17- کنفرانس ژنو 2 سوریه به منظور پایان دادن به بحران نظامی در اوایل سال 2014 در سوییس برگزار شد. این کنفرانس عملا به نتیجهای دست نیافت زیرا آمریکاییها در پایان دادن به جنگ در سوریه به هیچ وجه جدی نبودند. یکی از عوامل قدرت این کنفرانس بینالمللی یعنی ایران در دقیقه نود از فهرست کشورهای دعوت شده به کنفرانس به اشاره آمریکا حذف میشود تا از همان آغاز، آمریکاییها اعلام کنند که هیچ جدیت و عجلهای برای پایان بحران نظامی سوریه ندارند. جنگ در سوریه و تثبیت سرزمین سوخته و فاقد اثر در معادلات خاورمیانه یکی از اهداف اصلی خاورمیانه جدید آمریکاییهاست.
18- در سال 2014 به ناگاه گروه داعش حاکمیت بر استانهای غربی عراق و شرقی سوریه را اعلام و سپس در میان غفلت دولت و تشکیلات نظامی و امنیتی عراق سیطره خود بر موصل در استان نینوا عراق را اعلام و پس از چند روز سرکرده خود یعنی ابوبکر بغدادی را به عنوان خلیفه دولت اسلامی عراق و شام معرفی میکند.
این گروه مجهول الهویه که به سرعت به دلیل وحشیگریهایش و قطع کردن سر اسرا در منطقه خاورمیانه و جهان شهرت پیدا کرد پس از سیطره بر استان نینوا به سوی اربیل، بغداد و استان دیالی عراق پیشروی می کند و مناطق تحت حاکمیتش در سوریه یعنی رقه و دیرالزور را تحکیم میبخشد.
19- با قدرت گرفتن داعش، بر میزان جنایات ضد بشری در عراق و سوریه افزوده شد و اقلیتهای قومی و مذهبی با سرکوب شدید و قتل عامهای متوالی مواجه شدند. در این میان جامعه مسیحی عراق و سوریه تحت آزار شدید مجبور به ترک خانه و کاشانههای خود شدند اما اتحادیه اروپا و آمریکا هیچ واکنش جدی به این موضوع نشان ندادند گویی که غربیها بیمیل نیستند موج مهاجرت مسیحیان از خاورمیانه شدت بیشتری پیدا کند. براساس آمار رسمی شمار مسیحیان موجود در عراق، سوریه و لبنان در حدود 3 میلیون نفر است.
براساس برخی اطلاعات غیر رسمی در صورت تجزیه خاورمیانه به کشورهای جدید این گروه از مسیحیان یا باید به اروپا، استرالیا، کانادا و آمریکا مهاجرت کنند یا آن که در جامعه مسیحی قبطیهای مصر حل شوند و مشترکا دولتی مسیحی در مصر ایجاد کنند، از همین رو است که غرب چشم خود به روی فجایع داعش در حق مسیحیان را بسته است و با بحران انسانی مسیحیان خاورمیانه برخورد فعال نمیکند چرا که به باور برخی از کارشناسان مسیحی لبنانی آمریکا درصدد است از بحران انسانی مسیحیان خاورمیانه به نفع خود استفاده کند.
نقشه آمریکاییها نگرانی بسیار شدیدی در بین مسیحیان لبنانی ایجاد کرده است و برخی از آنها بر این باورند که جامعه مسیحی لبنان هزینه سنگینی بابت نقشههای آمریکا در خاورمیانه پرداخت خواهد کرد که یکی از مصادیق بارز آن کوچ و مهاجرت مسیحیان از لبنان خواهد بود.
20- داعش و دیگر گروههای تروریستی عراق و سوریه محصول برنامههای آمریکا پس از هدف قرار گرفتن برجهای دوقلوی مرکز تجارت جهانی نیویورک در سال 2001 در منطقه خاورمیانه هستند. با اشغال عراق در سال 2003 و سپس پایان رسمی اشغال و در دو زمان متفاوت رشد گروههای تروریستی شدت گرفت و این در حالی بود که آمریکا با هدف مبارزه با تروریسم و القاعده به خاورمیانه لشکرکشی کرد. پس از گذشت بیش از 10 سال از برنامههای آمریکا به منظور ایجاد خاورمیانه جدید اکنون گروههای تروریستی مانند داعش و النصره در عراق و سوریه قوتی دو چندان یافتهاند و هیچ کس در اهداف تروریستی و ضد بشری آنها تردیدی ندارد،اما با این وجود آمریکا از شکل گرفتن پیمانی منطقهای و بینالمللی علیه گروهی مانند داعش جلوگیری میکند و به رغم حضور محدود نیروی هواییاش در عراق (کردستان عراق) اما از توسعه عملیاتی با هدفی کاملا روشن جلوگیری میکند.
استفاده ابزاری آمریکا از داعش به خصوص علیه ایران و مقاومت اسلامی به منظور حفظ امنیت اسرائیل در خاورمیانه و تسریع در روند تجزیه منطقه بیش از پیش آشکار شده است.
داعش در مناطق تحت تسلط خود اقدام به دگرگونیهای اداری و حقوقی زده است. مثلا درصدد صدور شناسنامههای جدید با آرم دولت تروریستی خود در محدوده آنچه امارت اسلامی میخواند، است. از سوی دیگر محاکم شرعی خود را به راه انداخته و نظام حقوقی جدیدی را اعمال کرده است.
در کنار این امر با استفاده از تصرفاتش در رقه و دیرالزور سوریه و نیز استانهای الانبار، نینوا و صلاحالدین عراق مراکز رسمی اداری و دولتی خویش را بر پا کرده است. همین اقدامات داعش این امکان را فراهم می کند تا اهداف آنها در این مناطق به سادگی آماج بمبارانهای هوایی قرار گیرد اما ارتش ایالات متحده آمریکا به رغم اذعان آشکار و تکان دهنده وزرای دفاع و امنیتیاش اما تاکنون حتی تصمیمی بر این اقدام نگرفتهاند. آمریکاییها از یک سو تهدید داعش برای کشورهای منطقه و مصالح آمریکا را به رخ میکشند و از سوی دیگر چشم خود را به روی اقدامات داعش در زمینه توسعه بسط نفوذشان میبندند.
از طرفی،پس از آن که تهدیدهای مستقیم داعش علیه اربیل عراق آشکار شد، دولت اوباما در میان سیل انتقادات برخی از دولتها و در میان بهت و حیرت کشورها با سیاست یک بام و دو هوا بالاخره تصمیم گرفت تا دخالتی محدود در عراق تحت عنوان بمباران مناطق تحت نفوذ داعش در نزدیکی اقلیم کردستان عراق انجام دهد.نوع موضعگیری آمریکا در قبال تحولات اخیر عراق دهها سوال و شک و تردید ایجاد میکند که برخی از آنها مربوط به یک ماهه اخیر و برخی دیگر به حضور چند ساله آمریکا در اقلیم کردستان عراق باز میگردد:
1- صدها آمریکایی تحت عنوان بخش خصوصی و شرکتهای سرمایه گذاری دولتی در اربیل چه میکنند؟
2- استقرار کارشناسان آمریکایی در کنار صدها تن از نیروهای پنتاگون و سیا در اربیل و کردستان عراق سوء ظنهای بسیاری همزمان با سقوط موصل ایجاد کرد تا جایی که نوری مالکی در نطقی رسمی مقامات کردستان عراق را به همکاری با برخی گروههای تروریستی متهم کرد اما سیر تحولات بعدی نشان داد هدف اصلی مالکی اتهام مقامات آمریکایی در کردستان عراق بوده است نه مقامات اقلیم کردستان.
3- حضور وسیع نیروهای آمریکایی در کردستان عراق نشان میدهد تقسیم و تجزیه احتمالی عراق با اعلام استقلال کردستان آغاز میشود نه تشکیل دولت داعش چه آن که این امر به شکل اتوماتیک راه را برای تشکیل یک دولت افراطی سنی با گرایشهای تکفیری در خاورمیانه هموار میکند.
4- کردستان عراق اسرائیل نیست، اما آمریکاییها با تعمیق پیوندهای نظامی، امنیتی و اقتصادی با این اقلیم به آن به چشم همپیمانی استراتژیک نگاه میکنند که میتواند موازنههای منطقهای را به نفع آمریکا تغییر دهد.
5- سرمایه گذاریهای نظامی، امنیتی و اقتصادی آمریکا در کردستان عراق بر خلاف سیاست اعلام شده آمریکا مبنی بر حفظ وحدت اراضی و وحدت ملی عراق نیست زیرا همه این اقدامات آمریکا بدون هماهنگی با دولت مرکزی عراق صورت گرفته و میگیرد.
6- آمریکا با اقدامات جدیدش عملا روند استقلال کردستان عراق را تسریع کرده است. پس از آمریکا اتحادیه اروپا نیز راه و روش آمریکا را تکرار و اقدام به مسلح ساختن نیروهای نظامی کرد در این اقلیم کرده است که براساس برنامههای اعلام شده شامل نیروهای هلیبرد و هوایی و سلاحهای سنگین زمینی خواهد شد. با آن که این اقدام میتواند توجیه لازم را در شرایط کنونی داشته باشد اما نگاه اصلی آمریکایی را نمیتواند کتمان کند زیرا از نگاه واشنگتن این فرصتی است تا کردهای عراق راه استقلال نظامی و امنیتی از دولت مرکزی عراق را بپیمایند. به بیانی دیگر آمریکا با هدف توسعه تشنج در منطقه درصدد ایجاد ارتشی دوم با همه امکانات در عراق است.
7- دولت آمریکا به خوبی میداند اقدامات جدید و قدیمش در کردستان عراق توسعه دامنه ناامنی و عدم استقرار در غرب ایران و جنوب ترکیه را به همراه دارد؛ بنابراین در هر زمانی میتواند با اهرم کردستان عراق ناپایداریهای مرزی را در این منطقه گسترش دهد.
8- آمریکاییها بر این باورند با تکیه بر دولت نوظهور کردستان عراق دیگر نیازی استراتژیک به نقش ایران و ترکیه در منطقه ندارند. اگر بپذیریم که آمریکاییها با صبری طولانی راه و برنامههای خود را در خاورمیانه طی میکنند میتوان اذعان کرد که اجرای چنین طرحی هرگونه تفاهم احتمالی ایران با آمریکا در منطقه را دور کرده به گونهای که به عقیده برخی از کارشناسان سیاسی منطقه، تشکیل احتمالی دولت کردستان عراق جایگزینی برای رویاروییهای آتی آمریکا با ایران تلقی میشود. به بیانی دیگر آمریکا تلاش میکند از هم اکنون موضوع بافتهای قومی خاورمیانه را به سوی رویارویی و کشمکش سوق دهد.
9- نیروی هوایی آمریکا برای دفاع از عراق و حفظ وحدت ملی و سرزمینی آن علیه داعش اقدام به بمبارانهای هوایی نکرده است، بلکه زمانی این طرح را عملیاتی کرد که داعش به تهدید اربیل پرداخت. این امر نشان میدهد دولت آمریکا نگاهی متمایز به اقلیم کردستان دارد.
10- دخالت نظامی آمریکا در تحولات سنجار، اربیل و سد موصل نشان میدهد ارتش آمریکا در حال آغاز تجربه جدیدی از دخالت نظامی در منطقه و این بار از دریچه کردستان عراق است.
11- با اوج گیری بحران در اوکراین روند استقرار و حضور آمریکاییها در کردستان عراق شدت بیشتری گرفته است. این در حالی است که دولت آمریکا در تلاش است تا با نزدیکی به کردهای عراق فاصله مسکو با این منطقه را بیشتر کند.
12-به باور کارشناسان شکست احتمالی مذاکرات ایران و آمریکا چه در عرصه مذاکرات احتمالی دو جانبه و چه در سطح مذاکرات هستهای، روند استقرار و توسعه حضور نظامی و امنیتی آمریکا در کردستان عراق را وسیع تر، عملیاتی تر و سریعتر میکند و تاثیر غیر قابل کتمانی بر هرگونه تشکیل احتمالی دولت کردها در عراق خواهد داشت.
13- آمریکا با جدا سازی کردستان عراق از صحنه درگیریهای داعش با دولت عراق، این درگیریها را به مناطق سنی نشین و شیعه نشین عراق گسیل خواهد داشت تا روند بحران در خاورمیانه جدید بدون هرگونه توقفی همچنان ادامه یابد.
14- پس از تحولات اخیر غزه و شکست نظامی اسرائیل در آن، آمریکاییها تشکیل دولتهای قومی در منطقه را به مثابه پایگاه انتقام از ایران و دیگر کشورها و دولتهای ضد اسرائیلی مینگرند. رویکرد دولت آمریکا به موضوعات قومی، طایفی و مذهبی عراق جدای از این نگاه عام نیست.
15- آمریکا در محاسبات خود بر روی این فرضیه حساب باز کرده که در صورت موفقیت انتقال بحران از منطقه کردستان عراق و جلوگیری از آسیب رسانی به این اقلیم، توجه نیروهای داعش به سوی استان دیاله عراق معطوف خواهد شد. نبردهای چند روزه اخیر در جلولاء در دیاله این نظریه را بیشتر تقویت کرده است.
16- موضوع خروج نیروهای نظامی ارتش آمریکا از افغانستان همچنان به عنوان یک گره کور در تحولات خاورمیانه به شمار میرود؛ چه آن که یکی از آثار خروج این نیروها تضعیف دولت مرکزی افغانستان و قدرت یافتن طالبان و القاعده در آن خواهد بود (هم چون خروج ارتش آمریکا از عراق و تقویت گروههای تروریستی).به اعتقاد بسیاری از استراتژیستهای منطقه خاورمیانه، هرگونه اقدامی از سوی ارتش آمریکا در افغانستان همگام با نوع سیاستهای آمریکا در خاورمیانه و به خصوص در جهت رویارویی با ایران تنظیم میشود. از سویی دیگر ممکن است پس از خروج ارتش آمریکا از افغانستان شاهد تحولاتی نظیر سقوط موصل، در افغانستان نیز باشیم .
این همان خاورمیانه جدید آمریکاست؛ با داستان حمله به برجهای تجاری نیویورک طرح خاورمیانه جدید آمریکا نیز عملیاتی شد. این ایده خطرناک با حمله به افغانستان و عراق طرح، و تاکنون در حال اجراست. تغییر شرایط و برخی ناکامیها باعث نشد تا آمریکا در اجرایی شدن طرحش تجدید نظر کند. آمریکا دریایی از تضادها و تناقضها در خاورمیانه ایجاد کرده است تا ضمن حفظ مصالحش، امنیت رژیم صهیونیستی را تضمین کند. داعش نتیجه طبیعی سیاستهای 10 ساله اخیر آمریکا در خاورمیانه است که نشانهها حاکی از آن است که به زودی پروندهاش بسته نخواهد شد و سالهای 2015 و 2016 میتواند سالهایی بسیار حیاتی برای طرحهای خاورمیانه جدید آمریکا باشد.
آمریکا نتایجی را که در فضای آرام خاورمیانه نتوانست به دست بیاورد اکنون درصدد است تا در فضای جنگ و آشوب خاورمیانه آن را به دست آورد، از همین رو هرگز نباید تصور کرد که برنامههای آمریکا در منطقه پایان پذیرفته است. از همه مهمتر این است که از نگاه آمریکاییها همه امور خاورمیانه جدید از مذاکرات هستهای تا توان نظامی ایران تا تحولات عراق، سوریه، لبنان و افغانستان همه به هم متصل هستند به همین دلیل هیچ توجیهی وجود ندارد که برنامههای بلند مدتش پایانی زود هنگام داشته باشند. ادامه دارد...