تاریخ انتشار : ۰۵ مهر ۱۳۹۱ - ۱۶:۴۸  ، 
کد خبر : ۲۴۶۷۲۶
گارد سری بهائیت (7)

در جستجوی چریک‌های مخفی استکبار (بخش بیست و دوم)

دکتر مهدی سیف‌اللهی / 1agazade.blogfa مقدمه: در قسمت‌های پیشین گزارش‌های «گارد سری بهائیت» پس از آشنائی با سوابق "هژبر یزدانی"، سرمایه‌دار بزرگ فرقه صهیونیستی بهائیت، پیش فرض وجود یک گروه شبه نظامی از بهائیان را در جریان انقلاب اسلامی، مطرح کرده و مستندات ساواک در خصوص چریک‌هائی که هژبر یزدانی در سنگسر و لار آموزش داده بود را ارائه کردیم. سپس با تشریح جلوه‌هائی از حضور شبه نظامیان بهائی در فتنه 88 از حضور حداقل 100 بهائی درعاشورای 88 و بازداشت 80 تن از آنان خبر دادیم و سرنخ‌هایی از "عقبه فرماندهی" آنها را ارائه دادیم و با اشاره به سرنخ‌هایی از ارتباطات تبارسالارانه "گروه یاران" و طایفه‌های "سبحانی"، "خانجانی"، "روحانی"، " شادمهر" و...، پیوندهای آنان با رژیم صهیونیستی، بی بی سی، نهادهای مدعی حقوق بشر و... را ذکر کردیم و در ادامه با اشاره اجمالی به ارتباطات عاطفی دختران و پسران بهائی با کروبی، موسوی و... چگونگی ارتباط صهیونیستها و بیت العدل با سران فتنه را بازگو کردیم. در ادامه زد و بندهای اقتصادی بهائیان در دولت تساهل گرای مدعی اصلاحات را مورد اشاره قرار خواهیم داد.

خمیر پرمایه!
از قدیم گفته‌اند: "خمیر، بی‌مایه فطیر است." نتیجه‌ این ضرب المثل آن است که هر گونه فعالیتی نیازمند پشتوانه مالی و اقتصادی است. این سلسله مقالات، با تکیه بر فعالیت‌های شبه نظامی و چریکی شبکه بهائیت تهیه شده است و هدف اولیه آن، اشاره به فعالیت‌های اقتصادی این حزب صهیونیستی نیست. با این حال، از آن رو که فعالیت زیر زمینی هم نیازمند پشتوانه مالی است، شناسائی پیوندهای مالی این شبکه می‌تواند محل توجه خوانندگان باشد.
عناصر این فرقه همانگونه که پیش تر هم اشاره شد در دولت تساهل‌گرای محمد خاتمی توانستند به مراکز علمی و دانشگاهی نفوذ یابند و با پشتیبانی شبکه‌ای به سرعت در برخی از تشکل‌های دانشجوئی از جمله دفتر تحکیم وحدت ( اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان؛ طیف علامه) و جبهه دموکراتیک ایران (اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویی؛ طیف حشمت الله طبرزدی) نفوذ کردند تا از زبان دانشجویان به نظام مقدس جمهوری اسلامی فحاشی کنند.
دامنه تساهل دولت محمد خاتمی در قبال بهائیان تنها به گشایش فضای دانشگاهها محدود نماند. آنان توانستند در پوشش ان جی اوها، مراکز فرهنگی، هنری و به ویژه موسیقی و نیز راه‌اندازی مهدکودک، اسطوره‌پردازی، الگوتراشی و جعل "اسوه" از شخصیت‌هایی چون شیرین عبادی، نسرین ستوده، شیوا نظرآهاری و... تبلیغات خود را گسترش دهند. اما از همه اینها مهمتر، تساهل دولت محمد خاتمی در قبال فعالیت اقتصادی بهائیان و حتی زد و بندهای اقتصادی عناصر نزدیک به دولت با آنان بود.
سیاست‌های باز اقتصادی و الگوهای توسعه‌مدار دولت که از زمان دولت هاشمی آغاز شده بود، توأم با گسترش ارتباطات از فضای رسانه‌ای مکتوب به رسانه‌های مجازی و اینترنت، بهائیان ایران را از لاک یک فرقه پراکنده و منزوی خارج ساخت. بدین ترتیب، بازماندگان شبکه صهیونیستی بهائیت در ایران، همزمان با بهره‌گیری وافر از فضای باز رسانه‌ای و ارتباطی در دولت خاتمی، از جمله بی بی سی، رادیو زمانه، رادیو فردا و بعدها تلویزیون‌هایی مانند من و تو، رسانه‌های سایبری و... ارتباطات جهانی خود را به روز می‌کردند و در پناه رونق فعالیت اقتصادی از یک گروه منزوی و حاشیه‌ای به یک شبکه فعال و چابک تبدیل می شدند.
آنان، با ورود تخصصی به تجارت در حوزه‌هایی که کمترین نظارت دولتی بر آن حاکم بود، بازرگانی پرسودی را برای خود رقم می‌زدند. تمرکز تجارت آنان بر بازار "رایانه"، "دارو"، "صرافی"، "سکه" و "طلا"، "لنز عینک"، "صنایع بهداشتی و آرایشی"، "صنایع شیمیایی و سموم کشاورزی"، و برخی اقلام خاص از غلات مانند "ذرت دانه‌ای" و برخی از صنایع حاشیه‌ای اما پرسود مانند تولید "ماشین‌آلات کشاورزی"، "تولید نوشیدنی و آب‌میوه"، "ساخت آسانسور"، "دوربین مداربسته"، "چرخ خیاطی"، "تجهیزات پزشکی" و "عینک‌سازی"، بازتولید ثروت فرقه صهیونیستی بهائیت را شدت بخشید. نکته قابل توجه آنکه تجربه افرادی مانند "هژبر یزدانی"، "القانیان"، "ثابت پاسال" و... که از طریق جمال الدین خانجانی به نسل جدید بهائیان منتقل می‌شد، زمینه زدوبندهای کثیف مانند رشوه را برای رونق بخشیدن به فعالیت اقتصادی این فرقه تشدید می کرد.
هشدارهای یک مقام امنیتی
در سال 1389، با آشکار شدن تحرکات ضدامنیتی بهائیت در فتنه 88، یک کارشناس امنیتی طی سخنانی در یک جمع دانشجوئی، گزارشی از این تحرکات ارائه داد و در ضمن آن، به فعالیت‌های اقتصادی این فرقه صهیونیستی هم اشاره کرد. این سخنرانی روز جمعه ۲۶ آذر ۱۳۸۹ در سایت "ندای انقلاب" منتشر گردید. در ادامه برای آشنائی با اهمیت موضوع، گزیده‌ای از سخنان وی را ذکر می‌کنیم. متن مشروح‌تر این سخنان در ندای انقلاب قابل دسترسی است و ما از آن بخش‌های اقتصادی را برجسته‌تر خواهیم آورد. کلمات داخل [] از نگارنده این سطور[سیف اللهی] است:
«فرقه " بهائیت " زائیده سرویس های امنیتی استکبار و صهیونیسم است. طبق گفته آرتور کلونی – افسر اطلاعاتی انگلستان – فردی به نام [ملاحسین] "بشریه"[بشرویه‌ای] از طرف آرتور کلونی مامور بود. علی محمد باب را آماده مدعی شدن نماید. بعد از اعدام باب به دست امیر کبیر، "میرزا حسین نوری" خودش را معروف به بهاءالله می کند. بعد پسرش به نام میرزا عباس [عبدالبها] جانشین او می‌شود. بابی گری و بهایی گری دنبال 2 هدف است و فرقی نمی کند که کجا باشد ایران یا رژیم صهیونیستی. در رژیم صهیونیستی، فرقه بهائیت حق حضور و تبلیغ ندارد. یک بهایی زمانی که وارد اسرائیل می شود، می تواند 9 تا 18 روز بماند. به دودلیل ضدیت با "امنیت ملی" و "هویت ملی" تشکیلات بهائیت در هر سیستمی، خطرناک است. آنها دارای یک تشکیلات هستند و این برای حوزه امنیتی نیز مخرب است.»
«بهائیت در دوره پهلوی با بهائیت در دوره ما متفاوت است. در دوره پهلوی حدود 13 سال (کابینه هویدا) حاکمیت در اختیارش بود. در این 13 سال 7 یا 8 وزیر بهائی داشتیم که در آن دوره کار کرد و الان تجربه دارد. تجربه امنیتی دارد؛ زیرا ساواک [دست] بهائی‌ها بود. تجربه سیاسی دارد؛ زیرا دولت در اختیارش بود. تجربه فرهنگی دارد؛ زیرا توانست یک گرایش فرهنگی علیه جامعه میزبان ایجاد کند. امروز بهائیت توانسته در عرصه‌های مختلف ورود کند. در سه سال اول انقلاب، بهائیت نقش جدی داشت از جمله در منافقین، خلق عرب، خلق کرد، خلق بلوچ و... در بحث مشکل اقتصادی هم نقش دارند. در گذشته قرض گرفتن برای ما سخت بود، ربا در زندگیمان نبود. این‌ها اول انقلاب تمام این مسائل را آوردند. یک شبه هم بار اقتصادی خود را بستند وهم مشکلات حرام خواری را در زندگیمان جا انداختند.»
«بعد از برخورد با منافقین، حضرت امام[ره] به واسطه دفاع ریگان از چند بهائی که در همدان دستگیر شدند، فرمودند: «اگر ما تا امروز شک داشتیم که این بهائی ها عناصر شما هستند و این ها جاسوس اند امروز با دفاعی که شماکردید. برای ما مسجل شد که این ها جاسوس هستند.» بعد از آن دادستان وقت [در سال 1362] تشکیلات بهائیت را منحل شده و غیر قانونی اعلام کرد. از آن سال تا پایان جنگ، آثاری از بهائیت نمی بینیم، زیرا آنها فوق العاده ترسو هستند. آنها در پناهگاه خودشان رفتند و حتی تحرکات تبلیغاتی هم درون خود نداشتند. بعد از پایان جنگ و رحلت امام(ره) با ایجاد فضای باز سیاسی و به ویژه اقتصادی، در دولت سازندگی [هاشمی] بهائی‌ها با چاپلوسی، سوء استفاده از ضعف یک سری افراد، امتیازات خوبی بدست آوردند و بنیه اقتصادیشان را تقویت کردند.
در دولت اصلاحات، اینها به عرصه سیاسی هم ورود کردند و به رئیس جمهور وقت نامه دادند و اعلام وجود کردند! چهارشنبه روزی در آن ایام قرار بود سر میز مذاکره هسته ای بنشینیم که روز دوشنبه ساعت 8 صبح به 20 هزار جوان دختر و پسر بهائی، نسخه ای از نامه به رئیس جمهور را می دهند و بین تمام ادارات از کلانتری گرفته تا یک اداره در یک شهرستان درجه 5 توزیع می کنند. به امید این که نظام با اینها برخورد کند و اینها را دستگیر کند که البته، این اتفاق نمی افتد.»
از طرح روحی تا گلدکوئیست
«از حدود سال 1380 تغییری در بهائیت به نام "طرح روحی" صورت می گیرد که این تبلیغ سیستماتیک است. در همان سال یک جریان اقتصادی هرمی یعنی گلدکوئیست برای اولین بار وارد کشور شد. هردو جریان [طرح روحی و گلدکوئیست] در یک سال و از یک شهر (شیراز) در کشور توزیع شد. سال 1386 احساس می کنند که آن قدر فضا مطلوب است (به لطف دولت اصلاحات) که می توانند نماینده ای در مجلس داشته باشند! یک دستور تشکیلاتی از بیت العدل آمد که در انتخابات شوراهای شهر، بهائی‌ها شرکت کنند. همین 7 نفر [گروه] "یاران ایران"،[با] برنامه ریزی در برخی شهرستان‌ها، به کسانی که برای شواراها کاندید شده بودند، گفتند که ما این تعداد رای داریم و از لحاظ مالی هم مشکل نداریم، اگر وارد شورا شدید از ما دفاع کنید.
خوشبختانه به نتیجه نرسیدند ولی دست از برنامه شان نکشیدند. در انتخابات مجلس [هشتم] که بعد از شوراها بود نیز ورود کردند که الحمدالله با درایت و فهم کاندیداهای مجلس، این توطئه دشمن هم نقش برآب شد.»
«بعد از سال 86 و ابتدای سال 87 قضیه ترورها شروع ‌شد. بهاییت هیچ گاه خودش در ترورها ورود نکرد. بلکه آمر و عامل بود. اما آن سال دو حرکت جدی کرد: قرار بود در نمایشگاه تهران با گازهای آلوده تلفات بگیرد. با انفجار شیراز هم مرتبط بودند که خوشبختانه با ضربه ای که در 25 اردیبهشت 87 خوردند[دستگیری گروه یاران]، یک مقدار سیستم شان به‌هم ریخت. از سال 87 به بعد در حوزه امنیتی هم ورود کرد.»
خوشحالی خاتمی در قبال بهائیت!
«اینها حرکت پیش بینی نشده‌ای دارند که به معنای متفکر بودن آنها نیست، بلکه چون عاملند، از جای دیگری سرویس می گیرند. جلد 37 اسناد لانه جاسوسی، 7 سند درباره ارتباط بهائی‌ها با سفارت آمریکا می‌بینید. اینها در اسفند سال 57 اولین پرونده حقوق بشری علیه ایران را آغاز می کنند. سند این موضوع موجود است. اینها ذوق زده شدند که حتما در انتخابات دهم، عنصری بالا می آید که وضعیت آنها مطلوب می شود. آقای خاتمی، بعد از پایان ریاست جمهوری ابراز کردند که "من خوشحالم که در طول این 8 سال یک کشیده توی گوش یک بهایی نخورده و یک قطره خون از بینی نریخته است".
بحث ایجاد آشوب یک دستور تشکیلاتی از طرف بیت العدل بود. شخصی به نام "زاوش" که بهائی بود، هم خودش، هم پدرش و هم خواهرش در این جریان دست داشتند و در صحنه آشوب ها بودند. (حدود 80 نفر از افراد دستگیر شده در آشوب های خیابانی بهائی بودند) پدر وی خبرنگار روزنامه های ورزشی در ایران بود.»
«آشوب روز عاشورا نیز بدست بهائی ها کلید خورد. بهائیت در حوزه سیاسی، مطالباتی دارد؛ در مصر و ایران یک اتفاق افتاد که بهائیت به مرز گرفتن امتیاز مشروعیت نزدیک شد. دادگاهی در مصر به اینها حقوق شهروندی داد که قاضی این حکم را پس گرفت. در ایران هم آقای منتظری به ایشان حق مشروعیت داد، با این وجود، درست یک ماه بعد آقای منتظری در 25 خرداد 87 فتوایش را پس گرفت. ولی هم چنان مورد استفاده آنهاست. بهائیت با تمام تلاش در پی گرفتن مشروعیت است. در تاریخ 25/2/87 هفت نفر از سران تشکیلات دستگیر شدند و چیزی حدود دو سال طول کشید که قوه قضائیه حکم 20 ساله برای آنها صادر کرد.
چندی پیش تشکیلات بهائیت و بی بی سی شروع کردند به شایعه پراکنی، که این حکم 20 ساله شکسته و 10 سال شد. این شایعه اصلا صحت ندارد.»
«اینها افراد خبیثی هستند. رام الله و طاهری و حتی شیطان پرستان، هر کدام بخشی از تجربه 160 ساله بهائیت را گرفته اند. رام الله از ادعیه آنها استفاده کرد. طاهری از اشعار قره العین استفاده کرد. جریان بهائیت یک جریان عادی نیست و تمام شیطنتهای مختلف مثل مدعیان و ... تجربه بهائیت را با خود دارند. حتی همین جریان کهنه (صوفیه) در شکل دادن به حوزه تشکیلاتی اش از بهائیت استفاده می کند.»
آب میوه وارداتی (ر)
«بهائیت به جز عرصه سیاسی به اقتصاد هم ورود پیدا کرد و از دوره سازندگی وارد عرصه اقتصاد شد و همچنان در حال تقویت بنیه اقتصادی خود می باشد. تنها تقویت نیست بلکه بخشی از این سرمایه به دفاع از حکومت غاصب صهیونیستی اختصاص می یابد! برای مثال کشور ما انواع آب میوه‌ها را تولید می کند و نیازی به واردات ندارد. اما از 10 سال پیش آب میوه خارجی (ر) ورود پیدا کرد و با توزیع گسترده ناخودآگاه ذائقه ایرانی به سمت آن جذب شد. پس از جذب ذائقه و مطالبه مردم، این کارخانه "وهابی" با مدیریت بهائیت تحت عنوان سرمایه گذاری در ایران پا گرفت که یک کارخانه اش برای تولید قوطی و یک کارخانه اش برای تولید آب میوه است.
متاسفانه این آب میوه جدای از این که به فرقه بهائی کمک می کند که طبق دستور مراجع حرام است، یک بیماری را هم رواج می دهد و به دلیل داشتن بیش از اندازه ماده نگهدارنده "بنزوات سدیم" مضر است و منجر به سرطان به ویژه برای زنان می شود. هم پول و سرمایه مان را می برند و هم سلامت جامعه را دچار آسیب می کنند. در کنار اینها ورود دارو هم مطرح است؛ تیمسار "ایادی" محرم اسرار شاه، 80 شغل دارد که یکی از آنها ورود انحصاری دارو به کشور است. متاسفانه امروز شرکت‌های بهائی دارو وارد می کنند. این مساله بُعد امنیتی هم دارد.»
«فردی به عنوان همه‌کاره شرکت (ر) از عمان می آید. او افسر امنیتی است و تا مرز کردستان ما می رود و تبادل اطلاعاتی دارد. این افسر (ندیم سقاف) که یک فرد بهائی است، پس از اینکه مطلع شد نزدیک است که اطلاعاتش لو برود و مشخص شود که کار امنیتی می کند، اواخر [سال] 87 از ایران خارج شد. مواد این آب میوه، به صورت خشک وارد می شود که از نظر وزارت بهداشت هم مشکل دارد. پس از ورود، درون مایعی قرار داده می‌شود که حالت تازگی بگیرد. متاسفانه وزارت بهداشت نمی تواند جلوی ورود این کالا را بگیرد. شاید بتوان با اقدامات مردمی، جلوی خرید آن را گرفت همان طور که قبل از انقلاب با حکم مراجع "پپسی" تحریم شد و دیگر نتوانست مثل سابق پا بگیرد و حتی نامش هم به "اوسو" تغییر کرد.»
تحریم از درون با انحصار واردات
«بهائیت در بورس سرمایه گذاری جدی دارد. این سرمایه گذاری از جانب تشکیلات است. اینکه افرادی مثل ثابت پاسال و هژبریزدانی سرمایه گذاری می کنند، نباید تصور شود که سرمایه شخصی آنها است. تشکیلات این سرمایه را به عنوان امانت به آنها داده تا با آن کاسبی کنند و درصدی از سود حاصله برای خودشان است و مابقی برای بیت العدل می باشد. هژبر چوپان بود، تشکیلات دید قدرت اقتصادی بالائی دارد به او پول داد. بعد از انقلاب به کاراکاس فرار کرد و هنگامی که تشکیلات پولش را خواست گفت که نمی دهم. تشکیلات هم پسرش را دزدید. بعد از 3-4 ماهی که پسرش در اختیار تشکیلات بود، هژبر پول را بازگرداند و پسرش را آزاد کرد و در زلاند نو شروع به کار دامداری کرد. دوباره تشکیلات گفت حالا که توانستی کار به پا کنی، به تو پول می دهیم. متاسفانه در ایران تبلیغ کردند که هژبر، عجب آدم اقتصادی بود که توانست با دست خالی در آنجا دامداری راه بیاندازد!»
«بهائیت دنبال امتیاز واردات کالا به صورت انحصاری است. 30 سال است که در حال تحریم هستیم. در موسسه رویان و صنایع و تسلیحات نظامی موفقیت زیادی داشتیم و تحریم روی ما تاثیر نگذاشت. اینها دنبال مکانیزم جدید "تحریم داخلی" هستند، تا اثر بخش باشد. کشور صادر کننده، عنوان کرده که من این کالا را می دهم به شرط این که فلان شرکت خاص از من خرید کند. چون پشت آن شرکت تشکیلات است. تشکیلات می تواند شیر اطمینان تحریم ها باشد. عملاَ تحریمی اعلام نمی شود، به شرکت می گویند که کم بخر و جنس را در جامعه کم کن و فشار اقتصادی را بالا بیاور.»
جلوه‌ دیگر از پیوندهای موسوی و بهائیت
«جامعه نشان داد که به انقلابش شدیدا اعتقاد دارد مثل 22 بهمن سال 88 و همین طور نشان داد که به دینش پایبند است مثل 9 دی. پس این شرکت ها آمده اند و بحث تحریم داخلی را ایجاد کرده اند که متاسفانه خطرناک است. شاید امروز برای ما خیلی ویژه نباشد ولی 5 سال دیگر اثرش را می فهمیم. بهائیت با دستور بهاالله، جهاد را برداشت. به استناد اسناد خودشان در جمهوری اسلامی مجسمه ای ساختند که شمشیر دارد ولی چون دست راستش قطع است وشمشیر هم به کمرش دارد، اعلام نسخ اسلام کردند. گفتند در جهاد شرکت نکنید و در عرصه سیاسی ورود نکنید! ولی در دو مقوله ورود کنید؛ فرهنگ و اقتصاد.»
«در انتخابات دهم ریاست جمهوری بهائیت نقش جدی داشت. آقای میرحسین موسوی در فرهنگستان هنر 19 ستون طراحی گذاشت که البته این عدد 19 جمع حروف ابجد بسم الله الرحمن الرحیم است که اشکالی ندارد ولی پای ستون‌ها در چهار شکلی است که بهائیت به اسماء اللهی نسبت می دهد. از این جا ارتباط موسوی با بهائیت معلوم نمی شود؟ سال 88 در اصفهان در میتینگ تبلیغاتی او، تشکیلات بهائی با پلاکاردها "تقاضای حقوق شهروندی" داشتند!»
«اینها در عرصه فرهنگ وهنر هم ورود کردند. یکی از این جریانات عرصه فضای مجازی است. در فضای مجازی چند کار انجام می دهند: "ایجاد شبهه"، "فروپاشی نظام خانواده"، "تخریب چهره نظام" برای جدا کردن جامعه از آن و ترویج "فمینیسم". در عرصه هنرهای تجسمی هم ورود کردند. مجسمه طاهره (قره العین) را به اسم مادر شهید در یکی از پارک‌های تهران قرار دادند. در میدان مرکزی خرمشهر مجسمه رهایی طاهره را قرار دادند آن جایی که روسری اش را بر می دارد و از قید و بند اسلام رها شده است! این فرقه، توانسته یک کرسی مشورتی در سازمان ملل بگیرد و نقش ویژه ای علیه شیعه و جمهوری اسلامی ایفا می کند.»
فعالیت در پوشش مسلمانان
تحقیق نگارنده در خصوص اطلاعاتی که در بالا از زبان این کارشناس امنیتی ارائه شد، نکات دیگری را نیز روشن می سازد. عناصر این فرقه در فعالیت اقتصادی و تجاری، می‌کوشند از انظار به دور باشند و در پوشش همکاری با مسلمانان در بازارهای جامعه اسلامی نفوذ می کنند. تجربه فعالیت در ساواک و تبادل اطلاعات در جلسات محفلی و ضیافت‌های فرقه‌ای، به آنان آموخته است که آنان مدیریت عالی شرکت‌های تجاری خود را حفظ کرده و مدیریت‌های میانی و ظاهری را به مسلمانان واگذار کنند.
اما در عمل مسلمانان همکار با آنان به عنوان کارگزاران شبکه بهائیت به فعالیت ظاهری اقتصادی و تجاری در عرصه جامعه می پردازند و ضمن ‌این فعالیت اقتصادی، منویات فرقه‌ای را نیز عملی می‌سازند و حتی در جابه‌جایی تولیدات تبلیغی و فرقه‌ای نیز به خدمت شبکه صهیونیستی بهائیت در می آیند.
رمزگشائی از آب میوه رانی
بهائیت با سیاست‌هایی همچون تطمیع (در پرداخت‌ها و پاداش‌های فوق‌العاده)، تهدید (ایجاد هراس از بیکاری و...) و غلو در مورد نفوذ بهائیت در میان مسئولان و زدو بند با اغلب آنها(!) مسلمانان را در شرکت های اقماری خود پای‌بند می‌سازند. عقد قراردادهای مبهم (استعفا بر روی برگه بی تاریخ) برای تعمیق هراس از بیکاری در مورد برخی از مسلمانان همکاری کننده با این شرکت‌ها گزارش شده است. به علاوه مسلمانان در شرکت‌های اقماری شبکه بهائیت، با تهاجم شدید فرهنگی و اخلاقی مواجهند. افراط در مهربان‌نمائی زنان و دختران بهائی با مردان مسلمان، بی حجابی مطلق همکاران زن بهائی، برگزاری‌ مهمانی‌های مختلط و دعوت از خانواده‌های زنان مسلمان به این مهمانی‌ها، روابط آزاد بین مردان و زنان و حتی اهانت و جسارت به آموزه‌ها و شعائر اسلامی و مکتب اهل بیت(س) از سیاست‌های حاکم بر این شرکت‌هاست.
اطلاعات اولیه‌ای که کارشناس امنیتی از شرکت "ر" ارائه داده بود، ناشی از افشاگری های یک مسلمان غیرتمند به نام "ح.ز" است. او کارمند شرکت "ر" بود و از بدو تأسیس، به عنوان ویزیتور و با حقوق غیرمعمولی مشغول به کار شد. ولی به مرور به ماهیت بهائی این شرکت پی برد و دست به افشاگری ‌زد. تقویت حس غیرتمندی وی در جریان فتنه 88 و از برکات حماسه 9 دی بود. ح.ز که ابتدا بهائیان را آدم‌های خوب، مهربان و مظلومی می دید، در جریان فتنه 88 نفرت و کینه آنان را نسبت به اسلام و مولای‌ متقیان(ع) از نزدیک لمس نمود و تصمیم گرفت حقایقی را که دیده بود را برای وزارت اطلاعات بازگو کند. بازخوانی افشاگری‌های او می‌تواند رمزگشائی شرکت "ر" برای مخاطبان 9 دی باشد. او از پیوند اقتصادی دو فرقه دست‌آموز وهابیت و بهائیت در قالب این شرکت سخن می گوید.
پیوند اقتصادی بهائیت و وهابیت
نام اصلی شرکت "ر" به عنوان تولید کننده نوشیدنی، "العوجان" است. این شرکت سعودی- وهابی، بیش از یک قرن سابقه فعالیت دارد و در سال 1905 م. فعالیت خود را در قالب یک شرکت بازرگانی در بحرین آغاز کرد و هم اکنون خود را یکی از 100 شرکت برتر عربستان و بزرگترین شرکت دارای مالکیت خصوصی در زمینه نوشیدنیها در منطقه خلیج فارس معرفی می‌کند. این شرکت دارای دو کارخانه در ایران با نام "العوجان ایرانیان" است و محصولات خود را با نام تجاری "رانی" عرضه می‌کند. رانی در ایران ادعا می کند که «کلیه مجوزهای لازم را از مراجع رسمی وعلمی قانونی ایران اعم از موسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران و اداره کل نظارت بر مواد غذایی، آشامیدنی، آرایشی و بهداشتی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی اخذ نموده است.»
با این حال جوانان عربستانی تحقیقات جالبی درباره محصولات "العوجان" انجام داده‌اند. محصولات این شرکت در کشورهای عربی با نشان "الفیمتو" عرضه می‌شود. جستجوئی اجمالی در اینترنت، تحقیقات جوانان عربستان درباره مسکر بودن "الفیمتو" (Vimto) و آثار زیان‌بار آن نشان می‌دهد. با این حال این محصول مسکر در ذائقه مردم عربستان نیز ماندگار شده و حتی در ماه مبارک رمضان بر سر سفرهای افطار توزیع می شود!
رانی از طریق ارتباط با مسئولان خرید در سازمان‌های دولتی، خود را به سبد خرید این سازمانها تحمیل کرده و ذائقه ایرانیان را جذب خود کرده است. این شرکت وهابی- بهائی حتی از آموزه‌های فرهنگی جامعه شیعی نیز برای تحمیل خود به قشر متدین سوء استفاده می کند. اشاره به یک مورد از این سوء استفاده‌ها جالب خواهد بود؛ عصر پنجشنه 25 خرداد 1391- در مقابل درب ورودی هتل کوثر مجموعه تفریحی زیباکنار- وابسته به صدا و سیما- به مهمانان این هتل که از اقصی نقاط کشور بودند، قوطی‌های رانی اعطا می‌شد. توزیع کننده می گفت: «بفرمایید! خیرات است.»
شرکت وهابی- سعودی العوجان، امتیار راه‌اندازی "العوجان ایرانیان" (رانی) را به فردی بهائی به نام "ندیم سقاف" داد. شرکت صنعتی العوجان، دارای دو کارخانه تولید نوشیدنی با نام "دمام" در عربستان و دبی بود و توانست در پناه حمایت‌های دولت خاتمی مجوز تأسیس کارخانجات خود را در ایران نیز اخذ کند. بدین ترتیب، با نام "رانی" در شهر صنعتی کاوه (ساوه) یک کارخانه تأسیس شد و سپس با سرمایه گذاری کلان دیگری، نخستین واحد تولید قوطی های دوتکه آلومینیومی در ایران نیز برای این شرکت در کنار همین کارخانه به راه افتاد. برای تأسیس این دو کارخانه در شهر صنعتی کاوه، 130 میلیون دلار سرمایه گذاری شد تا فاصله تولید با مصرف کننده و نیز مواد اولیه (باغداران) کوتاه شود. 121 نفر در کارخانه تولید نوشیدنی و 161 نفر در کارخانه قوطی "رانی" مشغول به کارند. این دو کارخانه، در زمینی به مساحت 113هزار متر مربع ساخته شد.
قوطی‌سازی "رانی" توان تولید 2000 قوطی در دقیقه را دارد. نکته قابل توجه اینکه احداث این کارخانجات در ایران با سرمایه داخلی و نه شرکت‌های وهابی-بهائی صورت گرفت و تنها سود آن به جیب این فرقه‌های دست آموز سرازیر می‌شود. به گفته سایت "بانک کشاورزی" شرکت تولید کننده نوشابه های مختلف با برند تجاری "رانی" از تسهیلات بانک کشاورزی استفاده کرده است. (منبع: سایت بانک کشاورزی. 18 خرداد 1390. خبر بازدید طالبی، رئیس بانک کشاورزی از این کارخانه در روز 3 خرداد 1390)
در شماره آتی، ضمن بازخوانی افشاگری های "ح.ز" زد و بندهای مدعیان اصلاحات با شبکه بهائیت را در خصوص شرکت رانی و نیز چند مجموعه وابسته به بهائیان بازگو خواهیم کرد. انشاءالله

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
پربیننده ترین
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات