سیدعابدین نورالدینی
محسن هاشمی، فرزند حجتالاسلام والمسلمین هاشمی رفسنجانی روز جمعه از مدیریت متروی تهران استعفا داد و گفت دلیل این اقدام، عدم علاقه دولت به حضور او در راس مدیریت مترو است. چند روز پیش از استعفای محسن هاشمی، فیلمی از خواهرش فائزه و برادرش یاسر منتشر می شود. این فیلم صحنه هایی از فحاشی به فائزه را نشان می دهد. پیش از آن نیز در مقابل منزل حجتالاسلام و المسلمین هاشمی رفسنجانی تجمعی برگزار شد و معترضان شعارهایی علیه وی دادند. ارزیابی این 3 خبر در کنار هم چه پیامدهایی را حاصل می کند؟ نباید پیامدهای تحلیلی این اخبار را در حوزه خاصی محدود کرد. به نظر شما وقتی مخاطب عام، این اخبار را با فاصله زمانی اندک مطالعه می کند یا می شنود، چه استنباطی خواهد داشت؟ حال یک فضای تحلیلی جدید تصور کنید و آن ارزیابی استعفای محسن، فحاشی به فائزه و یاسر و تجمع مقابل خانه پدرشان در بازه زمانی نزدیک به اجلاس مجلس خبرگان است. آیا نتیجه این 2 فضای تحلیل، یکی است؟ قطعا اینگونه نیست. به عبارت دیگر در ارزیابی و سپس تصمیم درست نسبت به تحولات، رصد مختصات مربوط به آن تحولات، شرط لازم است. چه بسا در بسیاری موارد احاطه بر مختصات یک رخداد یا مجموعه ای از تحولات همجنس می تواند به تنهایی نتیجه واقعی و درست را به دنبال داشته باشد.
بنابراین می توان بدون تمرکز بر جزئیات یا بدون استفاده از اطلاعات غیر جاری، این اتفاقات مربوط به «خانواده آقای هاشمی» را در حالت تحلیلی دوم ارزیابی کرد. با این حال برای اینکه حالت ملموس تری ارائه شود باید به جزئیات پرداخت و در حد امکان از اطلاعات پنهان خرج کرد. درباره 3 موردی که برای خانواده آقای هاشمی گفته شد 2 نکته قابل طرح است.
1- شهردار تهران از مدتها قبل به دنبال تغییر محسن هاشمی بوده است. محسن هاشمی نیز خود بر این موضوع واقف بود. با این حال فرزند ارشد هاشمی رفسنجانی پس از 2 ماه آگاهی از این موضوع، استعفای خود را 4روز قبل از برگزاری انتخابات هیات رئیسه مجلس خبرگان منتشر میکند! چرا؟ آیا کاندیداتوری آیت الله مهدوی کنی برای ریاست مجلس خبرگان، ارتباطی با استعفای فرزند ارشد هاشمی رفسنجانی، رئیس کنونی این مجلس دارد؟
2- برخی افراد هم در ماجرای فحاشی به فائزه هاشمی و هم در تجمع مقابل منزل حجتالاسلام و المسلمین هاشمی رفسنجانی حضور داشتهاند! بررسی دقیق فیلم فحاشی به فائزه حاکی از آن است که این فحاشیها با دقت «فیلمبرداری» شده است. در اوج فتنه سال گذشته فیلم هایی از مواجهه بسیجیان با فائزه هاشمی منتشر شد. نکته بسیار برجسته در این فیلم ها رعایت مسائل اخلاقی از سوی بسیجیانی بود که ماه ها اهانتهای خاندان هاشمی به نظام و انقلاب را مشاهده میکردند. حال که فتنه رو به موت است، چه اتفاقی رخ داده که ناگهان عده ای - که در تجمع مقابل منزل حجتالاسلام و المسلمین هاشمی رفسنجانی حضور داشتند- ناگهان از حضور برخی اعضای این خانواده در حرم حضرت عبدالعظیم(ع) مطلع شده، خود را به آنجا میرسانند و الفاظ رکیکی را علیه آنها به کار می برند؟ اینکه این اتفاقات روال طبیعی را طی نکرده اند میتوان به صورت جدی بررسی کرد اما انصاف حکم میکند یک واقعیت بسیار مهم - که هدف اصلی این نوشته است- بیان شود و آن اینکه اگرچه استعفای محسن هاشمی با فحاشی به فائزه و تجمع مقابل منزل پدرشان همپوشانی و هم افزایی دارد اما به نظر میرسد دارای خاستگاه یکسان نیست. می توان این موضوع را به زبان بسیار ساده هم گفت...
... و آن اینکه تجمع کنندگان در مقابل منزل هاشمی رفسنجانی و اهانت کنندگان به فائزه هیچگاه در اندیشه تاثیر اقدامشان بر انتخابات اخیر مجلس خبرگان نبودند و شاید نیت خیرخواهانه داشتهاند. با این حال مدیریت مشکوکی در این ماجرا وجود دارد. نقل یک اتفاق عجیب برای فهم بیشتر این موضوع ضروری به نظر میرسد. پس از اغتشاش 25 بهمن، اکیپی از صداوسیما با هماهنگی قبلی عازم منزل سید حسن خمینی می شود. در فاصله زمانی که حسن خمینی خود را برای محکوم کردن اغتشاشات آماده میکرد و قبل از رسیدن اکیپ صداوسیما، گروهی از موتورسواران در مقابل منزل وی تجمع کرده و علیه وی شعار مید هند! این موضوع درحالی بود که در آن برهه خبری از معاشرت حسن خمینی با سران فتنه منتشر نشده و طبعا حساسیتی نیز ایجاد نشده بود. میتوان به سادگی حدس زد دستی پنهان وجود دارد که به لطایف الحیلی خواهان ادامه فتنه، ماندن هاشمی در راس خبرگان و... است. می توان به ماجرای آینده از همین زاویه نگریست.