صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۱۵ آبان ۱۳۹۰ - ۱۰:۱۰  ، 
کد خبر : ۲۳۰۰۸۵

پرنده نظامی‌گری آمریکا بال می‌گشاید

قاسم غفورى مقدمه: باراک اوباما به عنوان چهل و چهارمین رئیس جمهور آمریکا در حالی وارد کاخ سفید شد که از ادعاهای او تغییر در سیاست های نظامی گرایانه بوش بود. وی بر این ادعا بود که سیاست های بوش به تضعیف آمریکا منجر شده و وی به دنبال تغییر این سیاست ها است. در حالی نزدیک به سه سال از ریاست جمهوری اوباما می گذرد که کارنامه وی نشان می دهد که وعده تغییر سیاست های بوش از سوی وی اجرایی شده؛ اما نه با کنار نهادن نظامی گری، بلکه با دگرگونی در نحوه و مقاصد نظامی گری. به عبارت دیگر می توان گفت که در دوران اوباما پرونده نظامی گری آمریکا بیش از گذشته بال گشوده و به دنبال اهدافی جدید در کنار اهداف قدیمی است که با بهانه ها و سناریوپردازی های متعدد صورت می گیرد. عملکردهای اخیر آمریکا در حوزه نظامی در چند بعد قابل بررسی است.

الف) حفظ مواضع گذشته
سیاست های نظامی آمریکا نشان می داد این کشور ابتدا به ساکن به دنبال حفظ و تثبیت مراکز تحت سیطره نظامی خود می باشد. در این چارچوب در کشورهایی مانند کره جنوبی و ژاپن، آمریکا با برجسته سازی تهدیدات چین و کره شمالی حفظ پایگاه ها و اجرای طرح چتر هسته ای را در دستور کار قرار داده است، چنانکه «پانتا» وزیر دفاع آمریکا در سفر به این کشورها بر تحقق این امر تأکید کرد.
در قبال اروپا نیز آمریکا بار دیگر برجسته سازی حملات تروریستی را بهانه حفظ نیروها و 200 کلاهک هسته ای اش قرار داده است. اجرای طرح سپر موشکی در کشورهایی مانند ترکیه، جمهوری چک، اسپانیا، رومانی و حفظ دستگاه های اطلاعاتی در انگلیس و آلمان به بهانه امنیت برگ دیگری از سیاست آمریکا برای نظامی گری در اروپا است.
در قبال افغانستان، آمریکا با طرح توافقنامه استراتژیک و مقابله با تهدیدات پاکستان علیه افغانستان حضور بلندمدت در این کشور را طلب می کند. در عراق نیز هرچند که اوباما ادعای خروج تمام نیروها تا پایان سال 2011 را اعلام کرده اما در عمل با اعزام نیرو برای آموزش نیروهای عراقی و نیز افزایش دیپلمات ها به 16 الی 20 هزار نفر به دنبال حضور در این کشور است. آمریکا که پس از بیداری اسلامی در کشورهای عربی حوزه خلیج فارس و شمال آفریقا بسیاری از پایگاه های خود را از دست داده به هر طریق به دنبال حضور در عراق است.
البته آمریکا با فروش 85 میلیون دلار تسلیحات به عربستان، 53 میلیون دلار تسلیحات به بحرین و تکرار این سیاست در قبال کشورهایی مانند قطر و امارات در هفته های اخیر به دنبال تثبیت موقعیت نظامی خود در این کشورها است.
ب) نظامی‌گری جدید
باراک اوباما به رغم ادعاهای صلح طلبانه خود به دنبال نظامی گری های جدید می باشد که در چند محور صورت می گیرد.
اولاً، سفرهای مکرر و مواضع مقامات ارشد آمریکا نشان می دهد که آنها طرح های گسترده ای را برای نظامی گری در آسیای مرکزی و قفقاز پیگیری می کنند. نمود عینی این مسئله رویکرد به تاجیکستان و ازبکستان است که در سفر اخیر هیلاری کلینتون وزیر خارجه آمریکا به این کشورها صورت گرفت. آمریکا برای جلب رضایت ازبکستان از لغو تحریم های تسلیحاتی این کشور خبر داد و با به حرکت در آوردن ناتو به دنبال نفوذ نظامی بیشتر در جمهوری آذربایجان، قزاقستان، قرقیزستان است.
ثانیاً، شرق آسیا منطقه ای است که آمریکا به شدت به نظامی گری در آن می پردازد. در کنار هند، آمریکا به دنبال ورود دوباره به کشورهایی مانند فیلیپین و اندونزی می باشد. کشورهایی مانند ویتنام، نپال، تایلند در کنار مناطقی همچون تایوان و هنگ کنگ در دستور کار نظامی گری واشنگتن قرار دارد. جدیت این امر را می توان در مواضع هیلاری کلینتون وزیر خارجه آمریکا مشاهده کرد که طی مقاله ای در نشریه فارین پالسی تأکید کرده بود: «شرق آسیا محور تحولات آینده جهان است و آمریکا برای حضور گسترده در این منطقه در ابعاد سیاسی، اقتصادی و نظامی فعالیت می کند.» در این چارچوب «پانتا» وزیر دفاع آمریکا در سفر به شرق آسیا رسماً از حضور نظامی در فیلیپین و اندونزی به نام کمک به این کشورها در برابر چین سخن گفت.
ثالثاً، آفریقا حوزه ای است که اوباما به آرامی نظامی گری آمریکا را در آنجا پیاده می کند. اوباما در ماه های اخیر طرح هایی مانند حضور نظامی به سودان جنوبی به بهانه آموزش ارتش، ورود نظامی به لیبی تحت نام ناتو با ادعای کمک به مردم، ورود به اوگانادا به نام آموزش نیروها و تحرک نظامی در سومالی با نام مقابله با گروه الشباب وابسته به القاعده با به کارگیری هواپیماهای بدون سرنشین و نیز وارد ساختن کنیا به جنگ نیابتی به جای آمریکا در کنیا را اجرایی ساخته است.
بهانه‌های اوباما
زمانی بوش مبارزه با تروریسم را بهانه جنگ طلبی های خود قرار داده بود، اکنون اوباما محورهای جدیدی را تدوین کرده که محور آن را ادعای جلوگیری از شکل گیری گروه های تروریستی و نیز حمایت از مردم تشکیل می دهد. در این چارچوب اوباما ادعا می کند که حضور نظامی آمریکا در جهان برای کمک به مردم در برابر حاکمان و یا تهدیدات منطقه ای است. به عبارتی دیگر اوباما ادعاهای بوش مبنی بر تلاش برای برقراری امنیت به بهانه تلاش برای جلوگیری از ناامنی را تغییر داده است.
در نهایت می توان گفت که اوباما به رغم ادعاهایش در حال بازکردن بال های نظامی گری آمریکا به سراسر جهان است که تحت نام امنیت بین الملل و کمک به ملت ها صورت می گیرد. روند تحولات نشان می دهد که ادعای اوباما برای دگرگونی در سیاست های نظامی بوش در اصل به معنای تغییر تاکتیک ها بوده است و استراتژی کلان آمریکا برای نظامی گری هرگز تغییر نخواهد کرد، چنانکه اکنون اوباما با حربه های مختلف به دنبال نظامی گری آمریکا در سراسر عرصه بین الملل می باشد. بسیاری بر این عقیده اند خروج 50 هزار نظامی آمریکایی از عراق به منزله بازگشت آنها به خانه نیست؛ بلکه به تناسب در سراسر جهان در قالب های جدید گسیل خواهند شد تا همچنان نظامی گری اولویت اول آمریکا را تشکیل داده باشد.
ادعای اوباما برای دگرگونی در سیاست های نظامی بوش در اصل به معنای تغییر تاکتیک ها بوده است و استراتژی کلان آمریکا برای نظامی گری هرگز تغییر نخواهد کرد.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات