گروهی از سالخوردگان امروز همان انقلابیون پرجنب و جوش دیروز هستند. جوانانی که روزی سرشان درد میکرد تا سخن ولی شان را با هزار ترفند و روش مخفیانه در حکومت نظامیهای شبانه و بازرسیهای گاه و بیگاه به جویندگان حقیقت برسانند. در تظاهرات و راهپیماییها با شعار و مشتهای گره کرده شان، بر دهان طاغوتیان و گنده گویان جهانی زدند. آنهایی که با خون شان 17شهریور 1357 را در تاریخ انقلاب ثبت کردند و در 22 بهمن 1357شاه را از ایران رانده با همّت سایر تودههای مردم، انقلاب را به پیروزی رساندند. دانشجویانی که در 13 آبان ماه 1358 با تکیه بر قدرت الهی لانه ی جاسوسی مزدوران آمریکایی را تسخیر کردندو ...
19 ماه پس از پیروزی انقلاب با شروع جنگ 8 ساله ایران و عراق، شاهد ورود نسل دوم انقلاب به این عرصه هستیم. همانهایی که امام رضوان الله علیه در قضیه فتح بستان آنان را فتح الفتوح انقلاب اسلامیمان خواندند و فرمودند :« بزرگترین فتح جمهوری اسلامی این بود که توانست این جوانان را به این مرحله از عظمت و اعتلای روحی برساند که بتوانند احساس خودباوری کنند و بایستند و در مقابل تهاجم عظیم یکپارچهی دنیا، از کشور و از موجودیتشان و از اسلام دفاع کنند.»
حالا تابستان 1367 است و جنگ با تمام التهاباتش تمام شده. در حالی که گروهی از این فتح الفتوحات به فیض شهادت نائل آمدند و بخشی دیگر ...
امّا بخشی دیگر از همین غیور مردان انقلابیمان با خوابیدن تب و تاب روزهای هیجان زده انقلاب و رفع شدن تنشهای دوران جنگ درگیر مشکلات زندگی رزمره شان شده اند. کشاکشی که آنها را در قالبی محافظه کارانه به دغدغههای سطحی زنجیر کرده است. بعضیها نیز تا جایی پیش میروند که جوانان انقلابی و آرمان خواه امروز را «افراطی» میخوانند، گویی که هیچ وقت آرمانهایی بلند و روحیهای مجاهدت طلبانه نداشتهاند.
این دو نسل اکنون والدین نسل سوم انقلاب هستند. جوانانی که در اتمسفر داغ روزهای ابتدایی انقلاب تنفس نکردهاند، نه پیامهای امام راحل را در زمان حیات شان دریافت و نه روزهای تلخ و شیرین دفاع مقدس را لمس کرده اند؛ نسلی با ویژگیها و خواستههای متفاوت از نسلهای قبل.
جوان امروز در عصر تکنولوژی،بمباران اطلاعاتی، زندگیهای مجازی و نبردهای نرمِ سرسختانه ی قدرتمندان جهانی چشم به جهان گشوده است. فضایی که او را هر چه بیشتر به سمت دین گریزی و بیقیدی متمایل میکند. برای پیروزی در میدان نبرد امروز باید به معنویت و بصیرت ویژهای مجهز باشد تا بتواند با دشمنی که نمیبیند مبارزه کند.
به فرموده امام خامنهای مدظله العالی این جوان از جوان انقلابی اولِ انقلاب شأنش بالاتر است. چرا؟ چون» آنروز اولاً آن انقلابِ با آن عظمت و شکوه اتفاق افتاده بود؛ ثانیاً آنروز اینترنت نبود، ماهواره نبود، این همه تبلیغات گوناگون نبود، این جوان در معرض این همه آسیب نبود، جوان امروز در معرض این همه آسیبها است؛ اینترنت جلوی او است، این همه تلاش دارد میشود برای اینکه این جوان را منحرف کنند، [اما] این جوان متدین باقی میمانَد؛ نمازخوان است، به نماز اهمیت میدهد... در مراسم مهم دینی شرکت میکند، پای انقلاب میایستد، شعارهای از دل برآمده میدهد؛ اینها چیزهای مهمی است. نسل امروزِ انقلاب، به نظر ما یکی از افتخارات بزرگ است. این یک واقعیتی است، باید این را دید.» (بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری 15/12/1392)
بهترین منبع برای یافتن شاخصهای یک فرد انقلابی در این دهه، بیانات رهبر انقلاب است. ایشان در دو دهه بعد از جنگ مطالباتی داشتهاند که اگر فردی عامل به آنها باشد میتوان او را انقلابی نامید.
1) جهاد فکری، فرهنگی، سازندگی
«جهاد امروز مقابله با جنگ نرمی است که دیروز دشمن با شبیخون فرهنگی و امروز به صورت ناتو آن را دنبال میکند. یک شرط جهاد، این است که در مقابله با دشمن باشد. این مقابله، یک وقت در میدان جنگِ مسلّحانه است که جهاد رزمی نام دارد؛ یک وقت در میدان سیاست است که جهاد سیاسی نامیده میشود؛ یک وقت هم در میدان مسائل فرهنگی است که به جهاد فرهنگی تعبیر میشود و یک وقت در میدان سازندگی است که به آن جهاد سازندگی اطلاق میگردد. البته جهاد، با عنوانهای دیگر و در میدانهای دیگر هم هست.
پس، شرط اوّلِ جهاد این است که در آن، تلاش و کوشش باشد و شرط دومش اینکه، در مقابل دشمن صورت گیرد البته یکی از جهادها هم جهاد فکری است. چون دشمن ممکن است ما را غافل کند، فکر ما را منحرف سازد و دچار خطا و اشتباهمان گرداند؛ هر کس که در راه روشنگری فکر مردم، تلاشی بکند، از انحرافی جلوگیری نماید و مانع سوءفهمی شود، از آنجا که در مقابله با دشمن است، تلاشش جهاد نامیده میشود. « (بیانات در دیدار جمعی از کارگران و معلمان - 1372/02/15)
امروز شاهد حرکتهای خودجوش فرهنگی از سوی جوانان در سراسر کشور هستیم. حرکتهایی که شاید در ابتدای امر کوچک باشند امّا مهم همّت به ایجاد تغییر و تحول است. در سالهای اخیر میبینیم که عرصه اردوهای جهادی - به عنوان فعالیتهای بخش سازندگی و فرهنگی – توسط جوانان بسیار قوت یافته است.
از دیگر افتخارات امروز ما وجود شهدای نجبه علمی در تاریخ پس از انقلاب اسلامی است. جوانانی که پای در عرصه جهاد علمی نهاده و همزمان تهذیب را در کنار تحصیل سرلوحه خویش قرار دادند.
2) آرمانخواهی، عدالتطلبی، مطالبهگری
در بیان عبرتهای عاشورا رهبر معظم انقلاب از بین رفتن و ضعیف شدن آن حالت آرمان خواهی در جامعه اسلامی را، از عوامل زمینه ساز گمراهی بر میشمرند و میگویند: «هر کس به فکر این باشد که کلاهش را از معرکه در ببرد و از دیگران در دنیا عقب نیفتد؛ اینکه «دیگری جمع کرده است، ما هم برویم جمع کنیم و خلاصه خود و مصالح خود را بر مصالح جامعه ترجیح دهیم»، معلوم است که به این درد دچار خواهیم شد.»(بیانات در تاریخ۱۳۷۱/۰۴/۲۲)
3. امر به معروف و نهی از منکر
آنچه که جامعهى ما را فاسد مىکند، غرق شدن در شهوات است؛ از دست دادن روح تقوا و فداکارى است.
"دشمن از راه اشاعهى فرهنگ غلط - فرهنگ فساد و فحشا - سعى مىکند جوانهاى ما را از ما بگیرد. کارى که دشمن از لحاظ فرهنگى مىکند، یک "تهاجم فرهنگى" بلکه باید گفت یک «شبیخون فرهنگى» یک «غارت فرهنگى» و یک «قتل عام فرهنگى» است. امروز دشمن این کار را با ما مىکند. چه کسى مىتواند از این فضیلتها دفاع کند؟ آن جوان مؤمنى که دل به دنیا نبسته، دل به منافع شخصى نبسته و مىتواند بایستد و از فضیلتها دفاع کند. کسى که خودش آلوده و گرفتار است که نمىتواند از فضیلتها دفاع کند! این جوان بااخلاص مىتواند دفاع کند. این جوان، از انقلاب، از اسلام، از فضایل و ارزشهاى اسلامى مىتواند دفاع کند."
از سال 69 تا کنون در حوزه امر به معروف و نهی از منکر شاهد شهادت 15 جوان مومن انقلابی بوده ایم. امثال شهید علی خلیلیها که میگوید برای به دست آوردن یک لبخند آقا پای ارزشها ایستاده است. اینها همان جوانان نسل سومی هستند، که امروز گروهی تلاش بر این دارند آنها را دچارشدگان به شکاف و انقلاب نسلی بخوانند.
4. تبیین حقیقت و بصیرت داشتن
بعد از فتنه سال 88 در 9 دی 1389 شاهد وقوع حماسهای ماندگار در تاریخ ایران اسلامی بودیم.حماسهای که رهبر معظم انقلاب آن را کار خدا مینامند و تاکید میکنند که دست قدرت الهی پشت این پیروزی، همراه ملّت بوده است. 9 دی روز درخشش جوانان و نوجوانانی بود که با بصیرت و آگاهی شان به نمایندگی از نسل سوم انقلاب در میادین و خیابانها حضور یافتند، تا تکلیف صیانت از انقلاب را از نسل پیش تحویل بگیرند.
در پاسخ به وقوع انقلاب نسلی و جدا افتادگی نسل سوم انقلاب از آرمانهای بلند دینی و معنوی آیتالله خامنهای این طور سخن میگویند: «یکی از حرفهایی که امروز، محور جنگ روانی دشمن است این است که میگویند نسل سوم انقلاب، از ایدههای انقلاب جدا شده است! بعد به دنبالش یک فلسفه هم میگذارند؛ آن فلسفه چیست؟ آن فلسفه این است که همواره در همه انقلابها، نسل سوم از آن انقلاب رو برگردانده اند!حرف دروغ، حرف غلط ... کدام انقلابها را میگویید؟ در سال 1789 در فرانسه انقلاب شده؛ اما نه نسل سوم، نه نسل دوم، بلکه همان نسل اول از انقلاب برگشتند! بعد از چهار، پنج سال، یک حرکت علیه انقلابیون اول به وجود آوردند و سه، چهار سال قدرت را قبضه کردند؛ باز بعد از چهار، پنج سال علیه آنها فعالیت شد. به سال 1802 که رسید، آن چنان ماهیت این انقلاب دگرگون شده بود که کسی مثل ناپلئون، توانست بیاید و تاج پادشاهی را روی سرش بگذارد!... آن انقلاب به نسل سوم که هیچ، به نسل دوم هم نرسید؛ چون پایههای انقلاب پایههای سستی بود...انقلاب اکتبر شوروی هم به نسل سوم نرسید؛ هنوز شش ،هفت سال از پیروزی انقلاب نگذشته بود که استالینیسم سر کار آمد؛...
این کدام فلسفه است، با کدام انقلاب تطبیق شده و در کجا تجربه شده که نسلهای سوم انقلاب، از انقلاب بر میگردند؟ نخیر، این بسته به این است که ایده آن انقلاب چه باشد. اگر ایدههای یک انقلاب بتواند، نسل دوم و سوم و دهم را به خاطر اصالت و صحت خود قانع کند، آن انقلاب عمر ابدی خواهد داشت. ایدههای انقلاب اسلامی، ایدههایی هستند که عمر ابد دارند. عدالتخواهی، هیچ وقت کهنه نمیشود؛ آزادی خواهی و استقلال خواهی، هیچوقت کهنه نمیشود؛ مبارزه با دخالت بیگانگان، هیچ وقت کهنه نمیشود؛ اینها چیزهایی است که همیشه برای نسلها جاذبه دارد... مطمئن باشند، همان شور و هیجان و ایمان و عواطفی که در نسل جوان آن روز وجود داشت و توانست آن کار را بکند، در این نسل جوان هم موجود است»
در باب انقلابی ماندن و پای گذاشتن در عرصه دغدغههای دینی، حسینی ماندن و شهید گونه زیستن سید شهیدان اهل قلم سخنان ناب و نغزی را برایمان به یادگار گذاشتهاند. به تبعیت از ایشان مینویسم: « ما همان هاییم که مانده ایم و زمان ما را با خود نبرده است .. ما ثمره نسلی هستیم که ماندند و با سَرِ بلند در بلای زمانشان آزموده شدند.
حال که صحرای بلا به وسعت همه تاریخ است، ما سربازان حسین (علیه السلام) در زمانه خویشم، در این کشاکش بلا دیندار ماندن و انقلابی ماندن و زینب گونه زیستن هنر ماست. در میدان شدائد برای ماندن در زمره عاشوراییان امام ع ش ق باید به یقین رفتار کرد و بر هرچه ترس و تردید و تعلق غلبه کرد و حسینی شد؛ این است غایت خلقت جهان.