تاریخ انتشار : ۰۵ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۲۰:۴۸  ، 
کد خبر : ۲۷۴۶۸۵
گفت‌وگو با علیرضا صدرا درباره بومی‌سازی در علوم انسانی

مولد بودن به جای محدودیت

روناک حسینی / Ronak.hoseini@fdn.ir - مقدمه: بومی‌سازی در علوم انسانی موافقان و مخالفانی دارد که هر کدام استدلال‌هایی برای خود دارند. مخالفان معتقدند تعیین‌تکلیف برای دانشگاه، استقلال را از آن می‌گیرد و تفکر بسته نسبت به علوم انسانی داشتن، باعث رکود در این حوزه می‌شود. عده‌ای از مخالفان معتقدند مقوله بومی‌سازی بی‌معناست. اما موافقانی هم برای این پروژه وجود دارد. علیرضا صدرا، عضو هیات‌علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران می‌گوید منظور از بومی‌سازی محلی‌سازی نیست، بلکه مولد بودن و فاصله گرفتن از فرهنگ ترجمانی صرف است، اینکه ما نمی‌توانیم برای مثال همان اصول مدیریتی را در کشور اجرا کنیم که فرانسه اجرا می‌کند و انتظار داشته باشیم نتیجه یکی باشد.

* بومی‌سازی در علوم انسانی به چه معناست؟

** بومی‌سازی به معنای محلی‌سازی، محدودسازی و جزئی‌سازی نیست، بلکه به معنای مولدسازی است. با توجه به اینکه ایران سرزمینی بوده که همیشه مکاتب بزرگ از آن برخاسته‌اند؛ حکمت مشاء، اشراق، حکمت متعالی، حیات معقول علامه جعفری و... . پیش از اسلام نیز ایران تمدن‌ساز بوده است. دانشگاه جندی‌شاپور در زمان ساسانیان، یکی از همین پایگاه‌هایی بوده که دانش پیشرو تولید می‌کرده است. پیامبر اسلام(ص)، همیشه روی کسب دانش تاکید می‌کرده‌اند و در حدیثی هم فرموده‌اند که علم حتی اگر در چین باشد باید به دنبال آن رفت.

هم تمدن ایرانی و هم مکتب اسلام به دنبال تولید علم بوده است و جا ندارد که الان ما تنها مصرف‌کننده دانش باشیم. کاریز درون جان تو می‌باید/کز عاریه‌ها تو را دری نگشاید. این سرزمین از قدیم قدرت تولید علم داشته است و هنوز هم در دنیا حرفی برای گفتن دارد. مکتب حکمت متعالی جهانی است و منحصر به ایران نیست. ظرفیت تولید وجود دارد.

* این ما را محدود نمی‌کند؟

** در مبانی دینی، دین اسلام به معنای تسلیم حق بودن است. حق هم گفته است که مومن دانش را اگر در ثریا هم باشد خواهد جست. باید به دنبال «ما قال» باشیم نه «من قال». تمدنی که دین اسلام ساخته است، مردم را به تعقل و تدبر در امور دنیا دعوت می‌کند. می‌گوید در دنیا بگردید، همه‌چیز را ببینید و بشنوید و بهترین‌شان را انتخاب کنید. بهترین‌ها را بپذیرید حتی اگر از سوی افراد بی‌دین مطرح شود. اما قرآن نمی‌گوید هر چه شنیدید بپذیرید. می‌گوید با مقوله شنیدن فعال برخورد کنید. افکار گوناگون را قورت ندهید، بجوید و هضم کنید. مولد دانش باشید و با این مساله فعال برخورد کنید.

* عده‌ای معتقدند بومی‌سازی پروژه‌ای است که استقلال دانشگاه را زیر سوال می‌برد. اینکه نمی‌شود از بیرون دانشگاه برای آن تعیین‌تکلیف کرد. هر نظریه‌ای باید در نزاعی درون‌دانشگاهی بر نظریه‌های ضعیف‌تر غالب شود و درست نیست که تعدادی از نظریات توسط دولت دوپینگ شوند. نظر شما چیست؟

** اصل حرف، درست است. گندم را می‌رویانید یا پرورش می‌دهید؟ بذر را باید در خاک کاشت، به آن به موقع آب داد و شرایط مناسب برای رشدش را فراهم کرد تا بتوان به محصول رسید. دولت باید چنین نقشی برای دانشگاه داشته باشد. تولید مساله‌ای بخشنامه‌ای نیست. دولت باید شرایط مناسب برای رشد علمی در دانشگاه را فراهم کند و موانع را بردارد. اگر بذری به جوانه برسد و کسی لگدش کند، رشد نمی‌کند و محصولی نمی‌دهد.

تولید علم البته یک موضوع درون‌دانشگاهی است اما پدیده‌ای خودرو و خودسر هم نیست. کاشت، داشت و برداشت مطرح است. اگر دانشگاه چیزی تولید کند ولی به کار گرفته نشود، هدر می‌رود. چشمه‌ای است که اگر لایروبی نشود، زایندگی‌اش را از دست می‌دهد. بنابراین دولت باید هم دانشگاه را هدایت و حمایت کند و هم در امور آن دخالت نکند.

* یعنی سیاست به استقلال دانشگاه آسیب نمی‌رساند؟

** اگر منظورتان از سیاست، جناح‌بازی است که قطعا در محیط دانشگاهی جای آن نیست و مخل فعالیت‌های دانشگاه خواهد بود. اما اگر جهت‌دهی و تدوین است، در دنیا دولت‌ها با اعلام نیازشان به دانشگاه این کار را می‌کنند. دولت‌ها هستند که با بها دادن به دانشگاه، موجب شکوفایی آن می‌شوند. اگر دولت آمریکا دستاوردهای اینشتین را پیگیری نمی‌کرد، می‌ماند توی کتابخانه‌ها و خاک می‌خورد. حمایت دولت بود که باعث ورود آن به صنعت شد. تفکر و دستاوردهای علمی اینشتین، متعلق به صنعت و تکنولوژی جهانی است و چیزی نیست که در محدوده یک کشور بماند. دولت می‌تواند با تدبیر، روند تفکر علمی را کامل کند. سیاست‌های کارآمد، موجب کارآمدی علمی هستند.

* مثالی هم از این تعامل وجود داشته که موفق باشد؟

** بی‌تدبیری و سیاست‌های غلط، باعث ناکارآمدی علمی می‌شود. فرهنگ ترجمانی به تنهایی نمی‌تواند مشکلات را حل کند. چطور برای تطبیق شرایط زیستی یک گیاه وارداتی باید کار علمی و برنامه‌ریزی کرد ولی برای علوم انسانی این‌طور نیست؟ اگر در دانشگاه فرهنگ تولید و بازتولید تقویت شود و از طرف دیگر، دولت‌ها به دستاوردهای دانشگاه احساس نیاز کنند، آن وقت ظرفیت تولید علم مفیدی که بتواند مشکلات کشور را حل کند بالا می‌رود. زمانی که دولت بتواند به دانشگاه اعتماد کند و دانشگاه هم خودش را باور کند، می‌توانند مشکلات کشور را حل کنند. در صنعت هوافضا و علوم پزشکی این اتفاق افتاد و نتیجه مثبتش را دیدیم. هر جا که باور نبود و دانشگاه و دولت نسبت به هم سوء‌ظن داشته‌اند، تعاملی شکل نگرفته و رشد آنچنانی وجود نداشته است.

* در زمینه بومی‌سازی علوم انسانی، مثالی داریم که نشان دهد متحقق شده است؟

** الی ماشاءالله انقلاب‌ها در دنیا انگشت‌شمارند. حمله سیاسی و کودتا زیاد اتفاق افتاده اما انقلاب‌ها کمترند. انقلاب ایران باعث به وجود آمدن پدیده‌های تازه‌ای شده که پیش از آن نبوده است. وقتی قرار است هواپیمایی تولید و صنعت هواپیمایی تقویت شود، در کنارش صنایع دیگری هم قوت می‌گیرند و رشد می‌کنند. انقلاب‌ها می‌توانند به تولید نظریه منجر شوند. بعد از انقلاب ایران، نهادسازی‌هایی اتفاق افتاد و هر نهادی، ابتکاراتی را ایجاد کرد. من معتقدم تولید تفکر و دانش صورت گرفته‌ است اما تجمیع اتفاق نیفتاده است و همه آنها پراکنده‌اند. دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران را در نظر بگیرید که چقدر تفکرات و نظریات سیاسی را در خود پرورانده است؟ هر چند ضد و نقیض اما به هر حال اتفاق افتاده است.

اگر تجمیع صورت بگیرد آن وقت می‌بینیم تولید کم هم نبوده است. نظریه ولایت فقیه، سیاست متعالی، توسعه متعالی، توسعه و عدالت و... . در همین بحث توسعه و عدالت می‌بینیم کشورهایی که دو مقوله توسعه و عدالت را از هم جدا کرده‌اند دچار چه مشکلاتی شده‌اند. در غرب، همان 99 درصد و یک درصد اتفاق افتاد. ما معتقدیم توسعه، عدالت و آزادی قابل جمع هستند و به دنبال عدالت متعالی هستیم که همواره در حال رشد باشد. آنها معتقدند که این سه با هم جمع نمی‌شوند و الان دارد نتیجه این تفکر به صورت بحران خودش را به آنها نشان می‌دهد.

* یعنی ما از بقیه بهتر فکر می‌کنیم؟

** نظریات غربی می‌گویند انسان، شیطان است یا انسان گرگ انسان است و تفکراتی از این قبیل. ما معتقدیم انسان علاوه‌بر این جنبه، تعالی‌طلب هم هست. معتقدیم این قابلیت را دارد که از حیوان هم پست‌تر شود و در مقابل این می‌تواند بالاتر از ملک باشد. علم، منحصر به جایی نیست و جهانی است. عده‌ای آمده‌اند و تفکر ماتریالیستی را به‌عنوان علم جهانی غلبه داده‌اند.

نگاه اسلامی و ایرانی، جامع‌نگر و کلی‌نگر است و می‌گوید انسان هم به دنبال منافع است، هم شهوت، هم شر ولی استعداد انسانیت و برتری و تعالی هم دارد. ما معتقدیم انسان علاوه‌بر منفعت، محبت هم می‌خواهد. حکمت جاویدان شرقی، برخلاف دیدگاه غربی که نگاهی یک‌سویه به انسان دارد، به تمام ابعاد انسان نگاه می‌کند. نگاهی که عده‌ای اصرار دارند که بر جوامع علمی غالب کنند، تک‌بعدی است. ما معتقدیم علم ما جهانی است و منظور از بومی‌سازی، محلی بودن نیست. بومی‌سازی به معنای مولد بودن است.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات