* خاتون: در ابتدا میخواهیم در مورد مفهوم حجاب و عفاف صحبت کنیم و اساساً این که امر به معروف و نهی از منکر چگونه باید در مسألهی حجاب و عفاف بروز پیدا کند؟
** «لا ینتشر الهدی الا من حیث انتشر الضلال»
نشاید بندهای را رهنمایی / جز از راهی که گمراهش نمودند
امر و نهی، زمانی مورد استقبال واقع میشود که امر مستحب یا واجب در نظر مردم پذیرفته شده باشد. اگر مردم میگویند این کار واجب است اما ما به آن عادت نکردهایم، باید زمینه عادت مردم به آن فراهم شود، تا راه، برای امر به معروف هموار شده باشد.
به ترک حرام عادت کرده باشند؛ تا نهیکننده از منکر با همراهی مردم مواجه شود. از این جهت تعبیر امر به معروف به جای امر به واجب انتخاب شد. پس همانگونه که اقامهی حدود موجب منکرسازی محرمات است، کارهای فرهنگی متنوعی میتواند منکریت حرام یا معروفیت واجب و مستحب را شفافتر کند.
تهاجم فرهنگی، شبیخون فرهنگی، قتل عام فرهنگی؛ همه پیش دستی دشمن در عادیسازی محرمات و از معروفیت انداختن واجبات و مستحبات است، به وسیلهی کار فرهنگی نه نظامی. میبینید از بدو پیروزی انقلاب که حجاب چگونه معروف شده بود و بیحجابی و بدحجابی چگونه منکر شده بودند، امروز بدون این که دشمن از قدرت نظامی استفاده نماید، تنها از راههای فرهنگی توانسته معروف در پیشگاه خدا را در نظر بسیاری از مکلفین، نه تنها از معروفیت بیندازد، بلکه آنها را مورد استهزاء قرار دهد. دوست دختر و پسر نداشتن؛ آیا در نظر پارهای از اقشار منکر نشده؟ آیا دشمن از قدرت نظامی برای رسیدن به چنین وضعی استفاده کرده؟ یا از ماهواره و اینترنت و بنگاههای تولید لباس و نفوذ در مراسم جشن تولد و عروسی؟
* خاتون: آیا حجاب در ایران قبل از اسلام رواج داشته است؟
** حجاب را باید یک فرهنگ موروثی، ملی، دینی و مذهبی دانست و کشف حجاب و برهنگی امری تحمیلی به ایرانیان بوده است که از فرهنگ مبتذل و بدون قید و بند غرب نشأت گرفته است. میراث فرهنگی ایرانیان از غنیترین و مهمترین میراث به جا مانده از تمدن بشریت بوده و با نگاهی به آثار باقیمانده از مجسمههای تخت جمشید، میتوان به این نتیجه رسید که حجاب قبل از اسلام نیز در میان ایرانیان از اهمیت بالایی برخوردار بوده است.
* خاتون: در مورد اجرای امر به معروف و نهی از منکر به این صورتی که فرمودید، در داخل کشور باید چه کارهایی انجام پذیرد؟
** در صدا و سیما باید هنرپیشهها نوعی پوشش داشته باشند که منکر تبدیل به معروف نشود، به عنوان مثال وقتی یکی در صدا و سیما تکهای از مویش را بیرون میگذارد آنوقت دیگران میگویند نمایندهی رهبری بر تلویزیون جمهوری اسلامی نظارت دارد، اگر این کار اشکال شرعی داشت، اینها هم مویشان را میپوشاندند. در اینجاست که این منکر در ذهن مردم معروف میشود و نهی از آن، گیرایی لازم را نخواهد داشت.
تهاجم فرهنگی دشمن به معنای از معروفیت انداختن واجب و از منکر خارج کردن حرام است. دشمن قصد دارد بیحجابی را از منکر بودن بیندازد تا نتوانیم آن را مورد نهی قرار دهیم.
اساساً جنگ ما با آمریکا بر سر این است که آنها میخواهند معروفهای ما را با اینترنت و ماهواره از معروف بودن بیندازند و همچنین منکر را از منکر بودن خارج کنند. هدف دشمن از تهاجم فرهنگی خدشه وارد کردن به اصل امر به معروف و نهی از منکر است و اگر فیلم سینمایی و تلویزیونی نتیجهاش این باشد که واجب تبدیل به معروف شود، این یک فیلم فرهنگی است و اگر برعکس معروف را از معروفیت بیندازد و یا منکر و حرام را از منکر بودن بیندازد، این فیلم غیر فرهنگی است.
* خاتون: اساسا پوشش مناسب برای زن محجبه را چگونه میدانید؟ روسری، مانتو، مقنعه، چادر یا روبند و...
** صورت را پوشاندن در اسلام واجب نیست. درست کردن پوششی که وضعیت ظاهری مناسبی ندارد، بدترین عامل ترویج بیحجابی است، با این کار ابتدا حجاب را منکر میکنیم و بعد آن را برمیاندازیم. درست است که انسان باید روی خود را در مقابل کسانی که میخواهند از او سوءاستفاده کنند، بگیرد و زینب کبری(س) هم با آستین صورت خود را پوشاند، اما این یک کار موردی است نه این که لباس را به صورت درست کنند.
باید زیبایی حجاب را نشان دهیم. افراطیگری در زمینهی حجاب نه تنها به حجاب کمک نمیکند بلکه زیانبار نیز هست و این مسأله زمینهی آسیب دیدن کل موضوع حجاب میشود.
در گذشته هم وقتی که میخواستند حجاب را از سر زنان بردارند، این چنین حجابی را آوردند و بعد برانداختند. روزی یک نفر مقابل درب آرامگاه شاهچراغ(ع) میایستاد و با چوب به سر زنان میزد که نقاب و روبند خود را بیاندازند، اما علما جلوی این حرکت را نگرفتند؛ بنابراین شیطان از راه افراط در سادهزیستی و حجاب، وارد شد و انسانهای ساده و مخلص را اینگونه فریب داد. افراط مستلزم تفریط است. نتیجهی افراط در حجاب هم بیحجابی شد.
افراط و تفریط در حجاب، خطر ساز است و نباید نسبت به شرع مقدس افراط شود. بیش از آن که بیحجابی به جامعه لطمه وارد کند، پوشش، بیش از آن چیزی که شارع معین کرده، خطرآفرین است.
* خاتون: ریشهیابی مسألهی بدحجابی مستلزم بررسی چه مسائل بنیادی دیگری است، آیا به این مسئله تنها باید به عنوان یک جرم آنی نگاه کرد یا این مسأله ریشه در مسائلی اساسیتر دارد؟
** ریشهی این امر را باید در تربیت فرزندان جستجو کرد. در قرآن و احادیث بر لزوم شخصیت بخشیدن به فرزندان از سوی والدین تأکید شده است، فرزندی که در خانه از طرف والدین خود با حالتی نظامی، خشن و در جو اختناقآمیزی رشد میکند، مانند سنگ آهکی است که با پاشیدن کمترین آبی بر روی آن، منفعل میشود. چرا که با کمترین حرف و نامهی عاشقانه منحرف شده و حرفهای دیگران را باور میکند.
باید به روشهای تربیتی قرآن در خصوص تربیت فرزندان دقت کرد، همانگونه که نبات با آرام آرام سرد کردن تبدیل به بلور میشود، والدین نیز باید اینگونه عمل کنند تا بلور شخصیت فرزند شکل بگیرد. پیامبر اسلام(ص) به دختر خود احترام میگذاشت و حتی دست او را میبوسید. در فرهنگ اسلامی، والدین باید با تنظیم محبت و احترام فرزند خود را متنبه کنند و این در حالی است که والدین بیفرهنگ با تهدید، فحش و تشر این کار را انجام میدهند.
نقش پر رنگ حضرت زینب (سلامالله علیها) در آشکارسازی وقایع کربلا و رسوا شدن یزید را ببینید، وی دارای تربیتی اسلامی است که برای مقابله با ظلم اقدام کرد و در برابر خطوط انحرافی ایستاد و از این رو روحانی هم، چه زن و چه مرد، باید حرفش را بزند و اگر لازم شد هزینهاش را هم بپردازد.
* خاتون: به نظر شما دید و طرز فکر فردی که بیحجابی یا بدحجابی میکند، نسبت به این مسأله چیست؟
** در فرهنگ اسلامی و قرآنی بر لزوم توجه به عفت زن تاکید شده است. وقتی خانمی چادر به سر میکند یعنی میخواهد به مردان نامحرم بگوید من نیازی به این که شما به من نگاه کنید و با این نگاه لذت ببرید، ندارم. پوشش نامناسب برخی زنان یعنی، ای مردان نامحرم من احتیاج دارم که به من نگاه کنید و به همین خاطر اینگونه لباس میپوشم.
زنان جامعه اسلامی باید شأن خود را حفظ کنند و بدانند که حجاب یعنی اقتدار و بیحجابی یعنی این که فرد دارای ضعفهایی است و به ناچار التماس میکند، ایها الناس یک نگاه...
آن بانویی که حجاب خود را خیلی درست رعایت نمیکند اما بر امام حسین(ع) و خاندان او اشک میریزد را نباید فاسق نامید و او را تحقیر کرد. چادر لباس ملی زنان است در حالی که در کشور ما مردان لباس ملی ندارند، ملتهای پاکستان، ژاپن، چین، مالزی، اعراب، هندوها، افغانها، کشورهای آسیای میانه و اغلب کشورهای دیگر لباس ملی دارند. در کشور ما کت و شلوار شده است لباس ملی، کت و شلوار لباس اروپا است، چرا مردان ما نباید لباس ملی داشته باشند.
* خاتون: نقش و عملکرد غرب در این امر به چه صورتی بوده است؟ موفقیت آنان در تضعیف جایگاه حجاب را چگونه ارزیابی میکنید؟
** غرب میخواهد ترویج عقبماندگی را به اسلام بچسباند، به عنوان مثال در گذشته پزشکان مسلمان فراوانی وجود داشتهاند که بدخواهان به آنها اجازه ندادند شاگردی از آنان باقی بماند تا در نهایت نسل آنان منقرض شود.
گذشتگان ما در اصفهان، حمامی را با یک شمع روشن کرده بودند که همین افراد بدخواه به بهانهی انجام تحقیقات و جمعآوری اطلاعات، آن را خاموش کردند و همچنین یک طرف منار جنبان را به بهانهی بازدید و تماشا خراب کردند و تنها یک طرف آن مانده است.
استکبار اساسیترین عامل را برای استعمار، «فرهنگ» میداند و به آن تکیه خواهد کرد. این کار آنها یعنی این که اکسیژن فرهنگی نرسد تا جامعه خفه شود، چرا که وجود هر کسی که حامل فرهنگ باشد را نمیتواند تحمل کند.
اینترنت و قدرت تخریبی آن از جمله ابزارهایی است که بسیاری از جوانان به دلیل استفاده نامناسب از آن دچار انحراف شدهاند و حتی قدرتهای نظامی هم در مقابل این نیرو عاجز هستند.
* خاتون: نظر شما در مورد ماهواره چیست و این رسانه در موضوع عفاف و حجاب چگونه میتواند کاربرد داشته باشد؟
** ماهواره ابزار رسانهای است. لذا هم میتواند محتوای آلوده داشته باشد، هم محتوای پاک. حکم ماهواره، حکم محتوای آن است. من پیشنهاد میکنم رسانه ملی در برنامههای رادیو و تلویزیونی خود یک دورهی کامل استفاده صحیح از شبکههای ماهوارهای را به مردم آموزش دهد.
فناوری، رسانه، تلویزیون و امثالهم مثل یک ظرف است که در آن غذا میریزند. قبل از این که ما در این ظرف غذای پاک و طیب بریزیم، دیگران پیشدستی کرده و غذای آلوده ریختهاند. ظرف چه گناهی دارد؟ ما در استفاده از ابزارها، پیشدستی نمیکنیم و عقب میمانیم، بعد میگوییم بو میدهد! میگویند طرف دستش به انگور نمیرسید میگفت ترش است. ما با استفاده از این ابزارها میتوانیم خیلی بهتر به دین و بشریت خدمت کنیم.
البته یک نکتهی مهم اینجا وجود دارد. مردم چون غذاهای مختلفی در دسترسشان قرار میگیرد، هر کدام که خوشمزهتر بود، آن را مصرف میکنند. یعنی اصالت سلامت به اصالت لذت تبدیل شده است. آن، حرف گمراهکنندهی لذت بخشی میزند. این، حرف هدایتکنندهی خستهکنندهای میزند!
* خاتون: یعنی باید به جای مبارزهی انفعالی و سعی در حذف اساس این فناوری به رقابت در این عرصه بپردازیم؟
** اگر ما اکنون بهترین و زیباترین فیلمها و محصولات را در دنیا تولید میکردیم و از همه میپرسیدید آیا ماهواره باید باشد یا نباشد، پاسخ میدادند واجب است ماهواره داشته باشید، چون از طریق آن میتوانستید بهترین محصول را ببینید. در مورد ماهواره، غربیها پیشدستی کردهاند و محصولات خود را وارد سیستم کردهاند، اما ما تنبلی کردهایم و یا محصولاتمان هنری نیست. ارزشی هست اما هنری نیست. اگر شما حرفی برای گفتن داشته باشید، فیلم هنری برای نمایش ارزشها داشته باشید، آنها را از شما میقاپند. اما فیلمتان باید کیفیت داشته باشد. یعنی اگر محصول شما ارزشی باشد، زیبا هم باشد استفاده نمیکنند؟ مردم لذتطلبند و زیباجو. خب، کدام فوتبال زیباست؟ فوتبال ما یا فوتبال برزیل؟ معلوم است که فوتبال ما را نمیبینند. فوتبالی را تماشا میکنند که زیبا باشد و حرفهای.
* خاتون: یعنی طرحهایی مثل جمعآوری دیش از پشتبامها، را قبول ندارید؟
** ما شاید بتوانیم بگوییم خرید و فروش و استفاده از ماهواره بد و ممنوع است و جلوی آن را هم بگیریم، اما فردا که فناوری باز هم پیشرفت کرد و آنتنهای کوچکتر درست کردند که از داخل ساختمان هم میشد همهی دنیا را پوشش داد، باید دوباره بیاییم همه خانهها را یکی یکی بگردیم، ببینیم چه کسی ماهواره دارد یا ندارد؟ اگر فردا بدون آنتن ممکن شد دریافت کنیم، چه میخواهید بکنید؟ ولو این که ماهواره هم ممنوع بشود و ممنوعیت آن لازم هم باشد، کافی نیست، چون تکنولوژی رو به پیشرفت است. البته تا وقتی که این چنین نشده است کنترل هم بکنید بد نیست. ما نمیگوییم ماهواره حرام است. ما میگوییم وضع فعلی ما خوب نیست، تولیدات ما خریدار ندارد، چون جاذبه ندارد. تولیدات ما هم مثل فوتبال ماست.
* خاتون: پس از موضعگیری رئیسجمهور در مورد گشت ارشاد، فضاسازی رسانهای شدیدی علیه ایشان به راه افتاد. عدهای بر این باورند که وجود برخوردهای انتظامی و حبس و جریمه باید به عنوان راه کار مبارزه با بدحجابی مورد استفاده قرار گیرند. نظر جنابعالی در این مورد چیست؟
** آقای احمدینژاد میخواهد همان درسی را که علما به او دادهاند عمل کند. مگر نمیگویند در امر به معروف و نهی از منکر باید احتمال اثر داد؟ این درس علما است. او که غریبه نیست. همینهایی که ما (روحانیون) میگوییم، ایشان هم یاد گرفتهاند. منتهی به ما هیچ چیز نمیگویند ولی به این بنده خدا انتقاد میکنند.
ما در اسلام «امر به واجب» داریم یا «امر به معروف»؟ «نهی از حرام» داریم یا «نهی از منکر»؟ حرف آقای احمدینژاد این است. مردم تارک از امر به معروف و نهی از منکر نیستند. ولی متأسفانه واجبات، معروفیت خود را از دست داده است؛ به گونهای که اگر کسی امر کند متأسفانه خودش را مسخره کرده است.
آقای احمدینژاد معتقد است برای امر به معروف و نهی از منکر، حمایت مردمی جزو ضروریات کار است و میگوید باید حمایت مردمی را برای اقداماتمان جلب کنیم. امام خمینی(ره) نیز اینگونه رفتار میکردند، امام(ره) پله پله مردم را با خود همراه کرد. او مرتب به مردم روحیه داد و با خود به جلو آورد. حجاب در دورهی پهلوی رفته بود، اما با رفتار و اخلاق امام(ره) حجاب برگشت؛ با لطف و اکرام و احترام مردم.
* خاتون: پس آقای احمدینژاد مخالف چیست؟
** آقای احمدینژاد مخالف برخورد نیست، مخالف برخورد غلط است، این که نیروی انتظامی زنی را بگیرد و بعد یک خیابان در حمایت از آن زن در برابر نیروی انتظامی بایستند، این غلط است. آقای احمدینژاد میخواهد بدحجاب را مظلوم نکنیم تا با مظلومنمایی برنده شود و مردم هم به نیروی انتظامی بدبین نشوند.
ما (نیروی انتظامی) میآییم با یک زن بدحجاب برخورد بد میکنیم و با حالت رقّتباری با او رفتار میکنیم تا مردم که شاهد ماجرا هستند، متأثر شوند و ما را هو کنند و بعد آنها به ما بخندند. رئیسجمهور با این کار مخالف است که نیروی انتظامی هو شود، وگرنه کاری که مردم با آن موافق باشند، آقای احمدینژاد هم با آن موافق است. رئیسجمهور طرفدار عفاف و پاکدامنی است، اما میگوید برخی مسائل نباید نظامی شود. یعنی این که نباید با قدرت نظامی و انتظامی، امور شرعی را اجرا کنیم. آقای احمدینژاد مخالف این نیست که به خانمهای بدحجاب که خیلی بد لباس پوشیده، عطر فلان زده و خودنمایی میکنند تذکر داده شود، اما معتقدند کار فرهنگی باید در بخش فرهنگی انجام شود و کار انتظامی در بخش انتظامی. البته رئیسجمهور با برخورد انتظامی با افرادی که در مسألهی حجاب خطشکنی میکنند و به دنبال براندازی فرهنگی هستند، و برای این کار حقوق میگیرند مخالف نیست.
احتمال دارد برخی صحبتهای آقای احمدینژاد را خوب درک نکرده باشند. مشکل این است که میگویند رئیسجمهور در سیاست خارجی خوب میفهمد، با ذکاوت است و درست عمل میکند اما در مسائل داخلی حالیاش نمیشود.
* خاتون: از دیگر مباحث تأثیرگذار بر مسألهی عفاف و حجاب، ازدواج است. برای ازدواج مشکلات زیادی سر راه جوانان وجود دارد مثل: مسکن، اشتغال و هزینههای عروسی. اما چیزی که شاید کمتر با نگاه دینی به آن پرداخته شده است مسالهی مهریه است. اسلام چه راهکاری برای حل این مسأله در جامعهی امروزی ما دارد؟
** همانطور که در ابتدای مصاحبه عرض کردم، در هیچ مسألهای نباید افراط و تفریط کرد. در اینجا دو نکته را باید خاطرنشان کنم. یکی افراط و تفریط در تعیین مقدار مهریه و دیگری اساساً نگاه غلط به مهریه است. دو صورت از این نگاه غلط هم یکی این است که جهیزیه را نقد بگیرند و مهریه را نسیه بدهند. دیگر این که، مگر زندگی و ازدواج زندان است که مرد را با زنجیر مهریه نگه دارند؟ وقتی این قفل و زنجیر نباشد، محبت قلبی زن و شوهر هم افزایش مییابد.
باید قبول کنیم که تمام کارهای سلیقهای حتی تعیین یک جلد قرآن به عنوان مهریه، خلاف شرع است. چرا علما روزی که یک جلد قرآن کریم را مهریه قرار دادند، اعتراض نکردند؟ اگر قرار بود یک جلد کلامالله مجید مهریه باشد، چه کسی از علی(ع) و فاطمه(س) شایستهتر بودند؟
کسانی که قرآن کریم را مهریه قرار دادند، باید استغفار کنند. آیا پیامبر و امام و امامزاده میزان مهریه را یک جلد کلامالله قرار داد؟ در حالی که در حدیث داریم، «خیرالنساء» کسی است که اقل مهریه را داشته باشد و چون حضرت زهرا(س) خیرالنساء است، پس مهریهی ایشان کمترین حد مهریه است.
تعیین مهریههای سنگین هم افراط است و باعث میشود به زندگی نوپای جوانان ضررهای جبرانناپذیری وارد شود. تعیین مهریههای سنگین قبل از هر چیز به ضرر زن است. وقتی 20 هزار سکهی یک مهریه را تقسیط میکنند، 1600 سال طول میکشد تا زن به مهریه خود برسد و این در صورتی است که توان مرد پرداخت یک سکه در هر ماه باشد. نکتهی دیگر این که، زن در مهریهی سنگین اولین چیزی که از دست میدهد، شوهرش است. وقتی مرد مهریه را نقد پرداخت میکند، خود را از چنگ زن خارج نمیکند و زن را برای خودش میخواهد نه برای فرار از پرداخت مهریه.
* خاتون: یعنی مردان مهریه را نقداً پرداخت کنند تا برای خرید جهیزیه از آن استفاده شود؟
** وقتی قرار شود، جهیزیه از محل مهریه خریداری شود، هیچ مردی به جهیزیه سبک نگاه نمیکند و توقع مردها در خصوص جهیزیه هم کم میشود. مهریه حضرت زهرا(س) معادل هزینه خرید جهیزیه و خرج عروسی بود. جهیزیه هم باید حداقل ضرورتها باشد نه همهی آن.
بسیاری از خانوادهها چون قادر به تأمین جهیزیه نیستند، نمیتوانند دختر خود را شوهر دهند در حالی که پدرزن لازم نیست برای ازدواج دخترش، هزینه کند.
مردها مهریه را نسیه تعیین میکنند و جهیزیه را نقد میگیرند در حالی که باید هزینههای ازدواج بر روی دوش مرد باشد. چه کسی گفته زن باید جهیزیه داشته باشد؟ و پدرزن باید خرج آن را بدهد؟ مگر پدر چه گناهی کرده که دختر گیرش آمده است؟
باید سنتهای رسول اکرم(ص) احیا شود، پیامبر(ص) مهریه را از علی(ع) نقد و بدون کم و کاست گرفت و هیچ خرجی هم برای عروسی آنها نکرد تا دیگران یاد بگیرند. بخشی از مهریه را هم صرف خرید جهیزیه برای حضرت زهرا(س) کرد.
* خاتون: به نظر شما پرداخت نقدی مهریه باعث تأخیر در سن ازدواج نمیشود؟
** وقتی قرار شد پسرها، مهریه را نقدی بپردازند، میزان مهریه را پایین میآورند، اما اگر پرداخت مهریه را برای آینده تعهد کنند، هرچه بخواهی تعهد میکنند و نرخ مهریه را بالا میبرند.
در بیشتر جریانات و مشکلات ازدواج، به زنان ظلم شده است، جهیزیههای امروز ناشی از چشم و همچشمی و توقعات مرد است، اما اگر جهیزیه از محل مهریه تأمین شود، توقعات مرد و خانواده مرد هم کم و جهیزیه هم ساده میشود.
مسأله دیگری که باید به آن اشاره کنم هزینههای ازدواج است. من منتقد هزینههای شب عروسی هستم، اگر نتیجه هزینههای شب عروسی باعث تخریب و صدمه به زندگی دو جوان شود، حرام است. وقتی دو جوان برای دارو و شیر بچه خود معطل میشوند، هزینههای میلیونی تالار شب عروسی چه ضرورتی دارد؟! هزینههای شب عروسی زمانی مستحب است که ضرری به طرفین وارد نشود؛ چرا که وقتی در واجبات بدهکاریم، نمیتوانیم صدقه مستحب بدهیم.
* خاتون: به خاطر دارم زمانی شما جملهی «ازدواج موقت کردن بهتر از موقتا ازدواج کردن است» را در جایی فرموده بودید. منظور جنابعالی از بیان این جمله چیست؟
** در رابطه با ازدواج موقت اظهارنظرهای گوناگونی مطرح میشود و هر کسی نظر متفاوتی دارد. برخی طرح آن را در سطح جامعه واجب و برخی دیگر حرام میدانند. موقتاً ازدواج کردن شرایطی است که زن نمیتواند از ترس آبرو از دست یک شوهر نامناسب رها شود و از سویی نمیتواند در کنار این شوهر زندگی کند، در این شرایط ازدواج موقت کردن بهتر از موقتاً ازدواج کردن است.
* خاتون: آیا ازدواج موقت در دین، به عنوان یک ضرورت و مسألهای که باید در جامعه جاری باشد مطرح شده یا این که دین ازدواج موقت را در شرایط خاص و برای برخی از افراد میداند؟
** شما فرض کنید دین نبود، عقل که هست عقل میگوید که ازدواج دائم، انتخاب شریک زندگی برای همهی عمر یک انسان از لحظهی انتخاب است. هر انسانی با هر مسلکی قبول میکند که اطفای غریزه جنسی، هدف اصلی از انتخاب شریک زندگی نیست. اگر کسی بگوید که من برای این که شهوت دیوانهام نکند و برای مشکلات به وجود نیاورد، برای خودم شریک زندگی در طول عمرم را انتخاب میکنم؛ عقل میگوید که صحیح نیست که آدم برای رفع مسائل و مشکلات روزانه خود شریک دائم انتخاب کند.
شریک دائمی زندگی خصوصیات خودش را میخواهد امروز در کشور ما بسیاری از جوانان که متشرع هم هستند، شریک دائم زندگی خود را در شرایطی انتخاب میکنند که بیشتر به فکر رفع نیازهای روزمرهی خود هستند. همین شرایط باعث میشود تا چنان شتابی در انتخاب شریک دائم زندگی خود کند که بعد از اطفای شهوت، میگوید که من انتخاب درستی نکردهام.
* خاتون: به هر حال ما جامعهای دینی داریم که تفاوتهای بنیادی با جامعه غربی دارد و به نظر میرسد جامعهی اسلامی برای اطفای غرایز جنسی افراد، خانواده را در نظر گرفته است بنابراین ترسیم جامعهی اسلامی چه میشود؟
** در صدر اسلام هم خانواده بوده هم کنیز. الان که کنیز نیست و تنها راه ارضای جنسی حلال، ازدواج است، اگر تنها راه ازدواج، دائم باشد یعنی جنون جامعه. کسی که تنها راه اطفای غریزه جنسی را - که امری آنی و نیازی لحظهای است - ازدواج دائم قرار میدهد و ازدواج موقت را ممنوع میکند، هیچ شناختی از جامعهی بشری ندارد. وقتی شما به مسافرت میروید و میخواهید در بین مسیر، غذا میل کنید آیا برای خوردن یک وعده غذا در مسیر سفر، خانه میسازید یا این که چادری موقتی برپا میکنید تا برای لحظهای کوتاه سرپناه داشته باشد؟ انتخاب شریک زندگی و ازدواج دائم مانند خانه ساختن است و چادر زدن در بین مسیر سفر، مانند ازدواج موقت است.
این شرایط عقلی هر جامعهای است، اما جامعهی غرب نوع ارتباطات خود را رها شده و بدون هیچ قانون و محدودیتی بنا میکند و تکلیف فرزند و خیلی از مسائل دیگر مشخص نمیشود. جامعهی اسلامی از شرایط عقلی انسانی جدا نیست و احکام اسلامی براساس شرایط واقعی و عقل طراحی شده است، پس جامعهی اسلامی اطفای نیازهای جنسی را در ازدواج میداند، اما فراموش نکنیم که ازدواج موقت هم نوعی ازدواج است. قبالههای ازدواج در قدیم به شکلی بود که برای ازدواج موقت جایی مشخص داشت. نوشته بودند ازدواج و جلوی این کلمه یک خط کشیده بودند و بالای آن خط نوشته بودند دائم و پایین آن نوشته بودند موقت. بعد از پیروزی انقلاب برای این که بعضیها حرمسرا تشکیل ندهند، بزرگان آمدند گفتند قبالهی ازدواج را از آن حالت خارج کنند.
نتیجه غیرقانونی کردن ازدواج موقت این شد که برخی جوانان امروز ما دوست پسر و دوست دختر دارند. این یعنی که ما خواستیم از مشکلاتی فرار کنیم اما به مشکلات بسیار شدیدتر و حادتری گرفتار شدیم.
این دختر و پسری که چنین وضعیتی دارند، آیا میتوانند با نماز آشتی کنند؟ در حالی که «انّ الصلوه تنهی عن الفحشاء و المنکر» به این نکته باید توجه کنیم، همانطور که نماز انسان را از فحشا و منکر دور میکند، فحشا و منکر نیز انسان را از نماز دور میکند. نمیرویم ریشهیابی کنیم که چرا عدهی زیادی نماز نمیخوانند. فکر میکنیم اینها حمد و سوره بلد نیستند در حالی که به خاطر منکری که بین برخی از جوانان هست، نماز از اینها دور میشود.
* خاتون: شما ازدواج موقت را راهکار مناسبی برای عبور از بحران جنسی جوانان میدانید اما این مسأله شاید در جامعهی ما مورد پذیرش پسرها قرار گیرد، اما آیا این موضوع برای دخترها هم راهکاری برای عبور از بحران جنسی است؟
** مگر شهوت، دختر و پسر میشناسد؟ اگر به دختر هم بگویید که تنها راه اطفای شهوت آنی او انتخاب شریک دائم زندگی است، دختر هم در انتخاب شریک دائم زندگیاش تعجیل میکند و بدون تعمق و تدبر ازدواج میکند. آنوقت بعد از مدتی کوتاه که نیاز آنیاش برطرف شد، احساس میکند که این شوهر به درد او نمیخورد. اما وقتی دختر و پسر نیاز آنی خود را برطرف کرده باشند، آنوقت میروند تا عاقلانه انیس و مونس خود را انتخاب کنند.
ایدهآل این است که دختر در سن مناسب شریک دائم زندگیاش را درست انتخاب کند، اما نباید به دخترمان شرایطی را تحمیل کنیم که زندگی او «لایموت فیها و لایحیی» شود، مانند جهنم که شخص جهنمی در آن نه میمیرد که از عذاب نجات یابد و نه زنده است. یعنی نه آبروی او اجازه میدهد که از یک زندگی و شوهر نامناسب رها شود و نه در این زندگی و در کنار این شوهر میتواند زندگی کند. در این شرایط همانطور که قبلا گفتم، ازدواج موقت کردن بهتر از موقتاً ازدواج کردن است...