بحث هادرباره سرنوشت پست ریاست جمهوری،ازدیگرحاشیه های انتخابات اخیرعراق بود که به دنبال بیماری جلال طالبانی،رییس جمهوری کردعراق وبستری شدن طولانی مدت وی،باردیگر مطرح شد.غیبت طولانی مدت طالبانی،با کمترین واکنش درفضای سیاسی عراق روبروشدودرمدت غیبت رییس جمهور، «خضیرخزاعی» وظایف وی را در جایگاه معاونت ریاست جمهوری عهده دار بود.
این باراما،هنوز نتایج قطعی انتخابات وسرنوشت کرسی های پارلمان مشخص نشده،نواهای بلندی از اقلیم کردستان عراق به گوش رسیدمبنی براینکه پست ریاست جمهوری حق کردهاست وازآن گذشت نخواهند کرد.موضع گیری زودهنگام کردهادرخصوص پست ریاست جمهوری وسایر پست های حاکمیتی عراق، درحالی است که درماه های اخیر،«مسعود بارزانی»رهبرمنطقه کردستان عراق،بارها دولت بغداد را به جدایی این منطقه ازکشورتهدیدکرد.
آخرین مورداختلاف کردها با دولت مرکزی عراق،به تصمیم «اربیل» برای فروش نفت کردستان ازطریق ترکیه برمی گردد که حتی آمریکایی هاهم با آن مخالفت کردند. این اقدام کردهای شمال عراق به حدی خارج از چارچوب های منطقی وعرف سیاسی بود که«محمودعثمان» ازشخصیت های سرشناس کردوازفراکسیون کردپارلمان عراق هم نتوانست ازآن دفاع کند.او دراظهاراتی ترکیه را متهم کرد که درتیرگی روابط میان اربیل وبغداد نقش زیادی دارد. به گفته اوترکیه بدون موافقت دولت بغدادقصد داردنفت کردستان عراق رابفروشد که این امربامخالفت اوپک وآمریکا روبروخواهدبودو دولت عراق هم می تواندازشرکت های خریدارنفت این منطقه شکایت کند.
به این ترتیب،عثمان دراختلاف موجود میان بغداد و اربیل ،نقش شیطنت های آنکارا را افشا کرد.حاشیه دیگر منطقه کردستان عراق، مربوط به خبر نامزدی استاندارکرکوک برای پست ریاست جمهوری بود. اگرچه«نجم الدین کریم»استاندار کرد تبار کرکوک ، نام چندان معروفی در میان سیاستمداران کرد به حساب نمی آید، اما شایع شد که او شانس زیادی برای پست ریاست جمهوری عراق دارد.اما «سلیمان عبدالله» عضو دفتر سیاسی اتحادیه میهنی این اخبار را نادرست و اظهارنظرشخصی دانست وگفت که هنوزتوافقی صورت نگرفته واتحادیه میهنی تاکنون کسی را نامزد این پست نکرده است.
نزدیک به 20 میلیون عراقی در 17 استان این کشور پای صندوق های رای رفتند تا تکلیف 328 کرسی پارلمان عراق را مشخص کنندوبااعلام نتایج انتخابات این دوره،علاوه برتعیین رییس پارلمان،بزرگترین ائتلاف پارلمانی مسئول معرفی نامزدهای پست نخست وزیری و ریاست جمهوری عراق خواهد شد.این درحالی است که رایزنی هاولابی ها برای شکل دادن به ائتلاف های بزرگی که قادر به تشکیل کابینه باشد، شروع شده است.
انتخابات و مرتجعین منطقه
انتخابات عراق و سوریه درشرایطی برگزارشدومیشودکه کشورهای متحدغرب خاورمیانه درسکوت، بلکه سکته سیاسی به سرمیبرند.طی روزهای اخیریکی ازکشورهای متحدایران درمنطقه شاهد انتخاباتی آزادوشکوهمند بودویکی دیگرازمتحدین منطقهای ایران نیزروز۱۳خرداددرعین جنگ داخلی،انتخاباتی برگزار میکند که تاکنون 3 نامزدآن برای رقابت برسرپست ریاست جمهوری قطعی شدهاند.انتخابات عراق با وجود ناامنیهایی که این کشور از دوران اشغال به میراث برده است، در تاریخ ۱۰اردیبهشت و طی مراحلی نسبتا منظم به انجام رسید ونتایج آن نیز به مروراعلام می شود.
نتایج اولیه بیانگر آن هستند که باردیگرگروههای شیعی عراقی پیشتازانتخابات هستند.36فهرست دراین انتخابات بایکدیگررقابت کردند که برخی به یکدیگرنزدیک بودندوفاصله سیاسی برخی بادیگرفهرستها،اززمین تا آسمان بود.کم نیستند کارشناسان وتحلیلگرانی که معتقدند باتوجه به ترکیب نامتجانس جمعیتی وهمچنین تاریخ سیاسی پرخشونت عراق که روزگاری نخستوزیرش راتکهتکه کردند وبه دجله افکندند،این سطح ازمردمسالاری واحترام به رای مردمی،یک شاهکار سیاسی، بلکه نزدیک به معجزه است.
عراق درسالهایی که دموکراسی راتجربه کرده است،اگرچه به شکل تمام وکمال به عضویت محورمقاومت درنیامده،اما به تدریج ازنظر سیاسی به مقاومت اسلامی نزدیک شده است تا آنجا که نهتنها روابط دوستانهای با جمهوری اسلامی ایران دارد، بلکه درمناطق غربی خود،باگروههای تروریستی سوریه درحالت منازعه به سرمیبرد.درهمین حال،روز۱۳خردادنیزیکی دیگرازکشورهای عضومحورمقاومت انتخابات ریاستجمهوری برگزارمیکند. سوریه بیش از ۳سال است که با معضلات فراوانی روبروست. تروریستهای سوری وغیر سوری این کشوررا به جولانگاه عملیات نظامی خود تبدیل کردهاند و تعداد سرهای بریده شده درسوریه،تنه به تنه تعداد سرهایی میزند که مغولها درجنایات تاریخی خود بریدند.
رئیس دولت قانونی سوریه در شرایطی که تحت فشار شدید بلوک غرب قرار دارد و با تحریم و جنگ درگیر است، باردیگرخود را به رای مردم میگذارد. او میخواهد ببیند بار دیگر مردم سوریه در جنگ با تروریسم به او اعتماد میکنند یا نه و آیا زمام امور کشور بحران زده خود را باز به سکاندار نبرد با تروریسم در خاورمیانه خواهند سپرد یا شخص دیگری مدنظرآنهاست؟این دو انتخاب در شرایطی رخ میدهد که کشورهای متحد غرب در خاورمیانه درسکوت و سکته سیاسی به سر میبرند.نظام قبایلی سعودی همچنان به فکر جنگ قدرت بین فرزندان عبدالعزیز و نوادگان اوست. مردم حجاز و نجد هیچ تاثیری بر انتخاب پادشاه و مسئولان دولتی خود ندارند و تنها از یک مجلس مشورتی کاملا سمبلیک برخوردارند.
پول نفت شاهزادگان سعودی باعث میشود که رسانههای غربی چشم بر روی اتفاقات کشوری ببندند که در آن زنان حق رانندگی هم ندارند و با این حال، به انتقاد از تضییع حقوق زنان در سایر کشورها بپردازند. دربحرین،مقرناوگان پنجم آمریکا،معترضان باسلاحهای غربی سرکوب میشوندوشخص پادشاه ودولت اوبدون دخالت مردم به قدرت میرسند.یک مجلس مشورتی در بحرین وجود دارد که تمام مصوبات آن توسط پادشاه قابل ابطال است. اکثریت جامعه بحرین که شیعیان هستند،هیچ نقشی درحکومت ندارندوکاملا به اقلیت سیاسی تبدیل شدهاند. درکویت وامارات وباشدت کمتر، در قطر نیز وضعیت مردمسالاری به همین شکل است. اساسا چیزی که بتوان دراین کشورها بهعنوان نماد مردمسالاری نامید، وجود خارجی ندارد.
با این حال، حکومتهای اینچنینی از منظرکشورهای غربی نه تنها نامشروع نیستند،بلکه متحد محسوب میشوند.آنچه ازسوی سخنگوی کاخ سفیدنامشروع نامیده میشود، نه حکومتهای موروثی وقرون وسطایی منطقه، که انتخابات سوریه است! ارزشهای غربی که صدورو اشاعه آن از اهداف دیرپای نظام جهانی سرمایهداری بوده است،هرجا درتعارض بامنافع دولتهای غربی قرارگیرند، به راحتی مورد اغماض واقع میشوند .محور مقاومت اکنون نشان داده است که بامردمسالاری درخاورمیانه قرابت بسیاری دارد،به عکس بلوک غرب که متحجرترین ومرتجعترین نظام های خاورمیانه را به اتحاد با خود برگزیده است.