علی رضائی
وضعیت نظام بینالملل در حال حرکت به سمتی است که قدرتهای زورگو خصوصاً دولت آمریکا با عدم مشورعیت و سقوط محبوبیت در داخل خاک خود، روند رو به زوال را طی میکنند. بحرانهایی که برای این دولتها پیش آمده و ملتها را در برابر آنان قرار داده است، موجب شده تا آنان با آشفتگی روزافزون، کشورهای الگو را هدف قرار دهند و سعی کنند تا هر کدام را به نحوی از مدار مقاومت خارج کنند.
اتهامافکنی، فرافکنی، هوچیگری، هیجانافروزی و مواردی از این قبیل که به انحراف افکار عمومی منجر شود، از مهمترین راهکارهایی است که نظام سلطه به سرکردگی آمریکا، در شرایط موجود در پیش گرفتهاند و در این بین جمهوری اسلامی ایران را که در رأس الگوسازی جهانی قرار گرفته است به هر نحو ممکن مورد حملات نرم و سخت خود قرار میدهند تا چشم بیداری اسلامی و خروش ملتهای عدالتخواه را از خیرگی به ایران در نقاط دلخواه خود خموده کنند.
رفتارهای نظام سلطه از روی عصبیت سیاسی
از مدتها پیش یعنی از همان سال 57 که انقلاب کبیر اسلامی ایران به پیروزی رسید و در سال 58 با تسخیر لانه جاسوسی، آمریکاییها از ایران بیرون رانده شدند، مردم ایران هر روز آماج حملاتی از سوی جبهه استکبار بودند. آمریکا و حامیانش با این تصور که میتوانند جمهوری اسلامی را مهار کنند، از داخل و خارج با جنگ نرم و نیز حمله نظامی تمام تلاش خود را به کار گرفتند و در این مسیر از هیچ حربهای علیه مردم ایران و نظام اسلامی نگذشتند، اما هر ذهن بیدار و چشم بینایی گواهی میدهد که طی سالیان اخیر، نظام سلطه رفتارهایی را علیه ملت ایران اتخاذ کرده که تماماً از روی حرص و عصبیت سیاسی است؛
عصبیت از آنکه چرا تمام تیرهای ما به سوی ایران به سمت خودمان باز میگردد. این عصبیت در شرایط امروز بیش از هر زمان دیگر شدت یافته است که آن هم دلیلی ندارد غیر از وقوع بیداری اسلامی و الگوسازی انقلاب اسلامی در این مسیر که نهایتاً امروز به بیداری ملتهای عدالتخواه انجامیده است.
سناریوهایی برای مهار ایران اسلامی
جبهه استکبار به سرکردگی آمریکا و صهیونیسم بینالملل امروز سه سناریو را برای مهار ایران اسلامی انتخاب کرده است.
1ـ حقوق بشر: جریانهای رسانهای دشمن گزارش نماینده سازمان ملل را برجسته نمودند که از افزایش اعدام، موارد قطع عضو، بازداشتهای خودسرانه، شکنجه و سرکوب فعالان حقوق بشر، وکلا و روزنامهنگاران در ایران ابراز نگرانی کرده است.
گفتنی است گزارش نماینده سازمان ملل سالانه از وضعیت حقوق بشر در سه کشور ایران، برمه و کره شمالی منتشر میشود، اما انتشار آن در شرایط زمانی فعلی که تمام واقعیات برای مردم ایران و منطقه روشن بوده و دروغهای سازمان ملل در افکار عمومی آشکارتر از همیشه رخنمایی میکند، هدفدار بوده است. انتشار اخبار زندانیان سیاسی، اجرای حکم شلاق برخی متهمان فتنه 88 و... در عین حال که زمینهساز انتشار گزارش احمد شهید بود، توانست در فضای رسانهای شواهد تأیید گزارش مذکور هم باشد.
2ـ فعالیت هستهای: فعالیت هستهای ایران هر چند موضوع دیرینه چالشی ایران و دنیای غرب با محوریت نهادهای بینالمللی مثل شورای امنیت و آژانس بینالمللی انرژی اتمی بوده است، ولی تاکنون آژانس به صورت رسمی فعالیت هستهای ایران را نظامی اعلام نکرده بود. بلکه همواره تأکید داشت هیچ انحرافی در موضوع هستهای ایران وجود ندارد. اما رسانههای خبری معارض ایران از انتشار گزارش تازه آژانس اتمی در چند روز آینده خبر دادهاند که اعلام میکند برنامه هستهای ایران جنبه نظامی هم دارد!
3ـ تروریسم: با اعلام سناریوی طرح ترور سفیر عربستان در آمریکا، برای اولین بار ایران به اقدام تروریستی در کشورهای غربی متهم شد.
حرکت روی 2 خط موازی فشار و مذاکره
کاملاً پیداست که این رفتارهای آمریکایی علیه ایران، تماماً از روی بغض و کینه ناشی از شکستهای پی در پی سلاحهای غولپیکر نظامی و غیرنظامی جبهه استکبار در برابر اراده و ایمان ملت ایران است. آنان در این مسیر اما اهداف مشخصی را دنبال میکنند که از دید اهل سیاست پنهان نیست.
مهمترین هدفی که آنان دنبال میکنند به سمتی است که بتوانند همزمان با باز کردن باب مذاکره با ایران و زمینهچینی در این عرصه، قطعنامهای را در شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران صادر کنند تا ایران تحت یک فشار مضاعف به مذاکره تن دهد. تهدیدات اخیر غرب علیه ایران پس از اتهامافکنی کودکانه و نیز اظهارات خانم کلینتون که به صراحت در مصاحبه با بیبیسی و صدای آمریکا اعلام کرده ما میخواهیم راجع به موضوع ارباب سیار با ایران گفتوگو کنیم، در کنار نامهای که چند هفته پیش گروه 1+5 به ایران نوشتند و در آن، نسبت به مذاکره با ایران حرف زدهاند، همگی شواهدی است بر این مدعا که آنان در برابر ایران روی دو خط موازی «فشار» و «مذاکره» حرکت میکنند.
فشار بیرونی آمریکا علیه ایران البته فقط برای مذاکره با جمهوری اسلامی نیست. آنها در شرایط شاهد تحولات عظیم در دنیا هستند که بخشی از آن را بیداری اسلامی منطقه خاورمیانه شکل داده و بخش دیگر را بیداری ملتهای عدالتخواه. آنها از ثبات مداوم در ایران بسیار خشمگین هستند و قصد دارند تحولات را طوری مدیریت کنند که در ایران بار دیگر جریان فتنه به وجد آید و با یک حضور هنجارشکنانه در خیابانها، وضعیت ایران را دگرگون کند.
آمریکاییها از جریان انحرافی نیز نهایت استفاده را میکنند تا آنها را که تاکنون در مسیر خواستهای آمریکا حرکت کردهاند، به قطب سرنوشتساز تحولات ایران مبدل سازند. شکی نیست در شرایطی که بیداری جهانی به داخل خاک آمریکا و قلب اروپا رسیده است، اگر اپوزیسیون داخلی و خارجی بتوانند ایران را دچار منازعات جناحی کنند، بیشترین سود نصیب دشمنان اسلام و ایران خواهد شد؛ سودی که به دلیل توخالی بودن طبل تهدیدات جبهه استکبار و نیز ناکارآمد بودن سیاستهای غرب، تا این مقطع تاریخ نصیب آنان نشده است و قطعاً اگر هوشیاری مردم ایران در کنار بیداری اسلامی و فطری ملتهای جهان ادامه داشته باشد، دشمنان اسلام و ایران را در عرصه بینالملل روز به روز ضعیفتر و ذلیلتر خواهد کرد.
هیاهو برای گذر از بحران
این روزها رسانههای وابسته به کشورهای غربی، بهویژه آمریکا میکوشند فشارهای خود را به نظام جمهوری اسلامی ایران، بیش از پیش کنند. ماجرایی که از اتهامات واهی ایالات متحده به ایران، در خصوص سناریوی برنامهریزی سپاه قدس برای ترور سفیر عربستان در ایالات متحده آغاز شد و سپس با ارائه لیست ترور ادامه یافت و حالا با طرح احتمال عملیات نظامی علیه کشورمان، وارد فاز تازهای شده است.
اما این موضوعات، در حالی مطرح میشود که در ورای تمام این اتهامات، دولتمردان آمریکایی برای گذر از بحرانی که گریبانشان را گرفته است، به شدت پیگیر مذاکره با مقامات ایرانی هستند چرا که مقامات ایرانی نیز اخیراً از انتشار 100 سند از نقش آمریکا در توسعه و ترویج تروریسم در جهان خبر دادهاند؛ ماجرایی که نهتنها میتواند باعث تشدید بحران ایالات متحده شود، بلکه این کشور را با بحرانی تازه در جامعه جهانی، به سراشیبی سقوط نزدیک میکند.
خروج ایران از انفعال
در همین ارتباط پرویز سروری یکی از اعضای کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، با اشاره به اسناد جمهوری اسلامی ایران علیه آمریکا اظهار داشت: هفته آینده کمیسیون سیاست خارجی تلاش میکند جلسهای را درباره این اسناد، با مسئولان ذیربط تشکیل دهد.
وی افزود: بعد از یک دورهای که تقریباً شاهد عدم فعالت جدی در عرصه دیپلماسی بودیم، پس از بیامات رهبر معظم انقلاب درباره 100 سند دخالت آمریکا در عملیات تروریستی در آستانه 13 آبان، وارد فاز جدیدی از دیپلماسی در تاریخ انقلاب اسلامی ایران شدیم.
رئیس کمیته امنیت داخلی کمیسیون سیاست خارجی مجلس بر همین اساس یادآور شد: دیپلماسیای که مقام معظم رهبری آن را آغاز کردند، دیپلماسیای فعال و از موضع مدعی است؛ خروج از دیپلماسی یکی از موضوعاتی بود که همواره به آن فکر میشد و غربیها و آمریکاییها نیز تلاش میکردند که دست پیش را در موضوعات داشته باشند و روی مسائل ایران تمرکز کنند.
به گفته وی، آمریکاییها و غربیها کوچکترین مسئله را با یک بعد رسانهای وسیع و با استفاده از یک دیپلماسی عمومی و دیپلماسیهای مختلف علیه ایران بزرگنمایی میکردند و جمهوری اسلامی ایران را به انفعال میکشاندند.
سروری ادامه داد: در این زمینهها با اینکه حق با ایران بود اما دیپلماسی آنها ما را به انفعال کشانده بود اما با حرکت جدیدی که مقام معظم رهبری آغاز کردند، این ایران است که غرب و آمریکا را به انفعال کشاند و انشاءالله با اسنادی که جمهوری اسلامی ایران یکی پس از دیگری آشکار خواهد کرد، دائماً آمریکا را از موضع مدعی به متهم و پاسخدهنده به این موضوعات خواهد کشاند.
واقعیت قدرت ایران
اما در ورای تمام این اتفاقات، واقعیتی وجود دارد که هیچ کارشناس سیاسی منکر آن نیست و این واقعیت چیزی جز قدرت بیمثال ایران در دفاع از خود نیست. ایران هماکنون یکی از قدرتهای بزرگ نهتنها در منطقه بلکه در جهان است و همگان به این قدرت اذعان دارند، بنابراین آغاز یک جنگ و حمله به ایران شاید شروعش در اختیار آمریکا و متحدانش باشد اما پایانش را ایران رقم خواهد زند؛ پایانی که جز خسارتهای فراوان به منافع آنها و حتی نابودی کاملشان نیست، بنابراین به نظر نمیرسد که نیروهای غربی به این درجه از حماقت رسیده باشند که بخواهند اقدام نظامی علیه کشورمان انجام دهند. پس دلیل این هیاهوها برای حمله نظامی به ایران چیست؟
به نظر میرسد هدف دشمنان ایران این است که در آستانه انتشار گزارش آژانس انرژی اتمی و با توجه به افشار ماهیت این گزارش، سایر کشورها را وادار به اعمال تحریمهایی سنگینتر از قطعنامه 1929 علیه ایران بکنند اما معضل بزرگ آنها این است که روسیه، چین و برخی کشورهای اروپایی حاضر به موافقت با هیچ تحریم دیگری نیستند. هدف از تمامی جنجالهای اخیر درباره احتمال حمله نظامی اسرائیل به ایران این است که روسیه، چین و اروپا دست از مخالفت با تحریم بردارند و از بیم مواجه شدن با گزینه بسیار خطرناک درگیری با ایران، تصویب تحریمهای سنگینتر در شورای امنیت علیه ایران را بپذیرند.
دقیقاً به همین دلیل است که اوباما اعلام کرده پس از انتشار گزارش آمانو با روسیه و چین درباره ایران رایزنی خواهد کرد، بنابراین مخاطب کل این سناریوهای تبلیغاتی، نه ایران بلکه روسیه، چین و اروپاست که همواره نگران حمله اسرائیل به ایران بودهاند.