تاریخ انتشار : ۱۸ مرداد ۱۳۹۱ - ۱۶:۲۹  ، 
کد خبر : ۲۲۲۹۰۴

توجه به چین (بخش اول)


پروفسور حمید مولانا
گرچه اروپا و آمریکا هنوز در صف کشورهای بزرگ صنعتی و ثروتمند دنیا قرار دارند ولی قدرت سیاسی و اقتصادی آنها بحران زده و در حال افول است. روسیه نیز پس از فروپاشی اتحادیه جماهیر شوروی ابرقدرتی خود را از دست داده و امروز تنها بر منابع نفت و گاز و تسلیحات اتمی خود تکیه دارد. اتحادیه اروپا نیز دوران ضعف و بحرانی خود را طی می کند.
فراموش نکنید که یکی از بزرگترین جریان های تجزیه طلبی، کشتار جمعی، نقض حقوق بشر بعد از پایان جنگ جهانی دوم در قاره اروپا اتفاق افتاده است. چندین دهه رقابت شوروی و غرب قاره اروپا را به دو قسمت شرق و غرب تقسیم کرد و پس از پایان جنگ سرد و فروپاشی شوروی، بلافاصله تجزیه چکسلواکی و یوگسلاوی سابق شروع گردید و آمریکا و ناتو رسما وارد جنگ بالکان شدند. نسل کشی مسلمانان در بوسنی-هرزگوین توسط صرب ها و سکوت اروپا و آمریکا در مقابل این جنایات، فصل تاریکی از قساوت و بیرحمی در این قاره است.
یکی از بزرگترین تغییرات پولی در 10سال اخیر و به ویژه در ماه های گذشته این است که دلار آمریکا حاکمیت خود را به عنوان واحد اصلی پول جهانی از دست داده است و یورو اتحادیه اروپا و سایر واحدهای پولی نیز نتوانسته اند جایگزین رهبری و قدرت سابق دلار شوند. برای اولین بار در اقتصاد و رژیم پولی دنیا، از جنگ اول تا امروز که لیره انگلیس در راس اقتصاد بین الملل قرار داشت، امروز قدرت پولی در سطح جهانی به هیچ کس تعلق ندارد. بافت اجتماعی و نفوس و جمعیتی اروپا و آمریکا هم در حال دگرگونی است و بدون تردید در چالش ها و مشکلاتی که آنها در آینده خواهند داشت تاثیر فوق العاده خواهد داشت. به مدت طولانی برتری اروپا و آمریکا زیرساخت ها و نیروی انسانی علمی و فنی این دو قاره بوده است ولی آن انحصارات پیشین از بین رفته است و رقابت در سطح جهانی هر روز تنگ تر و شدیدتر می شود و دقیقا همین رهبری علمی، سیاسی و اقتصادی غرب است که امروز بیش از هر موقع دیگر زیر سوال رفته است.
ولی با مشاهده شاخص ها و معیارهای اقتصادی و سیاسی و حتی نظامی در می یابیم که چین در چند دهه اخیر قوس صعودی را طی کرده و از رقبای بین المللی خود جلوتر است، به طوری که بسیاری از دولتمردان آمریکا و اروپا پیشرفت های چین را یک نوع تهدید برای خود می شمارند. طبق آمار صندوق بین المللی پول درآمد ملی ناخالص ایالات متحده در سال 2010 در حدود 7/14تریلیون دلار بود در حالی که برای چین این رقم حدود 8/5 تریلیون است. اگر این آمار را بدون توجه به ارزش متوسط و حقیقی دلار در سطح جهانی حساب کنیم و ابعاد داخلی و ارزش توانائی اقتصادی کشورها را نسبت به پول و وضع اجتماعی و قوه خرید خود مقایسه نکنیم، آمریکائی ها 11بار ثروتمندتر از چینی ها هستند علاوه بر این، آمریکایی ها با زیرساخت های تحقیقاتی و علمی و دانشگاه ها و رسانه ها تسلط بیشتری بر سایر قدرت های امروزی دارند. اما این آمار می تواند بسیار گمراه کننده باشد.
چین نه تنها از ژاپن جلو افتاده و اکنون دومین اقتصاد بزرگ دنیا پس از امریکا است بلکه طبق محاسباتی که بعضی از اقتصاددان ها به عمل آورده اند و با در نظر گرفتن وضع اجتماعی و ارزش خدمات بومی انسانی، تولیدات ناخالص ملی چین با ملاحظه با شاخص ها تورم و غیره بیشتر از ایالات متحده آمریکا بوده و به 8/14تریلیون دلار امروزی می رسد. بدین ترتیب با ملاحظه و تطبیق جمعیت دو کشور، می توان نتیجه گرفت که ثروت متوسط یک آمریکائی چهار برابر یک فرد چینی است و نه 11برابر آن. یکی از اقتصاددانان «انستیتوی پیترسون» در آمریکا، آرویند سوبرامانیان مولف کتاب برتری اقتصادی چین، پیش بینی می کند که اقتصاد چین در سال 2030 میلادی- یعنی دو دهه دیگر- دو برابر آمریکا خواهد بود. هم اکنون چین بزرگترین کشور صادرکننده دنیاست و پیش بینی می شود که دو دهه دیگر تجارت چین دو برابر تجارت ایالات متحده آمریکا خواهد بود (واشنگتن پست، 1مه، 2011)
چگونه ایران می تواند توجه به چین و روابط خود را با آن کشور تقویت کند؟ یک سیاستگذاری پنج الی 10 ساله می تواند شامل موارد ذیل گردد:
1) توجه به آموختن زبان چینی و تاریخ و فرهنگ و تمدن و زیرساخت های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و جغرافیائی آن؛
2)یک دیپلماسی سیاسی، اقتصادی، بازرگانی، علمی و فرهنگی فعال، مدبرانه، پیشرو و ابتکارانه با اهداف بسیار مشخص در ارتقای روابط بین دو کشور و دو تمدن بزرگ.
3)ایجاد و افتتاح کرسی های دانشگاهی در توسعه و ترویج آموزش زبان های دو کشور (فارسی و چینی) و تحقیق و مطالعه در زمینه های اقتصادی، بازرگانی، علمی، فنی و هنری.
4) توسعه و تقویت ارتباطات مردم با مردم از طریق تسهیلات و تبلیغات گردشگری، هنری، ورزش و تفریحات سالم.
5) همکاری های رسانه ای، خبری، سینمائی، مستندسازی و ارتباطی
6) ایجاد مراکز و اتاق های بازرگانی و تجاری و اطلاعاتی، و
7) دعوت از نخبگان چین برای شرکت در کنفرانس ها، همایش ها در ایران و شرکت متقابل در کنفرانس های علمی، فرهنگی و هنری، در چین و اعطای بورس تحقیقاتی به دانشجویان برای اتمام پایان نامه های کارشناسی ارشد و دکترا در روابط و مسائل مورد علاقه ایران و چین.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات