنی بر محدود کردن توسعهء اکتشافات نفتی در آبهای ساحلی آمریکاست. ذخایر شرق خلیج مکزیک به تنهایی به دهها تریلیون فوت مکعب گاز و 6/3 میلیارد بشکه نفت تخمین زده میشود. اما سیاستمداران ایالتهای ساحلی نظیر فلوریدا و آلاباما نمیخواهند وقتی توریستها به ساحل میروند دکلهای حفاری را ببینند.
به این ترتیب حتی اگر این ذخایر به کاهش نیاز آمریکا به انرژی وارداتی کمک کنند کنار گذاشته میشوند.
علاوه بر این، آن منابع فراساحلی، نزدیک به تگزاس و لوئیزیاناست، یعنی جایی که حفاری درآبهای عمیق به شکل گستردهای در حال انجام است و تکنولوژی و خطوط لوله در آن ناحیه وجود دارد و به راحتی میتواند به خلیج مکزیک انتقال پیدا کند.
باوجود این حقایق، سیاستمداران آمریکایی کماکان به خواب و خیال استقلال در عرصهء انرژی ادامه میدهند، جهانی که در آن اتانول گرفته شده از ذرت جایگزین نفت خواهد شد و دیگر نیاز نخواهد بود که سربازان آمریکایی به خلیجفارس بروند مگر برای گذراندن تعطیلات.
واقعیت این است؛ آخرین زمانی که ایالات متحده از واردات انرژی بینیاز شد سال 1949 بود. از آن زمان به بعد آمریکا واقعیت بازار انرژی و وابستگی به جهان عرب و اوپک را قبول کرد با این حال این شعار سیاسی ابلهانه ـ کماکان از سوی جمهوریخواهان و دموکراتها ـ ادامه پیدا خواهد کرد. اگر پلوسی و دموکراتها در مورد نگهداری و حفاظت از ذخایر نفتی و کاهش واردات جدی هستند، موثرترین راه این است: به مدت 10 سال و هر سال 10 سنت مالیات سوخت به ازای هر گالن را اضافه کنید. این اقدام از زاویهء سیاسی مطلوب و عامهپسند نیست، اما بهترین راهحل است.