تاریخ انتشار : ۱۸ آبان ۱۳۹۲ - ۰۳:۲۹  ، 
کد خبر : ۲۶۲۲۸۱

رابطه با آمریکا در بوته نقد منصفانه

مجتبی ملکی اصفهانی - مقدمه: در مناسبات اجتماعی میان اشخاص، دولت‌ها، ملت‌ها و فرهنگ‌ها، دوستی و دشمنی ناشی از اشتراک و یا تضاد منافع، از امور جاری و معمول به شمار می‌رود. استمرار این دوستی و خصومت‌ها نیز تابع اهمیت، عمق و استمرار اشتراک یا تضاد در منافع است. نکته مهم، کلیدی و اساسی، شناخت درست عامل یا عوامل دوستی و دشمنی‌هاست. شناخت و تبیین صحیح متغیرهای مؤثر در روابط دوستانه یا خصمانه، سبب تقویت عزم و اراده و آسان شدن سختی‌ها و مشکلات در پیمودن راهی که انتخاب شده می‌گردد. با ذکر این مقدمه، اکنون برآنیم تا به دور از پیش‌داوری و با پرهیز از گرفتار شدن در دام احساسات تند که چشم عقل را نابینا می‌کند، در فضای منطقی و منصفانه، مسأله رابطه ایران و آمریکا را از چند زاویه مورد بررسی قرار دهیم.

1- دامنه اختلافات ایران و آمریکا در چه سطحی است؟

اکثر قریب به اتفاق مردم آمریکا تابع یکی از ادیان آسمانی مسیحیت، اسلام و یا یهود هستند که باتوجه به اشتراک ادیان آسمانی در سه اصل توحید، نبوت و معاد، وجوه اشتراک دو ملت فراوان است. زندگی مسالمت‌آمیز چند ده ساله هزاران ایرانی در کنار مردم آمریکا بهترین گواه بر این مدعاست. اما در آمریکا دین کارکرد سیاسی ندارد و دولت آمریکا یک دولت دینی نیست. در کشور ایران این‌گونه نیست، سیاست مبنای دینی دارد و دین مردم از سیاست جدا نیست. بنابراین، دامنه اختلاف و دشمنی محدود به خصومت دولت آمریکا و ملت ایران است. ملتی که دولت نیز بخشی از آن است.

2- عامل یا عوامل اصلی اختلاف دولت آمریکا با ملت ایران چیست؟

الف: عقیدتی: در نگاه دولتمردان آمریکا، ارضای تمایلات انسان محور همه سیاست‌ها، برنامه‌ها و فعالیت‌هاست.

اما در جامعه ایران، خدا محوری حاکم است. ارضای تمایلات انسانی نیز در همین راستا صورت می‌پذیرد.

ب: فرهنگی: فرهنگ حاکم بر سیاسیون آمریکا، ترویج لاابالی‌گری و برچیدن حصارها و مرزهای ارزش‌های اخلاقی به منظور از بین بردن فرصت اندیشیدن در اهداف آفرینش و وظایف اصلی آدمی است. رواج قانونی هم‌جنس بازی، و... از نمونه‌های این فرهنگ منحط است.

اما در جامعه اسلامی ایران، دولت و ملت، ترویج ارزش‌های اخلاقی و پایبندی به این ارزش‌ها را وظیفه خود می‌دانند. در فرهنگ دولتمردان آمریکا، خوب، زیبا و مفید، هر آن چیزی است که تمایلات مادی و شهوانی انسان را ارضا نماید. اما در فرهنگ اسلامی ملت و دولت ایران، هر آن‌چه که به رشد و تعالی متوازن استعدادهای مادی و معنوی انسان و نزدیک کردن او به خداوند مؤثر باشد، خوب، مفید و زیبا است؛ خواه آن چیز از امور مادی و طبیعی باشد و خواه از امور معنوی.

ج: اقتصادی: شعار محوری اقتصاد سرمایه‌داری، «تولید بیش‌تر، مصرف بیش‌تر و مصرف بیش‌تر، تولید بیش‌تر» است. علاوه بر این که اصالت از آن ثروت است. اما در آموزه‌های اسلامی، اسراف و تبذیر مورد نکوهش قرار گرفته. فعالیت‌های اقتصادی تنها وسیله‌ای برای رسیدن به هدف است.

د: سیاسی: ازنظر دولتمردان آمریکا، هر دولت و ملتی که همسو با سیاست‌های آن کشور نباشد، دشمن به حساب می‌آید. مردم جهان آن جمله جرج بوش رئیس‌جمهور وقت آمریکا بعد از حادثه 11 سپتامبر را به یاد دارند که گفت: کشورها یا با ما هستند یا بر ضد ما. در همان زمان رهبر معظم انقلاب فرمودند: ما نه با شماییم و نه بر ضد شما! در سیاست آمریکا، اقدام بر ضد افراد و حکومت‌های مردمی که در خدمت منافع آن کشور نباشند مجاز است. اما سیاست جمهوری اسلامی، احترام به حق حاکمیت دولت‌ها و اراده مردم و برقراری رابطه براساس منافع متقابل با همه کشورهایی است که سر جنگ با ایران اسلامی نداشته باشند. حتی در قضیه فلسطین نیز سیاست رسمی جمهوری اسلامی ایران، مراجعه به آرای مردم و برگزاری انتخابات آزاد با مشارکت ساکنان اصلی آن سرزمین با قطع نظر از مسلمان، مسیحی یا یهودی بودن است.

3- آیا برقراری رابطه با آمریکا ممکن است؟

پاسخ این سؤال مثبت است. با وجود اختلافات فراوان موجود، منافع مشترکی نیز وجود دارد که می‌تواند زمینه برقراری رابطه ایران و آمریکا را فراهم نماید. نمونه این همکاری برای تأمین منافع مشترک را در قضیه عراق و افغانستان شاهد بودیم. یعنی مقتضی برای برقراری رابطه موجود است.

4- موانع برقراری رابطه میان ایران و آمریکا چیست؟

الف: موانع درونی آمریکا: برخی از مهم‌ترین این موانع عبارتند از:

- وجود اندیشه و روحیه خود را بزرگ‌بینی و برتری‌طلبی که حاضر نیستند برای هیچ دولت، کشور و ملتی، حقوقی برابر با حقوق خود بپذیرند.

- نفوذ عمیق، گسترده و مؤثر جریان‌های صهیونیستی در ارکان حاکمیتی آمریکا و سیطره آن‌ها بر کانون‌های قدرت در این کشور.

- هراس از تقویت جریان‌های آزادیخواه و استقلال‌طلب و گسترش حرکت‌های ضد استکباری با الگو گرفتن از ایران اسلامی.

- به خطر افتادن منافع شرکت‌های اسلحه و مهمات‌سازی آمریکا که با ایجاد موج دروغین ایران‌هراسی، هر ساله ده‌ها میلیارد دلار تجهیزات نظامی به کشورهای منطقه می‌فروشند.

ب: موانع جمهوری اسلامی:

- سیاست راهبردی جمهوری اسلامی مبنی بر غاصب و جعلی بودن رژیم صهیونیستی که امنیت آن خط قرمز دولت آمریکا به شمار می‌رود.

- پیشینه بیش از شصت سال عملکرد منفی دولت آمریکا نسبت به مردم ایران بویژه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، ازنظر ملت ایران، هیچ ظلمی طی شش دهه اخیر بر ایران روا داشته نشده مگر این که رد پای دولت آمریکا در آن به چشم می‌خورد.

- آماده نبودن فضای عمومی جامعه. طی 34سال پس از پیروزی انقلاب، فرزندان این ملت با شعار مرگ بر آمریکا لب به سخن گشوده‌اند و پیران نیز با بغض و کینه نسبت به دولت آمریکا به دیار باقی رفته‌اند. اکنون متقاعد کردن ملتی که شعار «مرگ بر آمریکا» جزو تعقیبات نمازهای واجبشان گردیده، به این که این تعقیب را به‌جا نیاورید بس دشوار است!!

5- منافع جمهوری اسلامی ایران از برقراری رابطه با آمریکا:

- ارتقای نسبی جایگاه و موقعیت جمهوری اسلامی ایران در معادلات منطقه‌ای و جهانی و افزایش فرصت ایفای نقش در محافل و مجامع بین‌المللی.

- تسهیل برقراری رابطه و تعامل علمی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی با جهان غرب و تأثیر آن در بهبود معیشت و رفاه مردم.

- کاهش تهدیدهای نظامی و امنیتی و به دنبال آن، کاهش هزینه‌های دفاعی و صرف این هزینه‌ها در توسعه اجتماعی.

6- آسیب‌های برقراری رابطه با آمریکا:

- خدشه‌دار شدن وجهه ضد استکباری نظام، تضعیف محور مقاومت و ایجاد روحیه یأس در میان حرکت‌های همسو با سیاست‌های جمهوری اسلامی.

- خطر استحاله فرهنگی جامعه اسلامی و غلبه دشمن از طریق جنگ نرم. باتوجه به برتری کمی ظرفیت و توانمندی دشمن در نبرد فرهنگی و تبلیغی .

- خطر کاهش چشمگیر رشد علمی ایران به دلیل فراهم شدن امکان دسترسی آسان و کم هزینه به فرآورده‌های علمی و صنعتی موردنیاز.

- ورشکستگی‌ بسیاری از کارخانه‌ها، شرکت‌ها و کارگاه‌های کوچک تولیدی با ورود غول‌های اقتصادی که از قدرت ریسک و رقابت بالایی برخوردارند.

- فریبکاری دولت آمریکا و عمل نکردن به تعهدات. نظیر کاری که در قبال برچیدن تأسیسات هسته‌ای از سوی معمر قذافی و یا تعطیل کردن بخشی ازفعالیت‌های هسته‌ای از سوی کره‌شمالی شاهد آن بودیم.

- فراهم شدن زمینه حضور مداخله‌گرایانه آمریکا در درون جامعه اسلامی ایران و رصد کردن تحولات از نزدیک و تأثیرگذاری بر تحولات اجتماعی ایران.

7- هدف آمریکا از اصرار بر مذاکره مستقیم با ایران چیست؟

اصرار آمریکا بر مذاکره مستقیم با ایران، بخشی از نقشه جامع آن کشور برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران است. تصور آمریکا این است که از هر دو حالت پذیرش یا رد مذاکره از سوی ایران، منافعی را به دست می‌آورد. اگر جمهوری اسلامی طرح مذاکره را نپذیرد، آمریکا با استفاده از ابزارهای قوی تبلیغاتی، ایران را کشوری بدون منطق، ناسازگار، انعطاف‌ناپذیر و ناتوان در حل مسالمت‌آمیز مشکلات معرفی می‌کند. اما درصورتی که جمهوری اسلامی حاضربه مذاکره مستقیم گردد، آمریکا تلاش می‌کند اهدافی را که طی سه دهه گذشته از طریق تهدید، تحریم و جنگ نتوانسته به دست آورد، از راه مذاکره به دست آورد. دولت آمریکا چنان مست توهم ابرقدرت بودن است که با گذشت بیش از شش دهه از بمباران اتمی و کشته و مجروح کردن صدها هزار نفر از مردم ژاپن، نه تنها حاضربه عذرخواهی و تلاش برای ترمیم زخم عمیق نشسته بر جان و تن آن‌ها نیست، بلکه با مستقر کردن ده‌ها هزار نیروی نظامی خود در خاک آن کشور، با حرکات و رفتارهای زشت و ناشایست سربازانش، هر روز زخم تازه‌ای بر پیکر رنجور ملت ژاپن می‌افزاید.

آمریکا به کمتر از رها کردن اصول و آرمان‌ها راضی نیست. خداوند تبارک و تعالی در آیه 120 سوره بقره می‌فرماید: «هرگز یهود و نصاری از تو راضی نخواهند شد، (تا به‌طور کامل، تسلیم خواسته‌های آن‌ها شوی، و) از آیین (تحریف یافته) آنان، پیروی کنی. بگو: «هدایت، تنها هدایت الهی است!» و اگر از هوی و هوس‌های آنان پیروی کنی، بعد از آن که آگاه شده‌ای، هیچ سرپرست و یاوری از سوی خدا برای تو نخواهد بود.»

8- چاره کار چیست؟ در این شرایط پیچیده و بحرانی، بهترین گزینه برای دولت و ملت ایران کدام است؟

پاسخ این سؤال در ابتدا نیازمند قبول چند پیش‌فرض است:

1- خصومت و دشمنی دولتمردان آمریکا با جمهوری اسلامی ایران مادامی که هر دو طرف بر مواضع اصولی خود پای فشارند ادامه خواهد یافت. ظواهر امر حاکی از این است که هیچ‌کدام از طرفین از اصول خود دست‌بردار نخواهند بود.

2- هر اخم و لبخند دولت آمریکا در مواجهه با جمهوری اسلامی ایران را باید یک تاکتیک در چارچوب استراتژی آن کشور در اولویت دادن به منافع رژیم صهیونیستی و دشمنی با اسلام بویژه شیعیان و حکومت اسلامی ایران قلمداد نمود.

3-رهبری نظام اسلامی در دفاع و پایداری براصول، ارزش‌ها و منافع اسلام و انقلاب هرگز مماشات و مسامحه نخواهند کرد.

4- عوامل موفقیت ایران در مقابل فشارهای سیاسی، اقتصادی و نظامی دشمن، وحدت مردم، حمایت از دولتمردان و اطاعت دولتمردان از رهبری انقلاب است.

5- دنیای سیاست امروز، محل برخوردهای اخلاقی نیست بویژه هنگامی که طرف مقابل به هیچ اصل و ارزش انسانی و بین‌المللی پایبند نیست.

6- دولت آمریکا تلاش می‌کند تا متناسب با منافع خود موضوع و دستور کار مذاکرات احتمالی با جمهوری اسلامی را تعیین نماید. با این روش دولت آمریکا می‌تواند برای همیشه موضوعی را دست‌آویز قرار داده و ایران را در یک جریان طولانی و فرسایشی گرفتار نموده و بخشی از ظرفیت‌های ایران را به خود مشغول کرده و بدین وسیله اهرم فشار و برگ برنده‌ای را برای خود حفظ کند.

7- آمریکا و کشورهای غربی به خوبی می‌دانند که موفقیت هر برنامه‌ای منوط به همراهی و همکاری ایران اسلامی است. لذا به تعامل با جمهوری اسلامی نیازمندند. این نیاز سبب می‌شود که دولت آمریکا علی‌رغم اختلافات بنیادین با ایران، حاضر به کوتاه آمدن حداقلی در برخی از امور گردد.

باتوجه به این مقدمات، باید دولت جمهوری اسلامی ایران در برابر آمریکا از همان راهی وارد شود که او وارد می‌شود. علاوه بر این‌که اصرار بر یک روش واحد در زمان‌ها، شرایط و موقعیت‌های متفاوت، ضریب موفقیت را کاهش می‌دهد. این مطلب هیچ منافاتی با اصرار و پافشاری بر اصول و آرمان‌ها ندارد. سیاست راهبردی مسئولین، رعایت سه اصل کلیدی؛ عزت، حکمت و مصلحت است که رهبر معظم انقلاب فرمودند این است ترجمان فرمایش ایشان مبنی بر نرمش قهرمانانه. 

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات