به گزارش فارس، مجاورت و هم مرزی الجزایر با تونس و لیبی به عنوان دو کانون مهم انقلابهای عربی که طی سال گذشته شاهد سرنگونی دو دیکتاتور بزرگ جهان عرب یعنی "زین العابدین بن علی" و "معمر قذافی" و کمی آن سوتر "حسنی مبارک"، رئیس جمهوری مصر بود، بیش از هر عامل دیگری بر تحولات اخیر این کشور تاثیرگذار بوده است، چرا که موج این انقلابها اگرچه به طور کامل وارد الجزایر نشد، اما بازتابها و دامنه آن تا حدی به این کشور نیز کشیده شد.
همچنین با وجودیکه در جریان اعتراضهای مردمی الجزایر طی سال گذشته شاهد چندین خودسوزی نمادین با الگوبرداری از اقدام "البو عزیزی" در تونس بودیم، اما در واقع گستره اعتراضهای مردمی در الجزایر فراتر از محدوده الجزیره، پایتخت این کشور فراتر نرفت و در نهایت جمعیتی بیش از 10 هزار نفر را به عرصه مخالفت عمومی نکشانید.
تحلیلگران و صاحبنظران بر این باورند شش عامل اساسی موجب شده تا اعتراضهای مردمی در الجزایر آنگونه که باید شکل نگیرد:
اتخاذ سیاستی مشابه عربستان سعودی
با آغاز قیام مردمی و انقلابهای عربی در جهان عرب و اسلام دولتمردان الجزایری تلاش کردند، سیاستی مشابه سیاستهای اتخاذ شده توسط آلسعود را برای مقابله با اعتراضهای مردمی به اجرا بگذارند، به این منظور مقامات الجزایری با مشاهده نخستین جرقههای اعتراضها مردمی وعده اعطای امتیازات گسترده اقتصادی و رفاهی مانند افزایش صد در صدی حقوق کارگران و کارمندان دولت، ارائه وامهای متعدد و زمین و امکانات کشاورزی برای کشاورزان این کشور را دادند تا به این ترتیب با بالا بردن سطح رضایت عمومی زمان لازم برای رسیدگی و حتی مقابله با مخالفتهای مردمی را بدست آورند.
خاطرات تلخ جنگهای داخلی دهه 90
از سوی دیگر خاطره درگیریهای خونین دهه 90 میلادی همچنان در خاطر و یاد بیشتر مردم الجزایر است. قیام مردمی که در سال 1988 میلادی در این کشور به وقوع پیوست و در واقع شورشی تمام عیار علیه نظام تک حزبی حاکم بر کشور بود که قبضه قدرت را به تنهایی به دست گرفته بود، اگرچه به طور موقت با ایجاد یک فضای سیاسی نسبتا آزاد و پویا متوقف شد، اما برای چهار سال این کشور را به ورطه یک جنگ داخلی تمام عیار کشاند و رهاورد آن طی دهه 90 میلادی کشتارها و ترورهای بیشمار شهروندان الجزایری بود که بر اساس آمار رسمی 170 هزار نفر را به کام مرگ فرستاد و منجر به آوارگی شدن حدود یک میلیون نفر دیگر شد.
تاریخ طولانی مبارزه با استعمار
این درحالی است که باید به این نکته نیز اشاره کرد که مبارزات چندین ساله علیه استعمار فرانسه و تقدیم یک میلیون شهید و ناآرامی و وحشت عمومی ناشی از اقدامات سرکوبگرانه استعمار گران فرانسوی همه عاملی شد تا مردم این کشور از تکرار چنین رویدادهایی بیمناک باشند.
حضور گسترده نیروهای امنیتی
در جریان اعتراضهای مردمی و حضور برخی معارضان در خیابانهای الجزیره حضور قوی و شدید نیروهای امنیتی کاملا قابل مشاهده بود، به حدیکه بسیاری از ناظران از حضور دهها نیروی امنیتی و انتظامی در برابر هر یک از تظاهراتکنندگان این کشور خبر میدادند.
بیتردید دولت الجزایر پس از تجربه یک دهه خونریزی و ناامنی در کشور با استفاده از ثروتهای ملی ناشی از استخراج و فروش نفت در سالهای اخیر هزینههای قابل توجهی را صرف افزایش توان امنیتی و انتظامی کشور کرده و این موضوع بر میزان گستردش اعتراضها و حضور فعال و تاثیرگذار معارضان تاثیر میگذاشت.
حضور چهرههای انقلابی در قدرت
شماری از صاحبنظران و تحلیلگران امور الجزایر بر این باورند، وجود چهرههایی مانند "عبد العزیز بوتفلیقه"، رئیس جمهوری کنونی الجزایر که از شخصیتهای برجسته دوران مبارزه علیه استعمار فرانسه و ارکان استقلال الجزایر بشمار میرود، در راس قدرت میتواند تا حدی به عنوان عامل مشروعیتبخش به نظام سیاسی کنونی عمل کند.
بوتفلیقه پس از جنگ داخلی الجزایر در سال 1998 پس از رسیدن به قدرت موفق شد، دست کم در زمینه برقراری ثبات و امنیت داخلی و رفاه اجتماعی قدمهای قابل توجهی بردارد و تا حدی نارضایتیهای عمومی را فرونشاند.
از سوی دیگر بوتفلیقه 14 سال است که قدرت را در الجزیره در دست دارد و معارضان تاکید میکنند، وی با تقلب در انتخابات سالهای 2004 و 2009 توانست قدرت را حفظ کند. آنان همچنین از تلاشهای بوتفلیقه مبنی بر جانشینی برادر وی در پست ریاست قوه مجریه انتقاد کرده و به همین دلیل خواهان سقوط بوتفلیقه هستند.
شرایطی اجتماعی و سیاسی بهتری که الجزایر از آن برخوردار است
بررسی شرایط سیاسی و اجتماعی داخلی حاکم بر الجزایر نشان میدهد که این کشور در شرایط بهتری نسبت به تونس قرار دارد. هرچند برخی سانسورها در رسانه ملی این کشور اعمال میشود، اما روزنامهها با داشتن نوعی آزادی نسبی به نقد حکومت میپردازند.
افزون بر اینکه بحران اقتصادی در کشورهایی مانند تونس و مصر به مراتب بیشتر از الجزایر قابل ملاحظه بود و به نارضایتی مردم از وضعیت معیشتیشان منجر شد. در مقابله با معارضان نیز بر خلاف بسیاری از کشورهای عربی همچون بحرین، یمن و حتی مصر و تونس نیروهای امنیتی این کشور به خشونت متوسل نشدند.
دلیل دیگر که موجب تمایز وضعیت سیاسی و اجتماعی الجزایر با دیگر کشورهای منطقه میشود، ضعیف و پراکنده بودن معارضان دولت است، اگرچه تشکلی مانند "جبهه نجات اسلامی" سالها به عنوان مهمترین اپوزیسیون دولت در این کشور فعالیت کرده و هم اکنون نیز احزاب مخالف و معارض در الجزایر فعال هستند، اما این گروهها بر خلاف احزاب و تشکلهای سیاسی مصر و تونس نتوانستند، از امکانات سیاسی خود برای کشاندن مردم به صحنه اعتراضهای اجتماعی استفاده کنند.
به همین دلیل باید گفت، حکومت الجزایر به نسبت دیگر حکومتهای اقتدارگرای منطقه با چالشهای کمتری در زمینه مخالفتهای مردمی روبرو شد.
بوتفلیقه با توجه به این موضوع تلاش دارد تا با ایجاد روندهایی نظیر اصلاحات کنترلشده از تکرار تجربیات رژیمهای اقتدارگرای منطقه جلوگیری کند، اما واکنش معارضان و گروههای سیاسی طرفدار وضعیت موجود در قبال اعلان دولت برای انجام اصلاحات متفاوت بوده است. شمار قابل ملاحظهای از گروهها با اعلام شرکت یا دستکم مخالف نبودن با جریان گفتگو بر سر اصلاحات به طور ضمنی از این موضوع استقبال کردند.
در این میان گروههایی نیز وجود دارند که با تاکید بر مخالفتهای پیشین خود با حکومت تلاش میکنند، تا رسیدن به نتیجه قطعی اصلاحات از مواضع خود عقبنشینی نکنند، احزابی مانند "تجمع برای فرهنگ و دموکراسی" ، "جبهه نیروهای سوسیالیست"، "جبهه ملی الجزایر" دارای کرسیهایی نیز در پارلمان هستند، اقدامات اخیر دولت را ترفندی برای فریب مردم و سرپوش گذاشتن بر اعتراضهای عمومی بیان کردهاند.
به هر روی و با تمام این تفاصیل الجزایر خود را برای برگزاری انتخابات پارلمانی آماده میکند که قرار است، روز پنج شنبه(فردا) در این کشور برگزار شود.