احمدرضا هدایتی
تجاوز به کشورها و دخالت در امور داخلی دولتها، از ویژگیهایی محسوب میشود که در ساختار حکومتی کشورهایی مانند آمریکای جنگافروز، انگلیس فتنهگر و رژیم غاصب صهیونیستی نهادینه و به یک ارزش تبدیل شده است، اما نکته جالب اینستکه، این قبیل اقدامات مداخلهجویانه و متجاوزانه، با عوامفریبی تمام، از سوی دولتمردان این کشورها تحت عنوان دفاع از حقوق بشر معرفی و تبلیغ میشود. اگرچه همه این کشورها تمام تلاش خود را معطوف استفاده از این موقعیت نمودهاند، اما بنظر میرسد در حال حاضر آمریکا گوی سبقت در این زمینه را در اختیار خود دارد. البته قضاوت در این رابطه را باید با مراجعه به افکار عمومی و بررسی جایگاه اجتماعی آمریکا نزد ملل مستضعف، تحت ستم و آزاده دنیا مورد بررسی و ارزیابی قرار داد اما در جهت ارائه تصویری روشنتری از نتایج و دستاوردهای اقدامات بشر دوستانه آمریکا؟!!! در سطح جهان، ارائه نمونههای ذیل که اکثرا در انحصار این حکومت فاسد قرار دارد، میتواند تا حدی عمق جنایات و خیانتهای این مدعی دفاع از حقوق بشر و همپالگیش به بشریت را آشکار سازد.
1ـ نخستین گام در این راستا با نقض حقوق گروهی از انسانها یعنی سرخپوستان و آوارگی و کشتار آنان و تشکیل کشور جدیدی به نام آمریکا همراه بود، اما این تازه آغاز ماجرا بود و هنوز کشور جدید از ظرفیتهای لازم برای توسعه و تسری فعالیتهای بشردوستانه؟!!! خود برخوردار نشده بود، اما به دور از عوارض جنگها و تعارضات جهانی، خیلی زود شرایط لازم برای سلطهطلبی و تجاوزگری آنان در سطح جهان ایجاد و سیاستهای بشردوستانه؟!!! آمریکاییها فراگیر شده و ابعاد جهانی پیدا کرد.
2ـ بمباران اتمی مردم بیدفاع و غیرنظامی ژاپن در هیروشیما و ناکازاکی، اقدام بشردوستانه! دیگری است که آمریکا به عنوان اولین مبتکر این روش، افتخار آن را برای همیشه به نام خود ثبت و با تقویت و افزایش روزافزون سلاحهای کشتار جمعی خود، همچنان بر این روش غیرانسانی که حیات بشریت را تهدید میکند تاکید ورزید.
3ـ در قرن اخیر، آمریکا مقام نخست جنگافروزی یک کشور در خارج از مرزهای بینالمللی را به خود اختصاص داده و هیچیک از پنج قاره جهان را از این اقدام بشردوستانه! محروم نساخته است بطوریکه براساس شواهد موجود و اسناد منتشره که بتدریج افشاءشده، آمریکا بطور مستقیم یا غیرمستقیم در بروز دهها جنگ و نزاع کوچک و بزرگ در نقاط مختلف جهان از جمله ژاپن، کره، ویتنام، السالوادور، گواتمالا، بوسنی، افغانستان، عراق، ایران و دهها کشور دیگر دخالت داشته که این آتشافروزیها در کشوری مانند گواتمالا منجر به کشته شدن بیش از 200000 نفر، در السالوادور 75000 نفر و در عراق حدود 800000 نفر از افراد غیرنظامی و بیگناه شده است. البته باید آمار کشتهشدگان بمباران اتمی ژاپن، آمار کشتهشدگان اشغال افغانستان، آمار شهدای جنگ تحمیلی ایران و عراق و سایر جنگها را نیز به آن اضافه کرد.
4ـ براساس اسناد افشاشده در سالهای اخیر ظاهرا افتخار تاسیس اولین و بیشترین زندانها و بازداشتگاههای بینالمللی در اقصی نقاط دنیا، حتی در کشورهای بظاهر متمدن اروپایی با انبوهی از زندانیان خارجی نیز به آمریکا اختصاص دارد و این کشور با احداث مخوفترین بازداشتگاهها و اعمال وحشیانهترین روشهای شکنجه در مراکزی مانند، اردوگاه گوانتاناموو زندان ابوغریب، تمام تلاش خود را برای نمایش چهره بشردوستانه! خود بکار برده است.
5ـ احتمالا باید سند تاسیس بزرگترین قبرستانهای بینالمللی با وجود هزاران شهروند آمریکایی کشته شده در نقاط مختلف دنیا و همچنین خارجیان کشته شده توسط سازمانهای امنیتی آمریکا که البته همگی در جهت حفظ و دفاع از حقوق بشر؟!! صورت گرفته را نیز به نام این کشور صادر کرد.
6ـ صادرات و واردات این کشور نیز به نوعی در خدمت مقاصد بشردوستانه! سیاستگذاران آمریکا قرار گرفته، بطوریکه سرمایهداران آمریکایی هر ساله با صدور آشکار و مخفیانه هزاران قبضه سلاح و تجهیزات نظامی به کشورهای مختلف جهان و تسلیح و تجهیز هزاران آشوبگر و مزدور در بسیاری از کشورها و متقابلا قاچاق انسان و موادمخدر، پیوسته مترصد آن بودهاند تا شرایط لازم را برای اعمال حقوق بشر آمریکایی در سطح جهان فراهم سازند. لازم به یادآوری است، کالا و خدمات صادراتی آنها، شامل موارد دیگری مانند: صدور زبالههای هستهای و سایر کالاهای زیانبار، خطرناک و غیراستاندارد به کشورهای جهان سومی نیز میگردد.
7ـ بدیهی است در این راستا نباید وجود پایگاههای نظامی آمریکا در کشورهای مختلف جهان را که همگی آنها نیز بطور کاملا مجهز برای خدمت؟!!! به مردم بیدفاع ایجاد شده و مانند قارچ دائما در حال افزایش هستند را از نظر دور داشت زیرا در هر حال اعمال سیاستهای بشردوستانه آمریکا؟!!! در خارج از مرزهای آن نیز گاهی به ابزار و امکانات متناسب با این سیاستها نیاز دارد و لذا طبیعی است که این ابزار باید همیشه و در همه جا، در دسترس باشند.
8ـ دامنه بشردوستی این کشور تا آنجا گسترش یافته که با حمایت و مشارکت جدی دولتمردان و بخصوص نظامیان آمریکایی از مراحل مختلف تولید موادمخدر در کشورهایی مانند افغانستان تا فرآوری و توزیع آن در سطح جهان، حتی قاچاقچیان و معتادین جهان را مشمول خود ساخته و در عین حال با کارآفرینی در این کشورها شرایط لازم را برای ایجاد اشتغال و رشد و پیشرفت این جوامع فراهم نموده است؟!!!
9ـ تلاش در جهت تغییر حکومتها و همچنین ایجاد بحران و اغتشاش در کشورهای مخالف سیاستهای قلدر مابانه آمریکا و دخالت آشکار و پنهان در امور داخلی دولتها، از جمله تلاش برای تغیر نتایج انتخابات کشورهایی مانند: فلسطین، لبنان، ایران،ریال عراق و بسیاری از کشورهای اروپای شرقی و آمریکای لاتین و سایر کشورهای جهان، نوعی دیگری از جنبههای بشردوستی و احترام به آراء و حقوق انسانها، از سوی آمریکا را اثبات میکند.
10ـ سوءاستفاده از «حق وتو» برای پایمال نمودن حقوق کشورهای مستضعف یا مخالف آمریکا و متقابلا حمایت و پشتیبانی از ظلم و ستم همپالگیهای آمریکا بویژه رژیم اشغالگر قدس از دیگر مصادیق حقوق بشر! آمریکایی بشمار میرود.
11ـ ردپای حقوق بشر آمریکایی را حتی میتوان در زمینه حفاظت از محیطزیست که به جان انسانها و سایر موجودات ارتباط دارد جستجو نمود، زیرا تنها آمریکا است که بدون توجه به هشدارهای فراوان دانشمندان، همچنان با تولید بیشترین مقدار گازهای گلخانهای، تخریب لایه اوزون را با جدیت دنبال میکند که البته باید آثار تولید سلاحهای بیوتکنولوژی، میکروبی، شیمیایی، اتمی و ضایعات اینگونه مواد را نیز به آنها اضافه کرد.
12ـ بنا بر اعترافات رسمی مقامات آمریکایی و اسناد موجود، مراکز و سازمانهای ویژهای در داخل و خارج از این کشور برای آموزش شکنجهگری بازجویی و (بظاهر مقابله با تروریسم) وجود دارد که نمونه آن تحت عنوان مدرسه خشونت بطور کاملا رسمی و علنی در یکی از ایالتهای آمریکا همچنان فعال است و طبیعی است که نتیجه کار پرورشیافتگان این مراکز چیزی جز افزایش تعداد گروهها و سازمانهای تروریستی و تشدید خشونتها و تضییع حقوق انسانها نخواهد بود.
در این رابطه با اطمینان میتوان پیدایش رژیم صهیونیستی و قتلعام مردم بیگنان فلسطین، ظهور القاعده و طالبان در افغانستان و دیگر گروههای تروریستی در کشورهای مختلف و شدت یافتن مناقشات و شورشهای بینالمللی، منطقهای و محلی در کشورهای آفریقایی و سایر کشورها را یکی از نتایج این آموزشها دانست.
13ـ آدمربایی و گروگانگیری، اقدام دیگری است که در راستای منافع آمریکا با نادیده انگاشتن قوانین بینالمللی و حقوق فردی انسانها، بارها به اشکال مختلف برای ربودن افراد گوناگون اعم از دانشمندان و نخبگان جهان و یا افراد سیاسی مانند دانیل اورتگا رئیسجمهور وقت نیکاراگوئه در گذشتهای نه چندان دور و مخالفان و ناراضیان سیاستهای آمریکا در دهههای اخیر، مورد استفاده سیاستمداران این کشور قرار گرفته است.
14ـ تلاش آمریکا برای تغییر فرهنگها و مبانی اعتقادی و مذهبی جوامع جهانی و تلاش برای تطبیق آن با فرهنگ منحط غربی از دیگر اقدامات بشردوستانه! دولتمردان آمریکایی است که علیرغم اعتراضات دائمی مردم جهان، با تصمیمگیریهای کاملا یکجانبه، پیوسته با ادعای کمک به پیشرفت و رشد فکری مردم جهان، با استفاده از روشها و ابزار مختلف مانند: فیلم، سینما، نشریات، صنعت توریسم و سایر روشها، مورد توجه آمریکاییها قرار داشته است.
15ـ یکی دیگر از مصادیق اقدامات آمریکا برای دفاع از حقوق بشر را میتوان در برخورد دوگانه و بلکه چندگانه آنان با قومیتها، نژادها، گروهها و بویژه ادیان موجود در داخل و خارج از این کشور مورد نقد قرار داد. نژادپرستی و نوع برخورد کاملا خصمانه پلیس و سیاستگذاران آمریکا با مسلمانان و همچنین سیاهپوستان و سرخپوستان و سایر نژادهای ساکن این کشور و محروم ساختن آنها از بسیاری از حقوق طبیعی و موقعیتهای اجتماعی و رفاهی و متقابلا حمایت بیچون و چرا کاملا جانبدارانه از لابیهای صهیونیستی و افراد وابسته به آنها، موضوع دیگری است که کمک زیادی به اثبات غیرواقعی بودن ادعاهای آنان برای دفاع از حقوق بشر میکند. تفرقهافکنی بین اقوام و ادیان و ایجاد اختلاف و درگیری بین آنان، از دیگر اقداماتی است که آرامش و امنیت جهان را هدف قرار داده است.
16ـ آمریکاییها علیرغم قوانین بینالمللی و تعهدات قبلی، برای جلوگیری از رسیدن پیام ملتهای آزاده و طرح دعاوی ضداستکباری دولتهای مستقل در مجامع بینالمللی، با استفاده از موقعیت مجامع و سازمانهای مستقر در این کشور، نهایت تلاش خود را بکار برده و حتیالمقدور با طرح بهانههای واهی مانع از دستیابی و حضور نمایندگان این کشورها به این سازمانها میشود و این در حالیستکه تبلیغ نقش مصلحانه و فریاد خیرخواهانه این رژیم گوش جهانیان را کر کرده است.
17ـ بدیهی است آنجا که منافع شخصی صحنهگردانان اصلی که عمدتا صهیونیست هستند آنهم در مقیاسهای کلان مطرح باشد نه تنها حقوق انسانها در خارج از مرزها، بلکه حقوق مردم آمریکا هم برای سیاستمداران آمریکایی اهمیت خود را از دست میدهد و دیگر حتی نظر میلیونها شهروند خیرخواه و هزاران سرباز آمریکایی مخالف جنگ هم که ناخواسته در راستای حفظ منافع سرمایهداران آمریکایی به حضور و کشتهشدن در نقاط مختلف دنیا تن در میدهند، مهم تلقی نمیشود.
رسیدگی به حقوق پایمال شده فقرا، محرومین بیخانمانهای آمریکایی به جرم رنگین بودن پوستشان، اولویت خود را بطور کامل از دست میدهد و جنایتکاران نیز میتوانند بیهیچ واهمهای از مجازات مرگ برای رفع خستگی و کسب نشاط و جبران کمبودهای روانی خود، هموطنانشان را بطور گروهی یا انفرادی، مورد هدف سلاحهای آتشین خود که ساخته دست سرمایهداران فرصتطلب کشورشان است، قرار داده و مقام نخست کشتار با سلاح گرم را از آن خود سازند.
در چنین شرایطی سوءاستفاده جنسی از زنان نیز بدون توجه به شعارهای بشردوستانه! چنان گسترش مییابد که به یک امر طبیعی بدل میشود و در نهایت باز این سیاستمداران آمریکایی هستند که مستاصل و درمانده از این همه فلاکت و بدبختی مجبور میشوند برخلاف شعارهایشان، با افزایش و ساخت انواع زندانهای ثابت و شناور و انباشتن آنها از زندانیان دست پرورده سیاستهای غلط، برای حفظ جایگاه برتر از نظر تعداد زندانی گام بردارند. بدینسان است که کشور آمریکا، به منفورترین کشور نزد مردم جهان و دولت آمریکا به ناکارآمدترین دولت نزد مردم این کشور تبدیل و از نازلترین جایگاه اجتماعی و مردمی در جهان برخوردار میگردد.