تاریخ انتشار : ۰۹ آبان ۱۳۹۱ - ۱۱:۲۸  ، 
کد خبر : ۲۱۸۰۳۹

نقش بورس در برنامه‌های توسعه (بخش پایانی)

اشاره: آنچه پیش‌رو دارید پرسش و پاسخی است که در پایان سخنرانی خانم معظم قمصری تحت عنوان «نقش بورس در برنامه‌های توسعه» در جلسه مهرماه کانون فارغ‌التحصیلان اقتصاد انجام شده است. متن سخنرانی مذکور در روز یکشنبه 28/8/74 در صفحه اقتصادی چاپ شده است.

* خرید سهام توسط بانک‌ها چگونه بوده است و چه مقدار از سهام بخش دولتی را بانک‌ها خریداری کرده‌اند و چه مقدار از سهام را شرکت سرمایه‌گذاری بانک‌ها خریده‌اند؟ و آیا آمارهایی که ارائه می‌‌شود براساس ارزش روز است؟
** آمارهایی که ارائه شد آمار روز است و براساس ارزش روز و ریال امروز است و براساس ارزش تاریخی نیست. اساساً شرکت‌های سرمایه‌گذاری بانک‌ها یک شرکت دولتی نیستند و خود بانک‌های تجاری از محل سپرده‌های مردمی می‌چرخند و بافت مدیریتی کاملاً دولتی است اما وجوهی که این بانک‌ها را می‌چرخاند از طریق مردم تامین شده است و اگر نام آن را «بخش خصوصی» نگذاریم، می‌توانیم نام آنرا «بخش عمومی غیر دولتی» بگذاریم. شرکت‌های سرمایه‌گذاری این بانک‌ها، شرکت‌هایی هستند که هر کدامشان، بعنوان مثال شرکت سرمایه‌گذاری سپه حدود 65 هزار نفر سهامدار دارد و این شرکت نمی‌تواند بعنوان یک شرکت دولتی تلقی شود، البته در حال حاضر 49 درصد آنرا بانک سپه در تملک خود دارد. بنابراین شرکت‌های سرمایه‌گذاری بانک‌ها از نظر ما نه دولتی‌اند و نه خصوصی‌اند. بلکه می‌توان گفت، که «بخش عمومی غیر دولتی‌اند».
همانگونه که آمار و ارقام تا حدی نشان می‌دهد ما در نیمه دوم سال 71 دچار یک بحران مقطعی شدیم یعنی با افزایش عرضه و کمبود تقاضا مواجه شدیم. اگر به تعریف بورس برگردیم، می‌گوییم که بورس یک بازار سازمان یافته است و بنابراین مکانیزم بازار مثل سایر بازارها در بورس حاکم است و مکانیزم عرضه و تقاضا در آن وجود دارد. عرضه زیاد سهم در نیمه دوم سال 71 موجب شد که بدلیل نبودن تقاضا، قیمت سهام با کاهش روبرو شد و مردمی که تا آن موقع سهم خریده بودند هنوز با احاطه و فرهنگ کامل سهامداری سهم نخریده بودند. از طرف دیگر سازمان بورس این رسالت را در خودش دید که حافظ منافع مردم باشد و در حالت کاهش قیمت از زیان جلوگیری کند اقداماتی انجام داد و از طریق بانک‌ها، دولت تکلیف کرد که بدون کاهش قیمت این سهام را از مردمی که متقاضی فروش هستند، بخرند. این اقدام انجام شد و سهامی که مردم آورده بودند جمع کردند.
* آیا از بانک مرکزی به بانک‌ها ابلاغ شده که باید سهم بخرند یا خیر؟ آیا بانک‌ها در حال حاضر سهم می‌خرند؟
** بر اساس مصوبه شورای عالی بانک‌ها،‌ در حال حاضر و از مدت‌ها پیش هیچ بانکی اجازه مشارکت و خرید و سرمایه‌گذاری از طریق بورس را ندارد؟ مگر آنکه سهام خریداری دیگری در بازار نداشته باشد. بنابراین مشارکت بانک‌ها در سهام یک مشارکت مقطعی بود و در حال حاضر قسمتی از سهام بانک‌ها واگذار شده است و به تدریج این سهام از طریق شرکت سرمایه‌گذاری بانک‌ها و یا از طریق بورس به مردم واگذار خواهد شد. بنابراین در گذشته خرید سهام از طریق بانک‌ها مقطعی بود تا مشکلی برای مردم ایجاد نشود.
* در مورد آیین‌نامه واگذاری سهام توضیحات بیشتری بدهید.
** براساس آیین‌نامه‌ای که وجود دارد ایثارگران و جانبازان اجازه دارند که مشارکت در خرید کارخانجات کنند اما از آنجایی که این امکان مشارکت در آیین‌نامه برای ایثارگران و سایرین مساوی نیست و پارامترهایی که برای ایثارگران دیده شده سهل‌تر است سایرین را دچار مشکلات بیشتری می‌کند امکان رقابت را در بازار ما گرفته است ما در بازار بورس باید یک رقابت یکسان را داشته باشیم و نمی‌توانیم دو وزنه نامساوی را کنار هم به رقابت بگذاریم. به این دلایل عرضه دولتی دچار مشکل شده است.
* در رابطه با افزایش سرمایه شرکت سرمایه‌گذاری بانک ملی ایران بگویید که این سرمایه چگونه بکار گرفته می‌شود؟
** تعداد کارخانجاتی که شرکت سرمایه‌گذاری بانک ملی ایران در آنها سهام دارد بیش از 50 کارخانه است و با کارخانجات بزرگی مثل پتروشیمی اراک و... ارتباط دارد.
بنابراین نیاز به نقدینگی دارد. شرکت‌های سرمایه‌گذاری اگر بخواهند بطور کامل وظیفه خودشان را انجام دهند نیاز به نقدینگی بالایی دارند تا بتوانند شرکت ملی تحت پوشش خودشان را اداره کنند. درصد مشارکت شرکت سرمایه‌گذاری بانک ملی در این 50 شرکت در سطحی است که از 5 مدیر 3 مدیر را خودش انتخاب می‌کند و درصد بالایی را دارد. لذا به این دلیل این افزایش سرمایه را انجام داده است.
* در رابطه با شفافیت بازار از لحاظ اطلاعات توضیح دهید که چرا سهام خریداری می‌شود بعد اطلاعات مربوط به آنها وارد بازار می‌شود.
** برای ایجاد شفافیت در بازار کارهایی انجام شده اما این اقدامات تا رسیدن به حد مطلوب فاصله دارد و ما باید کارهایی را در مجموعه بورس و همچنین در سطح اقتصاد و جامعه انجام دهیم. شرکت‌هایی که در داخل کشور ما هستند سالی یکبار ترازنامه و سود و زیان تهیه می‌کنند و سالی یک‌بار حسابرسی می‌کنند. سیستم‌های حسابداری در شرکت‌های ما سیستم‌های کاملی نیستند تا ارقامی را که شرکت‌ها در طول سال می‌دهند، ارقامی قابل استناد باشند، برای رسیدن به شفافیت کامل ما آمده‌ایم شرطی را برای شرکت‌های داخل بورس گذاشته‌ایم و گفته‌ایم که شرکت‌ها باید حسابرسی 6 ماهه را هم ارائه دهند یعنی بیلان شش‌ماهه هم داشته باشند و این موضوع مشکلاتی را برای شرکت‌ها بوجود آورده برای آنکه بتوانند بیلان شش‌ماهه بدهند باید یک سیستم کامل حسابداری داشته باشند و سیستم‌های داخل کارخانه را اصلاح کنند. بنابراین شفافیت اطلاعات رفته رفته در حال تکمیل شدن است.
ما زمانی که اسم شرکتی را روی تابلو می‌بریم حداقل اطلاعاتی را که بازار نیاز دارد در کنارش می‌آوریم و حداقل بیلان سه سال گذشته را می‌آوریم و حداقل حساب‌های میان دوره‌ای شرکت را می‌آوریم و تا این اطلاعات به بازار نرسد اساساً نام شرکت روی تابلو درج نمی‌شود تا سهم آن عرضه شود. بنابراین سازمان به موقع این کار را انجام می‌دهد اما ممکن است سرمایه‌گذار دیرتر به اطلاعات دست یافته باشد.
* در رابطه رشد بورس و سوددهی معقول آن توضیح دهید؟
**رشد بورس را هر کس با شاخص خود مورد ارزیابی قرار می‌دهد. یکی در حجم معاملات، یکی در تعداد شرکت‌ها و یکی در بازدهی می‌بیند. بازدهی که شرکت‌ها در داخل بورس دارند از چهار پارامتر تشکیل می‌شود 1- سود نقدی که سهام داران می‌گیرند 2- افزایش قیمتی که از خرید و فروش سهم بدست می‌آید 3- سهامی که بصورت مجانی و گه‌گاه کارخانجات می‌دهند 4- سهامی که بعنوان حق تقدم می‌گیرند و بعنوان مثال 100 تومان می‌دهند و یک سهم می‌گیرند.
مجموعه این چهار عامل را وقتی در نظر می‌گیریم می‌بینیم که میانگین بازدهی در سال گذشته 45 درصد بوده است و اینکه این رشد معقول است یا خیر،‌ما را به سمت طرح سایر شرایط اقتصادی در جامعه می‌کشاند و بورس هم یک جزیی از این سیستم اقتصادی مملکت است و این جزء یکسری ورودی و خروجی دارد. تورم نیز بصورت حاله‌ای پیرامون تمام پارامترهای اقتصادی ما قرار دارد و چه بخواهیم و چه نخواهیم تورم بر بورس نیز تاثیر می‌گذارد. اخیراً شاخص بورس مرتباً رو به افزایش است و هیچ کس این شاخص را با تورم تعدیل نمی‌کند و ما باید ببینیم که تورم تا چه اندازه رو به افزایش است. متاسفانه آمارهایی که از نرخ تورم در جامعه داریم با تناقضات زیادی روبرو است و نرخ‌های 40، 36، 43 و... اعلام می‌نمایند. ما اگر به رشد بورس نگاه کنیم می‌بینیم که رشد معقول دارد چنانچه در شرایطی بعضی از معاملات باطل شود احساس شده که رشد قیمت رشد متعادلی نبوده و سازمان بورس در این مورد اجازه دارد که معامله را باطل کند. و تا بررسی کامل جلوی افزایش قیمت را می‌گیرد لذا به نظر می‌رسد که این رشد غیرمعقول نیست.
* در پذیرش شرکت‌ها آیا بحث حسابرسی دیده می‌شود یا خیر؟
** فرآیند پذیرش یک شرکت فرآیند بسیار پیچیده‌ای است و پیچیدگی این فرآیند مورد انتقاد بسیاری از شرکت‌ها و سهام‌داران عمده قرار می‌گیرد. ما برای این که یک شرکت را در داخل بورس بپذیریم خودمان را مکلف می‌دانیم که ساختار کلی شرکت را بدو تاسیس مورد رسیدگی قرار دهیم و حساب و کتاب‌ها را در صورتی که مورد تائید حسابرسی مورد اعتماد رسیده باشد و حداقل عملکرد سه سال گذشته شرکت به دستمان رسیده باشد شروع به حرکت می‌کنیم. لذا قطعاً این روش برای ما یکی از مسائل مهم است. مضافاً آنکه شرکت‌های دولتی موظفند که سازمان حسابرسی را بعنوان حسابرس خود انتخاب کنند لذا گزارشات قالب شرکت‌ها گزارشات سازمان حسابرسی است و بدون گزارش بازرس اساساً ما هیچ حرکتی را برای شرکت نخواهیم داشت.
* عضویت در فدراسیون امکان عرصه سهام را ایجاد می‌کند یا خیر؟
**عضویت در فدراسیون پاره‌ای موفقیت‌ها را داشته است اما اینکه ما بتوانیم سهام شرکت‌ها را در سایر بورس‌های جهان عرضه کنیم و امکان عرضه سهم را داشته باشیم و یا از طریق سایر بورس‌های جهان اقدام به خرید سهم کنیم. تا بحال هیچگونه تصمیمی روی آن نداریم. در حال حاضر شرکت‌هایی که در بورس پذیرفته می‌شوند فقط در بورس تهران امکان پذیرش دارند. از لحاظ فدراسیون مانعی وجود ندارد و ما باید قوانین درون کشور خودمان را با آن تطبیق بدهیم.
* آیا خارجیان یا ایرانیان مقیم خارج در بورس سرمایه‌گذاری کرده‌اند؟
** خارجیانی هستند که مستقیماً به سازمان بورس مراجعه کرده‌اند و مذاکراتی داشته‌اند و سرمایه‌گذاری کردند و ایرانیانی نیز با واسطه کسانی را فرستاده‌اند تا سرمایه‌گذاری کنند و می‌دانیم که این تقاضا وجود دارد.
* شرکت‌های دولتی چقدر سرمایه‌گذاری کرده‌اند؟
** شرکت‌های دولتی به هیچوجه اجازه خرید سهم ندارند و بانک‌ها با شرایط بسیار پیچیده و براساس مصوبه شورای عالی بانک‌ها می‌توانند در صورت نداشتن تقاضا برای سهام اقدام به سرمایه‌گذاری کنند. حدود 2 سال است که شرکت‌های دولتی و وزارت‌خانه‌ها و دولت و بانک‌ها اجازه خرید را ندارند.
* ابطال یا فسخ معاملات چگونه است؟
** بازار ما بازاری کارا نیست و گاهی پیش می‌آید که سازمان و مسئولین سهمی را ابطال کنند و دلایل ابطال بخاطر آن است که اطلاعات ناکافی است و ابهام وجود دارد و قیمت متناسب با سوددهی شرکت نیست و البته مسئله ابطال همیشه پیش نمی‌آید و از اختیارات دبیرکل سازمان است و حجم معاملاتی که در جراید اعلام می‌شود صرفاً یک طرف معامله است و سهمی است برای فروش.
* افزایش معاملات چه تأثیری بر روی پارامترهای اقتصاد کلان داشته است.
** اساساً می‌توان دید که بورس نقش زیادی روی پارامترهای اقتصادی دارد. بورس به معنای مشارکت مردم در کارخانجات و تولیدات جامعه است. حجم اندازه بازار یعنی جمع کل ارزش روز کارخانجاتی که در بورس پذیرفته شده‌اند نیز 20 درصد نقدینگی است و حدود 12000 میلیارد ریال است. از آنجایی که بازار سرمایه و بخصوص بازار سهام در هر کشوری بعنوان میزان الحراره اقتصاد مملکت بحساب می‌آید، در نتیجه بانک مرکزی از طریق بورس می‌تواند بعنوان یک ابزار برای اجرای سیاست‌های ضد تورمی و سیاست‌های پولی و مالی خود استفاده کند و به جذب نقدینگی بپردازد و با انتشار و یا خرید اوراق سهام نقدینگی را کنترل کند، فشار صنعت را روی دولت کم کند. صنایع ما بسیار نقدینگی بر هستند و وابستگی شدید ارزی و وابستگی به مواد اولیه خارجی دارند و اینها نیازمند نقدینگی زیادند بنابراین این نقدینگی را نباید تنها از طریق سیستم بانکی و با حمایت دولت تامین شود. بورس یکی از ارکانی است که می‌تواند به کمک دولت بیاید و فشار را کاهش دهد و کمک به موازنه تراز پرداخت‌های دولت کند و تورم را مهار کند. بنابراین در ابعاد پارامترهای کلان اقتصادی تاثیر می‌گذارد.
* آیا شرکت‌های سرمایه‌گذاری و صندوق‌های بازنشستگی تشکیل شده‌اند؟
** نبودن ابزارهای مورد نیاز و سرمایه یکی از کاستی‌های موجود بورس است و شرکت‌های سرمایه‌گذاری و صندوق‌های بازنشستگی از ضروریات بازار است و حرکاتی هم در این راستا انجام شده، اما هنوز به نتیجه نرسیده است.
* ویژگی‌های بازار کارآ چیست؟
** بازار کارآ ویژگی‌های خاص خود را دارد. 1- در بازار کارآ فرهنگ سهامداری وجود دارد 2- شفافیت اطلاعات بسیار زیاد است 3- تورم مهار شده‌ است و افزایش قیمت‌ها به شدت صورت نمی‌گیرد.
ما در هر حال حاضر در جهت بازار کارا حرکت می‌کنیم اما هنوز به آن نرسیده‌ایم.
* در مورد سهام بانک‌هایی مثل صادرات که دولتی شدند توضیح دهید؟
** براساس قانون حفاظت و توسعه صنایع ایران اساساً شرکت‌های تولیدی به 4 دسته تقسیم می‌شوند و براساس قانون بانکداری اسلامی و به موازات آن، مصوبه‌هایی بین سال‌های 58 تا 62 داشته‌ایم که بانک‌ها را دولتی اعلام کردند. در رابطه با سهام‌هایی که دولتی شده‌اند بانک مرکزی اقدام به بازپرداخت آنها کرده است و تا 2 سال پیش نیز مراجعین به سازمان بورس می‌آمدند و اوراق سهام را می‌آوردند و سهامشان را می‌گرفتند منتها بدون کارمزد بهره دریافت می‌کردند، و هنوز هم سهام را می‌آورند و پولشان را می‌آورند.
* آیا برای جانشینی مدیران لایق بجای مدیران نالایق فکری شده است؟
** به همه مدیران نباید به یک شکل برخورد کرد و اگرچه بعضی مدیران شایستگی لازم را ندارند اما در بخش دولتی هنوز هم مدیران بسیار خوبی وجود دارد. بعضی از شرکت‌ها که از بخش دولتی به خصوصی واگذار شده است اما همچنان همان مدیران در بخش دولتی سکاندار شرکت و بخش خصوصی امروزند. بنابراین همه مدیران دولتی غیر کارآ نیستند و به این معنی نیست که در بخش خصوصی هم مدیران حتماً شایسته هستند.
بعد از انقلاب ما چند سالی را برای کارآموزان مدیران جدید داشتیم و حالا برخی از مدیران خوب را از این سال‌ها داریم و این تفکر را نباید در ذهن خود داشته باشیم که پس از خصوصی‌شدن یک شرکت حتماً باید مدیر آن را برداریم. چون مدیران توشه‌ای از تجربیات را دارند و می‌توانند مفید باشند.
* تاثیر بورس در خصوصی‌سازی و درصد واگذاری‌ها به بخش خصوصی چگونه است؟
** واگذاری بخش دولتی به بخش خصوصی یا خصوصی‌سازی به سه روش انجام می‌شود. 1- فروش بورس 2- روشی مزایده 3- روش مذاکره
آمار نشان می‌دهد که بیش از 65 درصد واگذاری‌ها از طریق بورس انجام شده است و در میزان مزایده موفقیتی برای سهامداران عمده نداشته‌ایم. چنانکه از نیمه دوم 73 تقریباً 100 درصد سهام‌داران بزرگ دولتی برای واگذاری فشار را بر روی بورس گذاشته‌اند. از آنجایی که برای پذیرش شرکت‌ها در بورس شرایطی را داریم و شرکت‌هایی که شرایط لازم را نداشته باشند به دلیل آنکه ریسک سرمایه‌گذاری را بیشتر می‌کنند نمی‌توانیم آن شرکت‌ها را بپذیریم به همان دلیل آن تعداد شرکت‌هایی که نمی‌توانند در بورس پذیرفته شوند از طریق مزایده اقدام به واگذاری می‌کنند.
* در شرایطی که مکانیسم عرضه و تقاضا کامل نیست و به دلیل فزونی بیش از حد تقاضا نسبت به عرضه احتمال افزایش قیمت‌های نامعقول وجود و این مسئله برای بورس خطرناک است چرا مسئولین بورس اقدامات بازدارنده را تقویت نمی‌کنند؟
**مکانیزم عرضه و تقاضا اصلی‌ترین مکانیزم تعیین‌کننده قیمت بازار است اما به دلیل آنکه امروز تقاضا زیاد است ما نمی‌توانیم جلوی معاملات را بگیریم. در بازار اساساً هر چه عوامل محدود بیاوریم کمتر به بازدهی می‌رسیم. بازار راه خود را بهتر پیدا می‌کند اما عده‌ای نگران هستند که افزایش قیمت‌ها مجدداً بحران سال 71 را بوجود آورد. البته کسی نمی‌تواند آینده را پیش‌بینی کند اما براساس مطالعاتی که در اداره مطالعات و بررسی‌های سازمان بورس انجام شده، گزارشاتی برای مسئولین تهیه می‌شود و مسئولین احساس مسئولیت می‌کنند که به موقع جلوی افزایش قیمت را بگیرند.
* خصوصی‌سازی توسط بورس در چه شرکت‌هایی صورت می‌گیرد؟
** خصوصی‌سازی تنها منحصر به شرکت‌ها نمی‌شود و اگر مروری به گذشته کنیم می‌بینیم که از شرکت‌های کوچک شروع شده و از محصولاتی غذایی و... به صنایع خودروسازی... رسیده‌ایم و شرکت‌های زامیاد و سایپا و... را مورد نظر قرار داده‌ایم و ذوب آهن اصفهان در شرایطی است که قرار است در بورس پذیرفته شود، فولاد مبارکه، پتروشیمی و... نیز در حال پذیرشند.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات