بسیاری از ما در روز دهها بار از نبود فرهنگ استفاده از ابزارها یا وسایل و... در مردم مینالیم. سوار مترو که میشویم، در صف عابربانک که میایستیم از رفتارهای بی فرهنگ مردمی مینالیم که به اعتقاد خودمان طرز استفاده از این ابزارهارا بلد نیستند. اتفاقا جامعهشناسان و جرم شناسان نیز از همین موضوع مینالند و دلیل شکلگیری بسیاری از جرایم در جامعه را نبود فرهنگ استفاده از ابزارهای مختلف میدانند و از آن تحت عنوان «تاخر فرهنگی» یاد میکنند. بدون شک همه ما برای یکبار هم که شده شاهد اتفاقات تلخ در نتیجه تاخر فرهنگی در جامعه بودهایم حال یا خودمان درگیر آن بودهایم یا در روزنامهها و اخبار خواندهایم؛ از جرایم اینترنتی و تلفنی گرفته تا قتل و درگیری بر سر تصادفات رانندگی که همه و همه در نتیجه نبود فرهنگ استفاده صحیح از ابزارها به وقوع پیوستهاند.
بسیاری معتقدند تاخر فرهنگی- که به اعتقاد جعفر بای، جامعهشناس نوعی بیماری فرهنگی است، بیشتر مختص جوامع توسعهنیافته و جهان سومی است. اما باید دانست که تاخر فرهنگی در همه کشورهاى جهان وجود دارد و منحصر به فرهنگ و جامعه خاص نیست. منتها نسبت آن در جوامع مختلف متفاوت است. برخى بیشتر و برخى کمتراما با توجه به شواهد این نسبت در کشور ما بسیار بیشتر است زیرا به اعتقاد جعفر بای نگاهی به پروندههای قضایی نشان میدهد ریشه بسیاری از جرایم به ویژه جرایم نوپدید(جرایم سایبری و مجازی) در کشور ما در تاخر فرهنگی نهفته است زیرا در جامعه ما برخلاف عرف منطقی تنها ابزار جدید وارد جامعه ما میشوند بیآنکه فرهنگ استفاده از آنها پیشتر به مردم آموخته شود.
در نتیجه این غفلت که گاهی جبرانناپذیر است، جرایمی در جامعه شکل میگیرد یا گرفته که گاه روح جمعی را تحت تاثیر قرار میدهد و گاه اثرات آن سالهای سال بر روح و روان جامعه رسوخ میکند. در نتیجه میتوان یکی از کانونهای اصلی شکلگیری جرم در جامعه را «تاخر فرهنگی دانست.» لازم به ذکر اینکه با توجه به افزایش پروندههای قضایی و لزوم توجه هرچه بیشتر به مقوله جرم و کانونهای شکلگیری آن در جامعه آفتابیزد در نظر دارد در سلسله گزارشهای مستمر که مدتی است در روزهای شنبه و یکشنبه در صفحه پنج منتشر میشود، در گفتگو با جعفر بای، جامعهشناس و محقق اجتماعی، به بررسی مهمترین و اصلیترین کانونهای مولد جرم که بستر وقوعی آن را فراهم میکند، بپردازد. گفتنی است در اولین گزارش از این پرونده که شنبه 15فروردین چاپ شد بای به بیان تعریف و مقدمهای از پدیده جرم پرداخت. این جامعهشناس معتقد است: «جرم به عنوان یک رفتار ناهنجار ضدارزشی در جوامع مختلف متفاوت است.
چه بسا رفتاری در برخی جوامع جرم محسوب میشود و در جامعه دیگر به عنوان رفتار موجه و پسندیده ارزشی تلقی گردد. جرم را متناسب با ارزشهای حاکم بر هر جامعه میسنجند ولی به طور طبیعی رفتار مجرمانه قابلیت پیگیری دارد چون وقوع هر جرمی در جامعه مستلزم فراهم شدن پیشنیازهایی میباشد.» در دومین گزارش از این سلسله گزارشها نیز که در تاریخ 22 فروردین منتشر شد آفتاب یزد در گفتگو با این جامعهشناس به بررسی یکی از مهمترین کانونهای مولد جرم یعنی «شکاف بین بلوغ جنسی و بلوغ اقتصادی» پرداخت. وی در این گزارش بیان کرده بود:«امروزه متاسفانه از یکسو با فراهمشدن شرایط نامطلوب ما با بلوغ زودرس جنسی در جوانان مواجه شدهایم، یعنی سن بلوغ جنسی دائما درحال کاهش است، از سوی دیگر هم به دلیل مشکلات اقتصادی نظام و خانواده بلوغ اقتصادی روز به روز در حال تاخیر است و شکاف و فاصله بین این دو موضوع خط قرمز جرم و جنایت در جامعه محسوب میشود.»
بای یکی از علل تعجیل در بلوغ جنسی را « سهلالوصول بودن صور قبیحه در جامعه» دانسته و گفته بود: « یکی از مشکلات امروز جامعه ما سهلالوصول شدن صور قبیحه در جامعه توسط فناوریهای نوین است که هم تحریکات جنسی را به دنبال دارد و از سوی دیگر جاذبههای جنسی را نیز تقویت میکند. از سوی دیگر شبکههای ماهوارهای و شکسته شدن حریم محرمیت و نشان دادن تصاویر ضد اخلاقی در جامعه ما روز به روز درحال افزایش است.» در سومین گزارش از این پرونده نیز بای به بررسی عامل «فقدان نظارت عمومی» در جامعه پرداخت؛ موضوعی که به عنوان خط قرمز جرم تلقی میشود؛ چنانچه وی معتقد است: «هرچه نظارت عمومی در جامعه کمتر شود پهنای خط قرمز جرم ضخیمتر میشود. به اعتقاد وی یکی از علل افزایش جرم در جامعه میتواند ریشه در فقدان نظارت داشته باشد؛ حال این نظارت هم نظارت و کنترل فردی را شامل میشود و هم نظارت و کنترل عمومی را؛ از سوی دیگر یکی از مشکلات اساسی جامعه ما کاهش روحیه کنترل و نظارت اجتماعی است زیرا همه عناصر اجتماعی به رشد و توسعه قابل قبولی برای کنترل خود مدیریتی نرسیده اند و هر آن احتمال دارد با کوچکترین غفلت دچار انحراف شوند و زمینه ارتکاب جرم در آنان فراهم شود.»
در گزارش چهارم آفتاب یزد از سلسله گزارشهای بررسی کانونهای مولد جرم که شنبه 5اردیبهشت چاپ شد، جعفر بای در گفتگو با آفتاب یزد به بررسی موضوع «شکاف بین خود ویترینی و خود واقعی» پرداخت. در بخشی از اظهارات وی آمده بود:« باورها و اعتقادات، زیربنای ساختار درونی آدمی و خوراک و پوشاک و رفتار و امور روبنایی آدمی محسوب میشود و همیشه زیربنا، چگونگی رفتار و معاشرت او را با دیگران تنظیم میکند و علیالقاعده باید اختلافی با هم نداشته باشند. اما امروزه به دلیل مشکلاتی از جمله فقدان اعتقاد و باور عمیق و ایمان قوی، نهادینهسازی نشدن اصول اعتقادی در افکار و اندیشه فردی و نبود پشتوانههای ذهنی در اعتقادات مذهبی به فرد اجازه میدهد که متفاوت با آنچه میداند و باور دارد رفتار کند و به عبارت دیگر ظاهرش با باطنش همخوانی نداشته باشد. بسیار شگفتانگیز است که فرد برخلاف آن چیزی که به آن ایمان دارد و باور درونی اوست در میان جمع ظاهر شود و صرفاً برای فریب اطرافیان اقداماتی انجام دهد که با اساس باورهایش سازگاری ندارد.»
بای همچنین اظهار کرده بود:« شدت تقابل و تضاد بین خود واقعی و خود ویترینی به میزان تضاد اعتقادی فرد با نظام ارزشی جامعه دارد که معمولا در جامعه بین افراد متفاوت است یعنی این میزان اختلاف شدت و ضعف دارد و خط قرمز جرم نیز در فاصله بین این دو؛ یعنی خود واقعی با خودویترینی شکل میگیرد هر قدر تضاد بیشتر باشد خط قرمز پهنتر خواهد بود و فرد بیشتر در معرض ارتکاب جرم قرار خواهد گرفت. بای ادامه داد: یکی از آفتهای اجتماعی که میتواند زمینهساز آسیبها و جرایم فراوانی باشد شکاف و فاصله چگونگی زیربنا (باطن) و روبنا (ظاهر) آدمی است.» در پنجمین گزارش از این سلسله گزارش که درباره موضوع «شکاف دیجیتالی» بود و در روز یکشنبه 13 اردیبهشت چاپ شد، جعفر بای گفته بود: «ما با نفس ورود تکنولوژیهای نوین به هیچ عنوان مخالف نیستیم بلکه ورود آنان بسیار ارزشمند است اما متاسفانه اشکال کار ما آنجاست که نحوه بهرهبرداری و شیوه استفاده از این ابزارها و تکنولوژیها در جامعه ما وارونه شده است.»
وی تاکید کرده بود:«منشا شیوع جرایم نوظهور در کودکان و نوجوانان متوجه مسئله شکاف دیجیتالی است، به گونهای که مجتمع قضایی ویژهای برای رسیدگی به جرایم اطفال و نوجوانان تاسیس شده است.» این جامعهشناس همچنین تاکید کرده بود:«اگر عمق شکاف دیجیتالی جامعه وسعت یابد، بیتفاوتی و بیگانگی اجتماعی، نسلی متفاوت را تربیت خواهد کرد که با تاریخ بیگانه، نسبت به شاخصهای فرهنگی خنثی و به مسائل پیرامون بیتفاوت هستند در نتیجه آمار جرم و جنایت هم افزایش خواهد یافت.»
در گزارش ششم از این پرونده (19اردیبهشت) که به موضوع «شکاف طبقاتی» اختصاص داشت، جعفر بای اظهار کرده بود:« در جوامع ناسالم که دچار بیماریهای اقتصادی هستند و ثبات طبقاتی در این جوامع وجود ندارد، گاهی افراد در زمانهایی خیلی کوتاه و حتی یک شبه، صرفا به واسطه انجام یک یا دو اقدام اقتصادی درآمدهای نجومی کسب کرده و ناگهان از طبقات پایین جامعه به طبقات بالای جامعه جهش پیدا میکنند که از این پدیده نیز با عنوان «جهش طبقاتی» یاد میشود.» بای خاطرنشان کرده بود:«در جامعهای که تورم مهار نشود همواره غنی، غنیتر و فقیر، فقیرتر خواهد شد.
رفتار متضاد دولت گذشته جالب است که مصمم بود با اعمال سیاستهای خاصی به فقرای جامعه کمک کند اما به علت اتخاذ سیاستهای نادرست اقتصادی رشد تورم 40 درصدی را بر جامعه تحمیل کرد که این مسئله تیشه بر ریشه طبقات پایین جامعه وارد کرد...همچنینفرزندان ناخلف نوکیسههای زراندوز با ماشینهای میلیاردی به اصطلاح دُر دُر میزنند و با آلودگی هوا وجدان عمومی را نیز عذاب میدهند. جوان بیکار با مشاهده این گونه صحنهها نمیتواند تحمل داشته باشد و گاهی به سوی ارتکاب جرائم خشن اقتصادی کشانیده میشود.»
فرهنگ معنوی و فرهنگ مادی
جعفر بای در ابتدا با بیان اینکه فراگیری و وسعت معنا و مفهوم فرهنگ به گونه است که همه ابعاد زندگی آدمی را در برمی گیرد ، اظهار کرد: نمی توان چیزی را در زندگی یافت که تحت چتر فرهنگ قرار نگیرد . در طبقه بندی متنوعی که مردم شناسان از فرهنگ دارند علاوه بر آداب ، رسوم و سنن که دلالت بر اجرای آیین و برگزاری مراسم خاصی دارد،از پشتوانه باورها و اعتقادات برخوردارند و از آنها به عنوان فرهنگ معنوی یاد می شود ، مجموعه اشیا و ابزارهایی که در زندگی کارکرد های خاصی را به همراه دارد و لازمه استمرار زندگی محسوب می شود را فرهنگ مادی می نامند . این جامعه شناس ادامه داد: همه وسایل مادی زندگی به عنوان مصنوع بشر از زمینه و زیر ساخت های فرهنگی برخوردارند . از سوی دیگر ابزار مادی نیز به دو دسته صنایع دستی و ماشینی تقسیم می شوند.
وی با اشاره به فرهنگ در صنایع دستی بیان کرد: در صنایع دستی علاوه بر فرهنگ پنهان حاکم بر آن ، افکار ، اندیشه ، آرمان و آرزوهای سازنده بر پیکر آن نقش بسته به همین دلیل است که حس صنایع دستی به مصرف کننده منتقل می شود .اما صنعت ماشینی تنها فرهنگ زیر ساختی را دارد و عاطفه سازنده بر آن نقش نبسته است لذا بی روح و بی رمق است . بای با بیان اینکه حال ابعاد فرهنگ مادی در جوامع مختلف متفاوت است، اظهار کرد: آنچه به عنوان یک اصل پذیرفته شده ، حاکمیت فرهنگ خاص بر همه اشیا و ابزارهای مورد استفاده در زندگی آدمی است .
وی افزود:آنچه در استفاده از ابزارهای نوین در زندگی انسان ها حائز اهمیت است ، آشنایی دقیق با فرهنگ ابزاری است که باید در زندگی مورد استفاده قرار گیرد .به عبارت دیگر اول باید شناخت، درک و فهم فرهنگی که در دل یک ابزار وجود دارد آموخته شود سپس آن ابزار در زندگی با رعایت همه شئونات فرهنگی مورد استفاده قرار گیرد .
استفاده ابزاری از فرهنگ بدون استفاده از فرهنگ آن
این محقق و پژوهشگر مسائل اجتماعی با تاکید بر اینکه نا آشنایی با فرهنگ ابزار مورد استفاده بستر معضلات و مشکلات فراوانی را در زندگی به همراه دارد ، خاطر نشان کرد: این معضل را تحت عنوان تاخر فرهنگی یاد می کنند . به عبارت دیگر تاخر فرهنگی یعنی اینکه ما اشیا را داشته باشیم اما فرهنگ استفاده از آن را بلد نباشیم و این یعنی استفاده ابزاری از فرهنگ بدون استفاده از فرهنگ آن.
بای ادامه داد: برای مثال مترو وارد زندگی ما شد . اما آیا واقعا فرهنگ کامل استفاده از آن نیز مورد شناخت و کاربست دقیق جامعه ما قرار گرفته است ؟لازم به یادآوری است که کشورهای جهان سوم که عموما از وارد کنندگان تکنولوژی از کشورهای صنعتی هستند در ابتدا به جای فرهنگ سازی و مطالعه دقیق آثار و عوارض مصنوع جدید در کشورهای مبدا و درک کامل فرهنگ استفاده از آن در کشور سازنده ، مقاومت کرده و تلاش هایی در جهت عدم استفاده از آن ابزار را پیش می گیرند . این جامعه شناس ادامه داد: مردم جهان سومی از جمله در کشور ما ، از یک سو وقتی مصنوع جدیدی به کشور وارد می شود به جای آنکه فرهنگ و نحوه استفاده درست از آن مصنوع در کشور مبدا را فرا بگیرند و جنبه مثبت و منفی آن را در بین مصرف کنندگان مورد بررسی قرار دهند ، صرفا دست به مقاومت در برابر آن مصنوع می زنند.
این محقق اجتماعی تاکید کرد: اوج اینگونه مقاومت ها در کشور ما در خصوص استفاده از ویدئو اتفاق افتاد تا جایی که نام مستعار برای آن انتخاب شده بود و به آن «دستگاه» می گفتند و مدت ها به صورت زیرزمینی و قاچاقی از آن استفاده می شد .وی با تاکید بر اینکه تاخر فرهنگی حکایت از عقب افتادگی در فرهنگ مورد استفاده از یک ابزار جدید در جامعه دارد ، گفت: میزان فاصله فرهنگ درست حاکم بر وسیله از فرهنگ نادرست آن ، به عنوان تاخر فرهنگی ، خط قرمز جرم در جامعه است . هر قدر این فاصله عمیق و ژرف باشد ، خط قرمز پهن تر و آمار جرائم اجتماعی نیز رو به فزونی خواهد بود و بالعکس .
جای خالی فرهنگ در ورود دفعتا ابزار به کشور
بای با اشاره به نکته ای گفت : باید بگویم که در کشورهای سازنده نیز گروهی ( 2 تا 5 درصد) به عنوان نابهنجار یا بزهکار اجتماعی وجود دارند که راه درست استفاده از ابزار را فرا نگرفته و وارد خط قرمز جرم می شوند مثلا زمانی که در آلمان گوشی همراه وارد شد ، آمار طلاق افزایش یافت که این پدیده حکایت از تاخر فرهنگی داشت . وی با بیان اینکه اما باید توجه کنیم که این کشورها برای جلوگیری از این آسیب ها 2 کار انجام می دهند گفت: اولا برای نهادینه کردن فرهنگ صحیح استفاده از آن وسیله اقدامات دقیقی را انجام می دهند و ابزار جدید را به تدریج در معرض استفاده عموم قرار می دهند یعنی همزمان با نهادینه سازی فرهنگ ، ابزار را وارد جامعه می کنند تا درست استفاده کردن را جا بیندازند .
اینگونه نیست که مثل کشور ما ناگهانی و یک دفعه ابزاری در دسترس مردم قرار گیرد بی آنکه فرهنگ آن نهادینه سازی شده باشد .دوم اینکه با عنصر بزهکاری که از محدوده استفاده صحیح ابزاری خارج شده ، به شدت برخورد می کنند و نسبت به عناصری که وارد خط قرمز جرم شده اند مجازات ها محکم و شدیدی را اعمال می کنند . مثل جرایم رانندگی و جدیت در برخورد با تخلفات در کشورهای پیشرفته نشان از این دارد که جامعه نسبت به خارج شدن از محدوده استفاده از یک وسیله بسیار حساس و جدی است .
نوشدارو بعد از ...
این محقق و پژوهشگر اجتماعی با اشاره به جامعه ایران گفت: در کشور ما متاسفانه فرهنگ نیامده ، ابزار جدید مورد استفاده قرار می گیرد ، به شدت فراگیر می شود و چون خشت اول کج نهاده شده انواع و اقسام سوء استفاده ها اتفاق می افتد و مسئولان بعد از بحرانی شدن اوضاع تازه به فکر برخورد با متخلفان می افتند . وی با تاکید بر اینکه تاخر فرهنگی یکی از ابزارهای تولید بزه در جامعه است و نشان از عدم شناخت دقیق فرهنگ حاکم بر ابزار و وسیله مورد استفاده در فرهنگ مادی جامعه دارد ، اظهار کرد: بدون شک ورود عناصر جدید به عرصه زندگی بشری ، منشا تغییر و تحولات همه جانبه است که باید برنامه ریزان اجتماعی ، سیاست گذاران فرهنگی جامعه از طریق نهادهای فرهنگی ، آموزشی و اجتماعی در نهادینه سازی فرهنگ استفاده درست و منطقی از ابزار نوین وارداتی در جامعه تلاش کنند .
قطعا قصور و کوتاهی این طیف از مسئولان و متولیان اجتماعی باعث تاخر فرهنگی شده و زمینه سوء استفاده های فرهنگی از ابزارهای نوین در جامعه را فراهم می کند . وی با ذکر مثالی گفت: وارد شدن برق به جامعه روستایی ، در اوایل انقلاب باعث تحولات همه جانبه در زندگی آنان شد .فقدان برنامه ریزی لازم و قصور در آشنا سازی مردم با فرهنگ بهره برداری درست از این نعمت خدادادی باعث شد زندگی روستایی دستخوش دگرگونی های فراوانی شود . به همراه برق ، همه وسایل برقی وارد روستا شد و استفاده از آنها شرایطی را فراهم کرد که روستاها از یک عنصر مولد تبدیل به یک عنصر مصرف کننده شد . یا با ورود تلویزیون به روستاها خود باختگی فرهنگی در روستاها پیش آمد و نتیجه آن شد فروپاشی نظام فرهنگی روستایی و نابودی ارتباطات بین فردی در روستاها .همه این عوامل نیز راحت طلبی و رفاه زدگی را وارد زندگی روستایی کرد.
این جامعه شناس ادامه داد: حال امروز با جایگزینی ماهواره به جای رسانه ملی ، معضلات و مشکلات زندگی روستایی و حتی شهری صدچندان کرده است . مثلا جرایم روستاییان رو به فزونی رفته ، آمار طلاق افزایش یافته و...اگر این ابزار به درستی مدیریت می شد و فرهنگ دقیق استفاده از وسایل جدید هماهنگ با ارتقای فرهنگی انجام می شد قطعا از مشکلات و مسائل فعلی کاسته می شد .وی با ذکر مثال دیگری به ابزار تلفن اشاره کرد و گفت: تلفن وارد ایران شد بی آنکه فرهنگ سازی شود در نتیجه تا مدت ها ما شاهد مزاحمت های تلفنی بوده و امروزه هم به ندرت هستیم که بخش اعظمی از پرونده های قضایی ما را موضوع مزاحمت های تلفنی تشکیل می دادند و اکنون نیز تشکیل می دهند . مثل قتل ها و درگیری های ناموسی ، طلاق و...
بای ادامه داد:حال با توجه به رشد فزاینده دانش بشری که باعث پیدایش و اختراع مصنوعات فراوانی از یک سر و از سوی دیگر کوتاه شدن تاریخ مصرف مصنوعات شده و همچنین با توجه به حاکمیت مد به موازات توسعه علم ، از عمر مفید مصنوعات بشری کاسته و جامعه ما به بازار مصرف مصنوعات جدید تبدیل شده که باید بپذیریم دیگر نمی توانیم از ورود مصنوعات جدید ممانعت به عمل آوریم در نتیجه در چنین شرایطی باید به توانمند سازی فرهنگی ، سرمایه ، ظرفیت های غنی فرهنگی خود را ارتقا دهیم . بای با تاکید بر اینکه رشد وارتقای فرهنگی لازمه زندگی بشر امروز است ، گفت: فرهنگ سازی ونهادینه کردن فرهنگ های بومی و محلی از امور بسیار لازم و ضروری محسوب می شود به همین دلیل باید مقوله فرهنگی از آشفتگی و سرگردانی کنونی خارج شود و ابزارهای وارداتی ابتدا فرهنگ سازی و سپس مورد استفاده قرار گیرند .
بای با بیان اینکه بخش اعظمی از پروندههای قضایی به دلیل موضوع تاخر فرهنگی است، اظهار کرد: نابهنجاریهای اجتماعی و وخامت فرهنگی که امروز در جامعه شاهد آن هستیم به این مسئله برمیگردد. ما اگر یک جامعه توسعه یافته را ارزیابی کنیم صرفا وجود ابزار و تکنولوژی دلیل توسعه یافتگی جوامع نیست بلکه فرهنگ صحیح استفاده از این وسایل گویای میزان توسعه یافتگی یک جامعه است.
وی تاکید کرد: اگر ما به مسئله فرهنگ توجه نداشته باشیم کشور تبدیل به بازار مصرف ابزارهای سایر کشورها میشود و این موجب رونق آفت مصرفگرایی، رفاه زدگی، تهاجم فرهنگی و ... میشود. این موضوع به غیر از ضربههای اقتصادی، آسیب و زیان های فرهنگی غیرقابل شمارشی را وارد جامعه کرده و زمینه بروز جرایم نوظهوری را در جامعه فراهم میکند.
تاخر فرهنگی، تهدیدی اجتماعی
این جامعهشناس با ذکر مثالی گفت: برای نمونه عابر بانک وارد کشور ما شد بی آنکه فرهنگ آن وارد شود فقط مسئولان زحمت کشیدند و طرز استفاده از آن را آموزش دادند. درحالی که زیانهای ناشی از تاخر فرهنگی به مراتب شدیدتر از آسیبهای اقتصادی است.
وی با تاکید بر اینکه تاخر فرهنگی تهدیدی اجتماعی است، اظهار کرد: بحرانهای اجتماعی، تنزل فرهنگی، تخریب اعتبار و ارزش و جایگاه و منزلت فرهنگی و اجتماعی یک جامعه از دیگر نتایج تاخر فرهنگی در یک جامعه است. بای ادامه داد: ریشه بسیاری از مشکلات جامعه ما در تاخر فرهنگی نهفته است. همزمانی واردات فناوری های نوین به کشور و فرهنگسازی نکردن استفاده صحیح از ابزارها، غفلت و قصور نهادهای فرهنگی و آموزشی معضلات فراوانی را در جامعه ما به وجود آورده است و منشاء بسیاری از جرایم نوپدید ناشی از تاخر فرهنگی در جامعه ما میباشد. یکی دیگر از مشکلات ما علاوه بر نهادینه شدن فرهنگ استفاده از یک ابزار، فراگیر شدن آن وسیله به سرعت در جامعه است.
برای مثال کامپیوتر و موبایل که امروز از کودک 5 ساله گرفته تا پیرمرد و پیرزن 80 ساله در دست همه وجود دارد.ما مردم افراط و تفریط هستیم. حد وسط نداریم و این متاسفانه یکی از مهم ترین خصوصیات روحی مردم ماست. با این اوصاف ضرورت فرهنگ سازی جامعه پیش از ورود ابزار یا همزمان با آن، لازم به نظر میآید. وی با تاکید بر اینکه تاخر فرهنگی بیماری فرهنگی است، گفت: حال اصلاح و بهبود این بیماری هم پر هزینه است هم پرزحمت و زمان بر درحالی که پیشگیری و اقدامات بهنگام بسیار کم هزینه و کم زحمت است.این محقق و پژوهشگر اجتماعی در بیان مشکل دیگر جامعه ما در این خصوص ناهماهنگی بین نهادهای فرهنگی و اجتماعی با نهادهای اقتصادی است، گفت: این مشکل شرایطی را فراهم کرده که هر دستگاهی در این خصوص ساز خود را میزند. متاسفانه نهادهای اقتصادی صرفا در اندیشه سود هستند و حتی ذرهای هم به فکر نتایج فرهنگی و بیماری تاخر فرهنگی هم نیستند.
فرهنگسازی امری راحت، ساده و کم هزینه
وی تاکید کرد: در این میان دستگاههای فرهنگی و اجتماعی ما مغلوب شدهاند. از سوی دیگر، متاسفانه شبهه دیگری در جامعه رواج دارد و مردم تصور میکنند فرهنگ مثل علفی خودرو است و متولی خاصی ندارد درحالی که به راستی اینگونه نیست. صرف ورود یک کالا فرهنگ آن آموخته نمیشود. اما اگر ما این مقوله را مدیریت نکنیم، این مقوله خود به خود مدیریت میشود منتها از سوی دستگاه های غیرمطمئن و ضد فرهنگ خودمان و این فاجعه است. این جامعه شناس با بیان اینکه فرهنگ سازی امری راحت، ساده و کم هزینه است، گفت: اما غفلت موجب میشود همین امر به موضوعی پرهزینه و زمان بر تبدیل شود تازه ممکن است بهبودی حاصل نشود. مثل حالا که فقدان نظارت دستگاههای مسئول در بخش فرهنگی، تاخر فرهنگی را در جامعه ما رقم زده تا جایی که شدت این تاخر آن قدر زیاد است که موجب لجام گسیختگی فرهنگی شده است.وی دلایل این لجام گسیختگی فرهنگی را موازی کاری نهادهای فرهنگی، فقدان نظارت، بودجههای اندک و ناچیز فرهنگی دانست.