تاریخ انتشار : ۲۲ مرداد ۱۳۹۱ - ۱۶:۴۷  ، 
کد خبر : ۲۲۹۸۰۶
میراث معنوی انقلاب اسلامی از دیدگاه مقام معظم رهبری

انقلاب اسلامی و اصل دفاع از ملت‌های مظلوم (بخش پایانی)


 سیروس محمودیان: یکی از ویژگی‌های بارز و برجسته انقلاب اسلامی پایبندی عملی به اصل راهبردی دفاع اصولی از حقوق پایمال شده ملت‌های مظلوم توسط استکبار جهانی است.
3 دهه تاریخ پرشور انقلاب اسلامی مملو از صحنه‌های بسیار زیبای دفاع آرمانی از حقوق ملل مستضعف در اقصی‌نقاط عالم است. پدیدارسازی ادبیات نوین در عرصه دفاع ساختاری از ملل محروم یکی از افتخارات ماندگار آن است که در واقع معمار کبیر انقلاب اسلامی و در ادامه مسیر مقام معظم رهبری بدون توجه به تهدیدات روزافزون ابرقدرت‌ها و البته با رسواسازی سردمداران شعارهای پرزرق و برق- اما دروغین مکاتب مختلف وابسته به غرب و شرق- پرچمداری دفاع از حقوق ملل مستضعف را با همه دشواری‌های موجود بر دوش گرفتند. در این میان پرواضح است که استکبارستیزی و دفاع از محرومان عالم و مبارزه با دشمنان غاصب و حامیانش جزو اصول خدشه‌ناپذیر انقلاب اسلامی است. به‌طور طبیعی در طول 3 دهه اخیر مردم ایران اسلامی در راه دفاع از محرومان جهان هزینه‌های سنگینی را پرداخته که در عین حال این هزینه‌ها به دلیل مبنای دینی آن شیرینی بسیار دلپذیری نیز در پی داشته است. تلاش مستمر دینی برای زدودن گرد و غبار فقر و نداری از چهره ملل تحت ستم و ایجاد تحول بنیادین در جوامع تحت ستم و دادن نوید نجات، سعادت و صلاح براى قشرهاى عظیم مظلوم جزو فرایض دینی و رسالت‌های انقلابی هر مسلمان متعهد محسوب می‌شود.
شاید رمز دشمنی پایان‌ناپذیر ابرقدرت‌ها با انقلاب اسلامی در همین نکته نهفته باشد. مقام معظم رهبری در بخش تبیین علل اصلی دشمنی‌های بی‌پایان استکبار جهانی و در سر پرواندن سودای دائمی اما خام تضعیف و محو انقلاب اسلامی می‌فرمایند: «استکبار جهانى از لحظه‌ پیروزى انقلاب اسلامى تاکنون هرگز سوداى تضعیف بلکه محو جمهورى اسلامى را از سر بیرون نکرده همچنان که از هیچ اقدام ممکن و مقرون‌ به ‌صرفه نیز در این راه خوددارى نورزیده است و تا آنگاه که ملت و مسؤولان جمهورى اسلامى، پایبند به استقلال و عزت ملى و اصول اسلامى خود هستند، این انگیزه را در خود نگاه خواهد داشت؛ منتها به فضل و مدد الهى و بنابر قوانین خلقت و تاریخ، در برابر عزم و اراده و آمادگى ملت، کارى از او ساخته نبوده و کید و مکر او به جایى نرسیده است و به خواست خداوند، همواره نیز همینگونه خواهد بود ان‌شاءالله... خیال نکنید که انقلاب تمام شد انقلاب ادامه دارد. اگر انقلاب به معناى ایجاد تحول بنیادین است و نوید نجات و سعادت و صلاح براى قشرهاى عظیم محروم و مظلوم را مى‌دهد و دشمن‌هایى در برابر جهت‌گیری‌هاى آن به صف‌‌آرایى برمى‌خیزند، طبیعى است که این کار هنوز جریان دارد و تمام نشده است.
دلیلش، دشمنی‌ها و خصومت‌هایى است که در دنیا نسبت به ما مى‌شود و نیز حمایت‌ها و محبت‌ها و صمیمیت‌هایى است که از طرف ملت‌هاى مظلوم دنیا نسبت به این انقلاب و رهبر آن- که شما این روزها مظهرش را مى‌بینید- ابراز مى‌شود». به هر صورت غیرقابل کتمان است که دفاع از مظلومان عالم جزو اصول اسلامی، تکالیف دینی و مایه عزت ملی ماست. از سوی دیگر مظلومیت تاریخی ملت تحت ستم فلسطین و افغانستان در 70 سال اخیر بر کسی پوشیده نیست و شاید به راحتی بتوان مدعی شد که ملت مقاوم فلسطین، لبنان و افغانستان نماد روشنی از ظلم تاریخی ابرقدرت‌هاست. مقام معظم رهبری در این باره می‌فرمایند: «ما همچنان و همیشه مدافع ملت‌هاى مظلوم و زیر یوغ استکبار هستیم و خواهیم بود. ما همواره در کنار ملت مسلمان و مبارز و رشید فلسطین، ضد صهیونیسم جنایتکار هستیم و خواهیم بود و به برادران فلسطینى خود توصیه مى‌کنیم راه خدا- یعنى مبارزه با دشمن غاصب و حامیانش- را با توکل و اعتماد به خدا و تا نابودى دولت صهیونیست غاصب ادامه دهند. ملت بزرگ و بسیجیان مومن و فداکار ما، دفاع از فلسطین را فریضه‌اى دینى مى‌شمارند و در راه خدا هیچ هدفى را دست‌نیافتنى نمى‌دانند. ما همواره از حق ملت مظلوم افغانستان در برابر آنان که با او به زور یا تزویر عمل کرده‌اند، دفاع خواهیم کرد و معتقدیم ملت افغان که با نثار خون هزاران شهید توانسته نیروهاى بیگانه را از خانه خود بیرون براند، در سایه‌ توکل به خدا و قطع امید از قدرت‌هاى مداخله‌گر و کسانى که به آنان خدمت مى‌کنند، خواهد توانست نظام اسلامى مستقل از شرق و غرب و مبتنى بر خواست و اراده‌ ملت را در کشور خود مستقر کند.
ما خود را همواره نسبت به ملت مقاوم و مظلوم لبنان که دستخوش توطئه‌ مشترک صهیونى، مارونى و آمریکایى است، داراى تکلیف دانسته‌ایم و خواهیم دانست. این راه ما و وصیت امام عظیم‌الشأن ما و دستور اسلام ماست و بدان همواره وفادار خواهیم ماند». به هر صورت مقام معظم رهبری با روشن‌بینی الهی ضمن نفی وجود مفهوم خودساخته عوامل نفوذی استکبار تحت عنوان «انقلاب غیراسلامی» و «اسلام غیرانقلابی در ایران» ارزش‌های انقلابی را دقیقا با ارزش‌های اسلامی همسان می‌شمارند و انقلاب اسلامی را قلب تپنده جهان اسلام و بسیج‌کننده نیروهای مردمی در سراسر جهان معرفی می‌کنند. معظم‌له می‌فرمایند: «البته ارزش‌هاى انقلابى از ارزش‌هاى اسلامى به هیچ‌‌وجه تفکیک‌‌پذیر نیست؛ اینها با هم یکى است. کسى نمى‌تواند بگوید من مسلمانم اما انقلاب را قبول ندارم یا بگوید من انقلابى هستم اما اسلام را قبول ندارم! امروز زنده‌‌ترین تپش‌هاى انقلابى در اینجاست؛ بسیج‌‌کننده‌‌ترین نیروهاى مردمى، این انقلاب است؛ در حالى که سرتاسر دنیا، انباشته از انقلاب‌هاى گوناگون است. پس انقلابى غیراسلامى و اسلامى غیرانقلابى نداریم. ارزش‌هاى انقلابى، همان ارزش‌هاى اسلامى است».
علت دشمنی استکبار جهانی با انقلاب اسلامی
قطع یقین خط‌مشی بین‌المللی انقلاب اسلامی، اصرار بر آرمان‌های الهی آن و تلاش هوشمندانه و پایدار ملت بزرگ ایران اسلامی برای به ثمر نشاندن موضوع راهبردی بیدارسازی ملل مستضعف و تشویق و ترغیب جهانی آنان به احقاق حقوق از دست رفته سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی‌شان یکی از دلایل اصلی دشمنی استکبار جهانی با انقلاب اسلامی به حساب می‌آید. مقام معظم رهبری در این باره به وضوح بیان می‌دارند: «امروز استکبار جهانى و قلدرهاى سیاسى عالم و امپراتوری‌هاى زر و زور در سراسر جهان که در فساد و انحطاط غرقند، با اسلام و نظام اسلامى دشمن هستند زیرا افشاگر و تهدیدکننده‌ آنها، اسلام و بیدارى مسلمین است. طبیعى است هر کارى که علیه اسلام و نظام اسلامى و جمهورى اسلامى از عهده‌ آنها برآید، مى‌کنند. در یک صورت، نظام جمهورى اسلامى مى‌تواند خود را به‌طور کامل از خطر و آسیب دشمن مصون نگه ‌دارد و آن، وقتى است که با اقتدار خویش آنها را مایوس کند. روزى که جمهورى اسلامى با اثبات اقتدار سیاسى و اقتصادى خود و با اثبات قدرت ادامه‌ زندگى، دشمن را مایوس کرد، مى‌توان اطمینان داشت که دشمن از توطئه دست خواهد کشید چون احساس مى‌کند تلاش او بى‌فایده است».
به هر حال نقش رسا و هدایتگر انقلاب اسلامی در بیدارسازی ملل تحت ستم موضوع غیرقابل‌انکاری است که مقام معظم رهبری بارها و بارها بر آن تاکید می‌کنند. ایشان در این باره می‌فرمایند: «در دنیایى که سلطه‌هاى جهانى و گردن‌کلفت‌هاى عالم، منافع اقتصادى و سیاسى و استراتژیک خودشان را بر همه‌ آرزوهاى ملى ملت‌ها ترجیح مى‌دهند در دنیایى که رژیمى براى حفظ منافع خود، در چند هزار کیلومتر دورتر از مرزهایش، ناوگان و پایگاه و عنصر نظامى نگهدارى مى‌کند؛ در دنیایى که ابرقدرت‌ها براى حفظ امنیتى که ادعاى آن را مى‌کنند و حاضرند امنیت ملى تمام کشورها و مرزها را به هم بریزند و متاسفانه بسیارى از ملت‌ها و دولت‌ها و کشورها، این وضع را تحمل کرده و این وضعیت ناهنجار و غیرانسانى و غیرمعقول را قبول کرده‌اند؛ در دنیایى که رابطه‌ سلطه در آن حکمفرماست و ملت‌ها و دولت‌ها، به سلطه‌گر و سلطه‌پذیر تقسیم شده‌اند- الا استثناهاى بسیار معدود- در چنین دنیایى و با این معادله‌ غلط، نظام اسلامى و ملت رشید و انقلاب ما سربلند کرده است و مى‌گوید: من سلطه و سلطه‌گر را رد مى‌کنم و تن زیر بار سلطه نمى‌دهم و ملت‌ها را هم تا بتوانم با فریاد مخلصانه‌ خود بیدار خواهم کرد... شما فکر مى‌کنید آن قدرت‌هاى سرگردنه‌بگیر دنیا، نسبت به چنین ملتى چه احساساتى خواهند داشت؟ طبیعى است که این احساسات، دوستانه نبوده و خصمانه و متعرضانه خواهد بود. ملت ایران، با این هدف‌ها و خط‌مشی‌هاى روشن و انسانى و معقول به پاخاست و این نظام را به‌وجود آورد. یعنى با این ایده‌ها، به رهبرى آن رهبر عالیقدر و بزرگوار و آن انسان حقیقتا بزرگ، سر بلند کرد و یک رژیم وابسته‌ فاسد را مثل دندان فاسدى برکند و دور انداخت و به جاى آن، این نظام اسلامى را بر مبناى استقلال و آزادى ملى و ترجیح آرزوهاى ملى بر آرزوهاى بیگانگان و اطماع متجاوزان بنا کرد. طبیعى است که قدرت‌هاى سلطه‌گر و دزدان غارتگر عالم، با این ملت و نظام دشمنى خواهند کرد».
برکت اسلام ناب در تشجیع ملل مسلمان
جداسازی اسلام ناب محمدی(ص) از اسلام آمریکایی یکی از اهداف روشن حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبری در عرصه جهانی است و در واقع رسواسازی چهره خبیث اسلام آمریکایی آل‌فهد و تبیین زوایای انسان‌ساز و تحول‌آفرین اسلام انقلابی یکی از اهداف متعالی رهبر فرزانه انقلاب اسلامی بوده و هست که نفی همزمان سلطه‌گری و سلطه‌پذیری توسط انقلاب اسلامی نقش حیاتی در بیدارسازی ملل مستضعف داشته است. بدیهی است یکی از خصوصیات الهی انقلاب اسلامی تشجیع ملل مستضعف در راستای تشویق آنان به مقاومت معنادار در مقابل افزون‌طلبی‌های جریان بین‌المللی سلطه است. تاریخ معاصر هیچگاه به یاد ندارد که جز ملت ایران، ملت دیگری بتواند با تکیه بر شعار اصولی «نه شرقی، نه غربی» در مقابل جریان غیرالهی استکبار به پا خاسته و با اصرار عینی بر آرمان‌های الهی خویش و نفی همه جریان‌های وابسته به ابرقدرت‌ها هیمنه پوشالی آنان را نزد افکار عمومی و ملل مستضعف یک‌تنه زیر سوال برده و با مقاومت دینی همه توطئه‌های ریز و درشت دشمنان را با شکست مفتضحانه مواجه کند که در این بین نمی‌توان از رهبری الهی انقلاب اسلامی غافل شد. به این شکل انقلاب اسلامی با اتکا به شعارهای اسلامی و ایستادگی کامل در مقابل زورگویی‌های قدرت‌های جهانی الگوی نوینی را در بیدارسازی ملل مستضعف در عرصه بین‌المللی ترسیم کرد.
مقام معظم رهبری درباره نقش انقلاب اسلامی در تشجیع ملل محروم می‌فرمایند: «غیر از جمهورى اسلامى و ملت ایران، ملتى را سراغ نداریم که در مقابل زورگویی‌هاى قلدرهاى عالم، یکپارچه ایستاده باشد. البته این به برکت اسلام است؛ اسلام نابى که مردم ما آن را با همه‌ وجودشان لمس کرده‌اند و بدان ایمان آورده‌اند و بحمدالله تا حدود زیادى به آن عمل کرده‌اند. اسلام، این قدرت و شجاعت و جرات را به شما مردم و مسؤولانتان داده که در مقابل زورگویی‌ها بایستید. امروز مسلمانان در کشورهاى عربى و اسلامى و آفریقا و اروپا، بحمدالله شجاعت پیدا کرده‌اند و احساس هویت اسلامى خود را به بقیه‌ مردم نشان مى‌دهند. شما مردم، در چشم این ملت‌ها و این مسلمان‌هاى پراکنده در اقطار عالم، یک نمونه هستید. تا حالا خیال نمى‌کردند که بشود در مقابل این قدرت‌ها با شعار اسلامى ایستاد ولى حالا دیدند که این ملت ایستادگى کرد و توانست و پیش برد لذا آنها هم تشجیع شدند». البته لازم به اشاره است که ملل محروم عشق پایان‌ناپذیری نسبت به مردم انقلابی ایران اسلامی دارند که به‌طور‌ طبیعی رمز حقیقی عشق بی‌نظیر و مبنایی ملت‌های مسلمان به مردم ایران و انقلاب اسلامی در پایبندی ملت ایران به اصل نفی جهانی ابرقدرت‌ها نهفته است.
مقام معظم رهبری در این باره می‌فرمایند: «هر جا در دنیا مسلمانى هست، به این حرکت احساس علاقه مى‌کند چون این حرکت در چارچوب‌هاى میهنى و ملى- که مخصوص ملتى و دون ملت دیگرى باشد- محدود نبود بلکه حرکتى براى اسلام بود که اسلام میان ملت‌هاى بسیارى مشترک است. پس ملت‌هاى مسلمان، به این انقلاب و نظام علاقه‌مندند چون این انقلاب ضدقدرت‌هاى قلدر عالم بود یعنى ابرقدرت‌ها را یکجا و با هم نفى مى‌کرد و مى‌کند و ملت ایران به همه‌ قدرت‌هاى مستکبر عالم، «نه» گفت، پس هر جا ملتى زیر فشار یکى از این قدرت‌ها قرار داشت و قرار داشته باشد، به این انقلاب علاقه‌مند است چون حرف دل او است. خیلى ملت‌ها هستند که از حضور آمریکا و نفوذ استکبار و ایجاد پایگاه‌هاى نظامى و دخالت‌هاى اقتصادى و ترویج فرهنگ بیگانه در کشورشان، دل‌هایشان پر است و ناراحت و ناراضی‌اند اما جرات نفس کشیدن و قدرت اقدام کردن ندارند، رهبرى براى حرکت در میان آنها نیست و اختناق به نحوى است که اجازه‌ تکان خوردن به آنها نمى‌دهد. کشورهاى مرتجعى که به آمریکا وابسته‌اند، غالبا از این قبیل هستند. این ملت‌ها، وقتى مى‌بینند ملتى آزادانه و با قدرت و بدون ترس در مقابل نفوذ آمریکا و فرهنگ غرب و دخالت استکبار و حضور نظامى و اقتصادى و فرهنگى بیگانه شعار مى‌دهد و عمل مى‌کند و محکم مى‌ایستد، قهرى است که در دلشان نسبت به این ملت و انقلاب احساس علاقه مى‌کنند».

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات