تاریخ انتشار : ۱۸ اسفند ۱۳۹۳ - ۲۲:۳۰  ، 
کد خبر : ۲۷۳۵۰۵

اعجوبه‌ای به نام «دیپلماسی جوانان»

سارا علایی – اشاره: بی‌شک همه ما روزی بارها و بارها در اخبار و روزنامه‌ها یا بحث‌های سیاسی دورهمی لفظ "دیپلماسی" را شنیده یا به کار برده‌ایم؛ از دیپلماسی عمومی، تا دیپلماسی اقتصادی و فرهنگی و... به ویژه با روی کار آمدن دولت یازدهم و افزایش حضور ایران در عرصه جهانی و بین‌المللی دیپلماسی نقش مهم و تعیین‌کننده‌ای پیدا کرده است چنانچه وزیر امور خارجه ایران معتقد است: "صحنه دیپلماسی، یک مسابقه جدی در به دست آوردن منابعی است که برای شما قدرت ایجاد می‌کند. امروز احساسات هم جهانی شده، در واقع نحوه ارائه دیدگاه‌های شما می‌تواند برای شما در سطح دنیا نفوذ یا آسیب‌پذیری ایجاد کند. اینکه شما سیاست‌های کشور را با چه زبانی مطرح و پیش می‌برید و... خیلی مهم است." دیپلماسی امروزه از جهات و زاویه‌های گوناگونی مورد توجه رسانه‌ها، سیاستمداران و کارگزاران سیاست خارجی کشورها قرار گرفته است. دیپلماسی عمومی، امروزه یکی از مهمترین و جدیدترین حوزه‌های مورد توجه اندیشمندان، پژوهشگران و کارگزاران حوزه سیاست خارجی و دیپلماسی است. متخصصان این حوزه بر این اعتقادند که دیپلماسی امروزی از حوزه‌های سنتی آن عبور کرده است و وارد حوزه‌های جدیدتری شده که دیپلماسی عمومی از مهمترین و قابل توجه‌ترین آنهاست. یکی از وجوه بارز و مهم دیپلماسی عمومی موضوع "دیپلماسی جوانان" است؛ حوزه‌ای که به اعتقاد کارشناسان و صاحبنظران بسیاری و با توجه به قدرتی که دارد اگرچه در سایر جوامع رشد قابل توجهی داشته اما متاسفانه در ایران کاملا مغفول مانده است؛ چنانچه به گفته مشاور طرح‌های ملی جوانان معاونت ساماندهی امور جوانان وزارت ورزش و جوانان حتی افغانستان نیز در زمینه دیپلماسی جوانان قدم‌های موثری برداشته‌اند در حالی که در کشور ما حتی به حوزه جوانان هم کافی توجه نمی‌شود چه برسد به توسعه و برنامه‌ریزی در جهت "دیپلماسی جوانان". معاون ساماندهی امور جوانان نیز در باب اهمیت این حوزه معتقد است: "امروز زبان ارتباطات بین‌الملل از طریق سازمان‌های غیردولتی و سمن‌ها در حال فعال شدن است. سازمان ملل متحد و سایر سازمان‌های بین‌المللی هم چه ما بخواهیم چه نخواهیم از طریق سازمان‌های غیردولتی فعالیت‌هایشان را رو به جلو می‌برند به ویژه در عرصه جوانان. پیشتر حوزه جوانان در عرصه دیپلماسی بین‌المللی بسیار فعال بود." گلزاری همچنین می‌گوید: "خود من حدود 20 سال پیش با تعدادی از جوانان در سازمان ملی جوانان سفر پرباری به فیلیپین، مالزی و کره جنوبی داشتم. اینکه جوانان توانمند ما بتوانند ارتباطات فعال و مثبتی با جوانان سایر کشورها داشته باشند مسئله بسیار مهمی است. مثلا مسئله خانواده که در همه کشورها دارای ارزش است. اکنون که در کشورهای سکولار خانواده دچار بحران‌های شدید شده است ما با حرف‌های معنوی و دینی که داریم می‌توانیم حرف‌های جدید در سطح بین‌المللی بزنیم. این نیاز به همفکری و هم‌افزایی دارد و اتفاقا موضوعی مختص حوزه جوانان است. یا مثلا در موضوع اسلام‌ تکفیری و خشنی که این روزها گروه‌هایی مثل داعش در حال تبلیغ و ترویج آن هستند و ما آن را قبول نداریم تنها جوانان می‌توانند از طریق دیپلماسی بین‌المللی اسلام واقعی و فرهیخته که پرچمدار تمدن بشری بوده و دارای اخلاق و فضایل والاست را به جهان بشناسانند. اما متاسفانه ما تاکنون در این زمینه خیلی فعال نبوده‌ایم (هرچند مدتی است فعال‌تر شده است) حتی به اندازه افغانستان." در همین زمینه‌ به سراغ روح‌اله مدبر، مشاور طرح‌های ملی جوانان معاونت ساماندهی امور جوانان وزارت ورزش و جوانان در زمینه دیپلماسی جوانان، لزوم پرداختن به آن، بررسی علل مغفول ماندن این حوزه در ایران و... به گفتگو نشستیم که در ادامه می‌خوانید.

* در ابتدا درباره تعریف دیپلماسی جوانان توضیح بدهید.

** در عرصه دیپلماسی ما یک تعریف داریم تحت عنوان «دیپلماسی سنتی» که عبارت است از اقداماتی که در عرصه سیاسی انجام می گیرد و وزارت امور خارجه متولی آن است و سفارتخانه‌های هر کشوری در سراسر دنیا این ماموریت را انجام می‌دهند؛ یک دیپلماسی خشک و رسمی و پشت میزی. در کنار این نوع دیپلماسی، یک دیپلماسی وسیع‌تری قرار می گیرد تحت عنوان «دیپلماسی عمومی». مثالی که اساتید  روابط بین الملل  درباره تفاوت این دو نوع دیپلماسی می زنند این است که دیپلماسی سنتی مثل یک کشتی بادبانی است که وسط اقیانوس قرار گرفته و منتظر وزش باد است تا به حرکت درآید.

دیپلماسی عمومی همان وزش باد است که هم دیپلماسی سنتی را به حرکت درمی‌آورد و هم فضای کشوراستفاده کننده از آن ظرفیت را که در نظام بین الملل معرفی شده را تغییر می‌دهد حال چه در جهت مثبت و چه منفی.اما در قرن جدید شاهد نوع دیگری دیپلماسی هستیم که بالاتر از حتی دیپلماسی عمومی قرار می‌گیرد که آن «دیپلماسی جوانان» است. دیپلماسی جوانان واژه‌ای است که شاید خیلی‌ها آن را نشنیده باشند و در ایران بسیار اندک به آن پرداخته شده است.

انگلستان جزو اولین کشورهایی است که در زمینه دیپلماسی جوانان شروع به فعالیت نمود و اکنون این  ظرفیت زیرنظر وزارت امور خارجه و به صورت عملیاتی در حال اجرا است و در راستای منافع ملی از آن استفاده می کنند و حتی فراتر و بااهمیت تر از دیپلماسی عمومی از آن بهره‌برداری می‌کنند.

پیاده‌روی آقای ظریف با آقای جان کری حرکتی ابتکاری

کاربرد دیپلماسی جوانان به خاطر روحیه خاصی که نیروهای جوان دارند ابزار فرهنگی بسیار مهمی قلمداد می‌شود، زیرا همان طور که می‌دانید روحیه جوانان محافظه کارانه نیست بلکه اصلاح طلبانه است یعنی به سمت اصلاح امور گرایش دارند، از سوی دیگر سرشار از هیجان همراه با خردورزی هستند و وقتی به درستی در مسیر حرکت یک حکومت باشند از هیجان همراه با خردورزی شان در جهت منافع ملی کشور می توانند به یاری دولتها بیایند و پیام یک ملت را در نظام بین الملل گسترش دهند.

در اینجا لازم است یادآوری کنم دیپلماسی جوانان یک حرکت ابتکاری است . پیاده روی که آقای ظریف با آقای جان کری انجام دادند یک حرکت ابتکاری ستودنی است زیرا فضای خشک مذاکره در پشت میز وقتی به فضای حرکتی و گفتمان دوستانه تغییر کند قطعا به سمت اثربخشی مذاکره در جهت منافع ملی دو کشور به ویژه ایران در این رویداد حرکت خواهد کرد. وقتی نگاه بسته باشد و مذاکرات و دیپلماسی را خشک و در حد پروتکل و نشست‌های پشت میزی ببینیم هیچ‌گاه نمی‌توانیم از ظرفیت‌های دیپلماسی عمومی در جهت منافعمان استفاده کنیم.

به عبارتی این علم روابط بین الملل است که وقتی به صورت عملیاتی در اختیار صاحبنظران خوش فکر و دارای قدرت ابتکار باشد اینگونه از ظرفیتهای آن در مسیر منافع ملت استفاده خواهند نمود. دیپلماسی جوانان نیز همین‌گونه است. یعنی یک فضای شاد همراه با هیجان و خردورزی مثبت با تخلیه انرژی عظیم جوانی.

انگلستان دیپلماسی جوانان را با بهره‌گیری از نیروی جوانان و دانشگاهیان نخبه ابتدا به صورت آزمایشی در دانشگاه‌ها آغاز کرد زیرا انگلستان کشوری دانشجوپذیر است لذا دانشجویان فعال انگلیسی به ویژه در رشته روابط بین الملل که حکومتشان را قبول داشتند هرچند که رویکرد انتقادی گاها به دولت داشتند اما وفادار به قانون اساسی بودند در این برنامه به دولت کمک نمودند،لذا یافته هایشان را در جهت منافع کشورشان به سایر دانشجویان غیرانگلیسی منتقل می‌کردند و چهره خوبی از دولت، کشور، مردم انگلستان را برای سایر افراد به نمایش می‌گذاشتند.

دانشجویان غیرانگلیسی هم وقتی پس از پایان دوره تحصیلاتشان به کشورشان بازمی گشتند این اطلاعات را به سایر مردم منتقل می کردند و به عبارتی تریبون و رسانه دولت انگلستان می‌شدند.

این ابتکار مورد پسند سایر دولتهای عضو اتحادیه اروپا هم قرار گرفت و کشورهای اروپایی به خصوص فرانسه از دیپلماسی جوانان  به سبک دیگری بهره بردند. ما سندی داریم تحت عنوان سند توسعه هزاره که در سال 2000 – که آقای کوفی عنان دبیر کل سازمان ملل وجناب آقای خاتمی رئیس جمهور ایران بودند- به امضای اعضای سازمان ملل متحد رسید که سند بسیار ارزشمندی است. بخش عمده آرمان‌های این سند دغدغه‌های جامعه بشری است. از جمله بحث تلاش برای ریشه کن کردن فقر شدید و گرسنگی،مبارزه با ویروسهای مخل کننده دستگاه ایمنی انسان از جمله ایدز ،مالاریا و..،تضمین پایداری محیط زیست،کاهش مرگ و میر کودکان،بهبود سلامت مادران و...

پایبندی به منافع ملی کشور، کلید واژه دیپلماسی جوانان

فرانسوی‌ها نیز با توجه به آرمان‌های این سند از حوزه جوانانشان در جهت فرهنگ سازی هم در داخل کشور خودشان و هم در کشورهای آفریقایی (با توجه به شمار بالای مبتلایان به ایدز و مرگ و میر کوکان و...) استفاده کردند. از سوی دیگر، همان طور که می‌دانید فرانسه سابقه استعماری در آفریقا دارد و برای آنکه نفرت و نگاه بد مردم کشورهایی که پیشتر تحت سلطه فرانسه بودند نسبت به این کشور و مردمش تغییر کند از ابزار دیپلماسی جوانان استفاده کرد زیرا اگر قرار بود از طریق اقدامات دولتی این تغییر دید در مردم ایجاد شود غیرممکن بود، فیلم و رسانه ها هم نمی توانستند تا حد زیادی نظر مردم را راجع به این کشور عوض کنند.

از این رو جوانان فرانسوی که داوطلب  اقدامات عام المنفعه بودند و به منافع ملی کشورشان نیز پایبند بودند (کلید واژه دیپلماسی جوانان) برای کمک بشردوستانه به افراد بیمار از جمله مبتلایان به ایدز، آموزش به مردم در زمینه ایدز و سایر کارهای بشردوستانه به کشورهای آفریقایی سفر می‌کردند.

این حرکت جوانان فرانسوی به قول معروف در کشورهایی که روزی مستعمره فرانسه بودند دهان به دهان پخش می‌شد در نتیجه دیدگاه بسیاری از این افراد درباره فرانسه عوض شد حتی اگر کسی گذشته و تاریخ فرانسه و استعمار بر کشورهای آفریقایی را به مردم یادآوری کند آنها می ‌گویند اکنون آنچه ما از فرانسه و مردم فرانسه می دانیم چیزی جز خدمت نیست. این یعنی دیپلماسی جوانان در جهت منافع ملی یک کشور.

شاید دور از انتظار باشد اما در کشورهای همسایه ایران نیز دیپلماسی جوانان به سرعت در حال گسترش است. آژانس فدرال جوانان روسیه که مستقیم حوزه جوانان کشور را برنامه ریزی می کند (درست برخلاف ایران که حوزه جوان کاملا در حاشیه و زیردست  حوزه پر حاشیه ورزش قرار دارد) برنامه های جدی در ارتباط با موضوع دیپلماسی جوانان دارند و حتی با چین، آلمان ،کامبوج و ... برای تبادل دانشجویان اسناد همکاری منعقد نموده است.

روسیه که زمانی زیر سیطره کمونیسم بود امروز درهر سال 120(یکصد و بیست) برنامه شاد و متنوع برای جوانان برگزار می‌کند و از جوانان سراسر دنیا دعوت می‌کند تا با حضور در این برنامه‌ها با فرهنگ روسیه بیشتر آشنا شوند.حتی جشنواره سرودهای حماسی و وطن دوستی جوانان روسی اکنون از برنامه های پرطرفدار آژانس فدرال جوانان روسیه نزد جوانان حوزه قفقاز و شمال اروپا است.

افغانستان هم در زمینه دیپلماسی جوانان حرف برای گفتن بسیار دارد به ویژه در القای اینکه  مردمانی صلح طلب و مخالف تروریسم و افراطی گرایی می باشند و سعی در تغییر این نگاه دارند. و حتی در زمینه استفاده از ظرفیت دانشگاهی برای دیپلماسی جوانان برنامه‌های عملیاتی را در حال اجرا دارند.. کشور عمان هم در این زمینه برنامه‌ای دارد که برای نمونه نشستی با عنوان ترویج و معرفی فرهنگ و سنت و جاذبه های توریستی عمان به جوانان ملتهای دنیا است که 3 بار در سال (2 بار برای آقایان، یک بار برای خانم‌ها) برگزار می‌شود و هدف از آن معرفی سابقه فرهنگی و... عمان به نسل جوان جهان است.

یکی از کارهای ابتکاری که عمان در این زمینه دارد این است که جوانان عمانی با جوانان سایر کشورها روی شن‌های روان قدم می‌زنند و گفتگو می‌کنند و پیشینه تاریخی عمان را تشریح می‌کنند بالطبع جوانان غیرعمانی وقتی از عمان خارج می‌شوند با کوهی از اطلاعات درباره عمان وارد سایر کشورها شده و آن اطلاعات را منتقل می‌کنند.

در زمینه دیپلماسی جوانان حرفی برای گفتن نداریم

* حال جای ایران در عرصه دیپلماسی جوانان کجاست؟

** کشور ما با وجود داشتن بیشترین ارتباطات با نظام بین‌الملل در زمینه  بهره گیری از ظرفیت عظیم دیپلماسی جوانان هیچ اقدام قابل ذکری صورت نداده است و هیچ اتفاق عملیاتی را شاهد نبوده‌ایم. این در حالی است که جمعیت بزرگی از جوانان و نخبگان دانشگاهی و علمی جوان ما در سایر کشورهای دنیا حرف برای گفتن دارند،آنها که در این کشورها مشغول زندگی یا تحصیل هستند حتی چهره‌های موثر و اثرگذاری هم در عرصه دانشگاهی می باشند اما ما چه استفاده‌ای تاکنون از آنان در جهت منافع ملی کشورمان کرده‌ایم؟!

ایران هنوز در ابتدای راه این نوع دیپلماسی قرار دارد. هر چند باید در اینجا از نامه رهبر معظم انقلاب به جوانان اروپایی و اشاره ایشان به فطرت پاک یاد کنم که دقیقا در راستای دیپلماسی جوانان است. یعنی نگاه شده به این ظرفیتی که در محدوده سیستم اداری نمی‌گنجد و سرشار از انرژی و روشنفکرانه است.

* لزوم توجه و پرداختن به موضوع دیپلماسی جوانان در ایران چیست؟

** در سال 2013 وقتی آقای دکتر روحانی آن سخنرانی  کاملا به جا را در زمینه رواج تروریسم و افراط گرایی نمودن و در نهایت به قطعنامه جهان عاری از خشونت و افراط گرایی با پیشنهادات کاملا عملیاتی  منتهی شد ما در معاونت ساماندهی امور جوانان برنامه اجرایی برای عملیاتی کردن این سخنرانی اثرگذار ارائه دادیم.

سال 2014 هم مجددا آقای  دکترروحانی اعلام کردند که منطقه از تروریسم رنج می برد زیرا منطقه ما منطقه حساسی شده و درگیر چندین جنگ بوده و اخیرا هم افراط گرایی دینی به عنوان یک نگاه افراطی به دین وارد شده و  تروریسم گسترش جدی پیدا کرده است. آقای دکتر روحانی در سال 2013 به جهان عاری از خشونت و افراط گرایی اشاره کردند. لذا ما برنامه ای داشتیم که با استفاده از جوانان و معرفی روحیه صلح طلبی و حسن همجواری و فرهنگ بالای ایران و جوان ایرانی، سخنان رئیس جمهور را در منطقه گسترش بدهیم. آقای دکتر روحانی در آستاراخان روسیه در اجلاس روسای جمهور کشورهای حاشیه دریای خزر مجدد تاکید کردند که دریای خزر را به دریای صلح و توسعه تبدیل کنیم.

صلح و توسعه کلید واژه‌هایی هستند که کنار هم قرار دادن آنها کاملا درست است. توسعه از طریق مشارکت به وجود می آید. حال چه مشارکت سیاسی، چه مشارکت اقتصادی، اجتماعی و ...

وقتی مشارکت در جامعه وجود داشته باشد جامعه به سمت صلح‌طلبی می‌رود. از سوی دیگر، زمانی که صلح وجود دارد تبادل وجود دارد، هم تبادل تجاری هم تبادل نخبگان و فرهنگ و ... بهترین راه گسترش صلح و توسعه هم استفاده از نیروی جوان است. زیرا هم نیروی کاری است هم پتانسیل کار و فرهنگی و عملیاتی دارد و از همه مهمتر حس وطن دوستی و دغدغه توسعه کشورش را دارد. جوان در کنار اینکه محافظه کار نیست تمایل به صلح دارد زیرا می خواهد به منفعتی برسد در حالی که در شرایط جنگ جوان نه به منفعت علمی خود می رسد نه اقتصادی و نه فرهنگی.

رهبر معظم انقلاب هم در بخشی از نامه‌شان به جوانان اروپایی اشاره کردند که جوانان به منابع اصلی دین پر از محبت اسلام مراجعه نمایند .این یعنی همان روحیه حقیقت طلبی نسل جوان که در سراسر دنیا بین جوانان مشترک می باشد. ما با استفاده از ظرفیت جوانان می توانیم برای معرفی چهره رحمانی دین مبین اسلام برخلاف آنچه افراط گرایان ایدئولوژی محور از دین اسلام معرفی می کنند برنامه جدی داشته باشیم که هم پیام رهبری و هم سخنرانی رئیس جمهوری و اجرایی کردن قطعنامه جهان عاری از خشونت و افراط گرایی باشد.چیزی که دقیقا نیاز اکنون منطقه پر تنش خاورمیانه است.

از سوی دیگر مثلا در ضرورت گسترش دیپلماسی جوانان می توانیم از این نیرو در جهت توسعه توریسم در کشورمان استفاده کنیم. ما جاذبه‌های گردشگری بسیاری داریم اما تا حدی که باید توریست نداریم دیپلماسی جوانان می تواند در این زمینه صد درصد کارا باشد.

لازم نیست برای معرفی جاذبه‌های ایران کارهای سخت و طاقت فرسایی انجام دهیم جوانان می توانند از طریق شبکه های مجازی کشورمان را معرفی کنند چرا که پیشرفت یک کشور پیشرفت من هم هست حتی اگر انتقاداتی هم داشته باشم؛امام برای رشد کشورم تلاش می کنم، این یعنی واقع گرایی و این  در روحیه جوان کاملا بارز است و اینگونه جوانان ما  می شوند رسانه کشور خودشان در مسیر کسب منافع ملی.

برای مثال بگویم من در یک نشست در خارج از کشور شرکت کرده بودم و یکی از میهمانان دانشجوی دکترای روابط بین الملل از کشور  قزاقستان بود همانطور که می دانید بخشی از قزاقستان نزدیک سیبری است و جاذبه گردشگری آنچنانی ندارد اما آن فرد آنچنان از جاذبه‌های گردشگری کشورش تعریف می کرد که همه میهمانان در آن نشست برای رفتن به قزاقستان ترغیب شده بودند.

* چرا تاکنون این حوزه در کشور ما مغفول مانده بود؟

** یکی از مشکلاتی که ما داریم این است که حوزه جوانان در کنار حوزه ورزش است. ورزش یک برنامه لحظه‌ای است، مسابقه ای است که برگزار می شود و برد یا باخت آن هیجان موقت و لحظه ای را در جامعه به وجود می آورد اما حوزه جوانان یک حوزه استراتژیک و بلندمدت است. در اغلب کشورهای توسعه یافته حوزه جوانان زیرنظر حوزه‌هایی هستند که برنامه‌ریزی‌های بلندمدت دارند مثل وزارت علوم یا به صورت مستقل اداره می‌شوند. حوزه جوانان چون حوزه‌ای تخصصی است باید در فیلدی بلندمدت به آن نگاه شود.

زیرا توجه یا عدم توجه به حوزه جوانان در بلندمدت خود را نشان می دهد. این در حالی است که در حوزه ورزش برنامه ریزی ها کوتاه مدت و فصلی است و هیچگونه استراتژی در آن وجود ندارد. اما حوزه جوانان چون در راستای امنیت و منافع ملی است و مثلا مشارکت جوانان در جریان انتخابات سرنوشت یک کشور را می توان تغییر دهد یا در موضوع دفاع از کشور در زمان جنگ نقش جوانان سرنوشت ساز می شود در نتیجه به استراتژی و راهبر نیاز دارد در حالی که ما اکنون می بینیم این دو حوزه کاملا نامربوط کنار هم و در یک وزارتخانه قرار گرفته اند و در اینجاست که اگر حوزه دیپلماسی جوانان را با حوزه ورزش گره بزنیم بازی باخت-باخت می شود چون این دو در ظرف هم نمی گنجند.

نکته دیگری که باید بگویم این است که معاونت ساماندهی امور جوانان اولین جایی است که بحث دیپلماسی جوانان را مطرح و روی آن کار کرده است اما با این وجود ضعف بزرگ ما مظلومیت حوزه جوانان در حوزه پر سر و صدای ورزش است.

حال با توجه به توضیحاتی که پیشتر درباره اهمیت موضوع دیپلماسی جوانان ارائه کردم اگر می خواهیم در این عرصه قدمی برداریم باید به حوزه جوانان جدا از حوزه ورزش نگاه کنیم در این صورت می توانیم بهترین استفاده را از این ابزار در راستای امنیت ملی کشورمان ببریم.

باز هم تاکید می کنم ما برنامه های جدی در راستای شعار آقای رئیس جمهوری و قطعنامه جهان عاری از خشونت و افراط گرایی داریم که در آینده نزدیک توضیحات دقیق تری در این باره ارائه خواهیم داد و باید بگویم خبرهای خوشی در این زمینه به مردم به ویژه جوانان  در صورت همکاری با حوزه جوانان خواهیم داد.

* با توجه به پیشرفت دیپلماسی عمومی و سنتی در دولت آقای روحانی، دیپلماسی مغفول جوانان در این دولت چه پیشرفتی داشته است؟

** ما برنامه‌هایی ترتیب دادیم تا با استفاده از ظرفیت جوانانمان با کشورهای همسایه به ویژه کشورهایی که با آنها ارتباط راهبردی داریم بتوانیم  پیام توسعه و صلح رئیس جمهورمان را عملیاتی کنیم. بحث در این زمینه جدی است و اگر این اتفاق بیفتد کاملا در جهت منافع ملی خواهد بود.

در اینجا نکته‌ای را ذکر کنم که در تبیین  دیپلماسی به چند نتیجه می رسیم: برد – برد، – برد - باخت ،باخت – باخت. اما با دیپلماسی جوانان و استفاده از ظرفیت آنها قطعا نتیجه ما ( برد- برد) است یعنی منافع دوجانبه یا چند جانبه برای کشورها. به ویژه اکنون که کشور ما در منطقه‌ای قرار دارد که وضعیت دردناکی به دلیل رشد و توسعه تروریسم دارد ما می‌توانیم با استفاده از ظرفیت جوانان به ویژه نخبگان داخل و خارج از کشور به ترویج گفتمان بشر دوستی و صلح‌طلبی بپردازیم.

* کمی درباره ابزارهایی که در زمینه دیپلماسی جوانان به خدمت گرفته می‌شوند توضیح دهید.

** یکی از مهمترین ابزارهای دیپلماسی عمومی فضای مجازی است. اکنون که دنیای مجازی در سیطره و اختیار جوانان است، چقدر خوب است اگرجوانان به جای استفاده از طنز و... در شبکه های اجتماعی مثل فیسبوک یا موبایل مثل وایبر و... از این ابزار در جهت توسعه ظرفیت‌های فرهنگی استفاده کنند.مثلا گروه هایی در جهت نفی خشونت یا مبارزه با افراط گرایی تشکیل و بحث هایی تخصصی در آنها صورت گیرد که تاکنون گروه های تخصصی هم بوده اند ،جوانان  اینگونه گروهها را تشکیل دهند و عمومیت پیدا کند چرا که گاهی یک خبر در این شبکه ها بسیار سریع تر و وسیعتر از رادیو، تلویزیون ، روزنامه و... منتشر می شود لذا ما به این فضا و ابزار آن نگاهی اجرایی و کاربردی  داشته ایم و در برنامه های عملیاتی مان این ابزارها را مد نظر قرار داده ایم از جمله راه اندازی پایگاه مجازی جوانان صلح طلب.

در دولت گذشته آمار NGOها از 4900 به حدود 200 عدد رسید

* نقش NGO در افزایش دیپلماسی عمومی را چگونه و چه میزان ارزیابی می‌کنید؟

** همانطور که می دانید در ماده 71 منشور ملل متحد اشاره شد که NGO یا سازمان های غیر دولتی می توانند رکن مشورتی منشور ملل متحد باشد. به عبارت دیگر NGO ظرفیت عظیمی هستند در راستای دیپلماسی عمومی.

NGO حتی می تواند از مجمع عمومی سازمان ملل متحد قطعنامه بگیرد در دولت گذشته آمار NGO هایمان از حدود 4900 به حدود 200 NGO رسید اما خوشبختانه در دولت جدید با توجه به نظر مثبت آقای دکتر روحانی  ریاست جمهوری  بر توسعه آنها و برنامه های ایشان در این زمینه به سمت افزایش NGO ها در حرکت هستیم و تا چند ماه گذشته تعداد این سازمان های غیر دولتی 5/2 برابر شده است در کنار این افزایش کمی، برنامه توانمند سازی این سازمان های غیر دولتی را نیز در دستور کار خود قرار داده ایم والبته  اداره کل مشارکت های  اجتماعی معاونت ساماندهی امور جوانان در زمینه آموزش و توانمند سازی NGOها در حال انجام اقدامات مثبتی  است.

درباره NGO ها باید بگویم در برخی کشورها به قدری این سازمان های غیر دولتی قدرتمند هستند که مثلا در فرانسه گاهی به شهرداری های  خود وام هم می دهند بدون آنکه این NGO ها دست در جیب دولت کرده باشند.

از آنجا که اعضای NGO های ما را جوانان 29-15 سال تشکیل می دهند این سازمان ها می توانند یکی دیگر از ابزارهای عملیاتی شدن دیپلماسی جوانان محسوب شوند. توانمندسازی ، توسعه و افزایش NGO ها هم جزو برنامه های اجرا شده ما بوده (با وجود شرایط دشوار و کاهش جدی بودجه حوزه جوانان) و آن را پیگیری خواهیم کرد.

در سال حجم عظیمی از ایرانیان سفرهای خارجی دارند همه این افراد بالقوه رسانه های کشورمان هستند که می توانند در جهت منافع ملی و پیشرفت کشورمان حرکت کنند هر چند انتقاداتی هم داشته باشند اما نکات مثبت را در نظر می گیرند اما متاسفانه چنین اقدامی صورت نمی گیرد چون نمی دانند که می شود چنین کاری را کرد. مشکل کشورهای در حال توسعه این است که وابستگی مردم به حکومت زیاد است و همه چیز را در قاب و وابسته به دولت می‌بینند در نتیجه اگر انتقادی به دولت داشته باشند به همه امور کشور تسری می دهند دقیقا به همین دلیل هم هست که NGO و سازمان های غیر دولتی در کشور ما رشد نمی کند.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات