تاریخ انتشار : ۲۲ خرداد ۱۳۹۰ - ۱۲:۱۲  ، 
کد خبر : ۲۱۸۵۸۸
تحلیلی بر مطالبات رهبر معظم انقلاب درباره کرسی‌های آزاداندیشی

ایجاد فضای آشفته فکری به پیشرفت کشور کمک نمی‌کند


«آزاداندیشی» یکی از نیازهای امروز جامعه ما به ویژه در حوزه و دانشگاه است که با تأکید مقام معظم رهبری نمود فکری و عملی یافت. اهمیت این موضوع تا آن جاست که ایشان در ابلاغ سیاست های کلی برنامه پنجم توسعه در چهارچوب سند چشم انداز 20ساله، آن را در زمره سرفصل های فرهنگی برنامه قرارداده و با عنوان «تحول و ارتقای علوم انسانی، با تقویت جایگاه و منزلت این علوم، جذب افراد مستعد و با انگیزه، اصلاح و بازنگری در متون و برنامه ها و روش های آموزشی، ارتقای کمی و کیفی مراکز و فعالیت های پژوهشی و ترویج نظریه پردازی، نقد و آزاداندیشی» مطرح ساختند.
همچنین در بیانات خود در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی در نوروز امسال هم فرمودند: «یکی از مسائل مهم که همت مضاعف و کار مضاعف می طلبد، مسئله تولید فکر است؛ کتابخوانی، افزایش معلومات عمومی در زمینه های گوناگون. این کرسی های آزاداندیشی که ما عرض کردیم، پیشنهاد کردیم در دانشگاه ها و حوزه ها به راه بیفتد، می تواند یک جریان سیال فکری بسیار با ارزشی را در جامعه به راه بیندازد.»
عده ای می پندارند که دغدغه رهبری که در قالب شعار و نام گذاری سال و یا تأکیدات ویژه مطرح می شود، موضوعاتی عادی است که کم کم، مغفول و مشمول زمان می شود. ایشان خود درباره اهمیت موضوعات مذکور در دیدار ده ها هزار نفر از زائران و مجاوران حرم رضوی (1/1/1384) می فرمایند: «اینکه ما هر سالی را به نامی و با شعاری موسوم می کنیم و سال را با این نام و با این شعار آغاز می کنیم، صرفا یک عمل تشریفاتی نیست. البته اسم ها مهم نیست؛ مهم مسماست؛ لیکن این نام گذاری ها به ما و ملت و مسئولان نشان می دهد که چه می خواهیم و دنبال چه هستیم یا باید به دنبال چه باشیم.
اگر نهضت آزاداندیشی مطرح می شود، برای این است که همه مسئولان و همه آحاد ملت احساس کنند که در این جهت مسئولیت دارند. کشور به این شعارها نیاز دارد. البته می دانیم که بسیاری از این شعارها در سال های خود به طور کامل تحقق پیدا نکرده است؛ لیکن کارهای زیادی هم صورت گرفته است.»
در مجموع، موضوع آزاداندیشی همواره یکی از مؤلفه های اندیشه رهبری بوده است؛ تا آنجا که ایشان در دیدار با جمعی از اعضای بسیج دانشجویی دانشگاه های سراسر کشور (24/11/79) در تعریفی که از دانشجوی بسیجی می دهند، جوانی، طالب علم بودن، آزاداندیشی، آرمان گرایی و در صحنه بودن را از ویژگی های ممتاز قشر دانشجو بیان می کنند. اما طرح این موضوع به عنوان مسئله روز جامعه و دانشگاه و تشریح آن برای اولین بار از سوی مقام معظم رهبری در دیدار با اعضای انجمن اهل قلم (8/11/81) صورت گرفت.
در این دیدار، ایشان با اشاره به نقش فرهنگ در جامعه، تصریح کردند: «تنها راه گسترش فرهنگ و تولید علم و اندیشه در کشور، ایجاد فضای نقادی علمی در پرتو آزاداندیشی حقیقی در دانشگاه ها و حوزه ها است. آزاداندیشی در جامعه، نه به معنای تصور تلاش برای ایجاد زمینه به منظور حمله به بنیان ها و ارزش ها و نه به معنای لزوم حمله به بنیان ها و ارزش ها است، بلکه این دو تصور، ظلم به آزاداندیشی می باشد.» رهبر معظم انقلاب اسلامی با تاکید براین که جمهوری اسلامی ایران آزاداندیشی به معنای واقعی کلمه را وارد جامعه کرد، افزودند: «البته آزاداندیشی یک ادب و فرهنگ خاص دارد.»
ایشان آزاداندیشی را یک شعار مظلوم در جامعه دانستند و با اشاره به این که عده ای با شعار آزاداندیشی، اصول مقدس حقیقی و ارزش ها را مورد حمله و تحقیر قرار می دهند و عده ای نیز در مقابل آن با هرگونه نوآوری مخالفت می کنند، خاطرنشان کردند: «درعرصه فرهنگ باید نقطه تعادل میان مرزشکنی و تحجر، به عنوان آزاداندیشی صحیح مشخص و ترویج شود؛ همان گونه که در عرصه سیاسی نیز باید از افراط و تفریط یعنی هرج و مرج و دیکتاتوری اجتناب گردد.» نکته جالب توجه اینجاست که ایشان، آزاداندیشی را در مقابل تحجر قرار نمی دهند، بلکه آزاداندیشی را حد واسط تحجر و مرزشکنی می دانند (کما اینکه در دیدار اخیر خود با دانشجویان، تحجر و تجدد را دو روی یک سکه تصویر کردند).
از طرف دیگر ایشان با توجه به توطئه دشمنان دین گرایی که با تعریف بنیادگرایی، موج دین طلبی را مورد هجمه قرار می دهند، با تاکید بر وجود تفاوت میان تحجر و اصول گرایی (یا به تعبیر دشمن خارجی، بنیادگرایی) افزودند: «اصول گرایی به معنای قبول اصولی مستدل و منطقی و پایبند بودن به آن اصول است، درحالی که تحجر به معنای حمایت جاهلانه از باورهای غیرمستدل می باشد. تحجر فقط در مسائل دینی وجود ندارد، بلکه تحجر سیاسی و جناحی حتی با ظاهر روشنفکری نیز همانند تحجر دینی دارای خطرات و آثار سوء فراوانی است.» اما منظور از آزاداندیشی چیست؟ رهبر معظم انقلاب در دیدار دانشجویی خود در 15/8/82، آزادانه فکر کردن، آزادانه تصمیم گرفتن و دنباله روی نکردن از تلقین بلندگوهای تبلیغاتی غرب را جلوه های آزاداندیشی برشمردند و افزودند:
«آزاداندیشی با این معنای وسیع و ژرف، عرصه های مختلف علمی، معرفتی، سیاسی و اجتماعی را شامل می شود.» ایشان می فرمایند: «آزادی خواهی نباید فقط منحصر در معنای محدود سیاسی تلقی و معنا شود. در آزادی های سیاسی، آزادی های اجتماعی از بخش های مهم آزادی های بشری است. ما خودمان کتک خورده و زندان رفته این آزادی ها هستیم و معنی آزادی سیاسی را می فهمیم؛ اما می گوییم کسانی که با شعار آزادی سیاسی، دنبال تحقق شعارهای ضدآزادی ترین مجموعه های سیاسی دنیا- هیئت حاکمه آمریکا؛ فاشیست های ظاهرا دموکرات موجود در دنیا از هر فاشیستی، فاشیست ترند؛ مجموعه ای متعصب و نومحافظه کار که تازه وارد میدان آزادی خواهی و دنبال آزادی سیاسی رفتن است؟
آن شعار آزادی خواهی که معنا و مآل و خلاصه اش این باشد که آمریکا حکومت دست نشانده خودش را بر این کشور مسلط کند، آن شعار آزادی خواهی نیست؛ ولو صدبزک و رنگ و روغن آزادی خواهی هم به آن بزنند؛ این شعار، دروغین و شعار اسارت و خیانت است. با منطقی که من می گویم، آزاداندیشی را عمیق تر معنا کنیم تا این جا هم اثر خودش را ببخشد. آزاداندیشی یعنی آزادانه فکر کردن؛ آزادانه تصمیم گرفتن؛ ترجمه ای، تقلیدی و بر اثر تلقین دنبال بلندگوهای تبلیغاتی غرب حرکت نکردن. لذا شامل علم، معرفت، مشی سیاسی، شعارها و واژه ها و خواسته های متعارف سیاسی و اجتماعی هم می شود. اگر امروز غرب می گوید دموکراسی، ما باید فکر کنیم ـ آزادفکری یعنی این ـ ببینیم آیا همین که او می گوید درست است و دموکراسی به صورت مطلق ارزش است، یا قابل خدشه است؟
یکی از کارهای مهمی که مورد اشاره بعضی از دوستان هم بود، این است که شما می توانید در سه زمینه علم، عدالت خواهی و آزاداندیشی کار تئوریک کنید. این کار تئوریک را می توانید در زمینه جنبش تولید علم یا در زمینه عدالت خواهی انجام دهید.»
بار سنگین دانشجویان و دانشگاهیان
مقام معظم رهبری در اردیبهشت 1382 در جمع دانشجویان و اساتید دانشگاه شهید بهشتی بار دیگر به این مسئله می پردازند: «جنبش آزاداندیشی که چند ماه قبل مطرح شد، اصرار بر مسئله اشتغال - که در دو سه سال اخیر در این زمینه خیلی تلاش شده است- و اصرار بر تقویت پول ملی، از شعارهایی است که ما در این چند سال روی آن ها تکیه کردیم و برای هر کدام حساب خاصی باز شد و به فضل الهی حرکت خاصی در دستگاه های مربوط به آن ها آغاز گردید.» نکته مهم این است که در منظومه فکری ایشان، عدالت خواهی، تولید علم و آزادی خواهی و آزاداندیشی، همگی در کنار هم و به یک اندازه مورد تأکید است. چنان که در دیدار اعضای تشکل ها، کانون ها، نشریات و هیئت های مذهبی دانشجویی
(15/8/82) مطالبات جدی جوانان در مورد مسائلی نظیر عدالت خواهی، تولید علم و آزادی خواهی و آزاداندیشی را پشتوانه ای مستحکم برای تعمیق و ماندگار شدن حرکات اصولی انقلاب و نظام از جمله آرمان های دانشجویی برشمرده و افزودند: «آزادی خواهی نباید در معنای سیاسی منحصر و محدود شود. البته آزادی های سیاسی و اجتماعی از بحث های مهم آزادی های بشری است، اما کسانی که با شعار آزادی سیاسی دنبال تحقق اهداف فاشیست های به ظاهر دموکراتیک حاکم بر آمریکا هستند، قطعا دنبال آزادی و آزاداندیشی نیستند و با وجود این که شعارهای خود را رنگ و روغن آزادی خواهی می زنند اما شعار حقیقی آن ها، شعار اسارت و خیانت است.»
گلایه‌ها
اما کم کاری های برخی صاحبان تریبون و مسئولیت و به ویژه دانشجویان و دانشگاهیان، سبب شد تا مقام معظم رهبری در چندین مرحله از عدم پیشرفت در استقرار کرسی های آزاداندیشی گله کنند. ایشان در جمع دانشجویان و دانشگاهیان دانشگاه سمنان به نهضت آزاد فکری اشاره کردند و اظهار داشتند که هنوز «عملا آن کاری که من گفته بودم، انجام نشده است؛ نه در حوزه، نه در دانشگاه». ایشان در این دیدار یک بار دیگر تأکید دارند که مدیریت این کار برعهده نخبگان، اساتید فعال و مجموعه های دانشجویی است: «مسئله آزاداندیشی که ما گفتیم، ناظر به این است. باید راه آزاداندیشی و نوآوری و تحول را باز گذاشت، منتها آن را مدیریت کرد تا به ساختارشکنی و شالوده شکنی و برهم زدن پایه های هویت ملی نینجامد.
این کار، مدیریت صحیح لازم دارد. چه کسی باید مدیریت کند؟ نگاه ها فورا به سمت دولت و وزارت علوم و...؛ نه، مدیریتش با نخبگان است؛ با خود شماست؛ با اساتید فعال، دانشجوی فعال و مجموعه های فعال دانشجویی. حواس تان جمع باشد! دنبال حرف نو و پیدا کردن حرف نو حرکت کنید؛ اما مراقب باشید که این حرف نو در کدام جهت دارد حرکت می کند؛ در جهت تخریب یا در جهت ترمیم و تکمیل؛ این ها باهم تفاوت دارد. این وظیفه ای است به عهده خود شماها.»
ایشان همچنین در آبان 1388 در دیدار با جمعی از نخبگان علمی کشور نسبت به عدم پی گیری کرسی های آزاد فکری از سوی دانشجویان گلایه می کنند: «جنجال فکری غیر از مباحثات صحیح است. بنده گفتم کرسی های آزاد فکری را در دانشگاه ها به وجود بیاورید. خب شما جوان ها چرا به وجود نیاوردید؟ شما کرسی آزاد فکری سیاسی را، کرسی آزاد فکری معرفتی را تو همین دانشگاه تهران، تو همین دانشگاه شریف، تو همین دانشگاه امیرکبیر به وجود بیاورید. چند نفر دانشجو بروند، آنجا حرفشان را بزنند، حرف همدیگر را نقد کنند، با همدیگر مجادله کنند. حق خودش را آنجا نمایان خواهد کرد.
حق اینجوری نمایان نمی شود که کسی یک انتقادی را پرتاب بکند. این جوری که حق درست فهمیده نمی شود. ایجاد فضای آشفته ذهنی با لفاظی ها هیچ کمکی به پیشرفت کشور نمی کند. شما تجربه این پدر پیرتان را در این زمینه داشته باشید. آنی که کمک می کند به پیشرفت کشور، آزادی واقعی فکرهاست؛ یعنی آزادانه فکر کردن، آزادانه مطرح کردن، از هو و جنجال نترسیدن، به تشویق و تحریض این و آن هم نگاه نکردن.» این گلایه ها و شکایت ها که بیشتر متوجه دانشجویان است، از یک طرف نشانگر نقش ویژه دانشجویان در استقرار نظم نوین فکری در سپهر علمی کشور و از سوی دیگر نشان دهنده تکلیف عظیمی است که بر دوش آنان نهاده شده و این بار سنگین مسئولیت است که ما را بر آن می دارد که گام های مان در اجرای منویات رهبری استوارتر و سریع‌تر برداریم.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات