تاریخ انتشار : ۰۴ بهمن ۱۳۸۹ - ۰۸:۲۱  ، 
کد خبر : ۲۰۲۷۶۸

دکتر لاریجانی در فاصله تلویزیون و کتاب

اشاره: دکتر علی لاریجانی اگر چه می‌گوید رسانه‌های الکترونیک جزیی از زندگی امروز ماست و نمی‌توان آن را نفی کرد و با پدیده‌های عصری باید متناسب با شرایط بومی نزدیک شد و از مزایای آن بهره جست، اما در عین حال یک زندگی مکتوب نیز دارد که در این گفتگو کوشیده‌ایم به این جنبه از زندگی وی توجه کنیم. به باور دکتر لاریجانی رسانه‌های صوتی و تصویری غالبا در حد تمهید به انتشار مجله‌ای که بتواند کمک آنها باشد، اقدام کرده‌اند و کمتر رسانه‌های مادر صوتی و تصویری داریم که از این حداقل برخوردار نباشند. البته داشتن روزنامه همراه، زیاد نیست، ولی وجود دارد، مثلا شبکه آساهی ژاپن روزنامه پرتیتراژی را نیز منتشر می‌کند.

* کتاب چطور؟
** در این زمینه هم از عادات دکتر لاریجانی پرسیده‌ایم.
روی هم رفته گفتگوی ما با دکتر جنبه مکتوب زندگی او را تا حدودی به تصویر می‌کشد.
* چقدر از وقت دکتر لاریجانی تلویزیونی صرف ادبیات مکتوب می‌شود؟
** اگر مقیاس روز باشد وضع متفاوتی دارد، پنجشنبه و مخصوصا جمعه بیشتر وقتم اختصاص به مکتوبات بویژه مسائل نظری دارد، اما در روزهای عادی کمتر است. در روزهای متعارف به طور متوسط حدود 2 ساعت مگر حادثه خاصی رخ دهد که عادت مالوف را تحت الشعاع قرار دهد، اما در روز جمعه حدود 7 یا 8 ساعت.
* چه مقدار از وقت شما صرف کتاب و چه مقدار صرف نشریات در روزنامه‌ها می‌شود؟
** در روزهای کاری، حدود نیم ساعت به روزنامه‌ها و نشریات اختصاص دارد و 5/1 ساعت معمولا کتاب یا فصلنامه‌ها و یا نشریات تخصصی.
* عده‌ای در بحثهای مربوط به سواد رسانه‌ای به عنوان یک شاخه تازه در مطالعات ارتباطی، اساسا نسبت به رسانه‌های الکترونیک خوش بین نیستند و مصرف مکتوب را ترجیح می‌دهند به عنوان رئیس یک مجموعه ملی الکترونیک نظر شما چیست؟
** رسانه‌های الکترونیک جزیی از زندگی امروز ماست و نمی‌توان آن را نفی کرد. با پدیده‌های عصری باید متناسب با شرایط بومی نزدیک شد و از مزایای آن بهره جست. قطعا این امر نسخه واحدی برای همه نیست، به عنوان مثال عموم مردم از میان رسانه‌های الکترونیک با رادیو و تلویزیون بیشتر مرتبط هستند به نحوی که 95 درصد مردم کشور ما مستمرا با تلویزیون سر و کار دارند اما همه این گروه با شبکه‌های اطلاع رسانی نظیر اینترنت مانوس نیستند و شاید لزومی نمی‌بینند، اما عده‌ای نظیر اساتید دانشگاه به دلیل استفاده بیشتر علمی با شبکه‌های اطلاع رسانی بیشتر سر و کار داشته باشند. علی ایحال نفی رسانه‌های الکترونیک نه ممکن است نه امری عقلانی است، چه تاثیر اینگونه رسانه‌ها در حیات معقول جامعه قابل نفی نیست، مگر کسی مسلک دیوژن را پذیرفته باشد و خمره نشینی را برگزیند!
* آقای دکتر، آیا در زنجیره نشریات مکتوب شما جای خالی هم وجود دارد، یعنی حلقه مفقوده‌ای هم هست که به آن فکر کنید؟
** کار فرهنگی امر بی‌نهایت است و حد شمارش پذیر محدود ندارد. زیرا موضوعات چه در بعد فرد آدمی چه در بعد اجتماعی، تناهی ندارد. از آن جهت که نه آدمی و نه جامعه تک ساحتی نیست و آنان که چنین می‌پندارند، آدم و عالم را بخوبی نشناخته‌اند. در حلقه نشریات مکتوب هم موضوعات متنوعی وجود دارد که در کنار رادیو و تلویزیون جای ظهور دارند، نشریه طنز، نشریه ورزشی، نشریه خانواده، نشریه سلامتی و پزشکی و... از جانب دیگر نشریه نقد رادیویی و تلویزیونی، از جمله آنان است.
* آیا بین فلسفه انتشارات مکتوب صدا و سیما اعم از گاهنامه، فصلنامه، ماهنامه و هفته نامه با فلسفه پخش الکترونیک که کانال آن تلویزیون و رادیوست، ارتباطی وجود دارد؟
** فهم این رابطه چندان پیچیده نیست، رسانه صوتی و تصویری با همه مزایایی که در ارتباطگیری با مخاطبان دارد، از پایداری برخوردار نیست. ممکن است تاثیرات روحی و روانی‌ آن زیاد باشد و یا در دسترس باشند و پیوند قوی با سواد مخاطب نداشته باشد، اما ضعف آن در حذف در گذر زمان است، رسانه‌های جانبی مکتوب می‌تواند این خلاء را جبران کند. ضمن این که برخی از موضوعات به لحاظ جنس خاص خود در ساحت رسانه‌های مکتوب قابل طرح است و طبعا حجم گسترده روزانه بیش از هزار ساعت برنامه شبکه‌های مختلف و سطوح مختلف مطالب، اندراج آنها را ذیل یک رسانه مکتوب غیر عملی می‌سازد و لازم است بر حسب موضوعات و سطوح آن در قالب روزنامه، یا فصلنامه یا ماهنامه یا هفته نامه آراسته گردد، مثلا سروش اندیشه فصلنامه نظری صرف تمرکز دارد که غالبا در شبکه‌های 4 سیما و رادیو معارف و فرهنگ رد فکری آن را می‌توان جست.
* آقای دکتر! تجربه انتشار روزنامه از طرف سازمان شما چقدر یک تجربه جهانی است و یا این که چقدر طرف توجه همتایان شما قرار گرفته است؟
** رسانه‌های صوتی و تصویری غالبا در حد تمهید به انتشار مجله‌ای که بتواند کمک آنها باشد، اقدام کرده‌اند و کمتر رسانه‌های مادر صوتی و تصویری داریم که از این حداقل برخوردار نباشند. البته داشتن روزنامه همراه، زیاد نیست، ولی وجود دارد، مثلا شبکه آساهی ژاپن روزنامه پرتیتراژی را نیز منتشر می‌کند.
چون صدا و سیما در کشور ما همتا ندارد، نمی‌توان این مقایسه را انجام داد، ولی اگر عرصه مقایسه همتاهای روزنامه یا مجلات صدا و سیماست، وضع متفاوتی دارد. مثلا مجله کودک سروش به دلایل مختلف وضع ممتازی دارد، مجله سروش زنان خلایی را پر کرده است. روزنامه جام جم پرتیتراژترین روزنامه کشور می‌باشد و کیفیت مطلوبی دارد. بقیه نشریات هم نظیر سروش جوان و سروش هفتگی... قابل توجه هستند.
* روزنامه جام‌جم چه ساعاتی به دستتان می‌رسد؟ به کدام بخشهایش توجه بیشتری دارید؟
** حدود ساعت 7 که به محل کارم می‌روم، روزنامه جام جم روی میز کارم هست. روزنامه جام جم را استثنائا با دقت بیشتری مطالعه می‌کنم، همه بخشهای آن اعم از صفحه اول و تیتر آن و سرمقاله موضوعات فکری و نظری آن و مباحث فرهنگی و هنری و خاطرات آیت الله هاشمی رفسنجانی و برخی نکات آقای دکتر حداد عادل تا برسد به نیازمندیها که حجم آن را زیر نظر دارم و آگهی‌های روزنامه، البته همه مطالب روزنامه را با دقت نمی‌خوانم، ولی علی الاجمال مطالعه می‌کنم.
معمولا بین 5 تا 15 دقیقه وقتم را می‌گیرد، بستگی به مطالب آن دارد. گاهی هم منجر به تلفنی به آقای انتظامی می‌شود!
* اگر به جای آقای انتظامی بودید، مقولاتی هست که سعی داشتید آنها را بیشتر تعقیب کنید؟
** البته خدا را شکر می‌کنم که جای آقای انتظامی مسوول محترم روزنامه جام جم نیستم، چه معلوم نبود زیرکی او را در کار ژورنالیستی داشته باشم. شاید مقولاتی نظیر مباحث سیاست خارجی از اموری است که می‌تواند در شرایط امروز جایگاه مشخص‌تری در روزنامه جام جم داشته باشد.
* هیچ وقت به فکر افتاده‌اید، از طریق روزنامه جام‌جم با بینندگان تلویزیون و یا شنوندگان رادیو حرف بزنید؟
** روزنامه، کمتر این فرصت را به من داده است! و از این جهت از همکاران تشکر می‌کنم چون خیلی علاقه به حرف زدن ندارم. به نظرم کار کردن، هم لذت بخش‌تر و هم لازم‌تر از حرف زدن است.
* آقای دکتر، اگر همین الان به شما پیشنهاد کنیم اولین سرمقاله روزنامه جام جم در سال 82 را بنویسید، تیتر آن چه خواهد بود؟
** «همبستگی ملی» عنوانی است که برای سال 82 لازم می‌دانم. توجه به مولفه‌های همبستگی ملی مخصوصا در شرایط داخلی کشور و مسائل پیرامونی از اوجب واجبات است.
* پیغامی برای دست اندرکاران نشریات مرتبط با صدا و سیما ندارید؟
** پیغام که چه عرض کنم، کمتر اهل این مقولات متعارف کشور هستم. از دوستان و همکاران سپاسگزارم، همیشه توصیه‌ام به دوستان رسانه‌ای‌ام این بوده و هست که هدفمند کار کنند.
همانگونه که در عالم، انسان‌ها هدفی موفق هستند، رسانه‌ها که دغدغه ارتباط هر چه بیشتر با مردم را دارند باید هدفی متناسب را دنبال کنند. این هدف هر چه متعالی‌تر و واقعی‌تر ارزشمندتر است. گوهر دین با همه سعه آن بهترین است که می‌تواند سمت و سو دهنده عالم رسانه‌ای باشد که هم بیش از هر زمانی بدان نیازمندیم تا سعادت ابناء جامعه را تضمین کند و هم احساس مسوولیت یک انسان بصیر را پاسخگوست. اصحاب رسانه‌ها گاه دغدغه ارتباط بیشتر مخاطبان را با هدف خلط می‌کنند و این امر می‌تواند به طور طبیعی بر انسان رسانه‌ای عارض شود و به همین دلیل همیشه نیازمندیم که قدری از کار مالوف رسانه‌ای فاصله بگیریم و از منظر بیرونی به اثر فرهنگی مخلوق خویش نظر بیفکنیم تا هدف را گم نکنیم.
* چه کتابی در حال حاضر در دست دارید؟
** کتابی از «امیلیا استورمن» درباره عقل و معرفت عقلانی را اخیرا مطالعه می‌کنم. استورمن در این کتاب می‌خواهد برای این سوال پاسخی بیابد که آیا عقل و معرفت عقلانی می‌تواند ابزاری برای فهم حقیقت، عدالت و آزادی باشد؟ او برای رسیدن به پاسخ، با نظریات مدرنیست‌ها به عنوان حامیان عقل‌گرایی و «غیر» عقل‌گرایی، مواجه می‌شود، استورمن در این کتاب ابتدا تفاوت نظرات هابرماس و لیوتار در نقادی از عقل را مورد توجه قرار می‌دهد. سپس به چرخش زمانی هابرماس و لیوتار در دو فصل می‌پردازد و بعد نظریات دو تن از روانشناسان، فروید و کلاین در خصوص تحلیل روانی و روابط موضوع‌دار و ربط آن دو را در بحث عقل و عقلانیت توضیح‌ می‌دهد و در نهایت حرکتهای اخلاقی هابرماس و لیوتار را در دو فصل مورد بررسی قرار می‌دهد.
* با چه نوع کتابهایی بیشتر کنار می‌آیید؟
** با مقوله کتاب به معنای اعم، معمولا راحت کنار می‌آیم، قدری «کتاب باز» به معنای رایج آن هستم و از تورق کتابها و تازه‌های کتاب مسرور می‌شوم، اما به قلمرو کتب فلسفی و تحقیقات دین شناسی و آثار رسانه‌ای جدید علاقه‌مندترم.
* خیلی‌ها دوست دارند دکتر لاریجانی را به طور مکتوب درک و نقد کنند، شما دنبال نوشتن خاطرات و یا بهتر بگوییم دنبال مکتوب کردن تجارب خود نیستید؟
** فکر نمی‌کنم تجربیات من چندان مفید باشد.
* اگر فضولی نباشد، خوانندگان ما شاید بخواهند بدانند خانواده مردی که سالهاست درگیر فضای الکترونیک شده، چقدر الکترونیک و چقدر مکتوب هستند؟
** اعضای خانواده، غالبا به عرصه مکتوب توجه بیشتر دارند، شاید اقتضائات دانش آموزی و دانشجویی در این امر موثر است، اما جنسا هم به ساحت کتاب علاقه‌مندترند شاید فرهنگ خانوادگی در این گرایش، تاثیر داشته است.
* مرکز تحقیقات سازمان صدا و سیما، اداره کل پژوهش‌های سیما و همین طور مرکز توسعه صدا، هر سه آثار خوبی در ارتباط با حوزه‌های تلویزیون و رادیو منتشر ساخته‌اند. اما در عین حال انتشارات سروش علاوه بر ادبیات ارتباطی سایر آثار غیر مرتبط با رادیو و تلویزیون را هم منتشر می‌کند. نظر شما راجع به این جنبه مکتوب کارهای سازمان تحت ریاست شما چیست؟ و در واقع می‌خواهیم ترجیحات شما را بدانیم.
** البته انتشارات سروش ثقل کار خویش را عرصه رسانه‌ای قرار داده است و مراکز تحقیقاتی که از آن یاد کرده‌اید، جنبه تولید فکر دارند که در زمینه نشر به حلقه انتشارات سروش متصل می‌شوند، اما در مرتبه دوم، آثاری که احتمال می‌دهیم در حوزه نشر خصوصی بدان اهتمام ننمایند توجه می‌کنیم. مثلا «کتاب ایران» به دلیل هزینه زیاد تولید آن و با مجموعه آثار یا برخی آثار هنری به دلیل سرمایه گذاری سنگین، نیازمند حمایت مراکز قوی‌تری هستند. گاه هم مکتب فلسفی چاپ می‌کنیم که آن هم از مقولاتی است که به دلیل مخاطب خاص، هر ناشری بدان مبادرت نمی‌ورزد.
* روزهای شلوغ و کاری آخر سال را می‌گذرانید و نمی‌خواهیم وقتتان را زیاد بگیریم. آقای دکتر شما فلسفه خوانده‌اید و تمرکزتان غرب شناسی بوده است. نظرتان در مورد این گزاره حاکم غربی چیست که می‌گوید دنیای فردا، دنیای خداحافظی با میراث گوتنبرگ است؟
** چندان حرف دقیقی به نظر نمی‌رسد، آثار مکتوب کارکرد خاصی دارد که برخی شئونات آن قابل واگذاری به سیستم‌های الکترونیک هست و گاه بهتر هم می‌شود، ولی همه حیثیت کارکرد آثار مکتوب قابل انتقال نیست. این گونه گزاره‌ها که نقل کردید از فرمایشاتی! است که هر از چند گاهی نازل می‌شود، ولی زود هم زایل می‌شود چون واقع‌گرا نیست.
* شما در دانشگاه تهران فلسفه کانت درس می‌دهید. از کلاس‌‌هایتان بگویید و منابعی که طرح می‌کنید، چقدر با مضمون تدریس خودتان مشابهت می‌بینید، یعنی کلا روح فلسفی مضمون تدریس با روحیات خودتان.
** البته در این ترم فلسفه کانت تدریس نمی‌کنم. کلاس فلسفه ارسطو دارم. ارسطو حکیم بزرگی است، مخصوصا جامعیت این فیلسوف و حرفهای تاسیسی او که به تعبیری آغازگر تاملات متافیزیکی و منطقی در عالم غرب بوده است جالب است. به هر نحو فلسفه، فلسفه است و بدان عشق می‌ورزم.
* جناب آقای لاریجانی شما عضو شورایعالی انقلاب فرهنگی و رئیس کمیسیون هنر هستید و در عین حال رئیس کمیسیون فرهنگی مجمع تشخیص مصلحت نیز هستید و ضمنا در جلسات کمیسیون مولتی مدیای فرهنگستان هنر هم شرکت می‌کنید.
از تلویزیون، برای این کمیسیون‌ها می‌برید یا این که این جایگاه فرهنگی بر تلویزیون و مجموعه‌اش تاثیر می‌گذارد؟
** قاعدتا حضور در این جلسات هم تاثیر دارد و هم تاثر. برخی از جلسات که جنبه سیاستگذاری دارد، باید از تجربیات گذشته استفاده کرد، ولی در خلال مباحث با حضور صاحبنظران مخصوصا وقتی هنرمندان شرکت می‌کنند واقعیات خوبی را برایم عیان می‌سازد که در کار سازمان موثر است.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
پربیننده ترین
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات