تاریخ انتشار : ۰۲ آبان ۱۳۹۰ - ۰۷:۱۵  ، 
کد خبر : ۲۲۷۵۷۶

تسامح و تساهل در ورطه تناقض


نسترن مهدوی‌زادگان
مدارا یا روا داری به معنای تسامح، تساهل، مدارا و تولرانس (‏tolerance‏) و در واقع از لحاظ سیاسی و جامعه شناسی به مفهوم "روا داشتن وجود عقاید و آرای مخالف و گوناگون سیاسی، دینی، اجتماعی، فلسفی و هنری در درون یک نظم سیاسی و اجتماعی" یکی از مولفه ها و شرایط جامعه مدنی است که بدون تحقق آن، جامه مدنی سامان نخواهد یافت. زیرا مدارا به مثابه یک خط مشی عمومی یا فضیلتی شخصی هم یکی از ارزش های مشخصه لیبرالیسم است و هم لازمه پلورالیسم و کثرت گرایی است.‏
مدارا یکی از وظایف دولت، جامعه و یا فرد است که به موجب آن نباید در فعالیت ها یا عقاید دیگران مداخله شود، هر چند مورد پسند یا حتی تأیید نباشند، البته تا جایی که این قبیل فعالیت ها و عقاید بحق برابر دیگران در چگونگی اعمال و عقاید خویش تجاوز نکند. در یک جامعه افراد و قومیت های مختلف با عقاید و مذاهب گوناگون زندگی می نمایند، تمامی افراد از حقوق یکسانی برخوردارند و بنابراین اعتقاد و دیدگاه آنان محترم می باشد البته تا زمانی باعث تضییع حق و حقیقت در جامعه نگردد. لازمه صلح و آرامش در جامعه آن است که نوعی مدارا و تسامح عقاید و جهان بینی در اجتماع رعایت شود.‏
جامعه، ساختاری همگون نیست، بلکه از کنار هم قرار گرفتن گروه های بزرگ و کوچکی به وجود می آید که هر یک، منافع خاص خود را پیش می برند. هنگامی که این قبیل منافع با هم برخورد می کنند، پیامد مناسب آن رسیدن به نوعی سازش است و نه پیروزی یک طرف بر دیگری، زیرا این مطلب پذیرفته شده است که هر یک از گروه های ذی نفع دست کم تا اندازه‌ای از مشروعیت برخوردارند. منظور از تسامح و مدارا در یک جامعه، سازش و هماهنگی گروه‌ها در کنار یکدیگر جهت رعایت اصل زندگی اجتماعی است. لازمه بهره مندی از امکانات و منابع موجود در یک اجتماع نوعی همزیستی و سازگاری بین اقشار و طبقات مختلف و شاید متضاد است. اصل مدارا، شناخت این مشروعیت است: "مدارا در جامعه ای که از گروه های ذینفع رقیب تشکیل می شود، پذیرش بی‌‌دریغ حق موجودیت و استمرار منافع طرف مقابل است."‏
‏ اما وولف خاطر نشان می سازد که اگر مسئله فقط برخورد منافع باشد، انتظار چنین پذیرشی نسبتاً آسان است، ولی هنگامی که مسئله برخورد اصول پیش می آید، رسیدن به سازش دشوارتر می شود و لزوماً هم مطلوب نیست؛ مثلاً بین کسانی که خواهان نابودی طرفداران فرقه یا قومی هستند و آنهایی که مخالف ضدیت با آنها، چه توافقی میسر یا مطلوب است؟
آنتونی آربلاستر معتقد است: "عدم تحمل مذهبی یا سیاسی، محصول جزم اندیشی است، نوعی اعتماد فکری بیش از حد که در پرتو آگاهی نسبیت گرایانه تر و شکاکانه تر از تنوع عقاید انسان و امکان ماپذیری دانش یقینی در این قبیل حوزه ها، قابل اصلاح است." لازمه برپایی جامعه مدنی، دعوت جامعه به رواداری و پرهیز از خشونت است. تحول فرهنگی لازم است که جانمایه آن در شاد زیستن است.
قانون اساسی و سعادت و مردمی بودن اجتماع و دولت در سایه همین شادی و همبستگی مردم است.‏
البته در قوانین جامعه ما، حقوق قومیت ها و مذاهب مختلف رعایت گشته و اصول و احکام مربوط به آن مشخص گردیده است با توجه به اینکه هدف جامعه اسلامی رسیدن به معنویات و الهیات است و تمامی قوانین و حقوق گروه ها و طبقات گوناگون با در نظر گیری این آرمان انجام می گیرد.‏
‏ خلاصه کلام آنکه اصحاب تسامح و تساهل به روشنی می گویند: "اگر خواهان جامعه ای مداراگر باشیم، باید عدم قطعیت، بی تفاوتی و حتی بی عاطفگی را برداشتن عده زیادی از افراد که عقاید راسخ دارند ترجیح دهیم."‏

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات