سرویس سیاسی کیهان - حضرت آیتالله صدوقی امام جمعه یزد در گفتگوئی اختصاصی با کیهان نظرات خود را پیرامون جنگ و فرمایشات اخیر امام در مورد هیاتهای صلح، مطبوعات، واگذاری اختیارات جدید به مجلس شورای اسلامی و رهنمودهای امام در زمینه ایجاد نظم و تصفیه در حوزههای علمیه بیان کرد.
وی ابتدا در مورد کسالت و وضعیت فعلی جسمانی خود گفت: بعد از حمد خدای متعال و درود بیپایان نثار روان حضرت خاتمالانبیا محمد ابن عبدالله«ص» و دوازده نفر از جانشینان بحق عاقبت محمود آنحضرت از علی ابن ابی طالب تا مهدی موعود. سلام بیحد و حصر به رهبر کبیر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی امام امت و درود بیشمار نثار روان ارواح عالیه شهدای فضیلت، شهدای انقلاب، شهدای جنوب و غرب کشور. منشاء کسالت بنده از سال گرفتاری امام پس از سخنرانی ایشان در مدرسه فیضیه، عصر عاشورا که با گروهی انبوه مواجه بودند و شاید قم چنین جمعیتی هیچگاه بخود ندیده باشد، شروع شد. شهرت اینکه امام هم صحبت میفرمایند، همه جا انتشار یافته بود و اشخاص از هر جا وارد قم شدند. تمام دو صحن مطهر مدرسه فیضیه، خیابانهای اطراف حرم تا شیخون، بلکه تا فرمانداری و شهرداری جمعیت مثل یال اسب به هم پیوسته بود و آن سخنرانی را که بعضی گفته بودند، وقتی در منزل میشنیدیم بدنمان میلرزید.
اولین حمله شدید به شاه بود و متعاقب آن دستگیری امام از طرف ساواک اتفاق افتاد و ایشان را به تهران بردند. ناراحتی من از آن زمان شروع شد، زیرا منشاء مرض قند، افکار و ناراحتیهای روحی است. در آن موقع آقایان از اطراف برای مساعدت به امام به تهران آمدند. از هر شهری چند نفر روحانی آمدند و از یزد هم بنده بر حسب تصادف آمدم در تهران به دکتر مراجعه کردم، بعد از آزمایش معلوم شد. مرض قند است و دکتر میگفت خیلی هم شدید است. دستوراتی دادند و خواستیم در تهران معالجه کنیم که فشار ساواک مانع از ماندن شد. به مازندران رفتیم و وقتی برای بار دوم به تهران آمدیم و به دکتر مراجعه کردیم، دستوراتی دادند و قرار شد به رژیم غذائی عمل کنیم. قریب هیجده سال است مبتلا به این مرض هستم، گاهی شدید است و گاهی ضعیف، اخیرا قرصها از اثر افتادهاند، به انسولین متوسل شدیم.
چندی قبل هم بستری بودم و پس از بهتر شدن گفتیم بیائیم تهران، هم برای زیارت امام و هم بعضی امور. پس از چند روز که تهران بودیم جناب آقای دکتر منافی اظهار داشت که شما باید بیائید و بستری شوید. هر چه گفتیم نیازی نیست، ایشان بیشتر اصرار کردند. بعدا معلوم شد که آقای رئیسجمهور هم بایشان توصیه کردهاند که ما را بستری کنند. در بیمارستان قلب بستری شدم و از محبتهای کارکنان آنجا بینهایت ممنون و متشکریم. پس از آزمایشات گفتند قند است که خیلی طغیان کرده و باید تعدیل شود. در حدود 17 روز ما را مورد آزمایش قرار دادند و روزی چند نوبت خون گرفتند و عاقبت دو نفر از دکترهای متخصص با تصویب یکدیگر یک حدی را از جهت خوراک و انسولین و مراقبت برای ما قائل شدند. خواستیم از بیمارستان بیرون بیائیم که گفتند چشم هم باید جراحی شود و به بیمارستان لبافینژاد منتقل شدیم. در آنجا هم خیلی محبت کردند. چشم هم بخوبی جراحی شد و امروز که نوزده روز میگذرد خیلی خوب است. فعلا حالم از جهت مزاج و از جهت چشم خوبست و امروز هم عازم یزد هستیم.
هیاتهای صلح و فرمایشات امام
آیتالله صدوقی در مورد سفر هیاتهای صلح به ایران و بویژه فرمایشات امام در این زمینه گفت: پایه و اساس انقلاب ما از امام است. ما اصولا با راهنمائی ایشان و سرپرستی ایشان شروع به مبارزه کردیم و بخواست خدای متعال و رهبری داهیانه ایشان پیروز شدیم و پس از انقلاب هم هر توطئهای که بوجود آوردند، به برکت امام تمام این توطئهها و نقشههای بیگانگان خنثی شد و هر امر و فرمایش ایشان تا امروز تماما مطابق با واقع بوده است. پس آنچه را که ایشان در این مورد فرمودهاند صددرصد مورد قبول همه ملت است. البته ضدانقلاب هر حرفی میخواهد بزند ولی مردم انقلابی ایران فرمایشات ایشان را مطاع و معتبر میدانند. گذشته از اینکه فرمایشات ایشان مطابق با واقع است، ملت هم هیچگاه حاضر به صلح و سازش نبوده و نخواهد بود و خصوصا این هیاتهائی که به ایران آمدهاند، هیچگاه جانب ما ایرانیان را مراعات نکرده و اینها میآیند و با صدام و ملک خالد و مخالفین مینشینند و بعد میآیند ایران و میخواهند پس از اینهمه خساراتی که در این جنگ تحمیلی بما وارد کردند، صرفنظر کنیم و کوتاه بیائیم. این جنگ از ناحیه آمریکا شروع شده و صدام هم نوکر کمر بسته آمریکا است. اما آنچه که در برخورد با خواهران و برادران بدست آوردهام فردی از افراد حاضر برای صلح نیست و همه میگویند مادام که متجاوز از خاک ما بیرون نرود ما تن به صلح نخواهیم داد. غرامت هم باید بدهند ولیکن میزان آن را دولت تعیین میکند و به نظر امام میرسد و پس از تصویب امام و بیرون رفتن کلیه اجانب از خاکمان به صلح حاضریم والا با بودن یک نظامی از افراد متجاوز و در تصرف بودن یک وجب از خاک ایران هیچ ایرانی حاضر به صلح نیست.
واگذاری اختیارات جدید به مجلس
آیتالله صدوقی در زمینه واگذاری اختیارات جدید به مجلس شورای اسلامی گفت: این امر هم چون از ناحیه امام است و امام مصلحتبینی تام و تمام دارند، همه ملت این واگذاری را امضاء دارند، و هیچ کس هم نسبت به این امر شبههای ندارد. خصوصا که صدی نود نمایندگان مجلس هم از مردان متعهد، روشن و وارد به احکام اسلام هستند. بویژه که شورای نگهبان هم مراقبت کامل دارد که قانونی برخلاف مقررات و دستورات اسلام در مجلس نگذرد. بنابراین با تعهدی که خود نمایندگان دارند و دید روشن سیاسی و با بودن شورای نگهبان و احاطه امام بر همه اوضاع و احوال، این اختیارات بجا و بمورد و هیچ احدی نمیتواند اشکالی بکند و هیچکس هم نکرده و نمیکند. اگر هم بعضی در گوشه و کنار مخالفت میکنند، بیمورد است و ملت نمیپذیرد. قانون مجلس، اسلامی و مطاع است و همه باید پیروی کنند و این اختیاری را که امام دادهاند، همه ملت متعهد امضاء خواهند کرد و هیچ فردی هم تا بحال در اینباره اظهار نظری نکرده و خلاف نظر امام نظری نداده است.
ایجاد نظم در حوزههای علمیه
آیتالله صدوقی در رابطه با پیام امام در سالروز پیروزی انقلاب در مورد ایجاد نظم و انضباط در حوزهها و نیز اقدامات انجام شده در حوزه علمیه یزد، گفت: مدارس دینی، گرچه دانشگاه هم دینی است، ولی اصطلاح این شده است که کسانیکه تحصیلات قدیمه دارند، مدارس آنها را تعبیر به مدارس دینی میکنند، کما اینکه دروس هم تعبیر از آن تعلیمات دین است. یکی از چیزهائیکه در حوزههای علمیه ضرورت دارد، نظم صحیح است و اگر کاری بدون نظم باشد پیشرفت نخواهد داشت. در آخرین وصیت، امیرالمومنین در حالیکه ضربت ابن ملجم بر فرق نازنینش بود، بحضرت امام حسن و حضرت امام حسین سفارش کردند و فرمودند: این سفارش من بهرکس که تا دامنه قیامت کتاب من برسد باید عمل کند، این بود که: «و نظم امرکم» باید کار شما دارای نظم و آنهم یک نظم صحیح باشد. کار زندگی اگر بدون نظم باشد، مختل میشود چه رسد به تشکیلات بزرگی مانند مدارس دینی و حوزههای علمی که اساس دین و دیانت در آنجا بر پاست و کسانیکه از آنجا بیرون میایند بعنوان نمایندگان اسلام و روحانی اصیل و فقیه امت شناسائی میشوند و فرمایشات آنها حکم فرمایشات حضرت ولی عصر «عج» را دارد برای مردم، و آنچه که فتوا میدهند از جانب خدا و پیغمبر و ائمه طاهرین است. یک همچون تشکیلاتی بدون نظم نمیشود و باید اگر در گوشه و کنار بعضی مدارس بینظم هستند نواقص برطرف شود و منظم شوند. در مورد حوزه علمیه یزد پس از ورود بنده و سر زدن به مدارس دینی، چون در دوران پدر و پسر مخصوصا پدر چندین سال مدارس دینی متروکه بود و رو به ویرانی گذاشته بود شروع شد به اصلاح و مرمت مدارس. طلاب هم از هر طرف آمدند و قبل از آنهم مختصر حرکتی داشت.
خدا رحمت کند مرحوم آیتالله آقا شیخ غلامرضا فقیه خراسانی، که از روحانیون متعهد و پاک بود. ایشان با کمک مرحوم ثقه المحدثین حوزه یزد را شروع کرده بودند و سر و سامانی داشت میگرفت که بنده وارد یزد شدم و بعد هم همه مدارس به نحو احسن مرمت شد و خدا رحمت کند مرحوم حاج سید علیرضا مدرسی مدرسه مصلا را ایشان عهدهدار مرمت شد و خیلی خوب مرمت کرد. فعلا هم در حدود هفتصد هشتصد نفر محصل دارد. یکی از مدارس بزرگ یزد که قریب شصت سال در دست بهداری بوده و یا نوانخانه بوده و بصورت یک زباله دان شده بود، پس از انقلاب همه خرابیها و کثافات اصلاح شد و حدود دو سال است این مدرسه تحت مرمت است و تاکنون قریب به 30 میلیون ریال هزینه برداشته است و از اول سال تحصیلی کار خود را آغاز کرده که یک دقیقه، نه استاد تاخیر دارد و نه محصلین. بعلاوه آزمایش نظامی هم دارد و ورزش و کارهای مفید برای جبهه انجام میدهند و شبها در حدود دویست یا سیصد نفر از کارمندان ادارات میایند و کلاس دارند و با مقدمات علوم اسلامی آشنا میشوند و این هم عملی است که در یزد انجام شده و در استانهای دیگر شاید هنوز این کار را نکردهاند.
مطبوعات و رسالت آنها
آیتالله صدوقی در مورد مطبوعات و رسالت آنها اظهار داشت: شکر خدای را که پس از انقلاب مطبوعات صدی هشتاد در کنار مردم بوده و از مردم جدا نبوده و روابط دوستانه بین مطبوعات و مردم برقرار و هر کس هر خواستهای که از مطبوعات دارد، بدون مضایقه انجام میدهند و چون مطبوعات دینی است، باید تابع دین باشد. نباید موضوعات غیرصحیح را درج کرد. باید طوری باشد که اشخاص که خبرها و آگاهیها را میخوانند، بدانند مطابق واقع است و اخبار موثق را درج کنند و خدای نکرده اگر خبری ناصحیح باشد اعتماد مردم کم میشود و کمکم آن مطبوعه و جریده از اعتبار میافتد. خصوصا اینکه انتقاد بیمورد که غیبت کتابتی است و در اسلام حرام است، مگر مواردی که استثناء شده و الا اگر غیبت کنند برخلاف دستورات است و نباید درج شود و باید مطالب طوری باشد که صددرصد مردم وثوق داشته باشند به مطبوعات و مردم بدانند مطابق واقع است. اگر راجع به اعتقادات است، بصیرت پیدا کنند و اگر اخبار است به مسائل روز روشن شوند و چون جمهوری اسلامی است همه چیز باید طبق مقررات اسلام باشد. خصوصا مطبوعات که تقریبا راهنمای مردم یک کشور است و خیلی هم مورد قبول باید باشد و اگر نباشد یکی از ارکان کشور بهم میخورد. مطبوعات از ارکان بزرگ کشور است که باید تمام و جزء به جزء آن برخلاف واقع نباشد.
مبارزات آیتالله ربانی شیرازی
در پایان آیتالله صدوقی به شخصیت آیتالله ربانی شیرازی و ضایعه از دست دادن ایشان اشاره کرد و گفت: مرحوم آیتالله شیخ عبدالرحیم ربانی مردی عالم، مجتهد با بصیرت بود. قبل از 1330 در قم با این مرد آشنا شدم. ایشان یکی از مدرسین بنام بود و آگاهی کامل نسبت به اخبار آل محمد داشت. زحماتی که ایشان کشیدند خیلی با ارزش است. در انقلاب هم سهم بزرگی داشتند. دورانی از زندگی را در مبارزه با طاغوت گذراندند و شکنجههائی در زندان نسبت به ایشان شد که به کمتر کسی شد. زندان را برخود خرید، تبعیدها را رفت و یک کلمه حرف بنفع دولت آنزمان نزد. در مجلس خبرگان هم وجودش بسیار موثر بود، حرفهای ایشان صددرصد بنفع کشور بود. از ابتدای عمرش تا شهادت در راه خدمت به اسلام و مکتب جعفری بود. همانطور که فامیلش است ربانی بود و خدائی بود. هم از جهت لقب و هم از جهت واقع صددرصد ربانی بود. خداوند روحش را شاد کند و با آل اطهار محشور کند. این مصیبت بزرگ را به ساحت مقدس ولی عصر«عج»، امام امت، روحانیون متعهد، شورای نگهبان، خانواده مرحوم و اهالی فارس تسلیت میگویم.