صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۱۷ خرداد ۱۳۹۱ - ۰۸:۰۲  ، 
کد خبر : ۲۳۸۰۴۶

اندیشه سیاسى مسلمانان (بخش صد و چهل و ششم)

فتح‌الله پریشان مقدمه: برای بررسی مبانی نظری و اندیشه ای یک دانشمند و فقیه لازم است به معرفت شناسی، هستی شناسی و انسان شناسی وی در کنار متدشناسی که برای ایجاد و پیوند بین آنها برمی گزیند توجه کرد. در شماره هایی که در سال گذشته در این ستون درباره بررسی مبانی نظری اندیشمند شیعی قرن هشتم هجری میرسیدعلی همدانی نگاشتیم، به ابعادی از معرفت شناسی و هستی شناسی وی اشاره کردیم. در این شماره، نوع نگاه همدانی به جایگاه انسان و انسان شناسی را واکاوی خواهیم کرد.

از نظر همدانی در کتاب «ذخیره الملوک»، انسان نسخه آفرینش و عالم صغیر است، چرا که خداوند هر چه «از عرش تا ثری» آفریده، نمودار آن را در وجود آدمی تعبیه فرموده است و علاوه بر آن، آنچه را در عرش و فرش و آسمان و زمین نمی گنجد در عرصه دل انسانی گنجانیده است.
به اعتقاد وی، خداوند انسان را از دو حقیقت آفریده است: یکی صورت ظاهر (خلق) و دیگری سیرت باطن (خلق) و هر یک از این دو حسنی دارد و قبحی. کمال حسن صورت به تناسب جمیع اعضای ظاهری است و حسن خلق نیز حالتی در نفس است که به واسطه آن شخص به حد اعتدال نزدیک می شود. وی با تشبیه وضعیت روح و جسم انسان به عرصه حکومت، روح را حاکم خطه مملکت بدن می داند که محل استقرارش در دل انسان است. دل لطیفه ای است که از ازدواج نفس و روح ناطقه متولد شده است؛ از این رو، وقتی به جانب روح قدسی توجه کند به وسیله نسیم انوار روحانی و نفحات اسرار ربانی منور و معطر می شود و اگر به جانب نفس التفات کند ظلمت حیوانی و کدورات هوای نفسانی آن را تیره و سیاه می کند.
به نظر همدانی اثر انحراف و فساد دل در جوارح انسان نیز ظاهر می شود و اعضای بدن بدان سبب دچار اعوجاج و فساد می شوند. به نظر همدانی، ارزش عمل انسان به نیت اوست و هر فعل انسان خالی از نیت نیست و اگر نیت او عبث و بیهوده باشد آن فعل نیز عبث و بی فایده است، هر چند نمازگزاردن یا روزه گرفتن و حج و صدقه دادن باشد و لذا اگر در درون کسی طلب و اراده بهشت غالب باشد او را در زمره اهل صلاح محشور می کنند و اگر در دل کسی حب دنیا غالب باشد او را با اهل دنیا محشور خواهند کرد. همدانی سرمنشأ همه سعادت های انسانی را در کسب خشنودی خداوند و منشأ همه شقاوت ها را در غضب خداوند می داند و معتقد است برای رسیدن به مقام خشنودی خداوند باید با تصفیه و تزکیه باطن از دنیا و متعلقات آن گذشت و به نور حقیقی رسید. به نظر همدانی، آنچه وسیله قرب خداوند و نجات بنده از عذاب می شود، ایمان است که ارکان چهارگانه آن عبارتند از: تصدیق به دل، اقرار به زبان، عمل به تن و متابعت سنت.
آرای خاص دیگری از همدانی در مورد انسان یافت می شود که می توان گفت در واقع معرفی انسان سیاسی از منظر و اندیشه وی است. در این راستا از نظر وی، وضعیت جامعه پیش از استقرار حکومت و دین و به عبارت دیگر «وضع طبیعی»، تقریباً همان وضعی است که امثال هابز به آن اشاره می کنند، یعنی «جنگ همه علیه همه». همدانی درخصوص زمینه های این جنگ معتقد است طبع انسان ها از ابتدای خلقت خصوصیات متنوعی دارد و افراد بشر استعدادهای مختلفی در قبول انوار جلالی و جمالی خداوند دارند. این تفاوت ها باعث بروز اختلاف در مقاصد و اغراض بشر و سپس در عقاید، اقوال و افعال آنها می شود و در نتیجه مجال بروز صفات رذیله ای همچون ستم، حسد و بخل در جامعه فراهم می شود.
در چنین موقعیتی از نظر همدانی دو عامل توان برقراری ثبات در جامعه را دارد: یکی قوه قهریه ای که از خارج نفوس انسان ها بر آنها اعمال شود که از نظر میرسیدعلی پادشاه دیندار این وظیفه را برعهده دارد. عامل دوم، دین و اخلاق است که از درون به کنترل صفات انسان ها می پردازد و علاوه بر این، انسان ها را موظف به نظارت بر رفتار یکدیگر می کند. با توجه به باب امر به معروف و نهی از منکر کتاب ذخیره الملوک همدانی، این نکته به دست می آید که انسان دیندار تبعاً انسان سیاسی نیز هست. به عبارت دیگر، دین اسلام با وجوب این فریضه، فرد را در مقابل جامعه مسئول کرده است. در شماره های آتی خواهیم دید که چنین مبانی دینی و اخلاقی چه نوع حکومت و سیاستی را از منظر همدانی تولید خواهد کرد.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات