آبانماه هر سال يادآور خاطراتي براي ملت انقلابي ايران اسلامي است. خاطراتي تلخ و شيريون كه تاريخ اين انقلاب به آنها گره خورده است. واقع شدن سه رويداد مهم تاريخي در اين روز يعني تبعيد حضرت امام خميني به تركيه در سال 1343، شهادت جمعي از دانشآموزان توسط رژيم شاهنشاهي در سال 1357 و تسخير لانه جاسوسي آمريكا توسط دانشجويان در سال 58 باعث شده است اين روز يكي از روزهاي مهم و تاريخساز انقلاب به رهبري حضرت امام گردد. از اين سه رويداد مهمترين آن را بايد آخرين واقعه يعني تسخير لانه جاسوسي ناميد كه حضرت امام از آن تعبير به انقلاب دوم كردند و حتي آن را بزرگتر از انقلاب اول دانستند. اين وقايع مهم باعث شده است اين روز در تاريخ جمهوري اسلامي به نام يومالله 13 آبان و روز مبارزه با استكبار جهاني نامگذاري گردد تا اين روحيه تسليمناپذيري مردم اسلامي ايران در برابر استكبار و نظام سلطه جهاني به رخ جهانيان كشيده شود.
ـ سردرگمي سبز
در 13 آبان سال 88 و جريان فتنه آمريكايي ـ اسرائيلي ظاهراً وقايعي ديگر در راه بود. اولين ضربه مهلكي كه جريان فتنه متحمل شد خطبههاي تاريخي رهبر معظم انقلاب بود كه طرفداران ميرحسين و كروبي را همچون يخ آب كرد و از جمعيت نسبتاً قابل توجهي كه دنبالهرو اين افراد بود نهايتاً چندصدهزار نفر باقي ماند.
با اينكه تبيين بينظير و سخنان حكيمانه ولي امر مسلمين سره را از ناسره جدا كرد و راه علاقهمندان نظام را از راه منحرفان جدا ساخت اما هنوز بودند افرادي كه ادعاي تدين و انقلابيگري ميكردند اما در جبهه بازندگان انتخابات كه حالا در ادبيات مردم به سران فتنه شهره شده بودند قرار داشتند تا اينكه نوبت به روز قدس رسيد. روزي كه مردم روزهدار براي قرب الهي و براي حمايت از مسلمانان مظلوم فلسطين به خيابانها ميآيند و نداي حقطلبي خود را به گوش جهانيان ميرسانند. اما در روز قدس سال 88 عده قليلي نيز در خيابانها بودند كه ظاهراً برخلاف اين جريان بودند.
شعارهايشان چيز ديگري بود. مرگ بر اسرائيل و آمريكا در شعارهاي آنان جايي نداشت. براي اينكه چيزي براي گفتن داشته باشند مرگ بر روسيه و چين ميگفتند كه مشخص نبود ارتباط اين دو كشور با روز قدس چيست؟ اگر مردم با زبان روزه شعار ميدادند در دستان اين گروه شيشههاي آب بود و بعد هم در هنگام نماز دختر و پسر در كنار هم به نماز ايستادند آن هم با كفش! احتمالاً براي چنين نمازي نياز به وضو هم نداشتند(!) انتشار اين صحنههاي مضحك و البته تاسفبار كه گاه لبخند بر لبان نمازگزاران را نيز به همراه آورده بود باعث شد هويت واقعي اين جريان براي گولخوردگان مشخص شود و كساني كه اندكي عرق نظام و دين را داشتند از فرداي آن روز از اين جريان جدا شدند.
ـ سبك انگلي!
قدرت اين شبهجريان آنقدر تحليل رفت كه امكان برگزاري تجمعات خودجوش براي آنان ديگر ميسر نبود بنابراين بايد سبك انگلي را براي خود انتخاب ميكردند يعني اينكه در تجمعات رسمي نظام خود را وارد معركه ساخته و با سر دادن شعار خودي نشان ميدادند. بعد از چند روز جريان فتنه سعي كرد خود را بازسازي كرده و همت خود را منعطف به 13 آبان كند. صدها سايت و وبلاگ دست به كار شدند تا حاميان خود را براي اين روز آماده سازند. از آنجا كه ماهيت روز 13 آبان نسبتي با آنها نداشت و دقيقاً خلاف جهتگيريهاي اين گروه وابسته به غرب و اسرائيل بود بايد به نوعي فلسفه حضور خود را توجيه ميكردند. اما از آنجا كه منطقي در پشت آن نبود نهايتاً با طراحي پوسترهايي به رنگ سبز و انتخاب شعارهايي چون سبزترين 13 آبان سعي در جذب مخاطب داشتند.
موسوي و كروبي نيز اين بار فعالتر از روز قدس وارد ميدان شدند. كروبي چند روز قبل از آن به نمايشگاه مطبوعات آمد. وي انتظار داشت اصحاب رسانه او را همچون نگيني حلقه كنند اما چند دقيقه نگذشت كه شعارهاي تند عليه كروبي و ميرحسين فضاي نمايشگاه را به تصرف خود درآورد.
اندك حاميان كروبي و روزهاي جريان فتنه سعي كردند سريعاً كروبي را از معركه خارج كنند. كروبي همان روز اعلام كرد كه در راهپيمايي 13 آبان شركت خواهد كرد. ميرحسين نيز به تاسي از او با انتشار يك بيانيه به مناسبت 13 آبان همين موضوع را اعلام داشت. جالب آنكه در بيانيه موسوي نه نامي از تسخير لانه جاسوسي آمده بود و نه از استكبار سخني به ميان آمده بود.
ـ سبزترين 13 آبان!
جريان فتنه بعد از اولين ناكامي بزرگ خود در روز قدس دل به اين روز بسته بود و همه توان خود را به صحنه آورده بود تا بتواند ارادت خود به آمال غرب و آمريكا را براي اربابانش به اثبات برساند. بالاخره روزي كه قرار بود سبزترين 13 آبان باشد رسيد اما تنها چيزي كه در ميان جمعيت انبوه راهپيماييكنندهها در خيابان طالقاني و حومه مشاهده نشد هواداران فتنه بود. شعارهايي چون «مرگ بر آمريكا»، «مرگ بر اسرائيل»، «حزب فقط حزب علي، سيد فقط سيدعلي»، «واي اگر رهبرم حكم جهادم دهد»، «اي رهبر آزاده آمادهايم، آماده» خيابانها را به لرزه درآورده بود. اندك هواداران فتنهگران از آنجا كه قدرت مقابله با مردم را نداشتند سعي كردند يك محل تجمع ديگر براي خد بيابند آن هم ميدان هفت تير كه نسبتي با روز 13 آبان نداشت.
كروبي نيز به اين جمع ملحق شد. عدهاي از مردم انقلابي هنگامي كه متوجه شدند كروبي در ميان جمعيت حاضر شده شعارهاي خود را متوجه وي ساختند. بعد از چند دقيقه حاميان كروبي وي را از صحنه خارج ساختند تا شعارهاي مردم بيش از آن وي و يار ديگرش موسوي را رسوا نكند.
ـ روي آوردن به حركات آنارشيستي
با پايان روز 13 آبان هجمه 45 روزه رسانهاي جريان فتنه نيز به پايان رسيد اما تنها نتيجهاي كه براي اين گروه و اربابانشان داشت اين بود كه بدانند عده و عده اين گروه در جامعه ايراني چقدر است و حتي نميتوانند در تجمعات نظام نيز خودي نشان دهند. از آن روز به بعد جريان فتنه به حركات راديكالي و آنارشيسم رو آورد تا شايد بتواند با تنفس مصنوعي اين جريان را زنده نگه دارد.
فتنه سبز در روز 13 آبان نشان داد كه ماهيت آن نه تنها هيچ سنخيتي با انقلاب و اهداف آن ندارد كه كاملاً برخلاف اهداف اين حركت عظيم حركت ميكند. حركات ساختارشكنانه اين جريان كم و بيش ادامه داشت تا اينكه در روز عاشورا ماهيت ضد ديني خود را نشان داد و مردم ايران با حركت بينظير خود در روز نهم دي اين گروهك را به زبالهدان تاريخ فرستادند.