تصمیم جدید قطر در اخراج برخی رهبران اخوان المسلمین نگاه ناظران و تحلیلگران را به خود معطوف کرده و سئوالات فراوانی درباره پایگاه بعدی اخوان المسلمین و علت این تصمیم دوحه ایجاد کرده است.
قطر پس از آنکه اندک موفقیتی در حل موقت برخی مشکلات جهان عرب پیدا کرد کوشید که در حد و اندازه یک بازیگر مهم منطقهای و حتی بینالمللی عمل کند. دوحه در جریان حوادث بهار عربی به ویژه در لیبی کوشید که طرفداران خود را روی کار آورد و در این راه نیز توفیقی به دست آورد.
همزمان در جریان حوادث سوریه، قطر که سرمست از سرنگونی نظام قذافی بود به خیال سرنگونی نظام سوریه برآمد و در این مسیر حتی با نماینده دائم روسیه در سازمان ملل نیز به شکل لفظی درگیر شد اما نتوانستند کاری از پیش ببرند.
هنگامی که پس از این حوادث در مصر محمد مرسی روی کار آمد قطریها از اخوان المسلمین حمایت کردند اما حکومت اخوانیها زیاد به طول نیانجامید و اشتباهات محمد مرسی به همراه برخی عوامل دیگر زمینه سقوط آنها را در مصر فراهم کرد و عبدالفتاح السیسی مرسی را کنار زد و وی را به زندان انداخت.
قطریها به همراه ترکیه هرگز نتوانستند با کنار زده شدن همپیمان خود در مصر کنار بیایند و علیه مقامات جدید مصر موضع گیری کردند که این به کام سعودیها که پس از کنار زده شدن محمد مرسی حمایت همه جانبهای از مقامات جدید مصر به عمل آورده بودند سازگار نبود.
دوحه پس از آن میزبان مسئولان اخوان المسلمین که به زندان نیفتاده بودند شد و افرادی مانند "یوسف القرضاوی" نیز علیه مقامات جدید مصر مواضعی اتخاذ کردند. همزمان با آن عربستان به همراه برخی همپیمانان خود در شورای همکاری خلیج فارس بر دامنه فشارها علیه قطر افزودند که در فروردین ماه این اختلافات به اوج خود رسید و عربستان، بحرین و امارات سفیران خود را از قطر فرا خواندند. وزیران خارجه کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس در طی ماههای گذشته نشستهایی برای بررسی اتهامات علیه قطر برگزار کردند اتهاماتی که شامل اعطای تابعیت و حمایت از معارضان کشورهای حوزه خلیج فارس به ویژه معارضان امارات و بحرین، حمایت مالی از اخوان المسلمین و در اختیار قرار دادن شبکه الجزیره برای این گروه، میزبانی از مراکز پژوهشی خارجی با هدف جاسوسی از دیگر کشورهای خلیج فارس، دامن زدن به درگیری داخلی این کشورها، و حمایت از اخوان المسلمین مصر علیه عبدالفتاح السیسی است.
هنگامی که قطریها از گردن نهادن به خواستهها به ویژه در زمینه اخوان المسلمین کوتاه نیامدند نشستی در عربستان در ماه گذشته برگزار شد. قبل از آن هیئت بلند پایه عربستانی از دوحه بازدید به عمل آورد. پس از این نشست منابع وابسته به شورای همکاری خلیج فارس از حل شدن اختلافات خبر دادند.
با گذشت چندی از این نشست، قطراز برخی از مسئولان اخوان المسلمین خواسته است که این کشور را ترک کنند این رویکرد قطر را چگونه میتوان ارزیابی کرد؟ هر چند برخی تحلیلگران این اقدام را تلاشی برای فرار از مجازاتهای احتمالی علیه قطر از سوی کشورهای شورای همکاری خلیج فارس به ویژه سعودیها و تلاشی برای حل مشکلات با مقامات جدید مصری میدانند اما جنبشها و نیروهای انقلابی مصر دیدگاه دیگری دارند.
"محمد کمال" از مسئولان جنبش جوانان ششم آوریل مصر در این باره میگوید: این اقدام قطر نتایج معکوس و منفی خواهد داشت و بحران مصر را پیچیدهتر خواهد کرد زیرا بحران مصر به راه حل سریع و اجرای عدالتی که انقلاب 25 ژانویه به خاطر آن شکل گرفت، نیاز دارد. وی افزود: این اقدام از مدتی قبل قابل پیشبینی بود اما اخوان المسلمین تسلیم نخواهند شد و به دنبال مکان دیگری خواهند رفت اما ما به عنوان جنبش ششم آوریل از داخل مصر به مخالفت ادامه میدهیم.
"محمد علام" رئیس اتحاد انقلابی مصر نیز با "کمال" هم عقیده است و میافزاید: مصر در آستانه انفجار است زیرا افزایش فشار سبب انفجار اوضاع میشود و احتمال سناریوی عراق در مصر نیز تکرار خواهد شد زیرا هنگامی که دولت عراق نتوانستند راهکاری برای پیچیدهتر شدن اوضاع پیدا کند داعش شکل گرفت.
وی معتقد است: آمریکا، مصر و کشورهای عربی را برای فشار وارد کردن به اخوان المسلمین هدایت میکند زیرا اخوان المسلمین یکی از محورهای انقلاب 25 ژانویه هستند که با غلبه بر آنها انقلاب به طور کامل از بین میرود. این اقدام نتیجه عکس خواهد داشت و احتمالا مصر را به سرنوشت زمان مبارک که فشارهای زیاد مردم را علیه وی شوراند گرفتار خواهد کرد.
"ایهاب غباشی" هماهنگکننده انجمن زخمی شدگان انقلاب 25 ژانویه دیدگاهی دیگر دارد و بر این عقیده است که درخواست قطر برای خروج رهبران اخوان المسلمین از این کشور حل بحران در مصر را میسر میسازد زیرا نظام مصر اخوان المسلمین را برای قبول مصالح زیر فشار قرار میدهد و اخوان المسلمین یا مصالحه با نظام را باید بپذیرد یا این که در کشورهای دیگر راهکاری پیدا کند به ویژه که تمایلی برای رویارویی مستقیم با نظام ندارد. درخواست قطر در نتیجه فشار لابی عربی است و طبیعی است که در نهایت به این فشارها تن دهد.
"عمرو عبدالهادی" سخنگوی جبهه الضمیر که هم اکنون در قطر به سر میبرد گفت: ما علت این تصمیم قطر را نمیدانیم.
اما فهرست اسامی برخی از افرادی که قطر خواستار خروجشان از این کشور شده است عبارتند از: "محمود حسین"، "عمرو دراج" عضو دفتر اجرایی حزب آزادی و عدالت، "حمزه زوبع" سخنگوی رسمی حزب عدالت، "شیخ وجدی غنیم"، "شیخ عصام تلیمه"، "جمال عبدالستار" و"اشرف بدر الدین".
عطیه عدلان رئیس حزب اصلاح و از رهبران ائتلاف ملی حمایت از مشروعیت در این باره اعلام کرد: ما این تصمیم مقامات قطری را میفهمیم. قطر از کشورهایی که در کنار ملتهای مظلوم از جمله ملت مصر ایستاده است اما با فشارهای زیادی روبرو شده است. اخوان المسلمین و انصار شریعت این موضوع را میفهمند. این اقدامات در راستای حمایت از کودتا در مصر است.
عمرو دراج عضو دفتر اجرایی حزب عدالت گفت: ما از قطر در حمایت از ملت مصر قدردانی میکنیم و شرایط آن را درک میکنیم. ما به منظور جلوگیری از فشار بیشتر بر قطر تصمیم به ترک این کشور گرفته ایم. ما با تمام توان در راستای موفقیت ملت مصر تلاش میکنیم. انقلاب ما ادامه دارد و ما مطمئن هستیم که پیروزی نزدیک است.
وجدی غنیم نیز تاکید کرد: تصمیم به خروج از قطر گرفتیم تا قطر بیش از این به سختی گرفتار نشود. وی بدون این که مقصد خود را مشخص کند افزود: سرزمین خدا وسیع است.
مجدی حمدان از رهبران نجات ملی و تحلیلگر سیاسی در این باره گفت: موضع عربی واحد، فراخوانی سه سفیر و مهلت داده شده به قطر از سوی کشورهای شورای همکاری خلیج فارس عامل توقف حمایتهای اخوان المسلمین از سوی قطر و تصمیم اخراج هفت نفر از رهبران اخوان المسلمین است اما ترکیه زیر بار چنین فشاری نخواهد رفت و ترکیه و مالزی مهمترین پایگاههای اخوان المسلمین محسوب میشوند.
وی افزود: هم اکنون خطری مهمتر از اخوان المسلمین یعنی رویارویی با داعش وجود دارد که منطقه را تهدید میکند و باید موضع یکپارچهای علیه آنها اتخاذ شود.
حسن هانی زاده کارشناس مسائل خاورمیانه در این خصوص به خبرگزاری مهر گفت: موضوع اخراج اخوان المسلمین که بخشی از همپمانان دولت قطر به شمار میروند ناشی از تلاش این کشور برای نزدیک شدن به مصر است. از آنجایی که دولت قطر به ویژه رسانههای این کشور پس از سرنگونی اخوان المسلمین و پیروزی ژنرال عبدالفتاح السیسی جریان سازی خبری شدیدی علیه دولت مصر انجام دادند لذا دولت قطر به این نتیجه رسیده است که باید وضعیت خود را تغییر دهد. کشورهای عرب حوزه خلیج فارس اکنون دریافتهاند که به لحاظ سیاسی دولت عبدالفتاح السیسی میتواند زمینه همگرایی و وحدت عربی را فراهم کند لذا تلاش دارند تا خود را به دولت مصر نزدیک کنند.
وی افزود: قطر نیز که در گذشته حدود 12 میلیارد دلار سرمایهگذاری در مصر انجام داده احساس میکند اگر روابط خود را با دولت جدید بهبود نبخشند با مشکلاتی در زمینه وضعیت سرمایهگذاری خود مواجه خواهد شد. همچنین در جریان نشستهای اخیر وزیران خارجه شش کشورهای شورای همکاری خلیج فارس ضرورت اتخاذ یک سیاست واحد در برابر مصر مورد تاکید قرار گرفت لذا کشورهای حوزه خلیج فارس اکنون تلاش میکنند تا قطر را با خود همراه سازند تا فاصله خود را با جریان اخوان المسلمین افزایش دهند اخراج رهبران اخوان المسلمین از قطر گامی در راستای بهبود مناسبات قطر و دولت السیسی تلقی میشود. اخوان المسلمین اکنون تنها یک تکیه گاه دارند و آنهم ترکیه است اما باتوجه به سیاست غیرشفاف اردوغان نسبت به اخوان المسلمین لذا این مجموعه نمیتواند از ترکیه به عنوان کانونی برای فعالیتهای آینده خود استفاده کند تنها گزینه پیش رو تونس خواهد بود که اخوان المسلمین بتواند پایگاههای خود به این کشور منتقل کنند.
به هر حال از دید تحلیلگران گرچه این اقدام قطر میتواند آنها را از زیر بار فشار رها کند اما باید منتظر تحولات آینده و خط مشی قطریها و شبکه الجزیره وابسته به این کشور در قبال تحولات مصر و اخوان المسلمین بود. از آنجا که اخوان المسلمین تشکلی نیست که مقامات مصری بتوانند آنرا از صحنه حذف کنند از این رو به دنبال جذب آنها برای برقراری ثبات در این کشور است موضوعی که در کوتاه مدت بعید به نظر میرسد زیرا این گروه هنوز مسئولان جدید مصری را کودتاگرانی که حق آنها را غصب کردهاند و رئیس جمهوری قانونی آنها را برکنار کردهاند، میدانند. اخوان المسلمین در مناطق دیگر به فعالیتهای خود ادامه خواهد داد اما با توجه به متغییرات جدید منطقهای و تحرکات ضد گروههای تروریستی، نقش اخوان المسلمین در قالب متغییرات جدید تعریف خواهد شد.
بر اساس تئوری سازه انگاری قطر در سالهای اخیر سعی داشته تا نقشهای گوناگون و متعددی را برای خود در منطقه تعریف کند. از نقش میانجیگری در روند مصالحه میان گروههای فلسطینی گرفته تا تلاش برای آتش بس میان رژیم اسرائیل و فلسطین. بر اساس این نظریه قطر با تعریف موسع از هویت خود به دنبال ایفای چنین نقشی برآمد ولی محدودیتهای منطقه از یک سو و توان و ظرفیت این کشور از سوی دیگر باعث شد تا قطر نتواند چنین نقشی را ایفا کند.
محدودیتهایی از این حیث است که ایفای نقش "حامی اخوان" مورد پذیرش کشورهای اصلی حاشیه خلیج فارس قرار نمیگیرد. لذا ایفای نقشهایی که با منافع فوری امنیتی کشورهای حاشیه خلیج فارس توام است مورد پذیرش واقع نمیشود. از سوی دیگر قطر با این اقدام سعی دارد تا نقش آتی خود را در قالب شورای همکاری خلیج فارس و در همکاری با مصر تعریف کند که روابط آن با شورا از اولویت خاصی برخوردار است.