صالح اسکندری
اگر در قرن بیستم رویکردهای واگرایانه احزاب سیاسی اعم از راست و چپ به بیشترین اوج خود رسید، اما بدون شک باید گفت هزاره سوم، دوران همگرایی احزاب و گروههای سیاسی است. با پیشرفت فرآیند بلوغ سیاسی و اجتماعی رایدهندگان در اکثر نظامهای پیشرفته حزبی، میدان برای گروههای سیاسی میانهرو باز شده است و احزاب در منتهیالیه چپ و راست سعی میکنند با تاکید بر اشتراکات مورد توافق عمومی به جلب آرای شهروندان همت گمارند.
در کشور ما تاریخ یکصدساله احزاب از زمان اعتدالیون و عامیون تا به امروز که اصولگرایان و اصلاحطلبان در مقابل هم صفآرایی کردهاند همواره نشان داده است که گرایشات افراطی جایگاه چندانی در میان مردم نداشته و اگر مدت کوتاهی نیز این گروهها توانستهاند اقبال عمومی را با خود همراه کنند به سان فوارههای یک آبنما به سرعت بالا رفتهاند اما سریعتر در افکار عمومی هبوط و سقوط کردهاند.
اما امسال مردم و احزاب سیاسی ایران شاهد یک آزمون بزرگ در انتهای سال خواهند بود. انتخابات دوره هشتم مجلس شورای اسلامی در حالی برگزار میشود که مقام معظم رهبری سال 86 را سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی نامیدهاند. عنوانی که قابلیت دارد به یک گفتمان عمومی در کشور تبدیل شود. تحقق گفتمان اتحاد ملی در میان تودهها و تسری آن به سطوح عالی کشور و در میان نخبگان میتواند مایه همگرایی احزاب سیاسی نیز گردد. همگرایی احزاب به معنای نفی سلایق و علایق مختلف در نحوه اداره کشور نیست بلکه تاکید بر اشتراکات در برهه کنونی، پیشبرد امور را تسهیل میکند. از سویی جلب آرای عمومی با تنشزایی و تعمیق گسلهای میان حزبی محقق نمیشود. تجربه نظامهای حزبی پیشرفته نشان داده است جوامع، پذیرای احزاب میانهرویی هستند که نقاط اشتراک زیادی نیز با رقیب در اداره کشور دارند.
و در نهایت اصولگرایان در حالی گام پنجم پیروزیهای پی در پی خود را برمیدارند که تجربه نشان داده است واگراییهای درون حزبی میتواند مخل اهداف این جریان چه در زمان انتخابات چه در هنگام اداره کشور باشد.
تعاملات دولت و مجلس و نوع رابطه شوراهای اسلامی شهر و روستا با این دو قوه زیر ذرهبین افکار عمومی قرار دارد و با تحقق گفتمان اتحاد ملی در کشور حرکتهای خلاف جریان با واکنشهای اجتماعی مواجه میشود.
از سویی واگرایی اصولگرایان خوراک تبلیغاتی مناسبی برای جریان رقیب است که امروز در موضع قدرت قرار ندارد و به سادگی میتواند گروههای مختلف دوم خردادی را حول نقطه رسیدن به قدرت متقاعد کند.
اما تاکید مجلس شورای اسلامی بر همکاری بیش از پیش با دولت، نویدبخش برگی نو در دفتر پیروزیهای اصولگرایان خواهد بود. این همکاری و همگرایی میتواند حول شخصیتهایی چون رئیس جمهور و حداد عادل محقق گردد. احمدینژاد و حداد میتوانند با توجه به اشتراکات شخصیتی فراوان بین خود ساربان کاروان گروههای اصولگرا باشند.
در سال اتحاد ملی همگرایی احزاب و گروههای سیاسی میتواند فرآیند دیالکتیک بین نخبگان و تودهها را در مقوله گفتمانسازی کامل کند و کشور را به سوی تحقق شعار اتحاد ملی و انسجام اسلامی رهنمون سازد.
والسلام