تاریخ انتشار : ۰۳ مهر ۱۳۹۱ - ۱۴:۵۱  ، 
کد خبر : ۲۴۶۸۹۷
مناسبات رو به گسترش رژیم صهیونیستی با جمهوری آذربایجان از پنجره دکترین امنیتی جدید باکو

پایگاه قفقازی تل‌آویو علیه ایران


سجاد طایری
سیاست خارجی آذربایجان در سال‌های پس از استقلال به شکلی بوده که می‌توان «غرب‌گرایی» را به عنوان مهم‌ترین اولویت و «حل مناقشه قره‌باغ» را به عنوان عمده‌ترین هدف آن مشخص نمود. در واقع دو مشخصه «غرب‌گرایی» و «حل مناقشه قره‌باغ»، همواره جزو لاینفک اصول، اهداف و اولویت‌های سیاست خارجی آذربایجان بوده‌اند.
از سوی دیگر برخورداری از منابع غنی انرژی به همراه موقعیت سوق‌الجیشی ارزشمند، ارتباط فرهنگی چندگانه با غرب و اسلام و ترک‌زبانان و کشورهای جداشده از شوروی سابق و اروپای شرقی، توجه بازیگران بین‌المللی و منطقه‌ای را به جمهوری آذربایجان جلب کرده است. از این رو در شرایطی که فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی نوعی خلأ قدرت در منطقه به‌وجود آورده بود، لذا فرصت‌های تازه‌ای برای بازیگران خارجی پدید آمد. یکی از بازیگرانی که همواره سعی کرده به نفوذ خود در آذربایجان عمق استراتژیک ببخشد، اسرائیل بوده است.
پایگاه قفقازی اسرائیل
حضور اسرائیل در آذربایجان از اواخر دهه ۱۹۹۰ آغاز شد. مهم‌ترین دلایل گسترش روابط اسرائیل با آذربایجان به چند نکته بازمی‌گردد:
۱. آذربایجان کشوری مسلمان است و اسرائیل همواره تلاش کرده روابط خود را با کشورهای اسلامی بهبود بخشد و نشان دهد که مشکل اسرائیل با فلسطینی‌ها ناشی از اختلافات مذهبی نیست.
۲. وجود منابع عظیم انرژی در آذربایجان و نیاز روزافزون اسرائیل به نفت و گاز
۳. همسایگی با ایران
مجموع مسائل فوق باعث شده که آذربایجان بیش از گرجستان و ارمنستان در منطقه قفقاز مورد توجه صهیونیست‌ها قرار بگیرد. به نحوی که در حال حاضر حجم بالایی از روابط تجاری میان آذربایجان و اسرائیل وجود دارد. ۲۰ درصد نفت مورد نیاز اسرائیل توسط آذربایجان تأمین می‌شود و به همان میزان نفت قزاقستان از بندر آکتائو به باکو و توسط خط لوله باکو- تفلیس- جیهان به ترکیه و از آنجا به اسرائیل حمل می‌شود. اسرائیل در خط لوله باکو ـ تفلیس ـ جیهان که نفت و گاز را به مدیترانه شرقی می‌آورد، شریک است.
این خط لوله موقعیت کشورهای منطقه را به‌طور قابل ملاحظه‌ای تغییر می‌دهد و باعث تقویت اتحادی از کشورهای طرفدار غرب می‌شود. هدف اسرائیل از مشارکت در چنین طرحی تنها در به‌دست آوردن نفت دریای خزر برای نیازهای مصرفی خلاصه نمی‌شود بلکه این کشور می‌خواهد در صادرات دوباره نفت دریای خزر به بازارهای آسیایی ـ از طریق بندر ایلات در دریای سرخ نقشی کلیدی ایفا کند. همچنین باید توجه داشت که آذربایجان سهم بزرگی در تأمین ۴۰ درصد از بنزین مورد نیاز اسرائیل دارد.
از سوی دیگر اسرائیل نیز علاوه بر ارائه تجربیات علمی خود در زمینه‌های گوناگون، تجهیز مخابرات، سرمایه‌گذاری‌ها و. . . ، در زمینه نظامی نیز با آذربایجان همکاری دارد؛ از جمله این همکاری‌ها می‌توان به تحویل چندین فروند هواپیمای بدون سرنشین به آذربایجان، کمک به آموزش نظامی و امنیتی در زمینه‌هایی خاص و ارائه تجربیات نظامی بسیار بالای خود به آذربایجان اشاره کرد.
اسرائیل و جمهوری آذربایجان در ماه می ۲۰۰۹، قراردادی تسلیحاتی به ارزش صدها میلیون دلار منعقد کردند. براساس این قرارداد اسرائیل تجهیزات نظامی و رادیویی به جمهوری آذربایجان می‌فروشد.
به طور کلی کارخانه‌های متعددی در اسرائیل وجود دارند که به تولید سلاح می‌پردازند و این در حالی است که ارتش این کشور بخشی از نیاز خود را از امریکا تهیه می‌کند.
در نتیجه صنایع تسلیحاتی این کشور به دلیل داشتن مازاد تولید همواره به دنبال فروش سلاح به خارج هستند و از آنجا که قفقاز جنوبی یکی از حوزه‌های تنش در جهان است حضور سازندگان سلاح اسرائیلی نیز در آن گسترده است.
از این رو اسرائیل نقش مهمی در مسلح کردن ارتش آذربایجان ایفا می‌کند. در این راستا اسرائیل قصد دارد در آینده نزدیک در آذربایجان کارخانه ساخت هواپیماهای بدون سرنشین احداث کند. در رابطه با این پروژه، شرکت «البیت» اسرائیل دفتر نمایندگی خود را در باکو افتتاح کرده است. سیستم‌های ماهواره‌ای نیز بخش دیگری از تجهیزاتی را تشکیل می‌دهند که قرار است اسرائیل در اختیار این کشور قرار دهد؛ زیرا از نظر کارشناسان نظامی آذری به دلیل شرایط قره‌باغ کوهستانی، این سیستم‌ها برای عملیات‌های نظامی اجتناب‌ناپذیرند.
همچنین آذربایجان و اسرائیل بارها بر همکاری درخصوص ایجاد صنایع نظامی تأکید کرده‌اند. لازم به ذکر است که صنایع دفاعی اسرائیل نقش مهمی در بازسازی و مدرن کردن ارتش آذربایجان بعد از شکست این کشور در قره‌باغ ایفا کرد. همکاری‌های دو کشور تنها به صنایع دفاعی محدود نمی‌شود و همکاری‌های اطلاعاتی و امنیتی را هم در بر می‌گیرد.
همکاری‌های نظامی ـ امنیتی در حالی میان آذربایجان و اسرائیل افزایش می‌یابد که تصویب دکترین جدید نظامی جمهوری آذربایجان نیز تحت نفوذ و تأثیر امریکا صورت گرفته است زیرا درست دو روز بعد از سفر رابرت گیتس، وزیر دفاع امریکا به باکو دکترین نظامی جمهوری آذربایجان در پارلمان این کشور تصویب شد.
بر این اساس می‌توان رفت و آمدهای اخیر مقامات کاخ سفید به منطقه قفقاز را در راستای پیگیری اهداف و خواست‌های امریکا و اسرائیل در جمهوری آذربایجان به شمار آورد که نشان از فعال‌تر شدن دیپلماسی ایالات متحده در روابط با جمهوری آذربایجان دارد. به خصوص که یکی از اهداف امریکا جلب نظر مقامات آذری برای تبدیل شدن به شریک منطقه‌ای «رژیم صهیونیستی» و ضربه زدن بر امنیت ملی ایران است.
تقابل با ایران
یکی از مهم‌ترین ابعاد حضور نظامی اسرائیل در آذربایجان را می‌توان در مقابله با ایران جست‌وجو کرد. بر این اساس بخش مهمی از همکاری‌های نظامی و امنیتی اسرائیل با آذربایجان، به‌طور مستقیم در جهت تهدید امنیت ملی ایران است. چنانکه تاکنون منابع مختلفی به وجود پست‌های دیده‌بانی و شنود اسرائیل در مرز آذربایجان با ایران اشاره کرده‌اند.این در حالی است که نگرانی آذربایجان از تأثیر ایران به عنوان یک دولت شیعه نیز به گسترش این همکاری‌ها کمک کرده است.
شاید همین امر نیز موجب شده که در آخرین دکترین نظامی آذربایجان، تلویحاً ایران به عنوان «خطری برای امنیت ملی جمهوری آذربایجان» نگریسته شود. در بند ۱۱ بخش دوم سند دکترین نظامی آذربایجان از «ساخت و اشاعه سلاح‌های استراتژیک و کشتار جمعی» توسط دولت‌ها و تشکلات غیردولتی به عنوان «تهدیدی بر امنیت ملی آذربایجان» نام برده شده است که به صورت غیرمستقیم و تلویحی برنامه هسته‌ای ایران را مدنظر قرار می‌دهد.
همچنین در بند مربوط به «تعهدات آذربایجان در قبال امنیت بین‌الملل» تصریح شده است که آذربایجان برای جلوگیری از دستیابی، انتقال، تولید و نگهداری سلاح‌های استراتژیک و کشتار جمعی در منطقه تمامی تلاش خود را انجام خواهد داد.
در بند ۱۷ متن دکترین نظامی نیز از حمایت بعضی دولت‌ها از گروه‌های جدایی‌طلب به عنوان تهدیدی برای امنیت ملی آذربایجان نام برده شده است که اشاره غیرمستقیمی به مناطق جنوبی آذربایجان واقع در مرزهای ایران است و نهایتاً در بند ۲۹ بخش سوم این سند اشاره به امکان ارائه مجوز به دایر کردن پایگاه‌های نظامی خارجی و کمک گرفتن از نیروهای بین‌المللی (ناتو) در صورت «تغییر وضعیت سیاسی- نظامی منطقه» مورد تأکید قرار گرفته است. ماده ۲۹ تصریح می‌کند «به جز موارد استثنایی که در معاهدات و قراردادهای بین‌المللی پذیرفته شده است، جمهوری آذربایجان حق ندارد پایگاه در اختیار کشورهای خارجی قرار دهد.
با وجود این، در صورتی‌که تحولات اساسی در شرایط نظامی و سیاسی رخ دهد جمهوری آذربایجان حق صدور مجوز برای استقرار پایگاه‌ها ونیروهای خارجی را دارد.» اگر این موضوع با تفسیر بند دیگری از این سند مبنی بر «تهدید تغییر موازنه و هژمونی نیروها در منطقه، مرزهای زمینی و دریایی آذربایجان» مورد بررسی قرار گیرد، آنگاه موضوع احتمال دستیابی ایران به بمب اتمی (سلاح استراتژیک و کشتار جمعی) و تغییر هژمونی منطقه کاملاً آشکار می‌شود.
این شرایط در حالی در آخرین دکترین نظامی آذربایجان مورد توجه قرار گرفته‌اند که پیش از این در «سند امنیت ملی جمهوری آذربایجان» استقرار پایگاه‌های نظامی خارجی ممنوع شده بود. البته به رغم این ممنوعیت، جمهوری آذربایجان از چند سال پیش اجازه تأسیس چند پایگاه راداری را در شمال و جنوب این کشور به امریکا داده است.
اگرچه مقامات آذربایجان اعلام کرده‌اند استقرار رادار در مرز آستارا، کاملاً تحت نظارت وزارت دفاع و مورد استفاده آذربایجان است و به امریکا واگذار نشده، با این حال همواره با مخالفت جمهوری اسلامی ایران مواجه شده است.
توافقنامه همکاری‌های دوستانه دو کشور ایران و جمهوری آذربایجان در سال ۱۳۸۱ به امضا رسیده و در یکی از بندهای آن طرفین توافق کرده‌اند که به هیچ کشور ثالثی اجازه استفاده از خاک خود را جهت ضربه زدن به کشور مقابل نخواهند داد.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات