سحر بهروزیان
در مناسبات سیاسی بیاغراق یکی از مهمترین ابزارهای تاثیرگذار در جهت تحقق اهداف سیاسی، ادبیات فرد سیاستمدار و صاحبان قدرت است که با انتخاب مناسب و بهکارگیری صحیح آن، رسیدن به اهداف سیاسی تسهیل خواهد شد.
نمیتوان نقش ادبیات را در دستیابی به قدرت و حفظ آن نادیده گرفت و به آسانی از کنار آن عبور کرد. علاوه بر آن ادبیات بهکار رفته از سوی صاحبان قدرت، نقش بسزا و تاثیرگذاری بر لایههای مختلف جامعه ایفا میکند، در طول تاریخ همیشه فقط این ادبا و اندیشمندان نیستند که بر ادبیات جامعه تاثیرگذار میشوند و گاهی صاحبان قدرت این کار را بر عهده داشتهاند. زبان حکیمانه همواره مورد علاقه پادشاهان بوده و در حاکمیت موروثی، از زبان و ادبیات به عنوان عامل اصالت طبقه خانوادگی بهره میبردهاند از طرفی دولتها و حکومتهای مختلف به فراخور وضعیت جامعه و اهداف از قبل تعیین شده سیاسی خود، ادبیات متفاوتی را در گفتمان خود با مردم جامعه انتخاب میکنند.
گاهی اوقات اختلاف بین زبان توده جامعه و زبان حاکمیت بین این دو، فاصله انداخته و گاهی رهبران سیاسی از ادبیات به عنوان ابزاری جهت ایجاد محبوبیت استفاده کردهاند. از طرفی این باور هم بعضا بیان میشود که مردم نیز به کسی اعتماد میکنند که بیشتر به آنها شبیه باشد و به زبان خودشان با آنها گفتوگو کند و درسوی مقابل، بسیاری بر این عقیدهاند که «ادبیات فاخر»، موردپسند جوامع و بهویژه جامعه ایرانی است.
ادبیات متفاوت
احمدینژاد معتقد بود با شناختی که از تودهها دارد، کلمات و لحن خود را بیش از اندازه به زبان توده جامعه نزدیک کرده و در میان برخی اقشار جامعه، هوادارانی به خاطر همان نزدیکی ادبیات با این قشر از جامعه به دست آورده است. او در دوران شهرداری تهران و سپس انتخابات ریاستجمهوری، گزینه جریان راست نبود اما معتقد بود که چهرههای دارای ادبیات آکادمیک این جریان، مورد توجه قرار نمیگیرند و اوست که برنده این ماجرا خواهد بود. او به پاستور راه یافت هر چند درخصوص این اتفاق، تحلیلهای دیگری هم وجود داشته که بارها ارایه شده است. احمدینژاد از گردانندگان اصلی نشریه «جیغ و داد» بود که شش ماه نخست سال ۵۷ توسط دانشجویان انجمن اسلامی دانشگاه علم و صنعت در برابر جریانات چپ منتشر میشد. دوره اول آن در همان سال پایان یافت. دوره دوم از ۲۷ دی ۱۳۶۳ آغاز شد و تا مرداد ۱۳۶۴ تداوم یافت، این نشریه که مورد اقبال برخی طیفها در جامعه انقلابی وقت ایران بود، شعار ویژهای داشت: «ببری مال مسلمان و چو مالت ببرند/جیغ و فریاد برآری که مسلمانی نیست» که برگرفته از یکی از اشعار معروف سعدی بود و در واقع این نشریه نوعی گرایش عدالتطلبانه داشت و دارای مواضع رادیکالی علیه گروههای چپ و به ویژه مارکسیستی بود که نشریه فکاهی آنها نشریه «آهنگر»بود که به تقلید از نشریه «چلنگر» محمدعلی افراشته منتشر میشد. «چلنگر» روزنامه فکاهی و سیاسی ایران بود که در بین سالهای ۱۳۲۹ - ۱۳۳۲ منتشر میشد.
در طول دوران دولتهای نهم و دهم، احمدینژاد بارها و به طور مکرر ادبیاتی بهکار گرفته که از سوی کارشناسان، خارج از عرف اعلام موضع یک مقام ارشد کشور، تعبیر شده است. خارج از تاثیرات این سخنان و پیامدهای آن در داخل کشور، بسیاری از این سخنان در مورد روابط خارجی ایران با دیگر کشورهای جهان، پیامدهایی را در پی داشته است.
وقتی در جلسه مجلس در آخرین روزهای سال برای ادای پارهای توضیحات حضور پیدا میکند، جواب نمایندگان مجلس را با همان شیوه معمول و خارج از عرف همیشگی پاسخ میدهد. «شب عیده دور هم هستیم تا خوش باشیم» و تاکید چند باره بر آن، برای بسیاری از نمایندگان، گران آمد.
لاریجانی در رابطه با شیوه پاسخگویی رییسجمهور در مجلس در مصاحبهای با پایگاه خبری انتخابات، ادبیات و الفاظ به کار بردهشده را نمیپسندد و عنوان میکند به نظر او گفتن بعضی از حرفها درست نبود و ناراحتی و دلخوری بعضی از نمایندگان از این بود. وی اضافه میکند «این دلخوریها و به کار بردن این ادبیات، در کشور مشکل ایجاد کرده است. انسان میتواند حرفش را صمیمانه و مودبانه بزند چرا باید با الفاظی، کسی را اذیت و موضوع سادهای را تبدیل به کینه کنیم؟»
از طرفی پزشکیان، نماینده اصلاحطلب تبریز ادبیات احمدینژاد در جلسه طرح سوال را برازنده جایگاه ریاستجمهوری نمیداند.
دستهبندی
مواردی از این دست را میتوان به چند بخش عمده تقسیم کرد:
در حوزه سیاست خارجی، او در واکنش به تصویب تحریمها در رابطه با ایران در جمع مردم آذربایجان غربی در فروردین ماه سال گذشته، به اوباما گفته بود: «گندهتر و گردنکلفتتر از تو هم نتوانست غلطی بکند.» این ماجرا به شکلی بود که گوینده بخش طنز «صرفا جهت اطلاع» سیما که پس از دورکاری 11 روزه احمدینژاد، هر هفته او را به یکی از سوژههای خود تبدیل میکند، با پخش این بخش از سخنان وی به طنز گفت: «هنوز چند سال از دوره ریاستجمهوری شما مونده دکتر جون! فکر نمیکنی با این ادبیاتی که برای صحبت با مستکبران به کار میگیری، کمکم کار به جاهای باریک بکشه؟»
«کاغذ پاره» خواندن قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل از سوی رییسجمهوری نیز به بخشی از ادبیات دیپلماتیک وی تبدیل شده است. او همچنین در آذرماه 87 نیز در واکنش به صدور سومین قطعنامه علیه ایران از سوی شورای امنیت سازمان ملل در خوزستان گفت: «آنقدر قطعنامه صادر کنید تا قطعنامهدانتان پاره شود.»
او سال 89 در همایش ایرانیان مقیم خارج از کشور با وجود توصیه حدادعادل به اینکه از ضربالمثل «آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت» استفاده کند، «آن ممه را لولو برد!» را ترجیح داد. احمدینژاد در مرداد ماه 89 در همایش ایرانیان خارج از کشور، خطاب به اوباما و سردمداران غرب گفته بود: «باباجون، آب رو بریز همونجات که میسوزه» یا در آذرماه 87 در سفر استانی به زنجان گفته بود: «اگر بدخواهان به حقوق ملت ایران تجاوز کنند، این ملت با چاقوی زنجان دست و پای آنها را قطع میکند.»
او گاهی انتقادهایی نیز به دستگاه قضایی داشته که با واکنش مسوولان این قوه مواجه شده است. در رابطه با عملکرد قوه قضاییه، او در مرداد 89 از برخوردهای دستگاه قضا با اصحاب رسانه انتقاد کرده و گفته بود «قاضی میگوید این مطلب به فلان شخص میخورد، در حالیکه وقتی مطلبی نوشته میشود و نقد میشود اگر به کسی هم خورد، خورد، باید بخورد تا دردش بیاید!»
در سفرهای استانی بارها شاهد این قبیل سخنان بودهایم.»
او در سومین سفر استانیاش به اصفهان که در دولت دهم انجام شد، از آمریکا به عنوان یک «چهارپای در گلگیر کرده در باتلاق منطقه» یاد کرد و گفت: «ریگان و وزیر خارجه آمریکا جزو بیشعورهای عالم هستند.»
احمدینژاد با اینکه سابقه فعالیت احزابی در کارنامه خود دارد (در شورای مرکزی جمعیت ایثارگران و جامعه اسلامی مهندسین) مخالفت خود را با کار حزبی بیان میکند.
در زمینه اقتصادی هم او جملات به یادماندنی زیادی دارد:
«با حذف قیمت زمین، بهای خانه نصف میشود.
فرار مغزها و سرمایهها نداریم، هرکس آزاد است هرکجا که خواست زندگی کند.
امارات اگر پیشرفت کند، انگار ما پیشرفت کردهایم.
اینکه میگویند دو تا بچه کافیه، بنده معتقد نیستم. کشور ما برای 120 میلیون نفر جا دارد.
در کشور ما طی این دو سال معجزه اقتصادی رخ داده.
گوجهفرنگی ۳۵۰۰ تومان نیست، بغل خانه ما ۱۲۰۰ تومان است.
رشد تورم ۲۳درصدی (آمار اعلامی مرکز پژوهشهای مجلس) دروغ است، تورم ۱۳درصد است».
ادبیات وی هرچند در ابتدا با بخشهایی از اقشار جامعه ارتباط خوبی برقرار کرد اما در دراز مدت اثرات مثبت آن کمرنگ شد و در مواردی با واکنش و پیامدهای منفیای مواجه شده است.