مترجم: حمیدرضا حاتمی
انتخابات ریاست جمهوری فلسطین روز یکشنبه گذشته 9 ژانویه برگزار شد. در این انتخابات محمود عباس با کسب اکثریت آرا از شش نامزد دیگر پیشی گرفت و جانشین یاسر عرفات گردید. مرگ عرفات در 11 نوامبر گذشته، باعث برگزاری این انتخابات شد. طبق قوانین انتخاباتی فلسطین، ابتدای رئیس شورای قانونگذاری یعنی روحی فتوح برای مدتی کوتاه و موقت حداکثر 60 روزه جانشین عرفات شد. فتوح ادعایی برای ریاست تشکیلات خودگردان نداشت و همواره بر برگزاری انتخابات در تاریخ مقرر تأکید میکرد.
از سال 1999 احزاب و گروههای مختلف خواستار برگزاری انتخابات ریاست تشکیلات خودگردان و شورای قانونگذاری شده بودند. این تقاضا در سال 2002 و با مطرح شدن بحث اصلاحات به اوج رسید. بعضی گروهها و افراد فلسطینی فکر میکردند که انتخابات باعث احیای نهادهایی میشود که طی درگیریهای سالهای اخیر ویران شد و از سوی دیگر مشروعیت داخلی و خارجی را زنده میکند. اما در آن زمان هر انتخاباتی برای تعیین رئیس جدید تشکیلات خودگردان بدون شک به پیروزی عرفات منجر میشد و وضعیت تغییری نمیکرد. به همین دلیل گروههای خواستار انتخابات به انتخابات محلی (که بالاخره ماه گذشته برگزار شد) و انتخابات شورای قانونگذاری روی آوردند.
انتخاباتی که روز یکشنبه گذشته برگزار شد طبق قانون اساسی موقت و قانون انتخاباتی سال 1995 فلسطین پیش رفت. این قانون کمی غیرمعقول است چون فقط برای انتخابات ژانویه 1995 ریاست تشکیلات خودگردان و شورای قانونگذاری، تدوین شده بود. تشکیلات خودگردان و شورای قانونگذاری که بعدها به پارلمان فلسطین تبدیل شدند، نهادهای موقتی بودند که تنها برای نظارت بر امور فلسطین در کرانه باختری و غزه طراحی شده بودند، در حالی که همزمان مذاکرات میان اسرائیل و ساف درباره یک توافقنامه سال 1999 بود که گذشت و مذاکرات در سال 2000 بینتیجه متوقف شد. اما همان نهادها هنوز باقی هستند. روند انتخابات اینگونه است که با اعلام تاریخ رأیگیری، نظارت به کمیته مرکزی انتخابات فلسطین واگذار میشود. این کمیته یکی از معدود کمیتههای مستقل انتخاباتی در دنیای عرب است و در کشورهای دیگر منطقه انتخابات با نظارت و توسط وزارت کشور برگزار میشود. از آنجا که انتخابات محلی به تازگی و ماه گذشته برگزار شده بود، ثبتنام رأیدهندگان پیش از این صورت گرفته بود و برای انتخابات ریاست جمهوری یکشنبه گذشته نیازی به ثبتنام دوباره نبود. به همین دلیل کمیته انتخابات توانست به سرعت کارهای دیگری همچون صدور دستورالعملها، ثبتنام کاندیداها و آمادهسازی مقدمات رأیگیری را انجام دهد.
روند انتخابات در فلسطین به شیوهای بیطرفانه و حرفهای و کاملاً متفاوت از دیگر کشورهای عربی است، بنابراین بدون بحث هم نمیتواند باشد.
تبلیغات انتخاباتی یکی از همین موضوعات بحثبرانگیز بود که با اعمال محدودیت عبور و مرور اسرائیل و محدود شدن کاندیداها، پیچیدهتر شده بود. در داخل فلسطین نیز انتقاداتی مطرح میشد مبنی بر این که نهادهای تشکیلات خودگردان از ابومازن حمایت میکنند.
بیتالمقدس در این انتخابات نکته حساس و بحثبرانگیزی بود. این شهر که در کنترل اسرائیل است، از نظر برگزاری انتخابات با محدودیتهای زیادی روبهرو شد.
در سال 1995، دولت کارگری وقت اسرائیل موافقت کرد که فلسطینیهای ساکن بیتالمقدس در انتخابات فلسطین شرکت کنند. دولت حاکم فعلی لیکود نیز بعد از مخالفتهای اولیه، با این موضوع موافقت کرد و امکان تبلیغات انتخاباتی تا حد محدودی فراهم شد. اما کاندیداها اجازه ورود به این شهر را نداشتند، البته اسرائیل اعلام کرد شاید به ابومازن اجازه دیدار از شهر را بدهد. با این حال تلاشهای اسرائیل برای جلوگیری از ثبتنام رأیدهندگان در بیتالمقدس از پاییز سال گذشته (2004) شروع شده بود.
علاوه بر فلسطینیهای ساکن بیتالمقدس، ساکنان روستاهای دورتر هم به دلیل محدودیتهای عبور و مرور اعمال شده از سوی اسرائیل، برای ثبتنام در انتخابات با مشکلات زیادی روبهرو شدند.
به همین دلیل شورای قانونگذاری یا پارلمان فلسطین به سرعت برای اصلاح قانون انتخابات دست به کار شد تا امکان رأی دادن افراد ثبتنام نشده را در صورتی که نامشان در ثبت جمعیتی وجود داشته باشد فراهم کند. این تغییر ناگهانی با انتقادهای داخلی روبهرو شد و مخالفان این اقدام گفتند، با این کار امکان چندبار رأی دادن و تخلف انتخاباتی فراهم میشود. به همین دلیل کمیته انتخابات برای جلوگیری از این موضوع، اقدامات دیگری انجام داد که از جمله آنها ثبتنام خانه به خانه از رأیدهندگان بیتالمقدس و بررسی دقیق وضعیت رأیدهندگان ثبتنام شده بود.
در آخر، نام هفت کاندیدا روی برگههای رأی جای گرفت. ابومازن نامزد رسمی فتح از همان ابتدا بیشترین بخت را داشت و رئیس آینده خوانده میشد. کاندیداهای دیگر یا به طور مستقل و یا به نمایندگی از احزاب و ائتلافهای کوچک، در انتخابات شرکت کردند.
مصطفی برغوثی از رهبران سازمانهای غیردولتی، برجستهترین رقیب جدی ابومازن بود که البته چالش جدی برای او ایجاد نکرد.
رقبای اصلی که میتوانستند برای او چالشبرانگیز باشند، مروان برغوثی، رهبران حماس و جهاد اسلامی و حیدر عبدالشفی نامزد مستقل بودند که اولی به خاطر عدم تأیید رهبران فتح و پشتیبانی همهجانبه آنها از ابومازن از انتخابات کنارهگیری کرد و رهبران حماس و جهاد هم به دلیل به رسمیت نشناختن پیمان اسلو تمایلی به شرکت در انتخابات و معرفی نامزد نداشتند. عبدالشفی هم به دلیل کهولت سن در انتخابات شرکت نکرد. پیش از اصلاح قوانین تشکیلات خودگردان در سال 2003 برای ایجاد سمت نخستوزیری، ریاست تشکیلات خودگردان عنوان مهمی بود اما بعد از این اصلاحات اکنون وضع فرق کرده است. ابومازن وقتی به عنوان اولین نخستوزیر تشکیلات خودگردان در قدرت بود، بسیار بیشتر از عرفات به قوانین و رویههای قانونی احترام میگذاشت. بنابراین بسیار بیشتر از عرفات به کار در چارچوب اختیاراتش پایبند خواهد بود.
ریاست تشکیلات خودگردان عنوانی است که تاکنون فقط برای یک نفر طراحی شده بود. اما عرفات به ندرت در چارچوب و محدوده قوانین و نهادهای قانونی عمل میکرد. در واکنش به همین رفتار بود که پارلمان در سال 2003 با اصلاح قوانین قدرت و اختیارات بیشتری به نخستوزیر داد. عرفات این اصلاحات را به خاطر فشارهای شدید خارجی پذیرفت اما به طور کامل به آن پایبند نبود.
این انتخابات در فضای سیاسی کلی فلسطین بسیار مهم بود چون آزمونی برای محک توان نهادهای فلسطینی، نشان دادن تعهد به راهکارهای دمکراتیک و همچنین باعث تقویت کاندیدایی میشود که هدف آن فقط مذاکره برای دستیابی به راهحل صلح با اسرائیل است. ابومازن به عنوان رهبر بلامنازع فلسطینیها، جانشین عرفات نخواهد شد و ادعایی هم در این مورد ندارد؛ بلکه او از جایگاهش برای به دست آوردن فرصتهایی برای احیای روند صلح استفاده میکند.
اما از نظر داخلی و در چارچوب موضوعاتی چون اصلاحات و دموکراسی، انتخابات ریاست جمهوری فلسطین نسبت به سه انتخابات دیگر وعده داده شده، اهمیت کمتری دارد. یکی از این سه انتخابات، انتخابات محلی شوراها و شهرداریها در کرانه باختری است که اولین دور آن 23 دسامبر برگزار شد. اگرچه شورای قانونگذاری فلسطین چارچوب حقوقی برگزاری این انتخابات را در سال 1996 تعیین کرده بود اما تشکیلات خودگردان این رایگیری را به تاخیر میانداخت. دلیل دولت فلسطین برای به تاخیر انداختن این انتخابات آن بود که برگزاری رایگیری فقط در مناطق تحت کنترل کامل تشکیلات خودگردان ممکن است به معنای تسلیم شدن و واگذاری مناطق اشغال شده به ویژه بیتالمقدس شرقی تفسیر شود. از سوی دیگر مقامات تشکیلات خودگردان نگران آن بودند که اسلامگراها (حماس و جهاد اسلامی) در این انتخابات نتایج خوبی به دست آورند و روند مذاکرات صلح پیچیده شود.
اما اصلاحطلبان همچنان خواستار برگزاری انتخابات محلی بودند و در سال 2002 وعده این انتخابات را از دولت گرفتند. در ماه مه 2004 کابینه فلسطین سرانجام دستور برگزاری انتخابات را داد.
همانطور که گفته شد دور اول انتخابات در دسامبر برگزار شد و شهرها و روستاهای باقیمانده امسال در این انتخابات شرکت میکنند. این انتخابات اهمیت زیادی دارد چون برای اولین بار از زمان تشکیل دولت خودگردان است که گروههای اسلامگرا به طور کامل در یک انتخابات برای تشکیل نهادهای دولتی شرکت میکنند.
در دور اول انتخابات، این گروهها نتایج خوبی به دست آوردند. دومین انتخابات وعده داده شده در فلسطین، انتخابات پارلمانی است که قرار است ماه مه امسال برگزار شود. با تغییر ساختار تشکیلات خودگردان و تبدیل آن به یک نظام ریاست جمهوری ـ پارلمانی، یک پارلمان جدید تحول مهمی در ساختار حکومتی فلسطین خواهد بود و به همین دلیل در درازمدت این انتخابات از انتخابات ریاست جمهوری هم مهمتر است. این اهمیت به آن دلیل است که پارلمان بر نخستوزیر و کابینه که قدرت خود را از رئیسجمهور گرفتهاند، نظارت دارد. این انتخابات به دو دلیل دیگر، مهم و بحثبرانگیز است؛ اول تاریخ و شکل آن است که بحثهای زیادی به دنبال داشته است.
احزاب سیاسی مخالف اصرار داشتند این انتخابات همزمان با انتخابات ریاست جمهوری برگزار شود اما نتوانستند رهبری فلسطین را در این مورد متقاعد کنند. اما شاید در تلاش برای تغییر شیوه انتخاب نمایندگان موفقیتی به دست آورند. در حال حاضر درون پارلمان بحثهایی درباره اصلاح قانون انتخابات وجود دارد به طوری که نیمی از نمایندگان براساس مناطق انتخاباتی و نیمی دیگر در سطح ملی انتخاب شوند.
دلیل دوم اهمیت این انتخابات آن است که تغییر شیوه انتخاب نمایندگان به صورتی که گفته شد، زمینه را برای حضور بیشتر احزاب مخالف فراهم میکند. بسیاری از آنهایی که در انتخابات سال 1996 کنار نشستند و رایگیری را تحریم کردند، در این انتخابات شرکت میکنند چون بخت بیشتری برای خود میبینند. ورود نمایندگانی از حماس در پارلمان میتواند یک اتفاق و تحول عمده در صحنه سیاست فلسطین باشد که ممکن است به تند شدن موضع این نهاد منجر شود اما امکان تبدیل شدن حماس از جنبش مقاومت به یک حزب سیاسی که حکومت اکثریت را میپذیرد، تقویت خواهد شد. انتخابات مهم دیگر فلسطین در ماههای آینده، انتخابات درون فتح است. فتح برای برگزاری کنگرهای بزرگ در دولت امسال آماده میشود که در واقع اولین کنگره این حزب از سال 1989 است. بعضی اعضای فتح خواستار دموکراسی بیشتر در درون آن شدهاند. در تابستان سال گذشته، این اعتراضات جدی شد و فتح در آستانه یک جنگ داخلی قرار گرفت. ابومازن و دیگر رهبران ارشد، تنها با وعده برگزاری کنگره توانستند اوضاع را آرام کنند و این مستلزم برگزاری انتخابات درون این جنبش است. تغییر نسل درون فتح، طی این روند اجتنابناپذیر خواهد بود.