تاریخ انتشار : ۱۵ شهريور ۱۳۸۹ - ۱۰:۴۷  ، 
کد خبر : ۱۸۷۸۵۹

اروپا در میان تل‌آویو و واشنگتن


حنیف غفاری
حسن روحانی، نماینده مقام معظم رهبری در شورای امنیت ملی اخیراً به اروپایی‌ها توصیه کرده است تا از فرصتی که جهت مذاکره با ایران در زمینه مسایل هسته‌ای فراهم شده به خوبی استفاده کنند و تحت تاثیر صهیونیسم و آمریکایی‌ها قرار نگیرند.
کارشکنی‌های کاخ سفید و لابی پشت پرده صهیونیسم دو منتهی الیه خطی هستند که اروپاییان تاکنون غالباً در راستای آن حرکت کرده‌اند. نومحافظه‌کاران با تزریق سیاست‌های جنگ‌طلبانه خود بر پیکره اروپا که اکثر اوقات با واسطه‌گری و دخالت افرادی مانند "جک استراو" و "تونی بلر" صورت می‌پذیرد سعی دارند تا از نیروی موجود در خاک اروپا در راستای اهداف پلید خود استفاده کنند. از سوی دیگر "تل‌آویو" و اعضای حزب لیکود نیز وظیفه دارند با ادامه لابی‌های صهیونیستی خود فضا را در جهت انجام چنین مانوری برای کاخ سفید فراهم نمایند.
در این میان مقامات انگلیسی پس از وقوع حادثه 11 سپتامبر سعی کردند خود را با سیاست‌های پیشنهادی و القایی جمهوری‌خواهان تطبیقی کامل دهند. این تطابق در حالی انجام شد که با استناد به سخنان اخیر "جوزف ویلسون" سفیر اسبق آمریکا در عراق، تونی بلر هنوز نسبت به تمامی ابعاد و زوایای نقشه نومحافظه‌کاران جهت دست‌اندازی به نظام بین‌الملل آگاه نبود. بلر و استراو ضمن گفتگو با مقامات سایر کشورهای اروپایی مانند اسپانیا و ایتالیا از آنها نیز خواستند تا در راستای ائتلاف با جنگ‌طلبان حرکت کنند.
در این میان "خوزه ماریانا اسنار" نخست‌وزیر سابق اسپانیا و "سیلویو برلوسکونی" نخست‌وزیر ایتالیا در دام فریبکاری‌های واشنگتن گرفتار شدند که نتیجه آن برکناری اسنار از قدرت و انزوای برلوسکونی در معادلات اروپا بود. در هر حال نومحافظه‌کاران در جریان پرونده هسته‌ای ایران نیز سعی کردند با ایجاد پیوندهایی کاذب با برلین، پاریس و لندن فضای شورای حکام را جهت غلو و اغراق در مورد مسایل هسته‌ای ایران فراهم سازند. البته اجلاس اخیر شورای حکام در وین نشان داد که این پیوند کاذب به شدت سخت و شکننده است.
واقعیت امر این است که از زمان دخالت جممهوری‌خواهان در امور اروپا مجموعه مذکور حالت مستقل خود را از دست داده است. این همان حقیقتی است که امروزه می‌توان آن را در قالب اعتراض افکار عمومی اروپا نسبت به مسئولین خود مشاهده کرد. گرفتاری اروپا در میان دو نقطه "کاخ سفید" و "تل‌آویو" در مقاطعی باعث شده است تا قدرت هر گونه ابتکار عمل از مقامات اروپایی سلب شود.
امروزه و با توجه به فضای منفی و تشدیدشونده علیه ایالات متحده آمریکا،‌ اتحادیه اروپا باید هر چه سریع‌تر خود را از میان این دو نقطه و سیر در خطی که واشنگتن و تل‌آویو آن را ترسیم کرده‌اند اجتناب کند. رهایی از این وضعیت در عین این که روابط واشنگتن با کشورهای اروپایی را تا حدود زیادی تیره و تار می‌کند موجب به فعلیت رسیدن "استقلال" کشورهای تعریف شده در این قاره خواهد شد.
تاکنون سه کشور اروپایی آلمان، انگلستان و فرانسه در جریان مذاکرات هسته‌ای با ایران هرگز از قالب استقلال نظر وارد نشده‌اند و در طول دو سال اخیر دو عنصر نفوذ آمریکا و لابی صهیونیسم در سخنان و حتی حرکات مقامات اروپایی مشهود بوده است. البته با توجه به رویکرد منفی "تونی بلر" علیه نظام بین‌الملل و نیز ماهیت پلید افرادی مانند "جف هون" و "جک استراو" انگلستان تا زمان سقوط و یا برکناری بوش پسر از قدرت در زمره متحدان کاخ سفید خواهد ماند.
هر چند که بسیاری از اعضای حزب کارگر بریتانیا در برابر سیاست‌های غیر عقلانی بلر موانعی ایجاد خواهند کرد. اما در مورد آلمان،‌ فرانسه، ایتالیا و لهستان خروج از میان دو نقطه ذکر شده جهت بقای موثر در نظام اروپا کاملاً‌ الزامی است. این نکته‌ای است که افرادی مانند شیراک، برلوسکونی و مرکل حتی با علم به صحیح بودن آن هنوز گام موثری در جهت احقاق آن برنداشته‌اند.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات