سرمقاله
سلامهای شاکرانه
بهار با طبیعت بهار میشود و اما دیروز بهارستان تهران نه، بهارستان تاریخ انقلاب اسلامی دیروز با گلستان شهدا در بهارستان، بهارستان شد. شکر خالصانه به آستان شکرپذیری که شکرگزاری را مایه بهجت، آرامش و حظ بینظیر معنوی قرار داد. شکر برای بازگشت 275 شهید، شهید نیوشده از جام عشق و معرفت الهی و دلدادگی به ساقی این جام خونین، سیدالشهداء(ع)، شکر برای حضور سیل جاری مردم تهران در این آیین روحافزا، شکر برای زندهشدن خاطرات شورآفرین روزهای دفاع مقدس، شکر برای جاریشدن اشکهای قدردانی و احترام، شکر برای جاریشدن دُرهای غلتان پیوند با آرمان شهدا، شکر برای بیداری و هوشیاری یک ملت شاکر، شکر برای بیعت تازهشده، شکر برای تجلی دوباره استقامت، شکر برای تهاجم سنگین و شرربار به شیطان بزرگ، شکر برای....، شکر برای معاصرت با رهبری که با شناخت عمیق از قدر و منزلت شهدای رو به وطنآورده، بر دستهای بسته و پیکرهای ستمدیده آنها سلام میکند و خدای حکیم را که در لحظههای نیاز ملت با بازگرداندن پیکر مطهر شهدا بشارت میدهد، سپاس میگوید و بر مردم بزرگ، وفادار، آگاه و مسئولیتپذیری که خطاب لطیف الهی را درست میشناسند و مینیوشند و پاسخ میگویند، سلام میکند و با سپاس پایانی همه آنچه گفته شد سرمایه عظیم حضرت صاحبالزمان(عج) میدانند.
دیروز در سرمقاله «اخبار و تحلیلها» با عنوان «دریاهایی در دل رود» زمانیکه به عبارت «غافل از آنکه، هیچ خاکی توان فروکشاندن دریا را ندارد» رسیدم، لحظاتی درنگ کردم و اندیشیدم که مگر قرار نیست، پیکر مطهر این دریادلان انصار دین خدا در خاک دفن شوند، پس چرا چنین نوشتی؟ با اینکه در اینگونه نگارشها چنین اشکالاتی چندان وارد نیست؛ اما عبور از این دغدغه برایم سخت بود و حذف عبارت مذکور سختتر؛ اما ایمان و اعتقاد به آنچه از قلم جاری شد و بر کاغذ نقش بسته بود، سبب گردید عبارت پیشگفته بر جای بماند تا دیروز عصر که صحت ایمان قلبی به آنچه نگارش یافته بود، آشکار شد؛ زمانیکه «دریای مردم» برای بدرقه دریادلان آرمیده در تابوتها، دریای وجود صاحبدلان را متلاطم ساخته؛ در آن زمان احساس کردم که این دریادلانی که اروند خروشان از ناتوانی پذیرششان شرمنده ماند، با دیدن «دریای مردمی» که اشکبار به استقبالشان آمدند و شیونکنان بدرقهشان میکنند و راهشان را میشناسند و تعهد میکنند آن را ادامه دهند و همچنان استکبار را شیطان بزرگ میدانند و بر عهدشان با خمینی کبیر پابرجا هستند و گوش به فرمان رهبر شجاع و مقتدرشان، امامخامنهای(مدظلهالعالی) با گامهای محکم در مسیری که امامخمینی(ره) ترسیم کردند، پیش میروند و ملامت ملامتکنندگان و اخمکردن و دندان تیزکردن دشمنان خللی در اراده پولادینشان ایجاد نمیکند، برای پیوستن به رستگاری ابدی و تشرف به جوار امامی که به گفته سرباز عراقی همگیشان پیش از انداختهشدن به گودال هفتمتری روبه کربلا میکردند و به مولایشان سلام میدادند، آرمیدن ظاهری در دل خاک را گردن نهادند تا قاموس آفرینش بر مدار تعیینشده حرکت کند. بهراستی، حضور کوتاه و بارش معنویتشان، چه زیبا روح و جان مردم را در آستانه ماه مبارک رمضان شستوشو داد و بهارستان آخرین روزهای بهار را گلستان ابدی کرد. روحشان شاد و بدرقه راه نورانیشان صلوات.
ترجمه
چرایی دفاعیبودن دکترین نظامی جمهوری اسلامی ایران
گروه ترجمه- روزنامه هافینگتنپست 17 ژوئن 2015 (27 خرداد) در مقالهای به ابعاد و ریشههای دکترین دفاعی جمهوری اسلامی ایران پرداخت و نوشت: سرمایه سیاسی که اوباما و روحانی خرج کردهاند، دلایل خوبی ارائه میدهد که نهتنها «خوشبینی محتاطانه» داشته باشیم، بلکه فراتر از آن «خوشبینی کاملی» درباره بحران هستهای ایران احساس کنیم. اگرچه ممکن است ایران و قدرتهای جهانی فراتر از ضربالاجل 30 ژوئن برای امضای توافقنامه جامع گام بردارند؛ اما دو طرف تاکنون امتیازهایی فراتر از آنچه تصور میشد، به یکدیگر دادهاند. به عبارت دیگر، ما به نقطه بیبازگشت رسیدهایم و شکست گزینه مد نظر نیست؛ زیرا جایگزین مطلوب دیگر وجود ندارد. رهبر ایران شخصاً در این روند دخیل بوده است.
در ادامه مقاله آمده است: ضروری است سه نکته کلیدی سخنرانی ایشان پس از چهارچوب توافق سیاسی لوزان را در ذهن داشته باشیم. نخست، ایشان به ساختارهای مختلف قدرت در ایران تضمین دوباره داده و تشریح کرده است که گفتوگوکنندگان از خطوط قرمز عبور نکردهاند و آنها محافظ منافع و شأن ایران هستند. دوم، ایشان با وجود بیاعتمادی عمیق به غرب، حمایت خود از وزیر امور خارجه ایران را در مقام مذاکرهکننده اصلی تأیید مجدد کرده است و سوم، ایشان برای نخستینبار که برخی از آنها آشکارا در اخبار آمده، از عنصر کلیدی خط مشی سیاسی روحانی، یعنی احتمال تعامل با آمریکا فراتر از مسئله هستهای (البته درصورتیکه تجربه گفتوگوهای هستهای مثبت باشد و ختم بهخیر شود) سخن گفته است. موفقیت این توافقنامه، فضایی را ایجاد میکند که به واشنگتن و تهران اجازه میدهد قفل گفتوگوها درباره مسائل امنیتی منطقه را بگشایند و همکاری عملگرایانه در زمینه تهدیدات مشترک ایران و آمریکا در سوریه، عراق، افغانستان، یمن و لبنان را آغاز کنند؛ از جمله این تهدیدات: القاعده، داعش و سایر گروههای تروریستی سنی در سراسر جهاناند که عمدتاً تحت حمایت مالی سعودیها هستند. این همکاری عملگرایانه همچنان پیش از تحقق توافق هستهای جامع دشوار است.
در پایان مقاله آمده است: به استثنای برخی موارد مفید، از جمله همکاری ایران در مورد افغانستان، جمهوری اسلامی ایران از میز گفتوگو برای حلوفصل کشمکشهای مختلف اطراف ایران محروم مانده و نتیجه آن نیز کاملاً مشخص است. محافظهکارانی که مخالف دخیلسازی ایران هستند، استدلال میکنند ایران کشور حامی تروریسم است و از حزبالله لبنان، حوثیهای یمن، شبهنظامیان شیعه عراق و دولت بشار اسد حمایت میکند؛ از اینرو، نمیتواند بخشی از راهحل باشد. ضروری است، به منظور تشریح این مسئله به دکترین نظامی ایران در منطقه بپردازیم. دو مکتب مهم فکری بر شکلدهی سیاست خارجی ایران مسلط است. مکتب نخست اندیشهای تندروست که عمیقاً اعتقاد دارد، هدف آمریکا «تغییر رژیم» در ایران است. به باور آنها تعامل با غرب راه را برای حملات علیه کشور و براندازی هموار میکند. مطابق این مکتب فکری، نفوذ عمیق ایران در کشورهای همسایه اجازه میدهد که این کشور از خود در برابر تجاوزها و حملات نظامی محافظت کند؛ اما مکتب فکری دوم در سیاست خارجی ایران، آن چیزی است که حسن روحانی و جواد ظریف آن را دنبال و اجرا میکنند: تعامل از طریق دیپلماسی با غرب و همسایگان عرب سنی. رهبر ایران که بر این دو مکتب و رویکرد فکری نظارت میکند، از سیاست تعامل دولت حمایت کرده است. بنابراین، توافق هستهای فرصتی منحصر به فرد است که به نفع آمریکاییها و ایرانیها خواهد بود. این موضوع سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه[غرب آسیا و شمال آفریقا] را در مسیری متفاوت حرکت خواهد داد و اجرای توافقنامه هستهای احتمالاً به گفتوگوهای اجتنابناپذیر میان دولت اوباما و ایران در مسائل منطقهای منجر خواهد شد. باوجوداین، قدرتیابی یک رئیسجمهور جمهوریخواه در سال 2017 به احتمال زیاد به این پویاییها و فرصتها پایان خواهد داد.
اخبار و تحلیلها: آنچه نویسنده به آن پرداخته تا حدودی درست است، جز اینکه وی توجه جدی به شرط امام خامنهای(مدظلهالعالی) در مذاکرات هستهای و رفتار آمریکا نداشته و دو رویکرد اشارهشده در ایران را مطلق دیده است، حال آنکه در هر دو دیدگاه، نکات اصلی دیدگاه دیگر وجود دارد، یعنی مذاکرهکنندگان ایران نیز کاملاً به آمریکا بیاعتماد است و گروه دوم نیز آنجا که تعامل سیاسی اهداف ایران را تأمین کند، قائل به چنین تعاملی هستند. امام خامنهای(مدظلهالعالی) نیز از همین منظر عملکرد هر دو گروه را تأیید میکنند.
اخبار
انتقاد اصلاحطلبان از عوامفریبی ابتکار!
اکبر اعلمی، نماینده سابق مجلس در مطلبی به انتقاد شدید از سخنان معصومه ابتکار پرداخت و نوشت: چندی پیش خبرگزاری دولتی ایرنا، اعلام کرد: در اثر سوارشدن بیش از حدّ مجاز، قایق حامل رئیس سازمان محیط زیست پیش از حرکت در تالاب هورالعظیم واژگون شد؛ اما بلافاصله تعویض و قایق بهتری جایگزین آن گردید، بدون اینکه برای خانم ابتکار مشکلی بهوجود آید؛ اما وی که هنوز از کارنامه قابل قبولی در حفظ محیط زیست برخوردار نشده، در مقام بهرهبرداری تبلیغاتی از این رویداد ساده برآمد که ناشی از بیمبالاتی او و همراهانش بود. «نظر به اینکه خانم معصومه ابتکار خود را اصلاحطلب میخوانند، به اعتبار «حسناتالابرار، سیئاتالمقربین» از ایشان انتظار میرود، بهجای سیاستزدگی و تکرار رفتارهای پوپولیستی از جنس رفتارهای رئیس دولت پاکدست و ننه من غریبم درآوردنهایی از این قبیل، پیش از سوارشدن بر قایق، نخست احتیاطات لازم و ظرفیت قایق را در نظر بگیرند تا قایقشان بیجهت واژگون نشود، آنگاه عزم خود را جزم نمایند و ایستادگی و مقاومت خویش را صادقانه صرف رفع آلودگی محیط زیست، مقابله با ریزگردهای خوزستان، که 22 استان دیگر را نیز تهدید میکند و همچنین جلوگیری از خشکشدن دریاچههای ارومیه، هامون، بختگان، مهارلو، پریشان، کافتر و تالابهایی، نظیر هورالعظیم کنند، جاندادن برای محیط زیست پیشکش!»
خبر کوتاه
* درحالیکه تقریباً تمامی تارنماهای خبری و خبرگزاریهای رسمی کشور به تشییع باشکوه شهدای دستبسته و مظلوم غواص پرداختند، یک خبرگزاری اصلاحطلب این رویداد عظیم را ندید! خبرگزاری اصلاحطلب ایلنا در روزی که اخبار تشییع شهدای غواص در صدر اخبار خبرگزاری و پایگاههای خبری رسمی کشور قرار داشت، با پوششندادن خبر این رویداد بزرگ، فقط به انتشار دو گزارش تصویری از آن پرداخت.
* بهروز کمالوندی، سخنگوی سازمان انرژی اتمی و معاون علیاکبر صالحی در وزارت امور خارجه دولت دهم در مراسم رونمایی از کتاب «از سعدآباد تا لوزان» در فرهنگسرای رسانه در سخنانی تعجببرانگیز با بیان اینکه نویسنده کتاب بهدرستی بین اوباما و حاکمیت آمریکا تفاوت قائل بوده، گفته است: «باید حساب اوباما را از کل نظام آمریکا جدا کرد، با اینکه تلاش ندارم اوباما را تطهیر کنم؛ زیرا بهدنبال باز کردن پیچ و مهره صنایع هستهای ایران بوده، اما باید این را دانست که مواضع اوباما با مواضع کلیت نظام آمریکا متفاوت است»!
* محمدباقر نوبخت در پاسخ به پرسشی درباره انتشار یک نظرسنجی در هفتهنامه «صدا» وابسته به حزب کارگزاران مبنیبر کاهش محبوبیت دولت گفت: این هفتهنامهای که خیلی هم نمیشناسمش، بهتر است بیاید جواب خود را در کف خیابان ببیند؛ آمارهای ما مبیّن همراهی عواطف و اعتماد به دولت و شخص رئیسجمهور است.
* مجلس نمایندگان آمریکا در مصوبهای قابل تأمل، موضوع توافق هستهای را به آزادی جاسوسان این کشور که در ایران دستگیر شدهاند، منوط کرد! آسوشیتدپرس در اینباره نوشت: «مجلس نمایندگان آمریکا به اتفاق آرا با تصویب قطعنامهای از ایران خواست اگر بهدنبال این است که ایالات متحده توافق هستهای را امضا کند و تحریمها را علیه جمهوری اسلامی ایران کاهش دهد، سه آمریکایی محبوس در این کشور را آزاد کرده و اطلاعاتی درباره چهارمین شهروند مفقودشده این کشور ارائه کند»!