تاریخ انتشار : ۱۶ آبان ۱۳۹۱ - ۱۱:۲۱  ، 
کد خبر : ۲۵۰۲۲۶
گارد سری بهائیت (13)

در جستجوی چریک‌های مخفی استکبار (بخش بیست ‌و هفتم)

دکتر مهدی سیف‌اللهی مقدمه: در قسمت‌های پیشین گزارش‌های «گارد سری بهائیت» پس از آشنائی با سوابق "هژبر یزدانی"، سرمایه‌دار بزرگ فرقه صهیونیستی بهائیت، از تداوم حضور یک گروه شبه نظامی از بهائیان در جریان انقلاب اسلامی، سخن گفتیم و مستندات ساواک در خصوص چریک‌هائی که هژبر یزدانی آموزش داده بود را ارائه کردیم. سپس با تشریح جلوه‌هائی از حضور شبه نظامیان بهائی در فتنه 88 از حضور حداقل 100 بهائی درعاشورای 88 و بازداشت 80 تن از آنان خبر دادیم و سرنخ‌هایی از "عقبه فرماندهی" آنها را ارائه دادیم و با اشاره به سرنخ‌هایی از ارتباطات تبارسالارانه "گروه یاران" و طایفه‌های "سبحانی"، "خانجانی"، "فنائیان"، "روحانی"، " شادمهر" و...، پیوندهای آنان را با بی بی سی، نهادهای مدعی حقوق بشر و... ذکر کردیم و در ادامه با اشاره اجمالی به ارتباطات عاطفی و اقتصادی دختران و پسران بهائی با کروبی، موسوی و... فعالیت پر رونق اقتصادی بهائیان به عنوان پشتوانه فعالیت چریکی و ضدانقلابی آنان را مورد اشاره قرار دادیم. سپس با اشاره به تکاپوی چندتن از جوانان بهائی علیه 9 دی و مظلوم‌نمائی توأم با ارعاب و تهدید از سوی آنان، نامه شبکه بهائیت به نمایندگی از سه عضو جوان این فرقه را منتشر ساختیم و به بخش‌هایی از آن پاسخ دادیم. در ادامه ابعاد دیگری از وابستگی‌های این فرقه با صهیونیسم را از منظر حضرت امام خمینی(ره) تشریح خواهیم کرد.

سرآغاز مبارزه
حضرت امام خمینی(ره) در اوائل دهه 1320 از مبارزه علنی با رژیم پهلوی به صورت فردی فراتر رفتند و با فراخواندن مردم به قیام در برابر این رژیم وابسته، مبارزات خود را بعد اجتماعی بخشیدند. این در حالی بود که معظم له هنوز به مقام مرجعیت نائل نشده بودند و در این سالها پس از رحلت آیت الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی، در قم، مراجع ثلاث هدایت جامعه اسلامی را بر عهده داشتند. در همین سالها، با تلاش و دعوت مجتهدان برومند و با بصیرتی مانند حضرت امام خمینی(ره)، آیت الله العظمی بروجردی مقیم قم شدند تا زعامت شیعیان را عهده دار شوند.
در صحیفه امام(ره) پس از چند نامه از مکاتبات خانوادگی و عرفانی نخستین و تاریخى ترین سند مبارزاتى امام خمینى(ره)، متعلق به نیمه اردیبهشت 1323 (مصادف با11 جمادى الاول 1363ق) است. این سند که یک اعلامیه سیاسی است، حاوی مطالب شگرف و شجاعانه‌ای است که طی آن حضرت امام خمینی(ره) مردم و علما را به قیام براى خدا دعوت می کند. خواندن این اعلامیه به خودی خود تا حدود زیادی مشی سیاسی آن بزرگوار را روشن می‌سازد.
از نکات جالب توجه در این سند تاریخی، اشاره صریح آن بزرگوار به تکاپوی حزب صهیونیستی بهائیت برای بسط نفوذ خود در ایران و الغای اسلام است. در ادامه به بخش‌هائی از این سند تاریخی که در صفحات 22 به بعد جلد نخست صحیفه امام(ره) آمده است، اشاره می‌کنیم:
ترک قیام، ما را به روز سیاه نشاند
«بسم اللَّه الرحمن الرحیم. قال اللَّه تعالى: قُلْ انَّما اعِظُکُم بِواحِدَةٍ أنْ تَقُومُوا لِلّهِ مَثنى‏ وَ فُرادى‏. (سبا: 46؛ اى رسول، بگو به امت، که من به یک سخن شما را پند مى‏دهم؛ وآن سخن این است که شما خالص براى خدا، دو نفر دو نفر با هم یا هر یک تنها، قیام کنید)...»
«قیام للَّه است که موسى کلیم را با یک عصا به فرعونیان چیره کرد... قیام براى خداست که خاتم النبیین- صلى اللَّه علیه و آله- را یک تنه بر تمام عادات و عقاید جاهلیت غلبه داد... خودخواهى و ترک قیام براى خدا ما را به این روزگار سیاه رسانده و همه جهانیان را بر ما چیره کرده و کشورهاى اسلامى را زیر نفوذ دیگران درآورده. قیام براى منافع شخصى است که روح وحدت و برادرى را در ملت اسلامى خفه کرده. قیام براى نفس است که بیش از 10 میلیون جمعیت شیعه را به طورى از هم متفرق و جدا کرده که طعمه مشتى شهوت پرست پشت میزنشین شدند. قیام براى شخص است که یک نفر مازندرانى بیسواد (رضاخان) را بر یک گروه چندین میلیونى چیره مى‏کند...»
«قیام براى نفس اماره است که مدارس علم و دانش را تسلیم مشتى کودک ساده کرده و مراکز علم قرآن را مرکز فحشا کرده. قیام براى خود است که موقوفات مدارس و محافل دینى را به رایگان تسلیم مشتى هرزه گرد بیشرف کرده و نَفَس از هیچ کس درنمى آید. قیام براى نفس است که چادر عفت را از سر زنهاى عفیف مسلمان برداشت و الآن هم این امر خلاف دین و قانون در مملکت جارى است و کسى بر علیه آن سخنى نمى‏گوید...»
بهترین فرصت برای قیام
نکته قابل توجه اینکه آن بزرگوار در این سند تاریخی که در آغاز سلطنت محمدرضا پهلوی و حدود 10 سال زودتر از نهضت ملی نفت نوشته شده است، مردم ایران را به قیام فرامی‌خوانند و یادآوری می کنند که تأخیر در قیام موجبات تسلط بیشتر اجانب بر کشور را مهیا می‌سازد:
«هان‏اى روحانیین اسلامى! اى علماى ربانى! اى دانشمندان دیندار! اى گویندگان آیین دوست! اى دینداران خداخواه! اى خداخواهان حق پرست! اى حق پرستان شرافتمند! اى شرافتمندان وطنخواه! اى وطنخواهان با ناموس!
موعظت خداى جهان را بخوانید و یگانه راه اصلاحى را که پیشنهاد فرموده بپذیرید و ترک نفعهاى شخصى کرده تا به همه سعادتهاى دو جهان نایل شوید و با زندگانى شرافتمندانه دو عالم دست در آغوش شوید. «انّ للَّه فى ایّام دهرکم نفحاتٌ ألا فتعرّضوا لها» (بحارالانوار ج 68، ص 221، کنزالعمال ج 7، ص 769)»
«امروز روزى است که نسیم روحانى الهى وزیدن گرفته و براى قیام اصلاحى بهترین روز است، اگر مجال را از دست بدهید و قیام براى خدا نکنید و مراسم دینى را عودت ندهید، فرداست که مشتى هرزه گرد شهوتران بر شما چیره شوند و تمام آیین و شرف شما را دستخوش اغراض باطله خود کنند. امروز شماها در پیشگاه خداى عالم چه عذرى دارید؟ همه دیدید کتابهاى یک نفر تبریزى بى‏سروپا (احمد کسروی) را که تمام آیین شماها را دستخوش ناسزا کرد و در مرکز تشیع به امام صادق و امام غایب- روحى له الفداء- آن همه جسارتها کرد و هیچ کلمه از شماها صادر نشد.»
«امروز چه عذرى در محکمه خدا دارید؟ این چه ضعف و بیچارگى است که شماها را فرا گرفته؟ اى آقاى محترم که این صفحات را جمع آورى نمودید و به نظر علماى بلاد و گویندگان رساندید! خوب است یک کتابى هم فراهم آورید که جمع تفرقه آنان را کند و همه آنان را در مقاصد اسلامى همراه کرده از همه امضا مى‏گرفتید که اگر در یک گوشه مملکت به دین جسارتى مى‏شد، همه یکدل و جهت از تمام کشور قیام مى‏کردند.»
هوشمندی حضرت امام خمینی(ره) در قبال فرقه صهیونیستی بهائیت، در جملات پایانی همین سند تاریخی روشن می‌شود که ویژگی‌های شبکه‌ای این فرقه و ارتباطات آن برای جاسوسی با اجانب را روشن می‌سازد:
«خوب است دیندارى را دست کم از بهاییان یاد بگیرید که اگر یک نفر آنها در یک دیه (روستا) زندگى کند، از مراکز حساس آنها با او رابطه دارند و اگر جزئى تعدى به او شود براى او قیام کنند. شماها که به حق مشروع خود قیام نکردید، خیره سران بى‏دین از جاى برخاستند و در هر گوشه زمزمه بى‏دینى را آغاز کردند و به همین زودى بر شما تفرقه زده‏ها چنان چیره شوند که از زمان رضاخان روزگارتان سخت تر شود. وَ مَنْ یَخْرُجْ مِنْ بَیْتِهِ مُهاجِراً الَى اللَّهِ وَ رَسولِهِ ثُمَّ یُدرِکْهُ الْمَوتُ فَقَد وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ (نساء: 100؛ و هرگاه کسى از خانه خویش براى هجرت بسوى خدا و رسول بیرون آید، و در سفر مرگ او فرا رسد، اجر و ثواب چنین کسى بر خداست).»
تلاش برای محو اسلام
دو دهه بعد از این سند تاریخی، بسط نفوذ بهائیان در ایران به خوبی آشکار شده بود. در شماره پیشین این سلسله گزارش‌ها، به هشدارهای حضرت امام خمینی(ره) در خصوص لایحه موسوم به انجمن‌های ایالتی و ولایتی اشاره کردیم. آن بزرگوار در ضمن همین هشدارها، اعطای تسهیلات فوق العاده از بیت المال مسلمین به عناصر این فرقه ضاله برای سفر به انگلیس و برگزاری کنفرانسی ضداسلامی را گوشزد می‌کردند.
در صحیفه امام خمینی(ره) چند سند دیگر حاکی از دغدغه آن حضرت برای افشاگری درباره اعطای این تسهیلات وجود دارد. از جمله آن بزرگوار در اردیبهشت 1342 (ذى القعده 1382ق) طی نامه‌ای به علمای یزد در این خصوص می‌فرمایند: «لازم است توجه حضرات آقایان را جلب کنم به اعمال گذشته و حاضر دستگاه جبار؛ در گذشته به اسلام و قرآن اهانت کرد و خواستْ قرآن را در ردیف کتب ضاله قرار دهد. اکنون با اعلام تساوى حقوق، چندین حکم ضرورى اسلام محو مى‏شود.
اخیراً وزیر دادگسترى در طرح خود شرط اسلام و ذکوریت را از شرایط قضات لغو کرده. از چیزهایى که سوء نیت دولت حاضر (اسدالله علم) را اثبات مى‏کند تسهیلاتى است که براى مسافرت دو هزار نفر یا بیشتر از فرق ضاله قائل شده است، و به هر یک 500 دلار ارز داده‏اند و قریب 1020 تومان تخفیف در بلیت هواپیما داده‏اند؛ به مقصد آنکه این عده در محفلى که در لندن از آنها تشکیل مى‏شود و صددرصد ضداسلامى است شرکت کنند. در مقابل، براى زیارت حجاج بیت اللَّه الحرام چه مشکلات که ایجاد نمى‏کنند و چه اجحافات و خرج تراشیها که نمى‏شود.»
پست‌های حساس در قبضه عمال اسرائیل
امام خمینی(ره) در همین سند، به صهیونیستی بودن شبکه حزبی بهائیت تصریح می فرمایند: «آقایان باید توجه فرمایند که بسیارى از پستهاى حساس به دست این فرقه (بهائیت) است که حقیقتاً عمال اسرائیل هستند. خطر اسرائیل براى اسلام و ایران بسیار نزدیک است. پیمان با اسرائیل در مقابل دول اسلامى یا بسته شده یا مى‏شود. لازم است علماى اعلام و خطباى محترم سایر طبقات را آگاه فرمایند که در موقعش بتوانیم جلوگیرى کنیم...» (صحیفه امام، ج‏1، صص: 186 به بعد)
آن بزرگوار در20 اردیبهشت 1342 (مصادف با16 ذى الحجه 1382) در نامه مشابهی می‌نویسند:
«خدمت ذى سعادت جناب مستطاب مروّج الاحکام و ثقة الاسلام آقاى آقا سید کاظم شاهنگیان- دامت افاضاته... امید است ان شاء اللَّه تعالى با ادعیه خالصه جنابعالى و همت آقایان و سایر اهالى محترم ایران خصوصاً تهران موفق شویم به حفظ شعائر مذهبى و دفاع از حریم قرآن و اسلام؛ و نگذاریم مخالفین اسلام و تشیع و مملکت جعفر بن محمدالصادق- صلوات اللَّه و سلامه علیه و على آبائه و اجداده الطاهرین- به مقاصد پلید خود نایل شوند.»
«لازم است جنابعالى متوجه باشید که اعمال ضد اسلامى دولت حاضر خطر را نزدیک نموده: اخیراً به دو هزار نفر بهایى تذکره دادند و به لندن رفتند براى شرکت در محفلى که به ضد اسلام تشکیل مى‏شود، و به هر یک 500 دلار ارز و 1020 تومان تخفیف بلیت هواپیما دادند. خدا مى‏داند این مجلس ملعون چه مفاسدى براى اسلام و مذهب دربردارد. مردم را آگاه فرمایید. به علماى اعلام تذکر دهید براى این امور فکرى کنند.» (صحیفه امام، ج‏1، ص: 226)
دین در معرض تهاجم اسرائیل و بهائیت
حضرت امام خمینی(ره) در سخنرانی‌های عمومی خود نیز به توسعه نفوذ حزب صهیونیستی بهائیت در کشور هشدار می‌دادند. آن بزرگوار در 23 اردیبهشت 1342 (مصادف با 19 ذى الحجه 1382) در جمع روحانیون و مردم همدان که به مناسبت عید سعید غدیر به دیدار معظم له رفته بودند، می‌فرمایند:
«... سلام مرا به عموم مردم و روحانیون همدان برسانید و بگویید: دین شما مردم مسلمان در معرض مخاطره و هجوم قرار گرفته است؛ دولت شما مى‏خواهد به دست بهاییها و اسرائیلیها شما را از بین ببرد. بدانید که دولتِ شما به دو هزار نفر بهایى، هر یک 500 دلار کرایه طیاره داده که به لندن بروند، جمع شوند و علیه قرآن و پیغمبر شما تصمیم بگیرند. دولتِ شما در یک معامله فروش روغن و مواد نفتى از شرکت نفت به «ثابت پاسال» بهایى، پنج میلیون تومان استفاده رسانیده است که با این پول، مخارج اعزام بهاییها به لندن و تبلیغات بهایى تأمین بشود. به مردم بگویید: از مالیاتى که دولتِ شما از شما مسلمانها مى‏گیرد، این مخارج را مى‏کند، و یهودى و اسرائیلى و بهایى را تقویت مى‏کند.»
«اطلاع کامل دارم، مى‏خواهند برخلاف تمایل ملت مسلمان ایران و سایر ملل اسلامى و عرب، دولت اسرائیل را به رسمیت بشناسند؛ ولى هنوز مثل اینکه جرأت نکرده‏اند و از شما وحشت دارند که موضوع را رسماً اعلام کنند. دو سال قبل همین کار را کردند که مورد اعتراض علما و مردم مسلمان قرار گرفت؛ فورى تکذیب کردند. حالا هم همین خیال را دارند. شما به دیگران، و دیگران به دیگران، و همه به همه، بگویید: آماده باشند، متحد باشند، تا روزى که بنا شود با مشت به دهان این دولت نوکر اجنبى و ضد اسلام بکوبیم. خدا با ماست و پیشرفت از آنِ ما خواهد بود.» (صحیفه امام، ج‏1، ص: 228)
نکته قابل توجه آنکه استقبال مردم از سخنرانی‌های صریح و شجاعانه آن بزرگوار با حساسیت عوامل رژیم مواجه می‌گردید.
سازمان اطلاعات و امنیت (ساواک) قم در گزارشى به ساواک مرکز درباره همین بیانات مى‏نویسد: «اطلاع مورخه 23/2/42 حاکى بوده است که به مناسبت مراسم عید غدیر، جمعیت زیادى از طلاب، اصناف و بازاریها از تهران، قم، اصفهان و همدان به قم وارد شدند و به منزل خمینى رفته و به او تبریک مى‏گفته‏اند.
نزدیک ساعت پنج بعدازظهر عده‏اى در حدود یکصد نفر که از همدان آمده بودند به منزل وى آمده، و پس از معرفى آنها به خمینى، شخصى از طرف جمعیت خطابه‏اى را که در دست داشت قرائت کرد و گفت: ما از طرف روحانیون اصناف و طبقات مختلف همدان نزد شما آمده ایم تا ضمن درک فیض حضور شما و عرض تبریک عید، پشتیبانى مردم همدان را از شما اعلام بداریم. مردم همدان به ما نمایندگى داده‏اند به شما اعلام کنیم که تا آخرین قطره خون براى از بین بردن معاویه وقت، در پشت سر شما ایستاده‏اند. آنگاه آقاى خمینى صحبت نموده و [مطالب فوق را] اظهار داشت ...» (صحیفه امام(ره). همان)
حمایت مراجع روشن‌ضمیر از قیام
قیام حضرت امام خمینی(ره) در برابر رژیم سفاک پهلوی و اربابانش، با استقبال علمای روشن ضمیر و ملت مسلمان ایران مواجه گردید. حتی بزرگانی چون حضرت آیت الله العظمی سید هادی میلانی(قدس) از مراجع بزرگ مقیم مشهد که به لحاظ سن نسبت به امام خمینی(ره) مقدم بودند، در این خصوص اقدامات شایانی کردند. از جمله این اقدامات حضور آن بزرگوار در تحصنی در تهران، به منظور حفظ جان امام خمینی(ره) پس از بازداشت امام بود.
حضرت امام خمینی(ره) در 31 اردیبهشت 1342 (مصادف با 27 ذى الحجه 1382) در نامه‌ای از حمایت آیت الله العظمی میلانی، از نهضت اسلامی تقدیر و تشکر می‌کنند و می‌نویسند: «حضرت آیت اللَّه میلانى- دامت برکاته.
به عرض عالى مى‏رساند، مرقوم مبارک مبنى بر نگرانى از اوضاع حاضر دستگاه جبار و دایر بر پشتیبانى از حقیر موجب کمال تشکر گردید، جریانات حاضره و سالفه چیزى نیست که با توجه به عمق آن بتوان ساکت نشست، ماترَک پیغمبر اسلام- صلى اللَّه علیه و آله و سلم- کتاب اللَّه و عترت است و این دو ثَقَل امروز در معرض خطر است، ملاحظه فرمودید دستهاى خبیث دستگاه جبار در موضوع قرآن کریم چه نقشه شیطانى کشیدند که اگر دفاع علماى اعلام و مسلمین نبود نمى‏دانم امروز وضع به چه منوال بود، الغاى اسلام از شرایط قضات را نمى‏توان به چیزى حمل نمود جز پیروى از همان نقشه شیطانى دست نشاندگان اسرائیل- دشمن اسلام و قرآن و ملیت و تمامیت مملکت- همان نقشه شیطانى است که براى تشکیل محفل ضد اسلامى در لندن به دست دولت خائن و دستگاه جبار و با حاصل دسترنج ملت فقیر مسلمان دو هزار نفر یا به قولى پنج هزار نفر از فرقه ضالّه (بهائیت) دست نشانده اسرائیل را با تشریفات و تسهیلات و تخفیف به هر 1020 تومان در بلیط هواپیما و به هر یک پانصد دلار ارز به محفل ضد اسلامى لندن اعزام مى‏کند تا شرکت کنند در افکار شیطانى ضد اسلامى و وطنى.»
وعده قیام عمومی
در ادامه همین نامه، حضرت امام خمینی(ره) جملات اطمینان آوری درباره آینده قیام مردم علیه رژیم سفاک پهلوی و عناصر فرقه صهیونیستی بهائیت را ذکر می‌کنند و آن پیش‌بینی قابل توجه آینده قیام است:
«توجه حضرتعالى را به نطقهاى... تشریفات رئیس جمهور هند جلب مى‏نمایم، این نطقها بسیار قابل دقت و ملاحظه است از خلال آنها مطالب خطرناکى که پیش بینى مى‏شد خوانده مى‏شود، لکن سریعاً عرض مى‏کنم اگر روزى بخواهد این خیال خام جامه عمل بپوشد دست انتقام ملت مسلْم از آستین بیرون خواهد آمد و جنایتکاران و خائنین را تنبیه خواهد کرد و تشبثات مزوّرانه آنها به جایى نخواهد رسید.»
«از حال حقیر و احوال مصدومین و مجروحین و بازماندگان مقتولین استفسار فرموده بودید، بازماندگان بادلهاى داغدار به سر مى‏برند، احصاییه (آمار) تمام مصدومین و مجروحین را تاکنون نتوانستیم به دست بیاوریم، بعضى از مصدومین در این مدت طولانى باز شفا نیافته‏اند. حالت حقیر صورتاً بد نیست لکن حوادث جاریه و خطرهاى محتمله عذابم مى‏دهد. از خداوند تعالى نصرت اسلام و مسلمین را خواستارم، تشکر خود را از عواطف صمیمانه آن حضرت اعلام مى‏کنم. والسلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته.»(صحیفه امام، ج‏1، ص: 233 به بعد)
فتوای صریح امام: بهائیان کافر و نجس هستند
نکته قابل توجه آنکه حضرت امام خمینی(ره) گرچه عناصر فرقه ضاله بهائیت را عمال صهیونیسم و رژیم اسرائیل می‌دانستند اما برای آنها همانند پیروان حضرت موسی(ره) و آئین کلیمی اعتبار قائل نبودند. به بیان دیگر آن بزرگوار، همانگونه که بین مذهب کلیمی و جهانخواران صهیونیسم تفاوت قائل بودند، فرقه ضاله بهائیت را شعبه‌ای از صهیونیسم، کافر و حتی نجس می‌دانستند.
حضرت امام خمینی(ره) این نکات را صریحاً در پاسخ به نامه حضرت آیت الله محمد على گرامى در خرداد 1342 (مصادف با محرّم 1383) مورد اشاره قرار داده‌اند. در این اجازه فرقه صهیونیستی بهائیت صریحاً "کافر" و "نجس" توصیف می شود. آیت الله گرامی طی نامه‌ای به آن بزرگوار نوشته‌اند:
«پیشگاه مبارک جناب مستطاب حضرت آیت اللَّه العظمى آقاى حاج آقا روح اللَّه خمینى- متّع اللَّه المسلمین بطول بقائه. مستدعى است حکم فرقه بهاییه را از نظر شرع انور در جهت ازدواج با مسلمانان- زن دادن و زن گرفتن- و همچنین در جهت طهارت و نجاست و خصوصاً وارد شدن آنها به حمامهاى مسلمانان روشن فرمایید. ممنون مى‏شویم. الداعى محمدعلى گرامى القمى»
حضرت امام خمینی(ره) در این خصوص نوشته‌اند: «بسمه تعالى. این طایفه ضالّه، کافر و نجس هستند و ازدواج با آنها جایز نیست و به حمام مسلمین نباید وارد شوند.- روح اللَّه الموسوى الخمینى.» (صحیفه امام، ج‏1، ص: 237)
اختصاص هزینه برای مبارزه با فرقه نجس
حضرت امام خمینی(ره) تخصیص بخشی از وجوهات برای مبارزه فکری با بهائیت را جایز می‌شمردند و برای استقبال از مستبصرین و کسانی که این فرقه ضاله را رها کرده بودند، جواز مشخصی صادر می‌کردند. آن بزرگوار در همین خصوص چند مورد اجازه صادر کرده اند.
در سال 1349 گروه موسوم به "انجمن حجتیه"، در نامه‌ای خطاب به امام خمینی(ره) چنین نوشت: «حضرت آیت اللَّه العظمى جناب آقاى حاج آقا روح اللَّه خمینى- دام ظلّه العالى... عده‏اى از افراد متدین و با ایمان... براى مبارزه اصولى با مرام ساختگى بهائیت جلسات منظمى تشکیل داده و در این جلسات مطالب آموزنده‏اى تدریس و افراد را با مقام شامخ حضرت ولى عصر- ارواحنا و ارواح العالمین له الفدا- آشنا مى‏سازند... در اثر عنایات خاصه حضرت بقیة اللَّه الاعظم امام زمان- صلوات اللَّه و سلامه علیه- توانسته‏اند در این مدت حدود 500 نفر از افراد فرقه ضاله بهاییه را به صراط مستقیم توحید هدایت و به دیانت مقدسه اسلام مشرف نموده و عده کثیرى از افراد متزلزل را که در خطر سقوط به دامان آن گروه قرار گرفته بودند از پرتگاه نجات دهند.
اولًا نظر مبارک حضرت آیت اللَّه درباره این عده و اقدام آنان چیست؟ ثانیاً همکارى با آنها و تقویت آنان چه صورتى دارد؟ ثالثاً آیا مى‏توان در صورت لزوم از وجوه شرعیه در این راه مصرف نمود یا نه؟» حضرت امام خمینی(ره) در پاسخ به این نامه مرقوم می‌فرمایند: «بسمه تعالى. در فرض مذکور هم اقدامات آقایان مورد تقدیر و رضاى خداوند متعال است و نیز همکارى و همراهى با آنها مرضى ولى عصر- عجل اللَّه فرجه- است. و هم مجازند مؤمنین از وجوه شرعیه از قبیل زکوات و شرعیات به آنها بدهند. در صورت لزوم مجازند از ثلث سهم مبارک امام- علیه السلام- به آنها کمک کنند...» (صحیفه امام، ج‏2، ص: 299 به بعد)
تفکیک صف مبارزان
در این اجازه حضرت امام خمینی(ره) تخصیص سهم برای مبارزه با بهائیت از سوی این گروه را تحت نظارت شیخ محمود حلبى صادر می‌فرمایند. البته آن بزرگوار این اجازه را اندکی بعد به دلیل انحراف انجمن حجتیه و همکارى برخى از اعضاى آن با رژیم شاه، پس گرفتند. ایشان در سال 1350 در پاسخ به نامه آیت‌الله گرامى که خواستار اعلام نظر در مورد وضع انجمن حجتیه و مؤسس آن شده بود، چنین نوشته‏اند: «شخصى که مرقوم شده بود: جلساتش ضررهایى دارد، از وقتى مطلع شده‏ام تأییدى از او نکرده‏ام و ان شاء اللَّه تعالى‏ نمى‏کنم». (صحیفه امام، ج‏2، ص: 300)
البته این اقدام، به منزله جدا کردن حساب انجمن حجتیه از صف مبارزان با رژیم سفاک پهلوی بود و به معنای عدم مبارزه حضرت امام(ره) با فرقه ضاله بهائیت نبود. در ادامه اشارات بیشتری در خصوص مبارزات امام خمینی(ره) با این فرقه صهیونیستی خواهیم داشت. انشاءالله

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
پربیننده ترین
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات