صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۰۱ مرداد ۱۳۹۱ - ۱۳:۱۱  ، 
کد خبر : ۲۴۴۰۲۳

پیشگامان مبارزه در جهان اسلام (بخش پانزدهم)


سیدمهدى حسینى
همانطور که در شماره های پیشین اشاره شد، سپاه روس، به سال 1218ه.ق. در ماه شوال با یورش به ثمر «گنجه»، آتش جنگ ده ساله با ایران را برافروخت. در گرماگرم جنگ، به سال 1223 ه.ق. حکومت قاجار خود را در تنگنای شدیدی دید که از یک سو، روس ها عرصه را بر آن تنگ گرفته و از دیگر سوی، شورش های داخلی، آن را در باتلاقی سخت گرفتار ساخته است. عدم حمایت کشورهایی چون انگلیس و فرانسه نیز موجب شد تا دربار قاجار تنها چاره کار را در پشتیبانی های مردمی ببیند و از آنجا که خیزش مردمی و به یاری برخاستن آنان، کاری نبود که از دست حکومت برآید، بر آن شد تا از فقیهان و مجتهدان ایران و عتبات، فتوای جهاد با روسیه را بگیرد و از این راه، مردم را برانگیزاند که با پشتوانه آنان، هم شورش های داخلی را در هم کوبد و هم در برابر روس به رویارویی برخیزد.
افزون بر اینها، عباس میرزا فرمانده جنگ، با دستیابی به فتوای علمای شیعه علیه روس، می توانست هماوردان خود را که برادرانش بودند و داعیه جانشینی شاه را داشتند، از صحنه بیرون راند و خود، بی هماورد، میدان دار شود.
لذا شاه قاجار خود را ناگزیر از توسل به علما، جهت حمایت های نظری و عملی در مقابل تهاجمات روس ها دید و از آنها در باب تحریض و تشویق مردم، فتوای جهاد یا به تعبیر درست تر، فتوای وجوب مدافعه از سرزمین های اسلامی را خواست. از این روی، میرزا عیسی قائم مقام بزرگ، ملاباقر سلماسی، صدرالدین محمد تبریزی را به عتبات عراق، قم، کاشان و اصفهان گسیل داشت تا از عالمان و فقیهان بزرگ، فتوای جهاد علیه روس را بگیرد. علما نیز به درخواست شاه پاسخ مثبت دادند.
فقیهان بزرگ ایران و عراق شیخ جعفر نجفی، معروف به کاشف الغطاء (1237ه.ق.) آقا سیدعلی طباطبایی اصفهانی، صاحب ریاض المسائل (1231ه.ق.) میرزا ابوالقاسم قمی (1231ه .ق.) میرمحمد حسین خاتون آبادی، امام جمعه اصفهان (1233ه.ق.) (3) و ملااحمد نراقی (1245) درخواست عباس میرزا را پذیرفتند و فتوای جهاد علیه روس دادند.
متون تاریخی نشان می دهد پیشوایان دینی آن عصر به عنوان یکی از طبقات متنفذ اجتماع وارد عرصه شدند و بنا بر وظیفه شرعی و اراده باطنی به منظور حفظ بنیان اسلام و جهاد علیه «کفره روس» افکار عمومی را برای شرکت پرشکوه در جنگ آماده ساختند. با ورود روحانیون به صحنه نبرد، «ادبیات جهادی و ضداستعماری ایران» در عصر قاجار شکل یافت. شرکت عالمان دین در میادین نبرد، به قدری در تشویق روحیه سربازان موثر بود که روس بیمناک شد که مبادا ایران، افزون بر بازپس گیری مناطق تسخیر شده، اقدام به تسلط بر پاره ای شهرهای روسیه بنماید. به گفته تاریخ نویسان، چنانچه مشی سیاسی فتحعلی شاه در جریان جنگ تغییر نمی یافت و او با سادگی تمام به دام تنیده شده انگلیسی ها نمی افتاد، بی گمان جنگ ها، سرنوشت دیگری می یافت.
شیخ جعفر کاشف الغطاء، در کتاب کشف الغطاء، فتحعلی شاه را نایب خویش قرار می دهد و به او اجازه می دهد که با روس ها به جهاد برخیزد و از زکات، خراج و کمک های مالی مرزنشینان و دیگر مردم، در صورت نیاز، در جنگ هزینه کند. از او فتوا و رساله ای نیز در این باب نشر یافته است.
مرحوم کاشف الغطاء برای دفاع از مرزهای ایران فتوای جهاد صادر کرد و چنانچه از «کشف الغطاء» پیداست، وی معتقد به ولایت فقیه بوده و جهاد را ابتدائاً از اختیارات پیامبر (ص) و ائمه هدی می دانسته است: «به درستی که سیاست جهاد، دفع اهل کفر و عناد و جمع لشکر و سپاه مخصوص است به بزرگان از پیغمبران و ائمه امنا» و پس از ائمه هدی، عالمان دین را نایب معصومین(علیهم السلام) می داند و می گوید: «و کسی که قائم مقام ایشان است از علما» و چون خود را از لحاظ شرعی مسئول قیام به جنگ می داند، اما دست خود را از قدرت کوتاه می بیند با حق شرعی ولایتی، این مسئولیت واقعی را به عهده دولتمردان می گذارد و می فرماید: «پس از حصول موانع ظهور و عدم امکان قیام ما و قیام علما به این امور، اذن دادیم به پادشاه این زمان و یگانه دوران» و توجیه این اجازه را در این می بیند که شاه ایران «معترف است به اطاعت و سالک است در رفع دشمنان به طریق شریعت، فتحعلی شاه قاجار ـ حفظه الله مما یخاف و یخشاه ـ و کسی را که ولی عهد و قائم مقام خود داشته و ملت آذربایجان را به او واگذاشته و اوست شاهزاده عباس میرزا.»
مرحوم کاشف الغطاء با ظرافتی خاص این دو را از اعوان و انصار خود ترسیم می کند و نه افرادی مستقل، لذا در دعای بعد می گوید: «عباس میرزا، دخله الله فی شفاعتنا و جعله فی الدنیا و الاخره تحت ظلنا و فی حمایتنا» یعنی عباس میرزا که خداوند او را مشمول شفاعت ما بگرداند و در دنیا و آخرت در زیر سایه ما و کمک های ما قرار دهد.
مرحوم کاشف الغطاء باز برای تأکید ـ بر این که این جهاد نه به اعتبار شاهان قاجار است، بلکه به اعتبار ولایت فقهاست ـ اضافه می کند که «هر که در سپاه ایشان قتیل شود، مثل آن است که در لشکر ما به قتل رسیده و آن که اطاعت ایشان کند؛ چنان است که اطاعت ما کرده و هر که ایشان را یاری نکند، ندیم ندامت شود و محروم از شفاعت ما در روز قیامت باشد.»
یکی دیگر از عالمان اثرگذار در جنگ روس و ایران آسیدعلی، صاحب ریاض است. وی خواهرزاده و داماد وحید بهبهانی و پدر عالم مجاهد آیت الله سیدمحمد مجاهد است. سیدعلی طباطبایی در کتاب ریاض المسائل، با این که جهاد را در عصر غیبت از سوی نایب امام زمان (عج) روا نمی داند، اما مرزبانی و نگهبانی از مرزهای اسلامی، دفاع از کیان اسلام، بدون اجازه امام و نایب او را، روا می شمارد و بر این نظر است که خراج را نایب امام زمان، که همانا حاکم شرع باشد، می تواند در راه خیر و صلاح مسلمانان، هزینه کند. کتاب جهاد ریاض المسائل، با مقدمه و عنوان: رساله جهادیه نشر یافته است.
و در پاره ای از رساله های جهادیه، فتوایی از ایشان، به عربی و فارسی، در باره واجب بودن جهاد با کافران روس، نقل شده است: «بر جمیع مسلمین و عامه مکلفین، واضح و آشکار است که در این چند ساله، کفار روس، هجوم بر بلاد مسلمین آورده، در صدد تسخیر ممالک اسلامی می باشند و این مطلب، بر علما واضح و لایح است که عزت و رواج دین، به استقلال دولت اسلام است و هرگاه ضرری از کفار به دولت اسلام رسد، بدیهی است که به دین اسلام رسیده، پس خطاب می شود به عموم مکلفین و مسلمین، خواه دور از ثغور باشند، یا اهل ثغور، به کفار نزدیک باشند، یا دور، که موافق حکم الهی و شرع حضرت رسالت پناهی، به جد و جهد تمام، علی قدرالوسع و الطاقه ، به دفع کفار لئام برآورند و واجبی را، که تمام واجبات و مستحبات بسته به آنان است، متروک نسازند و در حفظ دین و دولت و بقای عرض و مال، کمر جد و اجتهاد ببندند و نوعی مدافعه و مجاهده به عمل آورند که روز قیامت، جواب صاحب دین توانند داد.»
این دو مرجع بزرگ تشیع در نجف تنها بر فتوای خود اتکا نکردند و از آن جا که می دانستند بعضی مردم ایران مقلد مراجع ساکن ایران هستند «به هر یت از پیشوایانی که طرف تقلید عامه بودند، شرحی صادرکرده، به قم، کاشان، یزد، اصفهان، شیراز ]و[ سایر بلاد ارسال داشتند» تا علمای ایران نیز حکم صادر کنند. «من جمله از علمای محلی ملا احمد نراقی، میرمحمدحسین سلطان العلما (امام جمعه اصفهان) و ملا علی اکبر اصفهانی که اعظم علما محسوب بودند، بدین دستور احکامی صادرکردند.»
میرزای قمی در جامع الشکات، بر پادشاهان روا ندانسته که از درآمد زمین های خراج، هزینه کنند، مگر با اجازه مجتهد عادل. شماری از بدخواهان از دربار و غیردربار، هنگامی که این شور و هیجان و خیزش را می بینند و دست به دست شدن فتواهای جهادی را می نگرند، از در دیگر وارد می شوند که شرکت فقیهان در جنگ و پوشیدن لباس سربازی، ناسازگار با مروت است. از این روی، از میرزای قمی می پرسند که آیا شرکت عالمان در جنگ جایز است یا خیر؟ وی در پاسخ می نویسد: «بلی، جایز است و آنچه گفته اند که فقیه هرگاه متلبس به لباس جندی شود، منافات با مروت دارد. در غیر صورت قتال و دفاع مشروع است. کدام عالم، از جناب امیرالمومنین(ع) بالاتر است که اسلحه به خود می آراست و اقدام به جهاد می کرد و الدال علی الخیر کفا عله، ان شاءالله»
کتاب ها و رساله های جهادی به منظور اینکه به آسانی در اختیار مردم قرار گیرد، به دستور عباس میرزا و توسط قائم مقام فراهانی بزرگ (میرزا عیسی) جمع آوری و خلاصه نویسی و احیاناً ترجمه شد. با تلاش قائم مقام کتاب ارجمند «احکام الجهاد و اسباب الرشاد» تدوین شد و یکی از مهم ترین آثار منثور ادبیات جهادی ایران شکل گرفت. قائم مقام فراهانی در نگارش متن احکام الجهاد از نثری حماسی بهره برد و بدین سان توانست «ادبیات مقاومت و پایداری» را بین مردم شایع و این نوع ادبی را عمومی تر کند تا بلکه غریزه دفاع از میهن را برانگیزاند.
«رساله جهادیه»، در یک مقدمه، هشت باب و یک خاتمه، در چاپخانه تبریز، چاپ و منتشر شد که ابواب آن بدین شرحند:
باب اول: در تکالیف جهادیه شاهنشاه اسلام.
باب دوم: در تکالیف شرعیه حافظان ثغور اسلام و والیان عظام.
باب سوم: در مهمات متعلقه علمای راشدین و فضلای مجتهدین.
باب چهارم: در مسائل جهادیه پیش نمازان و واعظان.
باب پنجم: در مهمات متعلقه صدور ملک و امینان دولت و مشیران حضرت و زمره ارباب اعمال از کتاب عمال.
باب ششم: در احکام جهادیه بهادران سپاه، سرداران لشکر نصرت پناه اسلام و کافه جنود مسلمین.
باب هفتم: در بیان امور متعلقه به کافه مسلمین بلاد تصرفی اسلام.
باب هشتم: در بیان تکلیف مسلمین ساکنین بلاد تصرفی کفار.
با وجود اهمیت کار علمای عصر قاجار و نقش بی بدیل ایشان در تحریض روحیه مقاومت و پایداری، برخی از نویسندگان تاریخ معاصر به ایجاد تردید در اقدام موثر و مهم ایشان پرداخته و به دلیل فقدان پژوهش علمی درباره چرایی ورود ایشان به صحنه سیاست قاجار، شایعاتی مبنی بر ارتباط فتاوی ایشان-علما با شکست ایران مطرح ساخته اند. به ادعای این افراد، عباس میرزا و قائم‌مقام با جنگ موافق نبودند و صرفاً در پی فشار علما تن به این کار دادند! این در حالی است که بر پایه مستندات تاریخی، این عباس میرزا و قائم مقام بودند که دست به دامن علما شدند و از ایشان تقاضای کمک و صدور فتاوای جهاد کردند.
مواضع این قبیل نویسندگان در حالی مطرح می شود که در عصر جنگ های روس با ایران، حضور در میدان جنگ و کشته شدن در راه میهن، یک فوز عظیم دینی و ملی تلقی می شد و حضور علما به عنوان پیشتازان فعالیت های اجتماعی و دینی در کنار مردان سیاست و اجتماع همچون قائم مقام و عباس میرزا، موجب تشویق مردم برای شرکت انبوه و حضور گسترده در میدان نبرد و دفاع از آب و خاک ایران می شد.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات