معصومه طاهری
درخبری آمده بود گوگل رسماً به موساد واگذار شد، به این صورت که نتانیاهو در دیدار اریکاشمیت یک نقاشی از گوگل را تحویل وی داد که در آن پرچم رژیم اسرائیل بر فراز آرم شرکت گوگل نصب شده است. بنابرگزارش منابع صهیونیستی، مدیرشرکت مجازی گوگل هم دراین ملاقات گفته براین باورم که شهروندان اسرائیلی که در ارتش ثبتنام میکنند، امتیاز بزرگی بهعنوان کارکنان فناوری پیشرفته عایدشان میشود. تصمیم ما به سرمایهگذاری در اسرائیل یکی از بهترین تصمیمهای گوگل تاکنون بوده است!
شاید اینگونه عملکردها و بده بستانهای به اصطلاح فرهنگی در دنیای کنونی عادی باشد. در دنیایی که مفاهیم فرهنگی با مضامین سیاسی کاملاً در هم آمیخته است و حتی چه بسا امور فرهنگی از حقیقت خود رنگ باختهاند وسیاسیون، هدایتگر و سکاندار اصلی امور فرهنگی شدهاند.
مانند کارخانه فیلمسازی هالیوود که بهظاهر رسالت فرهنگی و هنری دارد، اما در واقع در اختیار و ید قدرت سیاستمداران زرمدار و زورمدار آمریکایی و اسرائیلی است یا شبکههای ارتباطی در دنیای مجازی چون فیسبوک که کاملاً تحت نظر و کنترل عوامل سیاسی آمریکایی است.
شرکت جستوجوگر گوگل به دلیل گستردگی عمل و قدرت بالای جستوجویی که دارد، تعداد زیادی مراجعه کننده را پشتیبانی میکند. گوگل قبلاً نیز شیطنتهای مختلفی از جمله درمورد حذف نام خلیجفارس و تغییر آن به نام مجعول انجام داده است که با واکنشهای مختلفی از سوی کاربران ایرانی روبهرو شده بود اما آنچه اقبال عمومی را با وجود این احوال به سوی گوگل بیشتر کرده امکانات و تواناییهای آن است. بدون تردید گوگل بهترین جستوجوگر و مرورگر اینترنتی است که قابلیتها و تواناییهای خیلی بالایی از خود نشان میدهد درصورتی که در سایر جستوجوگرهای اینترنتی بعضاً مشکلات زیادی برسر راه است، ولی چرا موساد دست روی گوگل گذاشت و آن را به خدمت گرفت؟
در واقع آنچه مهم به نظر میرسد این است که چگونگی مقابله درجنگ نرم دشمنان با چیزی که مسئولان فرهنگی کشورمان در اندیشه آن هستند بسیار تفاوت دارد، بعضاً مسئولان و متولیان امور فرهنگی مسابقات وبلاگنویسی، فیلترینگ و امثالهم را روشهای مناسبی برای مقابله با جنگ نرم سراپا مسلح ولی نامحسوس دشمن میدانند در حالی که دشمنان ایران اسلامی و در رأس آنها صهیونیستها نوع و آرایش حملاتشان در جنگ نرم بسیار برنامهریزی و هدفمند شده است. شبکههای مجازی فیس بوک، توئیتر، ویکیلیکس، یوتیوب و ویکی پدیا تنها قسمتهایی از برنامههای جنگ نرم سازماندهی شده آنهاست.
در حقیقت سرمایهگذاری صهیونیستها روی غول عظیم اینترنتی گوگل همانند آن است که ماهوارههای ضدانقلاب را به خانه افراد ببرند، چه آنکه نوع جستوجو به زبان فارسی بهراحتی میتواند توسط دشمنان صهیونیسم مدیریت شود، البته این نوع مدیریت پیش از این هم اعمال شده است. برای مثال جستوجوی کلماتی مانند حجاب، اسلام، شیعه، نماز و ایران تصاویر و مطالبی را بر صفحه مونیتور نشان میدهد که خلاف واقعیت و کاملاً برنامهریزی شده هستند.
ما در دورانی زندگی میکنیم که کارایی نویسندگی مجازی و وبلاگنویسی در زیر سایه شبکههای اجتماعی هم زیر سؤال رفته است اما بعضاً مدیران فرهنگی ما که اطلاعات کمی نسبت به فضای سایبری دارند، تنها برای اعلام عدد و ارقام بیلانکاری به سراغ فعالیتهای مجازی مانند مسابقات وبلاگنویسی میروند چرا که در آن صورت میتوانند با افتخار در سخنرانیهایشان بگویند با کمترین هزینه ممکن چند هزار وبلاگ راه انداختهاند؛ یک کار فرهنگی بزرگ! که البته اکثر این وبلاگها کپی پیس هستند و تنها برای شرکت در مسابقه ساخته میشوند و تأثیر چندانی هم در عرصه فرهنگی نداشته و نخواهند داشت.
اگر امروز سازمان جاسوسی موساد در اسرائیل، گوگل را در اختیار خود قرار میدهد، مطمئناً برای آن است که در اتاقهای فکریشان برنامهریزی کردهاند تا یک کارسنگین فکری در این زمینه انجام دهند تا هزینههای بالای خرید این جستوجوگر توجیه منطقی پیدا کند. همانطور که همگان به خوبی واقفیم کارفرهنگی با کمیت و عدد تناسب چندانی ندارد، اما تا وقتی که برخی مدیران ومتصدیان فرهنگی ما نگاه بیلان محور و کمیگرایی به مقوله فرهنگ دارند، باید بپذیریم مقابله با دشمنان سایبری کاری سخت خواهد بود. ما هم اکنون چند سالی است که وارد عرصه جنگ نرم فرهنگی شدهایم و امام خامنهای هم بارها مسئولان فرهنگی را به این قضیه مهم هشدار دادهاند، ولی متأسفانه کمتر مدیر فرهنگی به فرهنگ نگاهی منطقی و اصولی داشته است.
برخی میپرسند علت اینکه کمیسیون فرهنگی در مجلس نهم کمترین استقبال کننده را داشته است، چیست؟! شاید بتوان به نوع نگاه قانونگذارانی که علاقهمند به ورود و حضور درکمیسیون فرهنگی نیستند و بیشتر به کمیسیونهای امنیت ملی و اقتصاد رغبت نشان میدهند اشاره کرد. در شرایطی که موساد با برنامهریزی بلند مدت گوگل را دراختیار خود قرار داده است، یعنی انبوه کاربران ایرانی با جستوجوگر گوگل سروکار دارند، قانونگذاران مجلس نهم اعمال محدودیتهای سایبری و فیلترینگ و امثالهم را راهکارهای آینده میداند چرا که هنوز برخورد جدی فرهنگی با معضل فرهنگی در کشورمان نهادینه و اجرایی نشده است و در بیشتر اوقات تنها درحد سخنرانی، همایش و سمینار فعالیت فرهنگی صورت گرفته است.
گفتنی است شرکت گوگل طبق گزارشهای منابع رسانهای غرب خدمات ویژه و مستمر اطلاعاتی را به برخی سرویسهای جاسوسی نظیر سیا ارائه میدهد که ظاهراً پس از این و رسماً باید نام موساد را نیز به این فهرست اضافه کرد. اریک اشمیت آذرماه سال گذشته در مصاحبه با سیانان گفته بود: استعداد بالای ایرانیها در جنگ سایبری، تهدیدی برای غرب است. ایرانیها به دلایلی که به درستی برای ما روشن نیست، به طرز غیرمنتظرهای درجنگ سایبری با استعداد هستند، بنابراین به وضوح در آینده، تهدیدی برای امنیت سایبری ما به شمار خواهند رفت. همیشه این نگرانی وجود دارد که ایرانیها به نرم افزارهای کدگذاری شده دست یافته باشند.