تاریخ انتشار : ۰۸ دی ۱۳۹۳ - ۲۲:۲۶  ، 
کد خبر : ۲۷۱۶۹۸

9 دي؛ انقلاب سوم

«بصيرت، بصيرت افزايي و بصيرت آفريني» را مي بايست وجه بارز و شاخصه ممتاز حماسه نه دي دانست که توجه به اين اصل، تبيين و تحليل ابعاد گوناگون وجودي نه دي را بيش از پيش روشن مي سازد.

پايگاه بصيرت؛ گروه سياسي/ پاسداشت حماسه عظيم نه دي توسط ملت بزرگ و انقلابي ايران در نظام بين الملل کنوني که شاهد رويدادهاي شگرف و بي سابقه اي در گستره هاي منطقه اي و بين المللي يعني بيداري ملت هاي اسلامي از يک سوي و بحران هاي راهبردي در ساختارهاي اقتصادي، سياسي، اجتماعي و ارزشي جهان غرب از سوي ديگر مي باشد از اهميتي به مراتب بالا و ارزشمند برخوردار مي باشد. در حقيقت حماسه نه دي که نشان دهنده بصيرت مثال زدني آحاد مردم و پيروي ملت از امام امت و رهبري عظيم الشأن انقلاب بود، نه تنها امواج فتنه هاي فتنه گران و فتنه انگيزان داخلي و خارجي را در هم شکست بلکه افزون بر پوزه استکبار جهاني و در رأس آن قدرت هاي بزرگ غربي تحت زعامت ايالات متحده آمريکا را به خاک مالي

نهم دي سال 1388 به عنوان «روز بصيرت و ميثاق امت با ولايت» در تاريخ انقلاب اسلامي ماندگار شد. اين حماسه تاريخي و ماندگار به تعبير رهبر معظم انقلاب‌ «يکي از قلّه‌هاي فراموش نشدني»، «حرکت برخاسته از بصيرت»، «شناختن موقعيت و حضور در لحظه‌هاي مورد نياز»، «حرکتي در فضاي غبارآلود»، «حرکتي متکي بر ايمان و اراده الهي»، «مردمي و خودجوش» در تاريخ انقلاب اسلامي بود. در حقيقت ابعاد گسترده و حجم عظيم اين حماسه عظيم مردمي مافوق محاسبات بشري بود. بگونه اي که رهبر عظيم الشأن انقلاب بر ناممکن ‌بودن خلق حماسه ماندگار نهم دي با اراده‌هاي انساني صحه گذاشتند و فرمودند: «دست خداي متعال، روح ولايت و روح حسين‌بن‌علي (عليه‌السلام) در لحظه لحظه آن حماسه ماندگار ديده مي‌شد.»

از اين رو حماسه نه دي نه تنها ريشه در بصيرت ملت داشت بلکه خود نوعي بصيرت آفرين نيز شد بطوريکه اين حماسه اثبات نمود که نظام مقدس اسلامي پس از گذشت متجاوز از سي سال از عمر انقلاب و عبور از گردنه هاي سخت و دشوار آن در مقابله با فتنه هاي شوم و تهديدات داخلي و خارجي عمده اي که در طول همه اين سال متوجه آن بوده است، به عنوان مصداق کلام امير مؤمنان علي (ع) همچنان، همانند «شتري است که نه پشتي دارد که سوارش بشوند و نه پستاني تا او را بدوشند.»

 

9  دي و بيعت  دوباره امت و امامت

در مورد نه دي و حماسه اي که در اين روز خلق شد، هر چه بگوييم و هرچه بنويسم کم است. چرا که زبان عاجز از گفتن و قلم قاصر از نوشتن است. نه دي در حقيقت روز بيعت مجدد امت با امامت و روز «نه» گفتن ملت به سران فتنه و آري گفتن به نظام اسلامي و بيعت دوباره با آرمان هاي امام خميني (قدس الله نفسه الزکيه) و رهبر فرزانه انقلاب اسلامي است. روزي که در آن مردم حماسه آفريدند و تير خلاص را به قلب سران فتنه و حاميان خارجي آن شليك و پشت پيكر نامبارك فتنه را به خاك ماليدند.

رهبر معظم انقلاب در توصيف حماسه بزرگ 9 دي 1388 چه زيبا مي فرمانيد که: «مطمئن باشيد كه روز نهم دي امسال هم در تاريخ ماند؛ اين هم يك روز متمايزي شد. شايد به يك معنا بشود گفت كه در شرائط كنوني كه شرائط غبارآلودگي فضاست، اين حركت مردم اهميت مضاعفي داشت؛ كار بزرگي بود. هرچه انسان در اطراف اين قضايا فكر مي كند، دست خداي متعال را، دست قدرت را، روح ولايت را، روح حسين بن علي (ع) را مي‌‌‌بيند. اين كارها كارهائي نيست كه با اراده‌‌ امثال ما انجام بگيرد؛ اين كار خداست، اين دست قدرت الهي است.»

آري نه دي، يادآور روزيست که در آن بار ديگر «دست قدرت خدا» در دفاع از حريم ولايت از آستين ملت بيرون آمد تا به تمام فتنه گران و حاميان غربي آن ها حقانيت کلام الهي «ان الباطل کان زهوقا» را ياد آوري کند؛ همان روزي که رهبر معظم انقلاب آن را به تأسي از امام راحل در نام گذاري قيام مردمي 15 خرداد، «يوم الله» ناميدند. آري در لحظه به لحظه نه دي دست قدرت خداوند و حب ولايت و ولايت مداري و اوج بصيرت و آگاهي هويدا بود و حماسه اي که در آن توسط امت امام آفريده شد و فتح‌الفتوح ملتي نام گرفت که بر بومي‌گرايي در عرصه سياست و حکومت تأکيد کرد و پيوند جرياناتي که همانند جنگ احزاب در صدر اسلام عمل مي‌کردند را پاره نمود.

 

اما 9  دي چگونه آفريده شد؟

حركت خودجوش و حماسي مردم در دي 1388، در حقيقت واكنش مردم مسلمان و انقلابي ايران به حرمت شكني ها در روز عاشوراي همان سال بود. روز عاشوراي همان سال گروهي معاند و فتنه گر كه خود را وابسته به فرقه سبز مي دانستند به خيابان ها آمده و در چارچوب سناريوهايي از قبل طراحي شده با دادن شعارهايي عليه نظام اسلامي و ارزش هاي آن، در حالي كه شادي و هلهله مي كردند و سوت و كف مي زدند، به عزاداران حسيني (ع) حمله ور شده و برخي از خيمه هاي عزاي اباعبدالله الحسين (ع) را به آتش كشيدند.

اين جماعت كه هيچ شباهتي به عزاداران امام حسين (ع) نداشتند، در پيامي كه از سوي سران فتنه صادر گرديد، بي شرمانه با عنوان «ملت خداجوي» معرفي شدند! پيام سرکرده فتنه و اظهارنظر برخي ديگر از سران فتنه در قبال حوادث روز عاشورا، نشان داد كه جريان فتنه اساساً با دين و اعتقادات مردم مشكل دارد و به همين دليل در برابر نظام اسلامي و ولايت فقيه ايستاده و براي اين کار انتخابات را بهانه خويش قرار داده است.

در واقع برخلاف سران فتنه و احزاب و گروه هايي كه فتنه گران را همراهي مي كردند، افراد حرمت شكن در روز عاشورا، هيچ نسبتي با ملت خداجوي و عزاداران امام حسين(ع) نداشتند. چرا که حرمت شكنان، مجموعه اي ناهمگون با باورها و اعتقادات متفاوت و بعضاً متضادي بودند كه با هدف مقابله با نظام اسلامي به صحنه آمده بودند. منافقين، بهايي ها، سلطنت طلبان، گروه هاي چپ گراي ماركسيستي، شيطان پرستان، ليبرال ها و ملي گرايان غرب گرا اين جماعت را تشكيل داده بودند. بنابراين اساساً بسياري از آنان با عاشورا و فرهنگ آن و با شور و حال عزاداران امام حسين(ع) بيگانه بودند و همين بيگانگي باعث شد كه اقداماتي را انجام دهند كه مردم مؤمن و انقلابي چهره واقعي آن ها را آن گونه كه هست، بشناسند.

شعارهاي حرمت شكنان در روز عاشورا در ادامه شعارهاي پيشين آنان در روزهاي قدس، 13 آبان و 16 آذر بود. لكن اين ويژگي عاشوراي حسيني (ع) است كه به خوبي صف حق طلبان را از صف مدعيان دروغين حق جدا مي سازد. لذا اين رفتار فتنه گران، واكنش پرخروش و حماسي مردم در نهم دي را با شعار «در ظهر عزا حرمت ارباب شکستند علمدار کجايي، اين فتنه گران راه عزاداران تو بستند علمدار کجايي» به دنبال داشت كه در آن مردم به صورت متحد و يكپارچه و خودجوش و بدون اينکه دعوتي از سوي کسي يا گروهي يا سازماني صورت گرفته باشد، به دفاع از حريم ولايت و امامت برخاسته در برابر فتنه گران به صحنه آمده و آنان را منزوي ساخته و به حاشيه راندند و اينگونه شد که حماسه بي نظير نه دي رقم خورد که بصيرت و شور و شعور حسيني و ولايت مداري در عين حال که عوامل بوجود آورنده آن بود، وجه بارز آن نيز به شمار مي رود.

 

9  دي؛ انقلاب سوم ايران

در دو سه سال اخير، برخي از سخنرانان و خطبا 9 دي 88 را انقلاب سوم ايران پس از 22 بهمن 57 و 13 آبان 58 مي‏دانند. به نظر، مهم ترين وجه تمايز بين رخداد سال 58 و سال 88 تفاوت نقش خواص و عوام در اين دو رويداد است. اگر دانشجويان را بخشي از خواص و نخبگان يک جامعه در نظر گيريم، در اشغال لانه جاسوسي آمريکا در سال 58، ابتدا تعدادي از دانشجويان چند دانشگاه تهران بودند که در اين اشغال پيش قدم شدند و عامه مردم، چند روز بعد و پس از حمايت مرحوم امام(ره) از اقدام دانشجويان، به آن عرصه ورود کردند. اما در دي ماه 88 اين عامه مردم بودند که جلوتر از هرگروه فکري مرجع و نخبه به دفاع از انقلاب و آرمان هاي آن اقدام نمودند و درواقع مردم بر خواص جامعه سبقت گرفتند.

 

بصيرت، وجه بارز 9   دي

اما وجوه بارز و شاخصه هاي ممتاز نه دي چيست؟ بي ترديد «بصيرت، بصيرت افزايي و بصيرت آفريني» را مي بايست وجه بارز و شاخصه ممتاز حماسه نه دي دانست که توجه به اين اصل، تبيين و تحليل ابعاد گوناگون وجودي نه دي را بيش از پيش روشن مي سازد. حماسه نه دي نشان داد که از نظر امت بصيرت به مفهوم دانايي صرف نيست بلکه دانايي همراه با باور و ايمان قلبي به اصل امامت و مفهوم مترقي ولايت فقيه است. بصيرتي که در نه دي 1388 متجلي شد به مفهوم واقعي کلمه بصيرتي بود که حاصل آن مشاهده درست و دقيق حوادث، تفکر و تدبر در آن ها و سنجيدن مسائل و حوادث جاري کشور و همچنين ايستادگي و مقاومت نرم افزاري ملت در برابر تهديدات ناشي از اين حوادث بود که دامنگير نظام مقدس اسلامي شده بود کما اينکه اين مقاومت در بهترين نحو موجب مهار و خنثي سازي اين تهديدات و واکسيناسينه شدن نظام اسلامي گرديد.

 

از نظر رهبر فرزانه انقلاب بصيرت داراي دو سطح است. يك سطح، سطح اصولي و لايه‌ زيرين بصيرت است و ديگري لايه عميق بصيرت. ايشان در توضيح سطوح بصريت مي فرمايند: «انسان در انتخاب جهان‌بيني و فهم اساسي مفاهيم توحيدي، با نگاه توحيدي به جهان طبيعت، يك بصيرتي پيدا مي كند که در واقع اين، پايه اساسي معرفت است؛ پايه‌ اساسي بصيرت است. اين بصيرت خيلي چيز لازمي است؛ اين را بايد ما در خودمان تأمين كنيم. بصيرت در حقيقت زمينه‌ همه‌ تلاش ها و مبارزات انساني در جامعه است. اين يك سطح بصيرت است. دومي سطح وسيع بصيرت و لايه‌ عميق بصيرت است. در حوادث گوناگون هم ممكن است بصيرت و بي‌بصيرتي عارض انسان شود. انسان بايد بصيرت پيدا كند. اين بصيرت به چه معناست؟ يعني چه بصيرت پيدا كند؟ چه جوري مي شود اين بصيرت را پيدا كرد؟ اين بصيرتي كه در حوادث لازم است و در روايات و در كلمات اميرالمؤمنين هم روي آن تكيه و تأكيد شده، به معناي اين است كه انسان در حوادثي كه پيرامون او مي گذرد و در حوادثي كه پيش روي اوست و به او ارتباط پيدا مي كند، تدبر كند؛ سعي كند از حوادث به شكل عاميانه و سطحي عبور نكند...حوادث را درست نگاه كردن، درست سنجيدن، در آن ها تدبر كردن، در انسان بصيرت ايجاد مي كند؛ يعني بينائي ايجاد مي كند و انسان چشمش به حقيقت باز مي شود.»

در واقع بصيرتي که بيش از پيش مورد تأکيد اسلام مي باشد همان بصيرت از نوع سياسي آن است که به وضوح در حماسه نه دي به رخ جهانيان کشيده شد. فلذا حماسه نهم دي را بايستي يکي از حرکت هاي عمده، خودجوش، عاشورايي و برخوردار از ماهيت و درونمايه بصيرت افزاي مردم در دوران پس از انقلاب تلقي نمود که با خنثي سازي توطئه هاي خارجي و خيانت هاي عناصر داخلي، انقلاب و نظام مقدس اسلامي را بيمه کرد. در اين بين بصيرت و شعور سياسي و اجتماعي مردم نقشي اساسي ايفا نمود و زمان شناسي و هوشمندي ملت در مقابل توطئه هاي داخلي و خارجي که با تبعيت از امامت امت و رهبري عظيم الشأن حاصل گرديده بود موجب شد تا بصورت گسترده بساط فتنه و فتنه انگيزي که پس از انتخابات نهم رياست جمهوري با حمايت هاي سياسي و غير سياسي غرب و در رأس آن محافل آمريکايي در داخل ريشه دوانيده بود خشکانده شود.

و در نهايت 9  دي شروع يک حرکت و فرهنگي بود به نام عزت خواهي

کوتاه آنکه در نه دي نداي هل من ناصر بلند نشد ولي فرياد لبيک يا حسين تا آسمان به گوش همه رسيد. در حقيقت نه دي، عرق شرم امت را در طول تاريخ به خاطر بي‌بصيرتي در ماجراي ثقيفه پاک کرد؛ درد کوته‌بيني حکميت را تا حدودي التيام بخشيد و بر آن مرهمي شد.

در حقيقت نه دي سوزش خيانت جمل و نهروان را کمي خنک کرد و از تکرار غربت 25 ساله جلوگيري نمود؛ فرق کوفه و تهران و عراق و ايران را نشان داد و آب بسته را به جوب بازگرداند؛ مبين کوثر و ابتر بود که گفتند خامنه‌اي کوثر است، دشمن او ابتر است؛ غدير خم بود در کوير قم و سراسر ايران و در نهايت نه دي، شروع حرکت و يک فرهنگ بود يعني «عزت‌خواهي».

 

 

نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
باغچه کلام
Iran, Islamic Republic of
۲۳:۴۴ - ۱۳۹۳/۱۰/۰۹
0
0
باسلام وخسته نباشید-این مطلب بااجازه وذکرمنبع دروبلاگم گذاشتم
نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات