هولوکاست (HOLOCAUST) به معنی قتلعام به وسیله سوزاندن است. این موضوع، پس از پایان جنگ جهانی دوم مطرح شد. صهیونیستها با طرح این تراژدی، نظرها را به سوی خود جلب کردند و تبلیغات گستردهای در مورد آن به راه انداختند. درباره کشتار یهودیان توسط هیتلر فیلمهای متعددی ساخته و کتابهای بسیاری نوشته شده است. اکنون اردوگاههای کشتار یهودیان، بویژه اردوگاه معروف آشوویتس و سایر اردوگاههایی که ادعا میشود یهودیها در آنجا شکنجه و سوزانده میشدند، برای بازدید عموم به صورت موزه درآمده است. همچنین بیش از 250 موزه برای قربانیان هولوکاست در کشورهای مختلف جهان تاسیس شده و حتی در برخی مدارس آمریکا و اروپا، این واقعه به عنوان بخشی از تاریخ، تدریس میشود.
تبلیغات صهیونیستها در مورد هولوکاست به قدری شدید و پرحجم است که «آلفرد لیلینتال» مورخ یهودی از آن به عنوان «جنون هولوکاست» یاد میکند. در آخرین اقدام در این زمینه، با فشار صهیونیستها و دولتهای غربی، مجمع عمومی سازمان ملل چندی پیش، روز 27 ژانویه را روز یادبود هولوکاست خواند تا همه ساله این حادثه در یادها زنده شود. این مصوبه سازمان ملل یادآور قطعنامه دیگر این سازمان در سال 1947 است که تقسیم فلسطین را رقم زد و حاکی از آن است که هنوز لابی صهیونیستها در بزرگترین نهاد بینالمللی تا چه حد قوی است.
با وجود همه تبلیغاتی که در مورد کشتار 6 میلیون یهودی به دست نازیها در جریان جنگ دوم جهانی، انجام میشود، برخی متفکران و مورخان بیطرف و مستقل، در مورد این حادثه شک و تردید روا داشتهاند. آنها تاکنون کتابهایی نیز نگاشته و در آنها دلایل و مستنداتی را که هولوکاست را زیر سوال میبرد، ارائه کردهاند. البته این به معنای نفی کشتار یهودیان توسط هیتلر نیست. تقریبا همه منتقدان هولوکاست بر این نکته تاکید دارند که تعدادی از یهودیان به دست حکومت فاشیستی هیتلر به قتل رسیدهاند و این خود یک فاجعه به شمار میرود. اما این شخصیتهای مخالف هولوکاست، معتقدند این فاجعه در ابعادی که صهیونیستها مطرح میکنند، نبوده است.
یکی دیگر از دلایل زیر سؤال رفتن هولوکاست آن است که در طول جنگ جهانی دوم، هیچ گزارش و سخنی از قتلعام یهودیان نبوده است. در گزارشهای صلیب سرخ و مذاکرات مقامهای کشورهای مخالف آلمان نازی، اشارهای به یهودسوزی در آلمان آن زمان دیده نمیشود. در واقع صهیونیستها داستان سوزاندن 6 میلیون یهودی در جنگ جهانی دوم را پس از این جنگ مطرح و آن را بزرگنمایی کردند.
علاوه بر این، در هیچ یک از مدارک دولتی آلمان نازی، دستوری از جانب هیتلر برای قتل عام یهودیان دیده نشده است. برخی موافقان هولوکاست که معتقد بودند وی در این زمینه فرمانی صادر کرده است، بتدریج این ادعای خود را پس گرفتند. حتی برای این کار بزرگ، نامهای وجود نداشته و بودجهای نیز پیشبینی نشده بود. حال آن که قرار بود، این تعداد از یهودیان با گاز خفه و سپس سوزانده شوند، نیاز به بودجهای فراوان و برنامهای منظم و منسجم داشت.
موضوع دیگری که پذیرش هولوکاست را دشوارتر میکند، این است که در زمان جنگ جهانی دوم، آلمان تجهیزات و امکانات انجام چنین کشتار وسیعی را علیه یهودیان در اختیار نداشته است. صهیونیستها میگویند که ماموران آلمانی، یهودیان را در اتاقهای گاز با ماده زیکلون ـ ب (ZYCLON - B) میکشتهاند و سپس در کورههای آدمسوزی، آنها را میسوزاندهاند. برای کشوری که درگیر جنگی بزرگ است، قتل عام این همه انسان در مناطق تحت کنترل خود، آن هم با این روش، بسیار ناعاقلانه و پرهزینه بوده است زیرا در این صورت باید ماموران، بودجه و تجهیزاتی را فراهم میکرد تا روزانه بیش از 2700 یهودی را از بین ببرد.
علاوه بر این، چه دلیلی داشته که نازیها ابتدا یهودیها را با گاز بکشند و سپس بسوزانند. نکته مهم دیگر آن که همانگونه که پرفسور روبرت فوریسون استاد سابق دانشگاه لیون فرانسه میگوید، آلمانیها از یهودیان به عنوان برده در اردوگاههای خود استفاده میکردند و دلیلی برای کشتار آنها وجود نداشت. زیرا کشتن یهودیان در واقع از دست دادن نیروی کار رایگان بود. پروفسور فوریسون که مدتها در مورد هولوکاست تحقیق کرده است، در مقالهای که سالها پیش در مجله لوموند دیپلماتیک نوشت، نکته مهم دیگری را مطرح کرد.
وی نوشت که حتی اگر یک نفر از بازماندگان هولوکاست وجود دارد که اتاقهای گاز را دیده باشد، خودش را معرفی کند. اما کسی چنین کاری نکرد. در واقع فوریسون و بسیاری از همفکرانش معتقدند اتاقهای گاز برای کشتار انسانها نبوده است و ادعای کشتار یهودیان در اتاقهای گاز، تنها ساخته و پرداخته صهیونیستها برای مظلومنمایی بیشتر است.
بر طبق نظر کارشناسان آنچه تحت عنوان اتاقهای گاز تبلیغ میشود، در واقع مکانهایی برای ضدعفونی کردن لباسها، تجهیزات و اجساد بوده است. چرا که در طول جنگ جهانی دوم و بویژه اواخر آن، بیماریهای واگیردار، بویژه وبا و تیفوس در اردوگاههای آلمان، بشدت شایع شده بود و آنها بهترین روشی که برای مقابله با آن میشناختند، ضدعفونی کردن و در نهایت، سوزاندن لباسها، وسایل و اجساد مبتلایان به این بیماریها بود. همین موضوع، دستمایه صهیونیستها برای خلق افسانه هولوکاست و کشتار 6 میلیون یهودی بوده است.
ابهام دیگر در مورد هولوکاست، تعداد کشتهشدگان یهودی یعنی 6 میلیون نفر است. صهیونیستها این عدد را غیرقابل تشکیک میدانند، حال آن که این تعداد کشته از زوایای مختلف غیرقابل پذیرش است. دکتر دیوید ایروینگ مورخ سرشناس انگلیسی در کتاب خود با اشاره به اسناد مختلف جنگ جهانی دوم، بویژه مکاتبات سران آلمان نازی، مینویسد: «کشته شدن 6 میلیون یهودی توسط هیتلر کاملا بیاساس و دروغ بزرگی است. زیرا اصولا در تمام اروپا، هیچگاه چنین رقمی از یهودیان وجود نداشتند». این نکته را نیز باید به یاد داشته باشیم که اصولا همه اروپا در اختیار هیتلر نبود تا تمام یهودیان آن را نابود کند، بلکه براساس برآوردها تنها 3 میلیون یهودی در اروپای تحت سلطه وی وجود داشته است.
با دقت بیشتر در آمارها، شواهد جدیدی علیه هولوکاست مشخص میشود. علاوه بر این، بسیاری از یهودیان آلمان، قبل از جنگ جهانی دوم به دستور هیتلر از آلمان اخراج شده و یا خود به دلیل سیاستهای نژادپرستانه هیتلر از این کشور گریخته بودند. در هر حال، شواهد متعدد نشان میدهد که کشتهشدگان یهودی در جنگ جهانی دوم بسیار کمتر از 6 میلییون نفر بوده است. برخی از منتقدین هولوکاست، این رقم را کمتر از 500 هزار و برخی دیگر آن را دهها هزار نفر ذکر کردهاند.
امروزه انتقاد از این موضوع در اروپا و آمریکا ممنوع است و عواقب شدیدی را در پی دارد. این در حالی است که در این کشورها تبلیغات فراوانی در مورد کشتار یهودیان توسط هیتلر و مظلومیت صهیونیستها انجام میشود. «فردریک توبن» محقق استرالیایی که قبلا به علت مخالفت با هولوکاست، به مدت 6 ماه زندانی شده است، میگوید: «در اروپا میتوان به حضرت مسیح و مریم مقدس افترا بست، اما نمیتوان از یهودیان و هولوکاست انتقاد کرد.» برخی دولتهای اروپایی دراین زمینه تا آنجا پیش رفتهاند که قوانین ناعادلانهای را علیه مخالفان هولوکاست، وضع کردهاند.
براساس قانونی به نام گیتو (Gitto)، در اروپا و آمریکا، هرکس هولوکاست را انکار کند، ضدیهود محسوب میشود و تحت تعقیب قضایی قرار میگیرد. فرانسه که خود را مهد آزادی میداند، پا را از این نیز فراتر نهاده و تحت نفوذ صهیونیستها در سال 1990 قانونی تحت عنوان «فابیوس ـ گسو» تصویب کرد که براساس آن، هرکس در مورد اتاقهای گاز، کورههای مخصوص کشتار یهودیان و همچنین تعداد 6 میلیون نفر یهودی کشته شده توسط هیتلر تردید کند، به زندان و جریمه نقدی محکوم میشود. چنین برخورد غیر دموکراتیک با آزادی نظر و اندیشه در کشورهایی که خود را مدافع آزادی و حقوق بشر میدانند، نشاندهنده برخورد دوگانه دولتهای غربی با ارزشهایی چون آزادی و حقوق بشر و پایبند نبودن واقعی به آنهاست.
با آن که غرب مدعی است برای بررسی و تحقیق علمی اهمیت بسیار قائل است و خود را در این زمینه پیشتاز میداند، هر کس براساس دلیل و مدرک مستند با هولوکاست مخالفت کند، با دادگاه مواجه میشود. این برخورد با محققان و متفکرین منتقد هولوکاست، یادآور دادگاههای تفتیش عقاید در قرون وسطی در اروپا است که با کسانی که اندیشههای مخالف کلیسا داشتند، برخورد میکردند.
بدل مذهب با وجود تبلیغات فراوان صهیونیستها مبنی بر جنایتکار بودن هیتلر و دستیارانش به خاطر کشتار یهودیان، برخی اسناد حاکی از روابط نزدیک سران صهیونیسم و نازیسم قبل و بعد از جنگ است. از سال 1933 که هیتلر روی کار آمد، تا سال 1941 صهیونیستها با نازیها همکاری اقتصادی داشتند. همچنین با توجه به مخالفت هیتلر با یهودیها، صهیونیستها با کمک وی میکوشیدند تا آنها را به فلسطین اشغالی منتقل کنند. آلفرد روزنبرگ،نظریهپرداز اصلی آلمان نازی در کتاب «انگیزه یهود برای مهاجرت» مینویسد: «باید بشدت از صهیونیسم حمایت کرد تا هر سال سهمیهای از یهودیان آلمانی به فلسطین منتقل شود.»
به همین دلیل دکتر فردریک توبن از محققان استرالیایی مخالف هولوکاست میگوید: «اقدامات هیتلر نه در جهت کشتار یهودیان، بلکه برای انتقال آنها به فلسطین به همراه داراییشان و با همدستی صهیونیستها بود.» وی معتقد است که اردوگاه آشوویتس یک اردوگاه انتقالی به فلسطین بود. نگاهی به وضعیت فلسطین در آن زمان، این دیدگاه را تقویت میکند. زیرا صهیونیستها در آن سالها بشدت درصدد بودند تا یهودیان بیشتری را بهاین کشور منتقل کنند و کشور غیرقانونی اسرائیل را تشکیل دهند. چنان که این عمل 3 سال پس از پایان جنگ جهانی دوم، یعنی در سال 1948 انجام شد.
اما این سوال همیشه مطرح بوده است که چرا صهیونیستها تا این اندازه بر هولوکاست تاکید و در مورد آن تبلیغ میکنند. این پدیده از آن جهت برای صهیونیستها اهمیت دارد که به زعم آنها نماد مظلومیت یهودیان استو از هنگام پیدایش صهیونیسم، این جریان یکی از ارکان پیشبرد اهداف خود را مظلومنمایی قرار داده است. داستان قتلعام 6 میلیون یهودی توسط هیتلر، نیز مهمترین دستاویز صهیونیستها است تا حس ترحم دیگران را نسبت به خود برانگیزند. به همین علت آنها، هیچ شبهه و خدشهای را در این زمینه نمیپذیرند. پل فرام، مدیر بنیاد کانادایی آزادی بیان در زمینه هولوکاست میگوید: «هولوکاست،تبدیل به یک مذهب شده است.
مذهبی که یهودیان برای غیریهودیان درست کردهاند و با کسانی که در این باره شک کنند، مانند مرتدین برخورد میشود و این از لحاظ عقلانی و منطقی اشتباه و فریبکارانه است.» پرفسور روبرت فوریسون نیز هولوکاست را بمب اتم صهیونیستها خوانده است. وی در کنفرانس فلسطین در تهران هشدار داد: «سالهای بسیاری است که من به جهان اسلام میگویم که یهودیان و صهیونیستها میخواهند مذهب و باور به اصطلاح هولوکاست خود را به تمام دنیا تحمیل کنند. در همین راستا صهیونیستها با استفاده ازنفوذ خود در دولتهای غربی، آنها را نیز وادار کردهاند هر اظهارنظر منفی در مورد هولوکاست را سرکوب کنند.