* دلایل پیگیری پروژه «اسلامهراسی و ایرانهراسی» که امریکاییها آن را دنبال میکنند، چیست؟
** اسلامهراسی و ایرانهراسی مقوله بسیار پیچیدهای است که هم امریکاییها و هم صهیونیستها به منظور اینکه میان جهان اسلام و اتباع مذاهب مختلف اسلامی شکاف ایجاد کنند، آن را مطرح کردهاند. پروژه اسلامهراسی قبل از پروژه ایرانهراسی و حتی شیعههراسی مطرح شده و از جنگ دوم جهانی به بعد امریکاییها و انگلیسیها پس از اینکه رژیم صهیونیستی در سال 1948 شکل گرفت، تلاش کردند تا از اتحاد مسلمانان علیه پدیده جدیدی به نام صهیونیسم جلوگیری کنند. پروژه اسلامهراسی را به طور گستردهای در امریکا و غرب مطرح کردند و از سال تأسیس رژیم صهیونیستی، مسئله اسلام را کنار گذاشته و به قومیت عربی پرداختند و تلاش کردند مسئله قومیت عربی را به جای اسلام مطرح سازند که این پدیده در دهه 60 و 70 میلادی در زمان جمالعبدالناصر، رئیس جمهور وقت مصر تشدید شد.
* پروژه ایرانهراسی از چه زمانی در دستور کار و برنامه امریکا و رژیم صهیونیستی قرار گرفت؟
** با پیروزی انقلاب اسلامی و همچنین توجه مجدد ملتهای اسلامی به ظرفیت اسلام و ظرفیت موجود در انقلاب اسلامی، بار دیگر صهیونیستها و امریکاییها پروژه شیعههراسی را مطرح و تلاش کردند تا ایران را در جهان اسلام منزوی کنند، بنابراین به نظر میرسد پروژه ایرانهراسی را در طول جنگ تحمیلی تشدید کردند و کشورهای عرب منطقه به ویژه اتباع سایر مذاهب را از خطرات به اصطلاح شیعه برحذر میداشتند و وانمود میکردند که «ایران» دارای ادبیات خاص خودش است و با ادبیات ملتهای عربی و اسلامی متفاوت است.
* مسئله فعالیتهای صلحآمیز هستهای ایران تا چه حد در دنبال کردن پروژه ایرانهراسی آنها تأثیر داشت؟
** بعد از شکست طرح یاد شده، پروژه ایرانهراسی را غربیها مطرح کردند و از طریق بزرگنمایی فعالیت هستهای صلحآمیز ایران به نوعی تلاش کردند تا به جای توجه افکار عمومی نسبت به خطر رژیم صهیونیستی، ایران را بهعنوان خطر اصلی برای جهان عرب و جهان اسلام معرفی کنند، بنابراین این پروژه دارای محورهای مختلفی است که به تدریج این محورها مورد توجه رسانههای صهیونیستی و امریکا قرار گرفت و همچنان ادامه دارد و موارد متعددی در 30 سال گذشته از سوی غرب، امریکا و صهیونیستها مورد توجه قرار گرفته و تجربه شده ولی با توجه به ادبیات پویای انقلاب اسلامی و دیپلماسی فعال جمهوری اسلامی ایران برای به شکست کشاندن پروژههای «اسلامهراسی، ایرانهراسی و شیعههراسی» هیچ کدام از مقولههای امریکا و غرب برای انزوای ایران نتیجه نداد.
* به نظر شما در چه دورههایی این پروژهها با شدت بیشتری از سوی امریکا و صهیونیستها دنبال میشد؟
** هرگاه ایران به یک موفقیت سیاسی، نظامی یا علمی دست مییابد این روند سریعتر پیگیری میشود و آنها سریعاً این پروژهها را در دستور کار قرار میدهند و با توجه به اینکه اخیراً ایران موفقیتهایی در زمینههای هستهای و پیشرفتهای علمی در حوزههای نانوتکنولوژی و صنایع نظامی کسب کرده، آنها تلاش میکنند تا از طریق به کارگیری ماشین تبلیغاتی خودشان به نوعی جمهوری اسلامی ایران را منزوی کنند و به همین دلیل گاهی پروژه اسلامهراسی، گاه پروژه ایرانهراسی و گاهی پروژه شیعههراسی را در دستور کار قرار میدهند تا رسانههای غربی علیه ایران جریانسازی کنند.
* دلایل تشدید پیگیری این پروژهها از سوی آنها بعد از حادثه 11 سپتامبر چیست؟
** حادثه 11 سپتامبر یک حادثه مشکوک است که ابعاد آن هنوز برای جهانیان مشخص نشده و معلوم نیست که چگونه این حادثه صورت گرفته و رمزگشایی در این زمینه به هیچ وجه انجام نشده است.
به نظر میآید که حادثه 11 سپتامبر مانند فیلمهای هالیوودی است که بخشی از مسئولان امنیتی و سیاسی این سناریو را ایجاد کردند تا به نوعی به اهداف نظامی و سیاسی خودشان در سطح خاورمیانه برسند، بنابراین برای انزوای کشورهای اسلامی و اینکه با برخی نظامهایی که با سیاستهای امریکا همسو نیستند، به نوعی تلاش کردند تا این پروژه را گسترش دهند و از این حادثه برای حمله به کشورهای منطقه استفاده کنند، به همین دلیل تبعات و عواقب مربوط به حمله به عراق و افغانستان برآیند شکلگیری 11 سپتامبر است.
این حادثه اگر رمزگشایی و موشکافی شود، میتوان پیبرد که ساخته و پرداخته سازمان سیا و صهیونیستهاست که با استفاده از این حادثه میخواستند با کشورهای اسلامی تسویه حساب کنند و دست امریکاییها را برای لشکرکشی به منطقه به بهانه مبارزه با تروریسم و سرکوب عوامل تروریسم را باز بگذارند.
* چه ارتباطی بین پیگیری پروژههای اسلام هراسی و ایران هراسی از سوی امریکاییها و شکست طرح خاورمیانه بزرگ وجود دارد؟
** طرح خاورمیانه بزرگ دنباله طرح نظم نوین جهانی است که بوش پدر در سال 1990 به طور جدی مطرح کرد و بعد از اخراج نیروهای عراق از کویت، امریکاییها درصدد بازنگری ساختار سیاسی و جغرافیایی خاورمیانه بر آمدند و بعد از پیروزی جورج بوش پسر در انتخابات سال 2000 امریکا، طرح خاورمیانه بزرگ هم به طور جدی دنبال شد.
* هدف از طرح خاورمیانه بزرگ چه بود؟
** هدف آن است که کشورهای منطقه تجزیه شوند و امریکاییها به سهولت بتوانند روی منابع نفتی منطقه دسترسی پیدا کنند و اشغال عراق، افغانستان و در حال حاضر تجزیه سودان که متأسفانه مورد توجه جهان اسلام قرار نگرفته، در دستور کار امریکا و صهیونیستها قرار دارد تا بتوانند در آفریقا هم جای پایی برای صهیونیستها ایجاد کنند و در منطقه خاورمیانه هم نیروهای امریکایی برای دهها سال دیگر باقی بمانند. این طرح البته با وقوع برخی رخدادهای سیاسی در منطقه مثل جنگ 33 روزه لبنان و جنگ 22 روزه غزه به تأخیر افتاد.
* این دو طرح چگونه به هم ارتباط پیدا میکنند؟
** طبیعی است که طرح خاورمیانه بزرگ ابتدا با جریانسازیهای خبری و اسلام هراسی آغاز شد و بعد از حادثه 11 سپتامبر جورج بوش اعلام کرد که جنگ صلیبی واقعی آغاز شد و این نشان میدهد که حقیقتاً امریکا و غرب درصدد انزوای اسلام هستند و قصد دارند به گونهای عمل کنند که اسلام آن ادبیات و جهاد را کنار بگذارد و به یک دینی بیتحرک و صرفاً منحصر در مساجد تبدیل شود.
* پیشبینی شما از نتایج این پروژهها چیست؟
** الان امریکاییها برای اینکه سادهتر و بدون پرداخت هزینه به اهداف طرحهای خود برسند کشورهای منطقه را به دو بلوک معتدل و تندرو تبدیل کردهاند که با استفاده از ظرفیت کشورهایی که از نظر آنها میانه رو تلقی میشوند بتوانند کشورهایی که دارای رویکردهای مستقل هستند و امریکا از آنها به عنوان کشورهای تندرو نام می برد را مهار کنند. الان امریکا از ظرفیت کشورهای سازشکار عرب برای انزوای کشورهای مسلمان منطقه که رویکرد ضد امریکایی دارند استفاده میکند، به همین دلیل ما شاهد هستیم که امریکاییها تلاش میکنند تا نقش فرا دستی به کشورهای سازشکار عرب بدهند تا بتوانند کشورهای مستقل منطقه را منزوی کنند.
* دیپلماسی کشورهای منطقه و کشورهای مستقل و همچنین دنیای اسلام در مقابله با این پروژهها از نظر شما چیست؟
** کشورهای مستقل منطقه باید از طریق همگرایی و تشکیل یک مجموعه مقاومت در مقابل زیادهخواهی امریکا و صهیونیستها ایستادگی کنند. الان یکی از رخدادهایی که در منطقه تأثیر بسیاری گذاشت، مسئله ترکیه و رویکرد سیاسی دولت این کشور در مورد امریکا و رژیم صهیونیستی است. کشور ترکیه که در گذشته جزو کشورهای لائیک اسلامی و درخط امریکا و رژیم صهیونیستی قرار داشت امروز با یک چرخش 180 درجهای در کنار کشورهای مستقل منطقه قرار گرفت که این میتواند نوید بخش این کشورها و مخالف سیاستهای امریکا باشد که بتوانند یک مجموعه روبهرشدی تشکیل دهند تا در برابر زیادهخواهی امریکا و قدرتهای استعماری منطقهای ایستادگی کنند.
* رویکردی که جمهوری اسلامی ایران در مقابله با این پروژهها باید اتخاذ کند، از نظر شما چه رویکردی است؟
** جمهوری اسلامی ایران دارای یک سیاست مستقل است و آرمانهای انقلاب اسلامی ایجاب میکند که سیاست ایران بر اساس نه شرقی، نه غربی ادامه پیدا کند.
با وجود فشارهای خارجی که بر جمهوری اسلامی ایران در طول سه دهه گذشته وارد شده، ایران همواره از سیاست مستقل خود عدول نکرده و راهش را برای گسترش آرمانهای آزادیبخش انقلاب اسلامی ادامه داده است. الان ایران در شرایط کاملاً مناسبی در سطح منطقه و جهان قراردارد و به عنوان قدرت برتر منطقه در حل بسیاری از بحرانهای منطقهای تلاش میکند و مشارکت دارد و همچنین در زمینه مسائل عراق و افغانستان و لبنان و فلسطین هم نقش مؤثری داشته و میتواند در حل بحران کشورها کمک کند و با وجود اینکه فشارهای بسیاری از سوی غرب علیه آن وجود دارد اما به نظر می رسد ایران همچنان با قدرت و برخورداری از دیپلماسی رسمی و عمومی به راه خودش برای حل بحرانهای خاورمیانه ادامه میدهد.
* چرا تا این اندازه برخی کشورهای غربی از جمله امریکا و رژیم صهیونیستی از گسترش و نفوذ اسلام وحشت دارند؟
** هراس این کشورها از اسلام انقلابی است. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357 یک ادبیات جدید وارد بعد مبارزاتی جهان اسلام شد که این بعد مبارزاتی متأثر از ادبیات انقلاب بود، بنابر این ما بعد از پیروزی انقلاب اسلامی شاهد شکلگیری جریانهای مبارز سیاسی در سطح منطقه بودیم. شکلگیری حماس، جهاد اسلامی فلسطین، حزبالله لبنان و شروع انتفاضه سنگ در سال 1987 و جنگ 33 روزه ارتش رژیم صهیونیستی علیه ملت لبنان که منجر به شکست ارتش این رژیم شد، همچنین شکست ارتش رژیم صهیونیستی در جنگ 22 روزه غزه، همه اینها برآیند شکلگیری یک ادبیات انقلابی جدیدی است که ریشه در ادبیات انقلاب اسلامی ایران دارد، بنابر این امریکاییها درصدد برآمدند که به نوعی این حرکت پرشور مردمی که میرود تا هیمنه امریکا و صهیونیستها را متلاشی سازد را مهار کنند.
حتی در ایران هم سعی کردند به نوعی ادبیات سیاسی و اقتصادی ایران اسلامی که برآیند تفکرات امام راحل است را در درون ایران ، خنثی کنند، بنابراین انواع و اقسام ترفندها را به کار بردند تا به گونهای از شکلگیری، ادامه و گسترش این فرهنگ انقلابی جلوگیری کنند.
* کشورهای غربی در این راستا چه اقداماتی انجام دادهاند و واکنش ایران به این اقدامات چه بوده است؟
** به نظر میرسد که امریکاییها گزینههای متعددی را تاکنون تجربه کردهاند، جنگ هشت ساله عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، محاصره اقتصادی ایران و به کارگیری دهها شبکه ماهوارهای از سوی این کشورها علیه ایران، استفاده از جنگ نرم علیه ما، استفاده از پایگاههای اطلاعرسانی و خبری در چارچوب تلاش امریکا برای مهار ادبیات انقلابی و بعد مبارزاتی انقلاب قرار دارد که البته ملت ایران و رهبران جمهوری اسلامی ایران با هوشمندی تحرکات امریکا و غرب را دنبال میکنند و در خنثیسازی این تحرکات موفق بودهاند.
* درباره پخش فیلمها و کاریکاتورهای ضد اسلامی که کشورهای غربی آن را دنبال میکنند نظرتان را بفرمایید.
** ما حدوداً بیش از دو دهه است که شاهد هستیم حرکتهای بسیار مشکوکی از سوی امریکا و غرب برای اهانت به مقدسات اسلامی آغاز شده که نخستین حرکت، انتشار کتاب آیات شیطانی سلمان رشدی بود که با واکنش سریع امام راحل مواجه شد و دنیای غرب که برنامهریزی وسیعی برای اهانت به اسلام و نمادهای اسلامی طراحی کرده بود با پیام امام(ره) و واکنش سریع ایشان نسبت به این حرکت سلمان رشدی و غرب، تا اندازهای متوقف شد اما با ارتحال حضرت امام(ره) و شروع فصل جدیدی از فعالیتهای غرب و امریکا علیه جهان اسلام شاهد شکلگیری تحرکات گوناگونی به لحاظ رسانهای، تبلیغاتی و انتشار کتاب و کاریکاتور توهینآمیز علیه مقدسات اسلامی و پیامبر اکرم(ص) بودیم و به همین دلیل شاهد هستیم که هر روز در امریکا و غرب این نوع تحرکات به صورت گسترده حتی جریانهای تلاش یک کشیش امریکایی برای آتش زدن قرآن، در چارچوب یک حرکت سازمان یافته امریکایی برای توهین به مسلمانان و وادار کردن مسلمانان ساکن کشورهای غربی و امریکا به یک حرکت انفعالی و اتخاذ شیوههای نامناسب و سپس اجرای طرح اخراج مسلمانان از امریکا و غرب در این چارچوب قرار دارد و هدف آنها این است که مسلمانان را به عنوان عناصری مزاحم برای غرب تلقی کنند و به تدریج بعد از سالها اقامت مسلمانان در این کشورها، آنها را از این کشورها به سمت کشورهای خودشان اخراج کنند.
* به مسئله قرآنسوزی اشاره کردید، دنیای اسلام برای مقابله درازمدت در آینده چه اقدامی باید انجام دهد؟
** جهان اسلام باید به سازوکارهای جمهوری اسلامی ایران تن در دهد. ایران در طول اجلاس کنفرانس اسلامی چه در تهران و چه در سایر کشورهای اسلامی، پیشنهاد تشکیل یکسری شبکههای ماهوارهای را داده که برای تبیین چهره اصیل اسلامی و همچنین رفع اختلافات موجود میان مذاهب مختلف اسلامی و تقریب مذاهب باید عمل کند در صورتی که سایر کشورهای اسلامی به نوعی نگرش مثبتی نسبت به سیاستهای مختلف جمهوری اسلامی ایران در بعد منطقه و جهان داشته باشند، میتوانند با چنین تبلیغاتی مقابله کنند و یک برنامه دراز مدت از طریق شکلگیری شبکههای تلویزیونی و ماهواره اسلامی مشترک در مقابل توطئههای امریکا و غرب ایستادگی تشکیل داده و افکار عمومی را روشن سازند.
* دلیل سرمایهگذاری عظیم کشورهای غربی برای دنبال کردن پروژه اسلامهراسی و همچنین راه انداختن اختلافات مذهبی در بین مسلمانان چیست؟
** یکی از ابعاد سیاستهای تخریبآمیز امریکا و غرب، ایجاد اختلاف میان طیفهای مذهبی و قومی اسلامی است و تحریک برخی عناصر افراطی سلفی و وهابی از طریق رسانههای جمعی خودشان و پخش یکسری مسائل اختلافانگیز از سوی رسانههای وابسته به وهابیها بخشی از توطئه امریکا و صهیونیسم جهانی برای ایجاد اختلاف میان فرقههای مختلف اسلامی به شمار میرود، به همین دلیل به نظر میرسد که الان زمان کنار گذاشتن اختلافات مذهبی فرا رسیده و باید امت اسلامی با تعریف ساز و کارهای مشترک در مقابل این توطئهها ایستادگی کنند و اجازه ندهند که اختلافات ظاهری و سطحی موجب شود میان جهان اسلام تفرقه ایجاد شود و آنها به نفع خودشان از این شکاف بهرهبرداری کنند.
* رسانهها تا چه حد در شناسایی اسلام ناب برای مقابله با پروژه اسلام هراسی میتوانند تأثیرگذار باشند؟
** بخش مهمی از مقابله با توطئههای رسانههای غربی و صهیونیستی به عهده رسانههای مختلف جهان اسلام به ویژه جمهوری اسلامی ایران است. گسترش شبکههای مختلف اطلاعرسانی به زبانهای خارجی و ایجاد شبکههای ماهوارهای در سطح گسترده چه در اروپا، امریکا یا آفریقا میتواند حرکت مناسبی برای خنثیسازی توطئههای صهیونیستها تلقی شود که این امر نیازمند سرمایهگذاری وسیع و استفاده از کادرهای متخصص است، زیرا صهیونیستها در حال حاضر پنج هزار رسانه را در امریکا در اختیار دارند و سالانه دهها میلیارد دلار برای تبلیغ اندیشههای صهیونیستی خود هزینه میکنند و افکار عمومی را با استفاده از پنج هزار رسانه دیداری، شنیداری و نوشتاری در امریکا بمباران میکنند، به گونهای که اجازه نمیدهند مردم امریکا نسبت به وضعیت مسلمانان به ویژه فلسطینیان با اندیشه مستقلی فکر کنند و دولتشان را از پشتیبانی صهیونیستها منع کنند در مقابله با این رسانههای صهیونیستی ایستادگی کنند. به نظر میرسد که الان مردم امریکا به این دلیل که فرصت استفاده از رسانههای اسلامی را ندارند، اطلاعات آنها نسبت به مسائل منطقه و سیاستهای امریکا در خاورمیانه بسیار پایین است، بنابراین رسانههای جمعی به ویژه رسانههای دیداری میتوانند این خلأ را پر کنند و روی افکار عمومی امریکا و غرب تأثیرگذار باشد.
* آیا تاکنون کشورهای غربی در این مسیر توانستهاند به اهدافشان برسند؟
** وجود اختلاف در میان مذاهب اسلامی برآیند حرکتهای حساب شده رسانههای غربی و صهیونیستها برای ایجاد شکاف میان جهان اسلام است و به همین دلیل به نظر میرسد که الان سرمایهگذاری در جهان اسلام برای مقابله با چنین حرکتهایی بسیار کم است و صهیونیستها استفاده فراوانی از جنگ نرم و جنگ رسانهها میکنند تا بتوانند افکار عمومی ملتهای اسلامی را بمباران کنند، البته صهیونیستها و امریکا ممکن است در کوتاه مدت بتوانند به اهداف خود دست پیدا کنند ولی با شفاف شدن وضعیت منطقه و اهداف پشت پرده امریکا در منطقه و جنایتهای رژیم صهیونیستی، واقعیت برای افکار عمومی آشکار خواهد شد.
* به نظر شما مسلمانان سراسر جهان برای خنثیسازی اهداف ضداسلامی امریکا و رژیم صهیونیستی چه اقدماتی باید انجام دهند؟
** در دیپلماسی عمومی باید شاهد شکلگیری یکسری NGOها باشیم تا بتوانند افکار عمومی جهان را نسبت به اهداف آنها آگاه سازند زیرا دیپلماسی عمومی در قالب سازمانهای غیردولتی نسبت به دیپلماسی رسمی مؤثرتر است. با توجه به اینکه اغلب کشورهای اسلام و عربی از امریکا میهراسند و در مقابل سیاستهای امریکا قادر به انجام اقدام مؤثری نیستند، سازمانهای غیردولتی با هدف روشن ساختن حقایق برای افکار عمومی در خنثیسازی اهداف امریکا و رژیم صهیونیستی بسیار تأثیرگذار خواهند بود.
* با توجه به اینکه کشورهای غربی در کنار پروژه اسلامهراسی و ایران هراسی، سپاه هراسی را نیز دنبال میکنند، اهداف آنها را از این اقدام بیان کنید.
** اساساً جمهوری اسلامی ایران در زمینه نظامی یک تجربه طولانی به ویژه در هشت سال جنگ تحمیلی پیدا کرده که این احساس را در نزد مسئولان به وجود آورد که ایران بدون برخورداری از یک بدنه نظامی قدرتمند نخواهد توانست به عنوان عنصر تأثیرگذار منطقه نقش فعالی در مهار بحرانهای منطقهای ایفا کند. بنابراین در پایان جنگ، استراتژی جمهوری اسلامی در تقویت نیروهای دفاعی گذاشته شد و به همین دلیل سپاه پاسداران که هشت سال تجربه جنگ را پشت سر گذاشته بود به خوبی توانست نیازهای تسلیحاتی خود را با تکیه بر نیروهای مؤمن داخلی تأمین کند به رغم همه تحریمهایی که در طول سی سال گذشته علیه جمهوری اسلامی هم از سوی امریکا، غرب و حتی کشورهای بلوک شرق سابق اعمال شد، به نظر میرسد که ایران در معقوله تولید سلاحهای دفاعی به رشد قابل قبولی دست پیدا کرده و به همین دلیل امریکا به نوعی سیاست سپاه هراسی را در جهان گسترش داد و چنین وانمود میکند که ایران از طریق سلاحهای دفاعی قصد دارد مزاحمتهایی را برای کشورهای همسایه ایجاد کند. از این رو موج سپاه هراسی را هم برخی کشورهای عربی منطقه و هم امریکا و برخی کشورهای اروپایی در سطح وسیعی دنبال میکنند تا سپاه و نقش آن را در دفاع از تمامیت ارضی کشور و کیان اسلامی کمرنگ کنند و سپاه را منزوی سازند اما سیاست جمهوری اسلامی ایران و دیپلماسی فعال آن موجب شد که توطئه امریکاییها برای سپاه هراسی خنثی شود و امروز سپاه به عنوان یک نیروی نظامی مؤمن و اصیل و همچنین مدافع آرمانهای اسلامی در منطقه و جهان مطرح شود. پیشرفتها و موفقیتهای سپاه باعث شده که امریکاییها پروژه سپاه هراسی را در کنار سایر پروژههای خود دنبال کنند.
* اقدام سپاه در مقابله با این شرایط چیست؟
** سپاه به عنوان یک نهاد که دارای پایگاه وسیع مردمی است در بعد فرهنگی و رسانهای هم تمام تلاش خود را برای تبیین سیاستهای دفاعی نظام جمهوری اسلامی به کار گرفته، تلاش میکند تا همچنان که قبل از این هم ثابت کرده، به عنوان نیروی مدافع از آرمانهای اسلامی مطرح باشد و هیچگاه در صدد تجاوز به خاک دیگران نیست. این مسئله برای ملتهای مسلمان به خوبی آشکار شده که سپاه به عنوان یک نهاد مردمی - نظامی، حافظ منافع امت اسلامی است و هر قدرتی که بخواهد به جمهوری اسلامی دست درازی کند و ناامنیهایی را در آن ایجاد کند، سپاه پاسداران با اتخاذ سازوکارهایی سریعاً وارد عمل میشود. در طول سی سال گذشته سپاه ثابت کرد که مدافع اصیل و آرمانگرای مقدسات اسلامی است. همه ملت ایران و نیروهای بسیجی باید با تجزیه و تحلیل دقیق حوادث و رخدادهای سی سال گذشته توجه داشته باشند که هر کس از ملت ایران ممکن است بتواند یک نقش فعالی در دفاع از آرمانهای اسلامی و ملی ایران ایفا کند و خود را به عنوان یک بسیجی مدافع آرمانهای انقلاب اسلامی قرار دهد و همان گونه که ما شاهد بودیم که ملت ایران در طول هشت سال صحنه جنگ را به خوبی مدیریت کرد الان در عرصههای فرهنگی، رسانهای و سیاسی نیز وظیفه مهمتری که همان مقابله با توطئههای فرهنگی و سیاسی غرب است، ایفای نقش کند.