به نوعی این اقدام، حمایت از بخشهای خصوصی توسط دولت محسوب میشد؛ امری که احزاب راست چندان تمایلی بدان ندارند. همزمان با حمایت از شرکتهای خصوصی، حزب حاکم، بسیاری از هزینههای دولتی را نیز کاهش داد، بهگونهای که باعث نارضایتی مردم و برگزاری اعتراضاتی از سوی آنان شد. طرح ریاضت اقتصادی موجب شد تا حقوق کارمندان و اعتبارات دانشگاهها و مراکز تحقیقات به نحو چشمگیری کاهش یابد. دولت راست گرای برلوسکنی با همان مشکلاتی مواجه شد که دولتهای سوسیالیست اسپانیا و یونان با آن مواجه بوده و نتوانستهاند از این آزمایش سربلند بیرون آیند.
به هر حال، طرح ریاضت اقتصادی برلوسکنی موجب برانگیختن اعتراضات و برگزاری راهپیماییهای فراوانی علیه دولت شد و حتی برای نخستین بار دیپلماتهای دولت ایتالیا علیه سیاستهای دولت، تهدید به اعتصاب کردند، اما نکته مثبت در اقتصاد ایتالیا، کنترل بحران اقتصادی بهگونهای بود که کشور را به مرز ورشکستگی سوق ندهد. هر چند با شروع جنگ در لیبی، این چشمانداز نیز ضعیف شده است.
2ـ شکاف در ائتلاف: دلیل دیگر شکست برلوسکنی، ایجاد شکاف بین دو متحد دیرینه یعنی «جان فرانکو فینی» رئیس مجلس نمایندگان ایتالیا و برلوسکنی بود. از مهمترین دلایل اختلاف بین این دو، قدرتگیری بیش از حد حزب «لگا»ی شمال بود که از متحدین اصلی برلوسکنی محسوب میشود.
این اختلاف باعث شد تا فینی، رئیس مجلس ایتالیا با ایجاد حزب «آینده و آزادی» راه مستقلی را در پیش گیرد. به این ترتیب حدود 30 نفر از طرفداران ائتلاف خط مشی خویش را از دولت جدا کردند. هرچند دولت توانست با رأی اعتماد از سنای ایتالیا و همچنین از مجلس نمایندگان، فقط با اختلاف دو رأی، همچنان بر سر کار باقی بماند، اما پیشبینی میشود این شکافها پس از شکست برلوسکنی در انتخابات شهرداریها گسترش یابد و حزب، راهکارهای دیگری را برای بقا جستجو کند.
3ـ سیاستهای دوگانه و تبلیغات منفی: برلوسکنی به دلیل اتخاذ سیاستهای راستگرایانه از جمله مخالفت با مهاجرین و اقلیتهای مسلمان، تبلیغات نادرستی را در پیش گرفت که منجر به شکست او در انتخابات شهرداریها و همهپرسی13 ژوئن شد.
سیاستهای نادرست او در زمینه مهاجرین و همچنین تشدید اسلامهراسی، موجب شد تا شهردار منتخب وی نتواند حتی در زادگاه تجاری خود، میلان که 20 سال در اختیار جناح راست بود، رأی بیاورد. وی حتی در این راستا اظهار داشته بود که اگر به شهرداری جناح رقیب رأی دهید، این شهر را به بهشت مسلمانان و مهاجرین تبدیل خواهد کرد.
4ـ تخریب شخصیت برلوسکنی در رسانههای عمومی و دادگاهها: افشای روابط نامشروع و پنهانی نخستوزیر، فساد مالی و سوء استفاده او از قدرت و برگزاری دادگاههایی در این زمینه، باعث شد تا شخصیت برلوسکنی از حالت کاریزمایی خارج شده و به یک فرد عادی مبدل شود.
ارتباط با یک دختر مراکشی هفده ساله که از آن به عنوان «روبی گیت» یاد میشود، منجر به کاهش بیشتر محبوبیت برلوسکنی شد و مردم ایتالیا احساس کردند نخستوزیرشان بیش از اندازه در امور شخصی خویش غرق شده است.
دلایل خارجی
1ـ سیاست همراهی با آمریکا: برلوسکنی سیاستهای خود را به شدت به آمریکا نزدیک و این سیاستها به نحوی به ضرر وی عمل کرد. به طور نمونه ایتالیا با افزایش نیروهای خود در افغانستان، به درخواستهای آمریکا در این زمینه پاسخ مثبت داد، اما این کار در شرایطی صورت پذیرفت که ایتالیا از لحاظ اقتصادی به شدت در مضیقه بود و رشد اقتصادی این کشور کمتر از یک دهم درصد ارزیابی میشد.
از سوی دیگر، ایتالیا سیاستهای همسویی را با رژیم غاصب صهیونیستی اتخاذ کرد و این امر باعث شد تا برخی مردم ایتالیا از وی رویگردان شوند.
2ـ سیاست دوگانه در ارتباط با لیبی: ورود به جنگ لیبی در حالی که ایتالیا بیش از 20 میلیارد دلار در آن کشور سرمایهگذاری کرده است، با منافع ملی ایتالیا سازگار نبود، اما از آنجا که دولت برلوسکنی خود را ملزم به اجرای تصمیمات ناتو میدید، در جنگ علیه لیبی مشارکت کرد.
سیاست دوگانه آغازین ایتالیا در ارتباط با لیبی و اعلام ورود به جنگ، به دلیل سرمایهگذاریهای این کشور در لیبی بود، اما شرکت در جنگ، نارضایتی و انتقاد برخی احزاب و مردم ایتالیا را برانگیخت.
3ـ هجوم آوارگان لیبی و تونس به ایتالیا: هجوم آوارگان لیبی و تونس به ایتالیا باعث شد تا ایتالیا با بحران مهاجران روبهرو شود، بهگونهای که این کشور حتی سعی کرد تغییراتی را در قوانین اتحادیه اروپا اعمال کند تا به مهاجران روادید شنگن اعطا شود. چنین کاری موجب میشد آنها بتوانند از ایتالیا خارج شده و به دیگر کشورهای اروپا سفر کنند. ایتالیا حتی در این روند تهدید کرد که از پیمانهای منعقد شده، خارج خواهد شد.
این مسأله نیز باعث ایجاد معضلات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی برای ایتالیا و کاهش محبوبیت برلوسکنی شده است.
4ـ تخریب شخصیت برلوسکنی در «ویکی لیکس»: افشای اسناد ویکی لیکس و تصوری که آمریکاییها از وی به عنوان یک فرد خوش گذران و عیاش در اسناد خود ارائه داده بودند، باعث شد تا وجهه وی نزد مردم ایتالیا خدشه دار شود و آنها دیگر تمایلی به سیاستهای چنین نخستوزیری نداشته باشند. هرچند افشای این مسأله، موجب عذرخواهی خانم هیلاری کلینتون وزیر خارجه آمریکا شد، اما از اثرات تخریبی آن علیه برلوسکنی نکاست.
اکنون به نظر میرسد با توجه به وقایع پیش آمده، برلوسکنی دیگر نتواند به عنوان یک فرد قدرتمند به استحکام ائتلاف حاکم بر ایتالیا کمک کند، بهگونهای که حتی رسانههای در اختیار برلوسکنی و قدرت مالی وی نیز به کمکش نخواهند شتافت.
به همین دلیل، پیشبینی بر این است که به تدریج از نقش برلوسکنی در صحنه سیاست احزاب ائتلافی ایتالیا کاسته شود.
با این حال، برخی صاحب نظران بر این عقیدهاند که وی تا سال 2013 ریاست بر دولت خود را ادامه خواهد داد، اما به قدری قدرت برلوسکنی شکننده خواهد بود که هر لحظه ممکن است دولت و ائتلاف حاکم دچار از هم گسیختگی شوند.
در این میان، اقتصاد نقش مهمی را ایفا خواهد کرد و طولانی شدن جنگ ناتو در لیبی نیز باعث خواهد شد تا فشارهای اقتصادی گسترش یافته و احتمال سقوط دولت ائتلافی ایتالیا را تشدید کند.
اما آنچه واضح است، این است که مردم ایتالیا با حضور خود در همهپرسی، به تمامی طرحهای برلوسکنی از جمله مصونیت قضایی مقامات، ادامه برنامه هستهای ایتالیا و پروژه خصوصیسازی آب رأی منفی دادند.
ممنوعیت ادامه فعالیتهای هستهای نیز باعث شد قرارداد جدید این کشور با فرانسه در زمینه احداث چهار نیروگاه هستهای جدید به محاق فراموشی سپرده شود.
در مجموع، با توجه به وضع موجود، به نظر میرسد دوره اقتدار برلوسکنی و جناح راست در ایتالیا به پایان راه خود نزدیک میشود.