یدالله جوانی
سه گانه استقلال، پیشرفت و استکبارستیزی از شاخصهای اصلی و رکنی گفتمان انقلاب اسلامی است. شاخصهای یک گفتمان منطقی صحیح برای اینکه بتواند جامعهای را به پیش ببرد و اهداف بلند و آرمان آن را تحقق بخشد، باید قابل جمع، مکمل، پشتیبان یکدیگر و همافزا باشند. پرسش این است که آیا شاخصهای سهگانه مذکور از چنین ویژگیهایی برخوردارند یا خیر؟ اهمیت پاسخ به پرسش مذکور در شرایط کنونی موقعی آشکار خواهد شد که بدانیم در حاشیه دولت یازدهم نگاهی در حال ترویج است که معتقد است «استقلال و پیشرفت» در دنیای کنونی قابل جمع نبوده و برای رسیدن به پیشرفت باید از استقلال چشمپوشی کرد! براساس این دیدگاه، استکبارستیزی دیگر توجیه عقلانی نداشته و نهتنها استکبارستیزی نفعی برای کشور ندارد، بلکه مانع پیشرفت خواهد بود. در واقع این دیدگاه، میگوید اگر ایران بخواهد پیشرفت کند باید علاوه بر تغییر رویکرد از استکبارستیزی به همراه شدن با نظام جهانی، از تأکید بر حفظ استقلال نیز صرفنظر کند. برخی از جملات دولتمردان مبنی بر «ضرورت آشتی با دنیا و عبور از گذشته و برقراری رابطه دوستانه با کشورهایی چون آمریکا» نشأت گرفته از همین دیدگاه است.
رهبر فرزانه انقلاب اسلامی که در دو دهه اخیر با اشراف بر صحنه تحولات داخلی و خارجی با صراحت و بهنگام مردم و مسئولان نظام را رهنمود داده و نسبت به تهدیدات، آسیبها ضرورتها و اولویتها هشدار دادهاند، در همین راستا در روز نوزدهم بهمنماه سال جاری در دیدار با فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی فرمودند: «این جور تبلیغ میکنند که استقلال سیاسی کشورها یا استقلال فرهنگی و اقتصادی کشورها با پیشرفت کشورها منافات دارد. میشنوید این حرفها را، آن کسانی که با تبلیغات جهانی آشنایی دارند، میشنوند، در دنیا به عنوان اتاقهای فکر، بهعنوان حرفهای فیلسوفانه این مطلب را پخش میکنند، کسانی هم در داخل کشورها از جمله کشور ما، همین حرفها را از طرف آنها منتشر میکنند که یک کشوری اگر بخواهد در مجموعه کشورهای پیشرفته دنیا قرار بگیرد، چارهای ندارد جز اینکه از میل استقلالخواهی فرو بکاهد، میل به استقلال را در خود کم کند، و الا با هم نمیسازند که یک کشوری بخواهد مستقل باشد، بخواهد صرفاً بر روی منافع خود تکیه کند و در عین حال جزو منظومه پیشرفت جهانی هم قرار بگیرد.»
آیا چنین استدلالی درست است؟ آیا براساس عقل و منطق از یک طرف و تجارب تاریخی از طرف دیگر میتوان به این نتیجه رسید که راه پیشرفت همراه شدن با نظام جهانی با چشمپوشی از استقلال است.
برای رسیدن به پاسخ از مسیر کوتاه میتوان گفت:
۱ـ پیشرفت یک هدف ارزشمند بوده و هر جامعهای به دنبال آن است. اهمیت و جایگاه پیشرفت در گفتمان انقلاب اسلامی بهگونهای است که چندی پیش رهبر معظم انقلاب اسلامی فرمودند اگر بخواهیم هدف ملت ایران را در یک کلمه خلاصه کنیم، آن کلمه «پیشرفت» خواهد بود. پیشرفت اعم از پیشرفت مادی و پیشرفت معنوی، هدف اصلی ملت ایران است.
۲ـ در دهههای اخیر درباره چگونگی پیشرفت در کشورهای جهان سومی یا عقب نگه داشته شده، سه نوع نظریه مطرح شده است:
الف ـ کشورهای عقبمانده برای پیشرفت چارهای ندارند جز اینکه با متصل شدن به کشورهای پیشرفته صنعتی و همراه شدن با نظام حاکم بر عرصه بینالملل عقبماندگیهای خود را جبران کنند. در این دیدگاه چشمپوشی از استقلال کشور، نوعی هزینه کردن برای پیشرفت به حساب آمده و امری عقلانی محسوب میشود.
ب ـ کشورهای عقبمانده باید برای حفظ استقلال و رسیدن به پیشرفت، مرزهای خود بر خارج را بسته و با تکیه بر توان داخلی به پیشرفت برسند.
ج ـ کشورهای عقب نگه داشته شده، برای پیشرفت، ضمن حفظ استقلال و ایستادگی در برابر مداخلهگر خارجی با تأکید بر توان داخلی، باید از امکانهای مثبت در دیگر کشورها نیز برای پیشرفت استفاده کنند.
جمهوری اسلامی طی ۳۵ سال گذشته بر دیدگاه سوم تأکید داشته است. جمهوری اسلامی برای پیشرفت به توان داخلی، استحکام درونی، اقتصاد درونزا، تولید علم در داخل کشور، بومیسازی علوم و فنون جدید تأکید داشته و در عین حال. حفظ استقلال و ایستادگی در برابر نظام سلطه مداخلهگر، بهدنبال استفاده از امکانهای خارج از مرزها برای پیشرفت نیز بوده است.
۳ـ از نظر عقل و منطق، وابستگی را شرط پیشرفت دانستن صحیح نمیباشد زیرا:
الف ـ کشورهایی که امروز بهعنوان کشورهای صنعتی و پیشرفته شناخته میشوند، آیا از طریق وابستگی به دیگر کشورها پیشرفت کردهاند؟ اگر پاسخ منفی است که چنین است، پس دیگر کشورها هم میتوانند بدون وابستگی به پیشرفت برسند.
ب ـ اساساً کشورهای سلطهجو و پیشرفته، برای حفظ وابستگی کشورهای عقبمانده، اجازه پیشرفت واقعی را به کشورهای تحت سلطه خود نمیدهند. حاکمان بر نظام جهانی برای حفظ منافع خود، هرگز راضی به بر هم خوردن معادله «شمال ـ جنوب» و «سلطهگر مسلطپذیر» نبوده و برای حفظ همیشگی این معادله از پیشرفت واقعی ملتها و کشورهای عقبمانده و تحت سلطه جلوگیری میکنند.
۴ـ تجارب تاریخی، نظریه ضرورت وابستگی برای پیشرفت را رد میکند. کشور ایران در دوران سیاه ۵۷ ساله رژیم پهلوی، کشوری کاملاً وابسته بود، آیا به پیشرفت واقعی طی این ۵۷ سال دست یافت؟ ایران با انقلاب اسلامی به استقلال رسید و طی ۳۵ سال گذشته و با تأکید بر حفظ استقلال و استکبارستیزی به معنای مقابله با مداخلهگر سلطهجوی خارجی (آمریکا) در مسیر پیشرفت، دستاوردهای شگفتانگیزی را داشته است. طی همین ۳۵ سال کشورهای دیگر با وضعیت مشابه ایران در سال ۱۳۵۷ مانند مصر، برای پیشرفت در مسیر وابستگی کامل به غرب و آمریکا قدم برداشتند. سؤال این است که طی این ۳۵ سال جمهوری اسلامی با حفظ استقلال خود پیشرفت کرده، یا کشور مصر از طریق وابستگی به غرب، به پیشرفت رسیده است؟ برای پاسخ این پرسش خوب است شاخصهای زیر را بررسی کرد:
الف ـ وضعیت تولید علم و پیشرفت علمی و دستیابی به علوم و فنون جدید در ایران و مصر چگونه است؟
ب ـ وضعیت صنایع با تکیه بر دانش و فناوریهای بومی از قبیل صنایع دفاعی ـ نظامی، صنعت هستهای، صنعت هوافضا، صنایع هواپیماسازی، بالگردها و خودروسازی، صنعت کشتیسازی، صنعت سدسازی، صنعت ساخت اسکلهها و سازههای بتنی و فلزی، صنعت احداث پالایشگاه و حفر چاههای عمیق نفت و گاز و... در دو کشور ایران و مصر چگونه است؟
ج ـ وضعیت خدمات درمانی و بهداشتی و پیشرفتهای علم پزشکی در دو کشور چگونه است؟
آیا بررسی این شاخصها، نشان نمیدهد که ایران از طریق استقلال و ایستادگی در برابر نظام سلطه، توانسته به پیشرفتهای واقعی دست یابد و زمینههای لازم برای جهش صنعتی و علمی را فراهم نماید، لکن مصریها با توهم پیشرفت از طریق وابستگی و همراه شدن با نظام سلطه هنوز اندر خم یک کوچهاند!
بنابراین در شرایط کنونی باید مراقب این افکار و نگاههای غلط و توصیهشده سردمداران و کارشناسان نظام سلطه بود که میگویند برای رسیدن به پیشرفت، باید از استقلال چشمپوشی کرد و از استکبارستیزی فاصله گرفت. بر همین اساس است که رهبر حکیم انقلاب اسلامی با آشکار شدن چنین نگاهی در کشور و آن هم در اطراف مدیران عالی ادارهکننده امور، ضمن اشاره به تاکتیکها و شیوههای استعمار نوین از جمله حفظ سلطه بر کشورها به بهانه پیشرفت کردن آنها میفرمایند: «خب، این حرف، حرف کاملاً غلط و ساخته و پرداخته کسانی است که با استقلال کشور مخالفند. امید و هدف قدرتمندان مداخلهگر این است که در داخل کشورها، بتوانند با دخالت در امور کشورها منافع خودشان را تأمین کنند؛ اگر منافع آن ملتها از بین رفت و پایمال هم شد، اهمیتی برایشان ندارد.»
با دقت در آنچه مرور شد میتوان گفت استقلال و استکبارستیزی به معنای مقابله با قدرتهای مداخلهگر و سلطهجو، نهتنها مانع پیشرفت نیست، بلکه ضامن رسیدن به یک پیشرفت واقعی و اقتصاد درونزا و استحکام قدرت ملی است. بنابراین سهگانه استقلال، پیشرفت و استکبارستیزی در گفتمان انقلاب اسلامی قابل جمع بود و با پشتیبانی از یکدیگر همافزا هم هستند. به امید آن روزی که در ازای ایستادگی بر این سهگانه عزتبخش ملت ایران، «تمدن نوین اسلامی» را عینیت بخشد.» انشاءالله