* آقای کاتوزیان شما خود را معتقد به قرار گرفتن در جرگه گروههای اصولگرای منتقد میدانید. اصولا نقد در جریان اصولگرا به چه معناست؟
** اصل موضوع اصولگرایی اعتقاد به انقلاب، نظام، قانون اساسی و ولایتفقیه است و کسی که معتقد به اصولگرایی است خود را مقید به حرکت در چارچوب اصول حاکم بر نظام جمهوری اسلامی میداند، اما انتقاد از رویههای موجود نیز یکی از شاخصههای اصولگرایی است. هیچ اصولگرایی نمیتواند خود را تحت حمایت پرچم جریان اصولگرایی قلمداد کند و بگوید هیچ انتقادی از رویکردهای ناصواب موجود ندارد. زمانی که ما میبینیم یک جریان اشتباه و رویه غلط بر کشور حاکم میشود باید انتقاد و اعلامنظر کنیم. بهتر است که انتقادات ما همراه با پیشنهادات باشد چرا که برای مخاطب مطلوبتر و کاربردیتر است.
* دیدگاه دیگر گروههای جریان اصولگرا چیست؟ آیا آنها نیز معتقد به انتقاد از رویههای نادرست دستگاه اجرایی هستند؟
** به اعتقاد بنده اصولگرایان در مجلس و دیگر نهادهای اجرایی و دستگاههای تصمیمساز باید به آنچه در رویه جاری کشور توسط قوه مجریه اجرا میشود توجه کرده و هرگونه انحراف و کژی را بدون مصلحتسنجی بیهوده بیان کنند. البته با این همه در جریان گسترده اصولگرایی نیز افرادی وجود دارند که معتقدند آنچه در قوه مجریه اتفاق میافتد خالی از هرگونه نقصان و اشتباه است و اساسا نباید طرح شود چرا که هرگونه انتقادی را تضعیف قوه مجریه قلمداد میکنند و رویه انتقادی دیگر گروههای اصولگرا را نیز برنمیتابند.
* دیدگاه حامیان دولت در حمایت بیچون و چرا از قوه مجریه چه جایگاهی نزد اصولگرایان منتقدی چون شما دارد؟
** اصولگرایان منتقد هیچگاه قائل به پذیرش تمامی سیاستهای دولت نبودهاند چرا که معتقدند حمایت بیچون و چرا از دولت به نهادینه شدن اشتباهات و رویههای غلط میانجامد. فرد و دستگاهی که اشتباهی را مرتکب میشود، اگر مورد بازخواست قرار نگیرد خود را پاسخگو نمیداند و در نهایت تفکرات اشتباه یا ناهنجاریها را به شکل واقعیت در جامعه عرضه میکند که این موضوع در درازمدت نظام را دچار چالش میکند. ما اگر معتقد به دوام و بقای جریان اصولگرایی هستیم باید با هرگونه تخطی از اصول حاکم بر این جریان مخالفت کنیم که نقد منصفانه از سیاستهای نادرست دولتی یکی از اصول پایه این جریان است.
* مرزبندی گروههای منتقد اصولگرا با اصلاحطلبان در نقد سیاستهای اجرایی کشور کجاست؟
** اصلاحطلبان با اصولگرایان در برخی از زمینهها اختلافنظر دارند اما هر دو جریان معتقد به ضرورت حفظ پایههای بنیادین نظام و احترام به آرمانهای انقلاب است. جریانهای اصلاحطلب و اصولگرا در مسائل سیاسی و موضوعاتی که در جامعه شکل میگیرد، نحوه برخورد و نگرش متفاوتی دارند مانند مباحث مربوط به قانون اساسی اما در هر صورت در هر دو جناح اشتراکنظرهای فراوانی نیز وجود دارد.
* پس اصولگرایان منتقد قائل به نظریات احزاب اصلاحطلب هستند؟
** اصولگرایان منتقد هر جریانی را که معتقد به حفظ چارچوب اصلی نظام و حرکت در راستای موازین حاکم بر کشور باشد مصلح میدانند و نظریاتشان را میپذیرند. اما در هر صورت در هر دو جناح اصولگرا و اصلاحطلب افراطیگریهایی نیز وجود دارد. میان احزاب اصولگرا برخی افراد و گروهها انتقاد از دولت را مخالفت با کلیت نظام قلمداد کرده و آن را سرکوب میکنند که به اعتقاد ما این نوع رویکرد تند و افراطی منجر به چالشهای سنگین برای نظام میشود و در مقابل در میان جریان و گروههای اصلاحطلب نیز تندورییهایی وجود دارد که برخی از آنها منجر به بروز مشکلاتی در مجلس ششم شد.
* اصولگرایان و اصلاحطلبان برچه اساس نقد سیاستهای دولت را در دستور کار خود قرار دادهاند؟
** به اعتقاد بنده همیشه تضارب آرا و اندیشهها میتواند منجر به رشد و بالندگی شود. نمیتوان فردی را به دلیل اصولگرا بودن متهم به تحجر و کوتهفکری و شخصی را به دلیل اصلاحطلبی متهم به غربگرایی و هنجارشکنی کرد. باید با یک نگاه منصفانه برخورد معتدلی با جریانهای قانونی کشور داشت که اصولگرایان منتقد و اصلاحطلبان نیز بر همین اساس اقدام به نقد سیاستهای نادرست دولت کردهاند. مقام معظم رهبری نیز در بیانات خود شاخصههای رئیس قوهمجریه را اصولگرایی معتقد به رویه اصلاحطلبی دانستهاند، یعنی اصلاحطلبی را ضرورتی اجتماعی میدانند که بخشی از کلیت اصولگرایی است. کدام اصولگر است که معتقد به اصلاح نظام و رویههای اجرایی آن نباشد؟
* به نظر شما رهبر انقلاب نیز معتقد به نقد منصفانه سیاستهای اجرایی کشور هستند.
** درست است، رهبر انقلاب معتقدند بدون نگاه رادیکالی، تند و افراطی باید نقد منصفانهای از سیاستهای جاری کشور داشت. برداشت من از رویه امام و رهبری این است که باید فضای کشور را برای طرح انتقادات سازنده فراهم کرده و مردم و نخبگان اجتماعی را تشویق به ارائه انتقادات صحیح کنیم. در صورتی که فضای سنگینی بر کشور حاکم باشد طبیعی است که کسی جرات حرف زدن نخواهد داشت.
علاوه بر این براساس مشی اصولگرایانه، قوه مجریه اگر بخواهد با دیکتاتوری اعمال نظر کند، در مظان اتهام است چرا که نقد سیاستها دولت را که با هدف بهبود شرایط کشور و با نیت اصلاح امور انجام شده به مخاطره انداخته است. البته انتقادها نیز نباید از روی لجبازی مطرح شود. تنها حسننیت و نیت خیر است که میتواند در مقام اجرا توفیقاتی داشته باشد. ارائه اتهاماتی بیپایه و اساس به اصلاحطلبان منتقد نیز موضوع چندان مهمی نیست. در گذشته انتقادهای اصولگرایان را نیز با وارد کردن این اتهامات پاسخ داده بودند.
* نقد سیاستهای اجرایی کشور در موازین حاکم بر جریان اصولگرایی جایگاهی دارد؟ یا پس از شکلگیری دولت نهم در دستور کار بخشی از اعضای جریان اصولگرا قرار گرفت؟
** مطمئناً انتقاد از شیوههای ناصواب بخشی از مرامنامه اعضای جریان اصولگراست. براساس چارچوب حاکم بر این جریان، فرد یا گروهی نباید به لحاظ نوع دیدگاه محاکمه شود. مخالفت با هرگونه نقد سازنده ضربه به کلیت نظام خواهد بود. باید افرادی که تحملی برای شنیدن انتقاد ندارند رویه خود را اصلاح کنند چرا که وارد کردن اتهام فساد اخلاقی و مالی به اشخاصی که انتقادات سازندهای برای اصلاح امور مطرح میکنند به مصلحت کشور نیست. اما اگر گروهی در جریان گسترده اصولگرایی میخواهد انتقاد از قوه مجریه را محکوم کند، لایحهای به مجلس بیاورد و منتقدان دولت را مجرمان سیاسی و امنیتی بنامد در هر صورت باید یقین بداند که نمایندگان ملت آن را رد خواهند کرد. منطق دینی ما اجازه برخوردهای غیرقانونی را به هیچ دستگاه یا ارگانی نمیدهد.
* چه راهکاری در پیش میگیرید تا مانند اصلاحطلبان انتقادات شما منجر به خروج از قدرت نشود؟
** سرنوشت اصلاحطلبان ناشی از رفتارهای افراطی و تند بخشی از اعضای این جریان است. در حال حاضر اعضایی از جریان اصلاحطلبی در مجلس حضور دارند که التزام و اعتقاد خود به کشور، ولایت فقیه و قانون اساسی را اثبات کردهاند و خود را موظف به حرکت در چارچوب مصالح نظام میدانند اما دیدگاه افراطی و تندی نیز در میان احزاب و گروههای جریان اصلاحطلب وجود دارد که فعالیت سالم و مثبت این جریان را تخریب میکند. نمونه بارز این ادعا عملکرد برخی از نمایندگان مجلس ششم بود.
* تنها اصلاحطلبان دارای رفتارهای افراطی و خارج از دایره منطق بودهاند؟
** خیر، برخی از اصولگرایان نیز با رفتارهای ناشایست خود جریان اصولگرایی را به چالش کشیدهاند، در هر دو جریان دیدگاههای زشت و فراقانونی برخی از اعضا سرنوشت آنها با به مخاطره انداخته که باید نسبت به این افراطیون اقدامات عاجلی اندیشیده شود. زیرپاگذاشتن هنجارهای اجتماعی و دینی و دامن زدن به دیدگاههای متحجرانه از جمله اقدامات گروههای رادیکال است که باید پاکسازی شود، هم در جریان اصلاحطلب و هم اصولگرا.
* اصولگرایان منتقد دولت چگونه در حالی به نقد منصفانه دولت میپردازند که حمایت رهبری از دولت که مربوط به دولتهای قبلی هم میشده مورد توجه قرار گیرد؟
** حمایت رهبری از قوه مجریه در رابطه با همه دولتهای گذشته نیز وجود داشته است و نمیتوان حمایتهای رهبر انقلاب از هشت دولت پیشین را کتمان کرد. موضوعی که ایشان در دیدار با دانشجویان به آن اشاره داشتند حمایت از اقدامات مثبت دولت و انتقاد از فعالیتهای اشتباه آن بود. ما نیز اگر روش و رویه دولتها صحیح باشد از آنها حمایت میکنیم. در رابطه با دولت نهم نیز هیچ فرد و جریانی نمیتواند منکر پرکاری و زحمتکشی این دولت باشد اما در هر صورت اگر دولت احمدینژاد برخلاف قانون عمل کند نقدهای خود را مطرح میکنیم، انتقادهای ما در چارچوب برنامههای ترسیم شده مقام معظم رهبری برای اعتلا، پیشرفت و آبادانی ایران است.
* اصولگرایان تا چه زمانی به انتقاد کردن از دولت نهم ادامه میدهند؟ پایانی برای نقدهای شما از دولت احمدینژاد وجود دارد؟
** تمام انتقادات اصولگرایان با نیت اصلاح امور مطرح شده است و هیچ نیت شوم و پنهانی و رای آن وجود ندارد. این انتقادات تا زمانی که اقدام فراقانونی در کشور صورت میگیرد ادامه خواهد داشت. دولت بدون منتقد از درون حاکمیت خود پوسیده میشود چرا که هیچ فرد و گروهی وجود ندارد که کاستیها و کژیها را بیان کند و بر نقاط برخورد منتقدان اصولگرا و اصلاحطلب با افراطیون این جریان باید به چه صورت باشد؟
هم جریانات اصولگرا و هم اصلاحطلب باید به پاکسازی افراطیون خود بپردازند و دیدگاههای آنها را در سطح کشور فیلتر کنند.
* اما این افراطیون معتقد به حمایت کلان از سیاستهای آنها در پشتیبانی از دولت احمدینژاد هستند.
** هیچ دولت و فردی نمیتواند مدعی حمایت قاطبه رهبری از سیاستها و برنامههایش باشد. مقام معظم رهبری از همه دولتها حمایت کرده است اما این موضوع به معنای پذیرش کامل دیدگاههای آنها نیست.