تاریخ انتشار : ۲۲ مرداد ۱۳۹۱ - ۱۶:۴۹  ، 
کد خبر : ۲۳۷۳۷۷
نگاهی به گفتمان انقلاب اسلامی

کدام رویکرد صحیح است؟ (بخش اول)


 هادی شریفی
گفتمان انقلاب اسلامی، که به نوعی تداوم حرکت انبیا و متصل به تعالیم آسمانی است، از ریشه و اساس با گفتمان های رقیب خود، مانند سوسیالیسم، کاپیتالیسم و صهیونیسم، تفاوت دارد. چنانچه هسته مرکزی گفتمان انقلاب اسلامی را اسلام و هویت اسلامی بدانیم، کاملاً واضح است که جنس آن با هسته مرکزی سایر گفتمان های معاصر و ماقبل آن فرق می کند. گفتمان به چهارچوب و استخوان بندی نظری و فکری هر مکتب گفته می شود که اعمال پیروان آن مکتب را سازمان دهی و هدایت می کند. بر همین اساس نظریه ای حاصل شده است با عنوان نظریه گفتمان یا نظریه تحلیل گفتمان که این چهارچوب و نظریه را در دوره های مختلف تاریخی، با مسائل اجتماعی و سیاسی آن دوره بررسی می کند و ملاک این بررسی را فقط گفته ها یا نوشته های بزرگان آن مکتب قرار نمی دهد، بلکه مسائل سیاسی ــ اجتماعی زمان را نیز در گفتمان مؤثر می داند.
اسلام سیاسی در گفتمان انقلاب اسلامی
در ایران پس از انقلاب اسلامی سال 1357 نگاه سیاستگذاران نسبت به مسائل سیاسی، اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی به گونه ای دیگر شد.آنچه که به عنوان اسلام سیاسی یا سیاست اسلامی تلقی می شود،دیدگاهی بود که به بنیانگذار جمهوری اسلامی نسبت می دهند.هرچند امروز به سیاست اسلامی بیشتر توجه می شود.
«اسلام سیاسی در یک توضیح،مفهوم اسلام در گفتمان سیاسی یا قرائت سیاسی از اسلام است.در خصوص قرائت سیاسی از اسلام ذکر توضیح و یک دسته بندی ضروری است:به نوع رویکرد به اسلام سیاسی وجود دارد که عبارت اند از:
اول: رویکرد تک بعدی نگر یا سکولار.این رویکرد به علت حمایت های سیاسی و مالی که از آن می شود و به دلیل فهم سطحی و صوری و البته مع الفارق اسلام و مسیحیت،به اسلام از دریچه یا چارچوب فرد، شریعت، اخلاق و عرفان می نگرد و بر این پندار است که اسلام این است و جز این نیست و در مواجهه با آموزه های اجتماعی و سیاسی اسلام یا سکوت می کند یا به ورطهء تأویل می غلتد. در این رویکرد اسلام،مانند دیگر ادیان برای پر کردن خلأ معنوی و روحانی حیاب بشر آمده است و لا غیر و اگر برتری برای آن متصور است به کمّیت و کیفیت این آموزه ها مربوط است، نه به حوزه های معنایی آن.
دوم: رویکرد تقلیل گرایانه یا تحلیلی.در این رویکرد،اسلام به گفتمان سیاسی تقلیل یا تحلیل می یابد و از درون آموزه های اسلامی تنها ایدئولوژی است که رمق استخراج یافته و ابزاری برای طرفداران ایدئولوژی می شود.ازاین رو اسلام در این رویکرد در یک تبدیل و تغییر ماهوی از دین و آیین رهایی بخش به مانیفست مبارزه و جهاد تبدیل می شود.رادیکالیست های اسلامی،از گذشته تاکنون بیشتر در این رویکرد قابل فهم هستند.به عبارت دیگر در این رویکرد،طرفداران اسلام بیشتر از آنکه درد و دغدغه فهم و عمل به اسلام داشته باشند،در جست وجوی هویت اجتماعی هستند و از که شناخت آن ها از اسلام عمق مبانی و متد ندارد هم به آسانی در دام تحجر و خشونت می افتد(القاعده)و هم دچار قلب ماهیت و تغییر جهت می شوند(سازمان منافقین).
سوم: رویکرد جامع نگر.این رویکرد به روشنی و با تکیه و استناد به آموزش های دین اسلام-با اولویت قرآن و سنت- حوزه های هدف پیام اسلامی را از هم تفکیک کرده و سهم فرد و جامعه را جداگانه می دهد.در این منظر،اسلام به عنوان مکتبی آرمان گرا و ارزش محور برای فرد،خانواده،جامعه و حکومت سطوحی از ایده آل ها را تعریف و ترسیم کرده و مسلمانان را برای رسیدن به آن ها دعوت نموده است.وجوب این آرمان گرایی در ساحت های غیر فردی به مثابه تکالیف فردی مثل نماز،روزه و حج است(دبیری مهر،همشهری).
اسلام سیاسی«مجموعه ای از آموزه های مسلم دینی است که از ذات اسلام انفکاک ناپذیر است؛مانند عدالت طلبی،ظلم ستیزی،صلح طلبی،جهاد با متجاوزان به حریم مسلمانان، فقر ستیزی و...آیین اسلام نه تنها به انسان کامل و متعالی و سعید نظر دارد و سعادت او را در دنیا و اخری هدف قرار داده است،بلکه به دو دلیل برای جامعه نیز به عنوان یک واقعیت فراتر از جمع جبری افراد،سعادت متصور است:اولا فرد در جامعه موظف به ایفای نقش های اجتماعی و گوناگونی است و زیربنای هویت جمعی را می سازد؛مانند نقش خانوادگی،نقش شهروندی،نقش حقوقی و...؛ثانیا مسیر تکامل فرد از دنیا به آخرت از درون جامعه می گذرد و نادیده گرفتن جامعه و-در مهم ترین جزء آن-دولت و حکومت نقص و نارسایی است که اسلام از آن بری است.
اما می توان براساس تاریخ و آموزه های اسلامی دو مرحله مبارزه،جهاد،دعوت،جذب و کسب قدرت برای پیروزی(نصر)را در این آرمان گرایی اسلامی از هم تفکیک کرد:اول، مرحلهء مبارزه،جهاد،دعوت،جذب و کسب قدرت برای پیروزی است.در این مرحله گفتمان اسلام سیاسی،حاکم و کارآمد است و قرائت سیاسی از اسلام جاذبه دارد؛دوم،مرحله استقرار، سازندگی،نهضت نرم افزاری و افزایش یا نمایش قدرت است.در این مرحله گفتمان سیاست اسلامی حاکم و کارآمد است و قرائت اسلامی از سیاست جاذبه و ضرورت دارد.
تفکیک فوق به معنای انفکاک مطلق نیست،بلکه منظور غلبه گفتمانی است؛به عنوان مثال در صدر اسلام و در دوران قبل از هجرت،ما با غلبه گفتمان اسلام سیاسی مواجه هستیم.شاید سؤال شود که برعکس،پس از هجرت و در سیزده سال حضور مسلمانان در مدینه،گفتمان اسلام سیاسی غالب بود.پاسخ این است که اگر به آیات مکی نگاه کنید و تاریخ اسلام را از بعد سیاسی مرور کنید،آنچه که منجر به خروج پیامبر و یارانش از مکه شد،مجموعه ای از پیام، سخن و دعوتی بود که نظام اجتماعی کفار قریش را به چالش می طلبید؛هم نظام اقتصادی مبتنی بر برده داری،هم نظام اجتماعی قبیله ای و جاهلی و هم نظام سیاسی بت داری و کلیدداری بت خانه ها.ازاین رو گفتمان اسلام سیاسی،برانداز و در پی تغییر وضع موجود است.
در نهضت اسلامی نیز تا قبل از پیروزی انقلاب در سال 1357 این گفتمان غالب بود؛از این رو سخن و قلم مرحوم شریعتی نافذ بود و مؤثر واقع شد.در واقع از آنجا که در تاریخ اسلام بیشترین حجم کیفی و کمّی تحرکات مسلمانان برای پیروزی و خروج از انزوا و انفعال بوده است،این ذهنیت رشد یافته که فقط اسلام سیاسی قابل تعریف و تبیین است و ازاین رو بارها گفته اند-و درست گفته اند-که مسلمانان از فقر تئوریک در حوزهء سیاسی رنج می برند؛زیرا این حوزه مربوط به سیاست اسلامی است.سیاست اسلامی برای دوران استقرار است و ابعاد ایجابی آن پررنگ تر است.اسلام سیاسی می گوید چه نمی خواهیم و بر«نفی و سلب »مبتنی است،اما سیاست اسلامی می گوید چه می خواهیم و بر«اثبات و ایجاب »متکی است.
اسلام سیاسی،ارزشمدار است و از ضرورت استقرار عدالت،نابودی ظلم،برقراری امنیت و رفع فقر و فساد سخن می گوید؛ازاین رو گفتمان رهبران و ایدئولوگ های اسلامی در اسلام سیاسی منحصر می شود در این گفتمان،ترسیم چشم اندازها مطرح است،اما در سیاست اسلامی ما با روش ها سروکار داریم؛روش هایی که مغایر با اهداف نباشد(همان).پس گفتمان انقلاب اسلامی متکی بر اصول دین است یکی از اصول دین اسلام عدل است که در عین حال یکی از مفاهیم اساسی نیز محسوب می شود.
در لغت معنای «عدالت خواهی »،«رعایت انصاف »یا«تعادل »است.این اصل حاکی از آن است که چون پروردگار مالک مطلق همه منابع است و چون اوست که خالق همه چیز است، لذا نیازی ندارد که بین انسان های مخلوق خود فرقی بگذارد.خداوند به ما حکم می کند که عدالت را رعایت و از عمل ناصواب اجتناب کنیم.در غیر این صورت فساد،فقر و گمراهی در انتظار ما ما خواهد بود.این بدان علت است که افراد بشر شبیه هم نیستند.پروردگار انسان ها را چنین خلق کرده است که آن ها را بیازماید او می فرماید:«بعضی از شما را سبب آزمایش بعضی دیگر قرار دادیم«(خورشید،1374:31)
ابعاد گفتمان انقلاب اسلامی
هسته مرکزی گفتمان انقلاب اسلامی در شعارهایی نهفته است که مردم در رفراندوم تاسوعا و عاشورای سال 1357 مطرح کردند. مردم در آن زمان خواستار بازگشت به اسلام و حاکمیت مردم بودند؛ به عبارت دیگر مسئله استقلال، آزادی و جمهوریت را مطرح می کردند که از نظر آنها به معنای بازگشت به حاکمیت مردم و تعیین سرنوشت کشور از طرف مردم و سهیم بودن آنها در تعیین سرنوشت خودشان بود و بزرگان انقلاب هم تبلور این خواسته را براساس این آیه شریفه ذکر می کردند که »ان الله لا یغیر ما بقـوم حتی یغیروا ما بانفسهم«.
پیش از انقلاب اسلامی مردم ایران به هیچ وجه بر سرنوشت خودشان حاکم نبودند و ایران کشوری استعمارزده بود که امریکایی ها در همه شئونات آن مداخله می کردند. به همین خاطر بود که بازگشت حاکمیت مردم یکی از خواسته های نیروهای انقلابی بود؛ البته در کنار این درخواست، شعار اسلامیت نیز مطرح می شد؛ یعنی مردم جمهوریتی را درخواست می کردند که براساس اسلام باشد، یعنی حاکمیت مردم را بدون حاکمیت اسلام قبول نداشتند؛ زیرا آنها خواستار سیاستی بودند که علاوه بر اینکه اداره جامعه یکی از ارکان اساسی آن محسوب شود، هدایت مردم به سوی تعالی هم در آن حاصل گردد.
از نظر مردم ایران هدایت به سوی تعالی مسلماً در گفتمان انقلاب اسلامی حاصل می شود؛ زیرا زمینه ای برای ایجاد فضیلت های اخلاقی در جامعه فراهم می کند. آنها می دیدند که قبل از انقلاب و در زمان حکومت شاه همه فضیلت های اخلاقی از بین رفته است؛ بنابراین معتقد بودند برای هدایت و دست یافتن به عبادتی که خداوند تبارک و تعالی آن را هدف خلقت قرار داده است، باید حتماً فضیلت های اخلاقی در جامعه ایجاد شود، گسترش پیدا کند و رذیلت های اخلاقی از بین برود. مردم ایران می دیدند که به خاطر اینکه فضیلت های اخلاقی در جامعه وجود ندارد، وجدان اخلاقی افراد هم تقویت نشده و همین مسئله سبب شده است جامعه ایران به معضلات سیاسی ــ اجتماعی گرفتار شود.
راه تقویت وجدان اخلاقی افراد از نظر آنها جدی گرفتن خدا و آخرت در جامعه بود؛ به عبارت دیگر مردم ایران به این مسئله آگاه شده بودند که برای تحقق این مسئله باید به خویشتن خویش بازگردند تا مردم بتوانند به آن فضیلت های اخلاقی دست پیدا کنند و راه هدایت را بیابند. آنها می دیدند که بدون اینکه رهبران الهی در رأس جامعه باشند تحقق این مسئله ممکن نیست. این مردم طی تاریخ 2500 ساله خود دریافته بودند که پادشاهان در هر کشوری وارد بشوند، آنجا را به فساد می کشانند (ان الملوک اذا دخلوا قریه افسدوها).
به همین خاطر نفی حکومت پادشاهی و سلطنتی یکی از خواسته های مردم بود برای رسیدن به خدا، آخرت، هدایت و عبادت که راه رسیدن به آن را فقط در صورت به حکومت رسیدن رهبران الهی می دانستند. در آن زمان مردم این رهبران الهی را که می بایست در رأس حکومت قرار می گرفتند، با گفتمانی که امام خمینی(ره) آن را با دقت مطرح کردند، فقهای جامع الشرایط می دانستند. از نظر آنها، در این صورت بود که هدایت، عبادت و فضیلت اخلاقی در جامعه ایجاد می شد و مردم سیر تکاملی خودشان را به طرف انسان کامل می پیمودند.
شکل گیری انقلاب ها یا جنبش های اجتماعی، به پیدایش یک گفتمان عمومی وابسته است و یکی از ویژگی های مهم رهبران در انقلاب ها و جنبش های اجتماعی، توانایی به وجود آوردن گفتمان توسط آنهاست. روشن است که گفتمان سازی فقط کار نظری نیست، بلکه مهم تر از آن ایجاد فهم مشترک، هرچند اجمالی، بین مردم و سپس همسو کردن همه یا اکثریت با آن است. البته در کنار یا در درون هر گفتمان بزرگی خرده گفتمان ها یا مفاهیم متعدد و متنوعی دیده می شود که هم مکمل اند و هم می توانند در همسو کردن گروه های مختلف مردم مؤثر باشند.
نکته دیگری که باید به آن اشاره شود، فرایندی بودن شکل گیری گفتمان سیاسی یا اجتماعی است. نباید تصور کرد که گفتمان ها می توانند آنی متولد شوند؛ گفتمان ها به معنایی که بیان شد، تدریجی و گام به گام در جامعه ظهور و بروز پیدا می کنند؛ یعنی گاه یک تا دو دهه زمان نیاز دارد تا گفتمانی در جامعه به وجود بیاید. در انقلاب شکوهمند اسلامی، رهبری بر عهده یک مرجع دینی، مفسر قرآن، فیلسوف و عارف بزرگ اسلامی بود که از سال ها قبل از پیروزی انقلاب اسلامی و برخلاف دیدگاه های رایج، کاملاً به اسلام سیاسی اعتماد داشت و بر همین اساس نظریه ولایت فقیه را احیا نمود.
براساس نظریه ولایت فقیه، در صورت وجود شرایط، تأسیس حکومت اسلامی توسط فقیه دارای شرایط واجب است؛ بنابراین، طبیعی است که مهم ترین دغدغه امام(ره) طی دوره مبارزه، اجرای حکم الهی بود؛ سطح حکم الهی رفع ظلم در هر سطحی در ایران بود؛ ، یعنی حتی نجات یک مظلوم از چنگ ظالم، حال این ظالم فرد باشد یا حکومت، که صرف نظر از نظریه ولایت فقیه، بر هر عالم دینی واجب است و علمای دینی در ایران معمولاً به دنبال ادای این وظیفه یعنی رفع ظلم از مردم بودند و در حد توان در این زمینه تلاش می کردند و خیلی ها در این راه جان خود را هم فدا کردند، اما حکم الهی در منظر امام یک سقف هم داشت و آن تأسیس حکومت اسلامی بود که البته باید توجه کرد که تأسیس حکومت اسلامی در زمان غیبت معصوم(ع) کار بسیار سخت و دشواری است و هر کسی ظرفیت و جسارت ورود به این عرصه را ندارد.
کسی که فکر تأسیس حکومت اسلامی در زمان غیبت را وظیفه ای الهی می داند و در عمل هم برای تأسیس آن تلاش می کند باید اجمالاً به اندیشه اجتماعی جامع و منسجمی از بطن قرآن و سنت رسیده باشد که به صورت روشمند بتواند به مسائل متنوع حکومت در دوران معاصر پاسخ دهد و امام(ره) به این اندیشه رسیده بود، اما طرف موضوع فقیه دارای شرایط و صاحب اندیشه است و طرف دیگر که شرایط را برای تأسیس حکومت اسلامی فراهم می کند اشتیاق و آمادگی مردم است؛ اولاً مردم باید دارای عرق دینی باشند و ایمان و تعهد اسلامی در بین آنها زنده باشد، ثانیاً براساس همین ایمان و تعهد، حاضر باشند با تمام وجود پشت سر کسی مثل امام خمینی (ره) حرکت کنند.
موقعیت ایران، که تنها پایگاه تشیع در جهان به شمار می آید، همواره این گونه بوده است. ممکن است فراز و نشیب هایی دیده شود، اما مردم ایران مسلمانانی هستند که با فرهنگ علوی(ع) و حسینی(ع) خو گرفته اند و برخلاف بسیاری از اهل تسنن در دنیای اسلام، که همواره اسیر قشری گرایی هستند، به برکت تشیع کمتر گرفتار قشری گرایی شده اند، بنابراین توانستند با امام ارتباط فکری برقرار کنند. علاوه بر این، برای بسیاری از مردم روشن بود که حکومت ظالمانه و سیاه رژیم پهلوی محصول دور شدن از اسلام اصیل است و حضور اسلام در ایران به هر اندازه می تواند مردم را بیشتر به عدالت به معنای دقیق و عام کلمه، یعنی دربرگیرنده ابعاد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، نزدیک کند.
بنابر آنچه عرض شد، امام براساس نظریه ای که داشت گفتمانی را در مبارزات انقلاب اسلامی به وجود آورد که به گمان نگارنده، جمهوری اسلامی بود. مهم ترین شاهد این مطلب نیز شعارهای انقلاب است. اگر کسی شعارهای انقلاب را مرور کند، نمی تواند وجود این گفتمان را منکر شود.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
پربیننده ترین
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات