بررسی تقابل بنیادین و ایدئولوژیک دنیای غرب و اسلام (بخش اول)

شبنم نادری
آنگاه سرانجام کسانی که اعمال بد مرتکب شدند به جایی رسید که آیات خدا را تکذیب کردند و آن را به سخره گرفتند!(الروم/10)
سکانس اول:
یک شهروند آمریکایی در نزدیکی سقوط برج های دوقلو ایستاده است. به ناگاه فندکی از جیبش بیرون می آورد و برگه ای از کتاب قرآنی را که در دست دارد می کند و آن را در برابر چشم مردم و پلیس آتش می زند. پلیس ها هم می نگرند و هیچ نمی کنند. یک کشیش دیوانه او را تحریک کرده بود. تنها نگرانی اوباما، جان سربازان اش در عراق و افغانستان بود. برای همین از جونز خواست دست از کار احمقانه اش بردارد.
سکانس دوم:
یک نوجوان آمریکایی به صورت ناشناس ایمیل حاوی اهانت برای اوباما ارسال می کند. در کمترین زمان ممکن اطلاعات آمریکا این نوجوان را شناسایی و دستگیر می کنند. این نوجوان به جرم اهانت به رئیس جمهور تا ابد نمی تواند به آمریکا بازگردد.
ماه مبارک رمضان، ماه نزول قرآن تمام شده است. مسلمانان جهان عیدفطر را به شکرانه توفیقات این ماه پربرکت به جشن نشسته اند. در روز 11سپتامبر و همزمان با برگزاری عید فطر در کشورهای اسلامی خبر تلخی روی تلکس رسانه های خبری کام مسلمانان را تلخ می کند. خبری مبنی بر اهانت به کتاب آسمانی «قرآن». از سال ها پیش به این طرف، دشمنان سیاست اسلام هراسی و اسلام ستیزی را در دستور کار خود قرار داده و با صدها شیوه و هزاران ابزار تبلیغاتی و عملیاتی، به مبارزه با اسلام و قرآن پرداخته اند. و به فرموده مقام معظم رهبری: «این حلقه دیگری از زنجیره ننگینی است که با خیانت سلمان رشدی مرتد آغاز شد و با حرکت کاریکاتوریست خبیث دانمارکی و دهها فیلم ضداسلام ساخته شده در هالیوود ادامه یافت و اکنون به این نمایش نفرت انگیز رسیده است. پشت صحنه این حرکات شرارتبار چیست و کیست؟»
آیا می توان تصور کرد که تمامی آنها بدون برنامه ریزی و فقط از روی جهل و نادانی و یا مغرض بودن برخی نسبت به اسلام صورت گرفته و این اهانت ها پشت پرده ای ندارد؟
1- آغاز سناریو
تقویم به سالگرد واقعه 11سپتامبر نزدیک می شود. عده ای از مسلمانان آمریکایی درصددند تا مسجدی را در نزدیکی های ساختمان تجارت جهانی موسوم به برج های دوقلو احداث کنند.
«تری جونز» به عنوان عروسک بازی گردان جهت مخالفت با احداث این مسجد انتخاب می شود. وی کشیش یک کلیسای محلی در ایالت فلوریدای آمریکا (که تنها 50عضو دارد) اعلام می کند که قصد دارد در نهمین سالگرد حادثه یازدهم سپتامبر و همزمان با عیدفطر مسلمانان در محل برج های دوقلو، قرآن را بسوزاند. جنجال آفرینی این کشیش درقبال درخواست مسلمانان آمریکایی برای ساخت مسجدی با سناریوی قرآن سوزی وارد مرحله جدیدی شد. این پروژه نخست به صورت غیررسمی بیان شد ولی به طور رسمی از تاریخ 10مرداد 89 یعنی چهل روز قبل از یازدهم سپتامبر کلید خورد.
در فراخوان این اقدام موهن و تحریک آمیز، هدف این گونه توصیف شده که برای آگاه سازی درباره خطر اسلام و این که (نعوذ بالله) قرآن کتابی است که مردم را به سوی جهنم هدایت می کند. تنها مسیری که قرآن مردم را به سوی آن هدایت می کند آتش ابدی است و ما می خواهیم این کتاب را در جایگاه آن یعنی آتش قرار دهیم.
آنها سعی کرده اند در این هدف گذاری یک استدلال بنشانند و قرآن را هادی جهنم بدانند نه هادی بهشت. قرآن بارها در آیات خود تصریح کرده که هدایتگر به سوی رشد و رستگاری و رحمت است و از جهنم و آتش نجات می دهد و در سوره اسراء می فرماید: «ان هذا القرآن یهدی» یعنی قرآن همواره و همیشه هدایت می کند. و در سوره لقمان می فرماید: «هدی و رحمه للمحسنین» و در سوره زمر می فرماید: «ذلک هدی الله» این کتاب وسیله هدایت الهی است. و در سوره غافر هم این نام را بر قرآن نهاده و در سوره فصلت آیه44 می فرماید: «هدی و شفاء» یعنی قرآن هدایتگر و شفادهنده است.
آنها بر خلاف آیات نورانی قرآن آن را- نستجیربالله- گمراه کننده معرفی کرده و جای جهنم و بهشت و رشد و غی و هدایت و ضلالت را عوض نمودند.
تری جونز کشیش و مسئول این کلیسا گفته بود: «هدف از این اقدام و فعالیت های مشابه آن، این است که به مسلمانان فرصت دهیم از دین خود برگردند.»
«تری جونز» کیست؟ چگونه یک کشیش به خودش جرأت داده در برابر مقدسات یک ونیم میلیارد مسلمان در جهان بایستد؟
تری جونز و کلیسای وی سابقه طولانی در اسلام ستیزی دارند. جونز (58ساله) با نوشتن کتاب «اسلام از شیطان است» و با سابقه سیاه ضداسلامی، بهترین فرد برای کلید زدن این سناریو بود. جونز در سخنرانی ها و کتاب خود، اسلام را دینی شیطانی خوانده و با سخنانی تحریک آمیز خواستار اقدام مسیحیان برای نابودی اسلام شده است.
«کشیش جونز» افکار سیاسی افراطی دارد و مروج نظریه جرج بوش رییس جمهوری سابق آمریکا تحت عنوان «جنگ افروزی صلیبی نوین» و طرفدار قتل عام مردم عراق و افغانستان در قالب جنگ شناخته می شود.
این کشیش آمریکایی همواره از اینکه اسلام بیش از یک و نیم میلیارد نفر پیرو دارد ناراحت بوده و به همین دلیل در توجیه اقدامش می گوید: «هدف از این اقدام و فعالیت های مشابه آن، این است که به مسلمانان فرصت دهیم از دین خود برگردند.»
دیدگاه های سیاسی این کشیش علیه مسیحیت و اسلام با بسیاری از فعالیت ها و نظریه های صهیونیستی که در جهان مسیحیت شناخته شده است تطابق دارد.
یک سیاستمدار کشیش در انگلیس به نام «اولیور کرمویل» پایه های دینی، سیاسی و ایدئولوژیکی صهیونیسم مسیحی را در فاصله سال های 1649-1659 بنیاد گذاشت که در قرن 19 با فعالیت یک کشیش دیگر به نام «لوییس وای» گسترش یافت و با حمایت گسترده این تشکل، صهیونیست ها و جاسوسان رژیم صهیونیستی توانستند به عنوان کشیش به کلیساها نفوذ کنند که این روند همچنان ادامه دارد. صهیونیسم مسیحی که با استفاده از شبکه صهیونیستی نفوذ کرده در کلیساها فعالیت های خود را علیه اسلام و مسیحیت سازماندهی می کند در آمریکا نیز توانست افزون بر دولت های این کشور، رسانه های گروهی غرب را برای انتشار افکار، باورها و رویاهای خود به خدمت بگیرد و این دامنه را تا اروپا گسترش دهد. بسیاری از مسیحیان و مخالفان رژیم صهیونیستی از جمله یهودیان که شمار زیادی از خاخام ها نیز در این جمع هستند معتقدند شبکه ای از صهیونیست ها با نفوذ در محافل کلیسایی و کشیشی مدیریت بسیاری از کلیساها را در دست گرفته اند و علیه مسیحیت و حتی دین واقعی یهود نیز فعالیت می کنند که تازه ترین مورد آن مجاز دانستن آتش زدن کتاب مقدس مسیحیان توسط تری جونز است.
2-انحراف افکار عمومی از حادثه 11 سپتامبر
در یازدهم سپتامبر سال 2001 ناگهان چند هواپیمای مسافربری ربوده شده در فضای بسیار امنیتی آمریکا به پرواز درآمدند و مراکز حساس این کشور از جمله ساختمان پنتاگون (وزارت دفاع) و برج های دوقلو شهر نیویورک را هدف گرفتند.
در این حادثه برج های دوقلو فروریختند و حدود 3000 نفر قربانی شدند. اما بسرعت انگشت اتهام به سوی مسلمانان و بخصوص یک گروه افراطی منتسب به مسلمانان اما دست پرورده دستگاه امنیتی و اطلاعاتی آمریکا تحت نام القاعده نشانه رفت. هر چند کمتر کسی از همان ابتدا این طراحی را باور می کرد اما به لطف رسانه های صهیونیستی شرایط برای شروع جنگ ضداسلام با حمله به افغانستان به بهانه یافتن تروریست های القاعده به رهبری «بن لادن» آغاز شد.
ارتباط این اقدام با عنوان قرآن سوزی با حادثه 11 سپتامبر در راستای پروژه اسلام هراسی و اسلام ستیزی است که آمریکایی ها پس از حوادث 11 سپتامبر آن را به شیوه های جدید آغاز کردند. در واقع پس از این حادثه، مفهوم مبارزه با تروریسم که جرج بوش آن را در 22 سپتامبر 2001 در جمع نمایندگان کنگره تبیین کرد گسترش یافت و دولتها را در مقابل انتخاب این گزینه قرار داد: آنکه با ما نیست، علیه ما است!
ساختار نظام فکری آمریکا نیز در سیاست خارجی تغییر و به سوی یک نظام سلسله مراتبی امری و غیرمشروط سوق پیدا کرد. کسانی که این حمله را هدایت و رهبری کردند، خوب می دانستند، این حمله می تواند به درگیری و منازعات بی نهایت جدی میان آمریکا و متهمین (جهان عرب و اسلام) منجر شود. به ویژه زمانی که افکار عمومی در غرب و آمریکا کاملا آماده است تا از همان لحظه نخست حادثه بپذیرد که مرتکبین این حملات، اعراب و مسلمانان هستند. تازه ترین شواهد و مدارک به دست آمده درباره حادثه 11 سپتامبر حاکی از آن است که تمام آنچه تاکنون از سوی مقامات آمریکا درباره حمله به برج های دوقلو گفته شده، دروغی بزرگ و داستانی ساختگی است. پایگاه اینترنتی اطلاع رسانی آمریکایی موسوم به «دیجیتال جورنال» نوشت: یک گروه تحقیق متشکل از تعداد زیادی از مهندسان و کارشناس ساختمان از آمریکا موسوم به «گروه حقیقت یاب 11 سپتامبر» پس از انجام تحقیقاتی درباره این حادثه به شواهد مهمی دست یافته اند که ثابت می کند داستانی که مقامات و منابع رسمی آمریکا درباره این حادثه ساخته اند، دروغی بیش نیست. بسیاری از کارشناسان معتقدند که آمریکا حادثه 11 سپتامبر را سازماندهی کرد تا بتواند از آن به عنوان دستاویزی برای لشکرکشی به عراق استفاده کند.
برخی از استدلالات مبنی بر دروغ بودن حادثه 11 سپتامبر:
1-گروه مهندسان و کارشناسان ساختمانی که درباره حادثه یازده سپتامبر و چگونگی سقوط برج های دوقلو تحقیق کرده اند، به این نتیجه رسیده اند که سقوط این برج ها به شکلی که در تصاویر معروف از آن حادثه دیده می شود به هیچ وجه نمی تواند نتیجه برخورد هواپیما و شعله های آتش ناشی از سوخت هواپیما باشد.
2-یهودیان در آن روز در ساختمان تجارت جهانی حضور نداشتند. این که چگونه به یهودی ها گفته شد تا در خانه بمانند و این امر را از همکاران خود پنهان نگهدارند سوالی است که در میان مردم به خاطر این اعتقاد بروز می کند که «صهیونیست ها» در پس بسیاری از دردسرهایی قرار دارند که آنها با آن مواجه هستند.
3-روزنامه ها و رسانه های مختلف آمریکایی مطالبی را منتشر کرده اند که موید این امر است که عاملان حملات تروریستی براساس اعلام دستگاه های امنیتی آمریکا از قبل در موضع شبهه قرار داشته یا اینکه تحت مراقبت و کنترل بوده اند، برای دستگاههای اطلاعاتی آمریکا بسیار آسان بوده تا چنین حملاتی را پیش بینی کنند و آن را ناکام گذارند.
4-هر چند «بن لادن» به هنگام وقوع این حادثه از سوی این محافل مهم ترین دشمن آمریکا معرفی شد ولی این نکته قابل توجه است که چرا اکنون به فراموشی سپرده و از دشمنان دیگری نام می برند. این فراموشی عمدی بار دیگر این احتمال را تقویت می کند که در این حادثه دستگاه های حاکمیتی آمریکا دخالت داشته اند و از پروژه بن لادن و القاعده تنها برای پوشاندن حقایق استفاده کرده اند.
5- موفقیت حملات تروریستی به آمریکا، می تواند برخی را به این تحلیل برساند که دستگاه اطلاعاتی آمریکا با شکست مواجه شده است و باید در شایستگی و صلاحیت آن برای برقراری امنیت تردید کرد. از دیدگاه و منظر کارشناسانه پارامترهای شکست یا تردید در عدم کارایی دستگاه اطلاعاتی آمریکا، پارامترهایی است که با واقعیت تطبیق نمی کند، زیرا ملاحظه می کنیم که به طور قطع سازمان اطلاعاتی آمریکا از دشمن حقیقی غافل شده اند، این امر سبب شده است تا دستگاه های اطلاعاتی آمریکا نتوانند چنین حملاتی را پیش بینی کنند. در نتیجه فرصت کافی برای آنها دست نداد تا این عملیات را ناکام کنند، و در همین حال ایالات متحده آمریکا اتهامات کورکورانه و بی هدفی را متوجه بی گناهان کرده است، اتهاماتی که ادله کامل و کافی آن را تایید نمی کند.
6- در یک تحلیل باید گفت، دشمن حقیقی یا دشمن اصلی میان کشورهای اسلامی و عربی نسبت به آمریکا وجود ندارد. این البته به معنای انکار رنجش و انزجار شدید کشورهای اسلامی و عربی از آمریکا نمی باشد، چون این کشورها به دلیل جانبداری کامل آمریکا از رژیم صهیونیستی ناراحتند، اما به هر حال این رفتار آمریکا، ملتهای عربی و اسلامی را به این فکر نمی اندازد تا بر ضد آمریکا وارد جنگ شوند و بیگناهان را به قتل برسانند.
7- دلیل انهدام برجها ذوب شدن اسکلت فلزی بر اثر حرارت ناشی از انفجار هواپیماها عنوان شده، پذیرفته این ادعا بدین معناست که گرما از طبقات فوقانی به فونداسیون، منتقل و موجب نشست برجها شده حال آنکه گرما در فلزات به صورت رسانایی از پایین به بالا منتقل می شود، علاوه بر این گرما باعث فرو ریختن بنا شده چرا ابتدا طبقات بالای محل برخورد دچار ریزش شد. بلکه انهدام برجها از طبقات پایین آغاز شد چرا برجها به جای فرو ریختن مرحله به مرحله متلاشی نشد.
8- فاکس نیوز سال گذشته از گزارش های فوق العاده محرمانه دستگاه های امنیتی آمریکا مبنی بر احتمال مشارکت اسرائیل در حادثه تروریستی یازده سپتامبر خبر داد. بنابر گزارش این تلویزیون، اطلاعات به دست آمده نشان از این امر دارد که اسرائیلی های بسیاری در داخل و خارج هستند که همگرایی های زیادی در رابطه با جاسوسی از آمریکا دارند. فاکس نیوز در گزارش خود اعلام کرد: بیش از 60 اسرائیلی در ارتباط با حادثه 11 سپتامبر دستگیر و به دلایل مختلف بازداشت شدند که چند تن از نظامیان فعال و در حال خدمت اسرائیلی نیز در بین بازداشت شدگان بودند. به گزارش این تلویزیون، گرچه نشانه ای بر دخالت رژیم اسرائیل در 11 سپتامبر وجود ندارد، اما بازرسان شک دارند که ممکن است اسرائیلی ها اطلاعاتی را پیشاپیش درباره حمله به دست آورده باشند و آن را به آمریکا ارائه نداده اند. به گزارش این شبکه، بازرسان در مورد ارائه اطلاعات درباره این اسرائیلی ها می گویند شواهد و قراین مربوط به این اسرائیلی ها و ارتباط آنها با یازده سپتامبر محرمانه است و نمی توانیم درباره این شواهد جمع آوری شده صحبت کنیم و این اطلاعات محرمانه است.
9- این فرضیه که ضربه ناشی از اصابت متحرکی ثقیل با سرعت زیاد به برجها عامل انهدام بوده هم منتفی است زیرا برجها به منظور مقابله با گردباد و طوفانهای آتلانتیک به صورتی ایمن طراحی شده و سه دهه پابرجا بوده و دچار هیچ ارتعاشی نشده بود.
10- سقوط ساختمان شماره 7 مرکز تجارت جهانی در عرض چند ثانیه و به فاصله زمانی چند ساعت پس از سقوط برج های دوقلوی مرکز تجارت جهانی یکی دیگر از شواهدی است که نشان می دهد داستان ربودن هواپیماها توسط تروریست های انتحاری و برخورد آنها با برج های دوقلو سناریویی دروغین بیش نیست زیرا این ساختمان بدون آنکه هیچ هواپیما یا شیء دیگری به آن برخورد کند، ناگهان سقوط کرد.
11- نویسنده کتاب دروغ بزرگ که بعد از حوادث 11 سپتامبر در سال 2002 به چاپ رسید دلایل زیادی مبنی بر اینکه حمله به برجهای دوقلو مرکز تجارت جهانی واقع در نیویورک سازمان داده شده و از جانب مقامات آمریکا بوده قلمداد نموده و برای اثبات ادعایش دلایل زیادی ارایه کرده است.
اگرچه داستان ساختگی حمله تروریستی به برج های دوقلو از همان روز اول کاملا مشکوک به نظر می رسید و بسیاری از کارشناسان و تحلیل گران این حادثه را نقشه «سیا» در زمان «جرج بوش» رئیس جمهوری وقت آمریکا، برای زمینه سازی به منظور حمله نظامی به افغانستان و عراق دانستند، اما نتایج حاصل از تحقیق اخیر کارشناسان ساختمانی، تعمدی بودن این سناریو را بیش از پیش ثابت می کند. با وجود تمام تلاش های آمریکا باید گفت این ایده ها نخستین ناکامی در مبارزه علیه تروریسم است چرا که آنها در متقاعد کردن مردم خاورمیانه به این امر که آمریکا علیه تروریسم در نبرد می باشد نه این که در یک جنگ صلیبی علیه اسلام است، ناکام بوده اند. مردم خاورمیانه با چیدن معادلات در کنار هم به این نتیجه رسیده اند که سیاست های واشنگتن بعد از حملات 11 سپتامبر بخصوص حمله به عراق نشان داد که آمریکا و رژیم صهیونیستی نقابی بر چهره زده و در پشت پرده، حادثه 11 سپتامبر را کارگردانی کرده اند.
شک و تردید مردم جهان نیز بویژه آمریکایی ها نسبت به این طراحی آمریکایی- صهیونیستی، بیشتر و بیشتر شد و امسال و در آستانه یازدهم سپتامبر یک نظرسنجی در آمریکا نشان می دهد که امروز تنها 16 درصد باور دارند که اقدام تروریستی کار القاعده بوده و پذیرفته اند که این حادثه طرحی آمریکایی- صهیونیستی بوده است.
3- بازی دوگانه مقامات آمریکایی
یکی دیگر از نشانه های بارز سناریوی قرآن سوزی برای انحراف افکار عمومی، ورود مقامات ارشد آمریکایی و حتی پیمان آتلانتیک شمالی(ناتو) برای توقف این سناریو است.
دراین سناریو بازی دو گانه مقامات آمریکایی و رسانه های این کشور آشکار است. شاید مخالفت های مقامات سیاسی و نظامی آمریکایی با قرآن سوزی و یا حمایت«باراک اوباما» از ساخت مسجد نشان از رویکردی مثبت داشته باشد اما در بطن این ماجرا قطعا اسلام ستیزی، اسلام هراسی و تلاش برای انحراف افکار مردم آمریکا نهفته است. همزمان با ابزار مخالفت های گسترده مقامات آمریکایی با قصد یک کشیش برای قرآن سوزی، ورود رسانه های آمریکایی از جمله سی ان ان و گفت و گوهای مستمر با این کشیش گمنام، سناریو بودن این طرح را بیش از پیش تقویت می کند. از یک سو تبلیغ گسترده این قصد شنیع کشیش آمریکایی با هدف اسلام ستیزی و اسلام هراسی و از طرف دیگر تحمیل احترام تصنعی مقامات آمریکایی به ادیان دیگر بخشی از این بازی دوگانه سیاسی- رسانه ای است که موجب جریحه دار شدن و تحریک احساسات بیش از یک و نیم میلیارد مسلمان در سراسر جهان شده است.
ابتدا، ژنرال «دیوید پترائوس» فرمانده نیروهای آمریکایی و نیروهای ناتو در افغانستان درباره پیامدهای وخیم فراخوان موهن یک کشیش گمنام برای سوزاندن کتاب آسمانی مسلمانان هشدار داد و گفت که این اقدام جان سربازان آمریکایی را در نقاط مختلف جهان به خطر می اندازد.
دراین اثنا تعدادی از نمایندگان ادیان با «اریک هولدر» وزیر دادگستری آمریکا ملاقات کرده و از او خواستار اتخاذ اقداماتی قاطع علیه تعدی کنندگان به مسلمانان شدند.
هولدر نیز درپایان این دیدار گفت که برنامه قرآن سوزی اقدامی زشت و خطرناک است.
«اندرس فوگ راسموسن» دبیرکل ناتو نیز برنامه قرآن سوزی را محکوم کرد و گفت که این اقدام جان نیروهای ناتو در افغانستان را به خطر می اندازد.
«هیلاری کلینتون» وزیر امورخارجه آمریکا نیز بعداز مخالفت کاخ سفید با برنامه قرآن سوزی، به صف محکوم کنندگان قصد کشیش گمنام آمریکایی پیوست.
کلینتون دریک مراسم افطاری حاضر شد و گفت که این اقدام خوبی نیست و آمریکا معتقد به همزیستی مسالمت آمیز با ادیان الهی است.
اوباما هم از این غافله عقب نمانده و در گفت وگو با شبکه «ای بی سی» ضمن محکوم کردن قصد کلیسایی کوچک در فلوریدا برای سوزاندن قرآن در مراسم سالگرد یازدهم سپتامبر، آن را اقدامی خطرناک و ویرانگر خواند و گفت که پیامدهای خطرناکی بدنبال خواهد داشت.
وی افزود: به عنوان فرمانده نیروهای مسلح آمریکا مایل هستم به کشیش جونز بگویم که این برنامه خطر بزرگی برای نظامیان ما درعراق و افغانستان دارد و به تقویت القاعده منجر خواهد شد.
4-سخنان متضاد کشیش آمریکایی
تری جونز کشیش آمریکایی که با فراخوان موهن قرآن سوزی به یکباره درکانون خبری قرار گرفته بود و بیشتر وقت خود را در گفت وگو با رسانه های مختلف تصویری و مکتوب می گذراند، سخنان متضادی بر زبان می راند، تا جایی که گاهی بر این اقدام خود اصرار می ورزید و گاهی هم عقب نشینی می کرد. و در نهایت اعلام کرد که از اقدام خود منصرف شده است. درست زمانی که با این تز خود به تحریک افکار عمومی پرداخته بود.       ادامه دارد...