تاریخ انتشار : ۲۹ خرداد ۱۳۹۴ - ۲۰:۱۹  ، 
کد خبر : ۲۷۶۴۵۴

مرگ برآمریکا را به خودشان می‌گیرند/ قاتل زنجیره‌ای توافقات! / ناگهان تصمیم گرفتم آدم بکشم

روزنامه های زنجیره ای اصلاح طلب در پی تشیع پیکر شهدا در میدان بهارستان، با حاشیه پردازی به این آیین ایثار و شهادت و ارزشمند، سعی کردنده اند تا احساسات پاک بیان شده توسط مردم را در این روز، به عنوان مصادره به مطلوب طیف خاصی پوشش دهند. از سوی دیگر، عقب نشینی جان کری از موضوع pmd، درست در روز حضور گسترده مردم تهران در تشیع پیکر شهدا، مورد توجه روزنامه ها قرار گرفته است.

روزنامه های امروز، آخرین روز کاری هفته را با موضوعات متنوعی از تشیع پیکر پاک شهدا در تهران تا سفر حیدرالعبادی، نخست وزیر عراق به ایران را به پایان رسانده اند.

به گزارش گروه سیاسی فرهنگ نیوز، روزنامه های زنجیره ای اصلاح طلب در پی تشیع پیکر شهدا در میدان بهارستان، با حاشیه پردازی به این آیین ایثار و شهادت و ارزشمند، سعی کردنده اند تا احساسات پاک بیان شده توسط مردم را در این روز، به عنوان مصادره به مطلوب طیف خاصی پوشش دهند. از سوی دیگر، عقب نشینی جان کری از موضوع pmd، درست در روز حضور گسترده مردم تهران در تشیع پیکر شهدا، مورد توجه روزنامه ها قرار گرفته است.

توافق هسته ای دست یافتنی تر شد

روزنامه اصلاح طلب آرمان که منتسب به کارگزاران است، در یکی از تیترهای اصلی صفحه اول به حاشیه روز برگزاری مراسم تشیع پیکر شهدا اشاره کرده و اقدام برخی از مردم را که خواهان مقاومت درمقابل زورگویی های غرب و استکبار جهانی هستند و در تصاویر نیز عده این افراد بسیار زیاد است که دغدغه منافع کشور را دارند، را به عنوان توهین از تریبون عمومی به روحانی و لاریجانی در نظر گرفته است:  در این غوغای شور و شعور البته عده‌ای باز بی‌توجه به وحدت ملی، شرایط خطیر کشور و جایگاه و پایگاه فرا سیاسی و جناحی شهدا، ساز ناکوک خود را نواخته و سمفونی هماهنگ عزت و غرور ملی را پاس نداشته و با نگرش‌های تنگ و ترش جناحی و سیاسی حاشیه‌های تلخ بر آن تحمیل کردند، بازهم سودگران سیاسی و دلواپسان فرصت‌طلب با سوءاستفاده از موقعیت و این‌بار به بدترین وجه، یک مراسم ملی آن هم در پاسداشت شهدا را دستمایه بهره‌برداری سیاسی خود کرده و به دولت و مذاکره‌کنندگان هسته‌ای تاختند و حتی تا بدآنجا پیش رفتند که در روز روشن و در برابر انظار عمومی به روسای دو قوه (روحانی - علی‌لاریجانی) به طور توهین‌آمیز هجمه کردند. اقداماتی که علاوه بر جرم مشخص و تخلف صریح از قانون بواسطه بهره‌برداری مغرضانه و نامنصفانه از جایگاه والای شهدا هیچ توجیه شرعی و اخلاقی نداشته و سخت مایه نکوهش و تقبیح است. مردم از اقصی‌نقاط تهران و حتی از گوشه و کنار کشور فرصت را غنیمت شمرده و در سخت‌ترین شرایط آب و هوایی خود را به مرکز پایتخت رسانده بودند تا میزبان فرزندان غریب و مجاهدان غواص و سرافراز خود باشند و از این ضیافت معنوی بهره‌ای ببرند اما در کمال تعجب و در میان دریای خروشان ملت جمعی سازمان‌یافته که گویی به میتینگ سیاسی آمده بودند با پخش نشریه‌های خاص دانشجویی در ملأعمومی (بر خلاف نص صریح قانون)، پلاکارد و دست‌نوشته‌های از پیش آماده‌شده، تندترین واژگان و نقدها را متوجه مذاکره کنندگان و دستگاه دیپلماسی کشور کردند گویی همایش دلواپسان برقرار است و مردم برای یک گردهمایی سیاسی و به دعوت آنان آمده‌اند. این اقدامات فاقد توجیه درحالی جامه عمل پوشید که بارها و بارها با صراحت از مذاکره‌کنندگان و اصل مذاکرات حمایت شده است. 

مصاحبه جان کری و عقب نشینی آمریکا از ادعاهای خلاف و زروگویانه اش مورد توجه آرمان قرار گرفته و با تیتر "توافق هسته ای دست یافتنی تر شد"، به این موضوع پرداخته است: بیش از 10 سال است که فعالیت‌های هسته‌ای ایران مهم‌ترین محورگفت‌وگوهای ایران و غرب را تشکیل داده است. در طول این چند سال مذاکرات مختلف و متفاوتی انجام شد، دیپلمات‌ها تغییر کردند اما موضوع با سرعت کمی به سمت حل شدن پیش رفته است. این مذاکرات که به نظر می‌رسد در حال تبدیل به روندی فرسایشی است طرفین را به این نتیجه رسانده که باید به یک توافق قابل قبول برسند. در هر صورت ایستادگی‌هایی که بر سر حق مسلم ایران در طول این چند سال صورت گرفت موجب شد تا طرف غربی به این واقعیت دست یابد که نمی تواند هر آنچه می‌خواهد را به ایران بقبولاند. نتیجه سرسختی ایران آن شد که امروز اولین گام‌های عقب‌نشینی طرف غربی مشاهده می‌شود. در واقع زمانی آمریکا و همپیمانان اروپایی تمام تلاش خود را به کار بستند تا بگویند ایران در صدد رسیدن به سلاح هسته‌ای است و به انحاء مختلف سعی کردند ایران را وادار نمایند، اعتراف کند و از فعالیت گذشته خود بگوید اما امروز آنها مجبور به اعتراف شده‌اند. جان کری روز سه شنبه برای نخستین بار اشاره کرد که آمریکا آماده لغو تحریم‌های اقتصادی ایران است بدون آنکه مدارک کامل دال بر اینکه دانشمندان ایران به طور مخفیانه در ساخت تسلیحات هسته‌ای شرکت ندارند، ارائه شده باشد. نیویورک تایمز نوشت؛ وزیر خارجه آمریکا در نخستین کنفرانس خبری خود از زمان حادثه‌ای که حین دوچرخه‌سواری برایش رخ داده بود، به این نکته اشاره کرد که ممکن است تحریم‌های اصلی پیش از پاسخ دقیق بازرسان بین‌المللی به سوالاتشان در مورد آزمایشات و کار طراحی هسته‌ای که به نظر می‌رسید در راستای تولید یک بمب باشد، لغو شود. این تحریم‌ها فروش نفت و مبادلات مالی ایران را مسدود کرده است. 

روزنامه آرمان، تجمع دیروز انصار حزب الله در مقابل فدراسیون والیبال و اعتراض به حق ورود زنان به ورزشگاه ها را تجمعی غیرقانونی خوانده و آن را اقدامی برنامه ریزی شده توسط یک نشریه دانسته است. موضوع حضور زنان به عنوان تماشاگر در مسابقات ورزشی، در چند وقت اخیر به سوژه رسانه ای تبدیل شده است. برخی این اقدام را هنجارشکنی دولت یازدهم برای از بین بردن ارزش ها و عرف های جامعه مذهبی ایران می دانند که می تواند باعث هنجارشکنی های دیگر و پیش بینی نشده نیز در آینده شود: تعدادی از اعضای انصار حزب‌ا... که ظاهرا 100نفر بود ظهر دیروز مقابل وزارت ورزش اعتراض خود را نسبت به حضور زنان در ورزشگاه آزادی اعلام کردند. تجمع‌کنندگان که مجوزی برای برگزاری تجمع خود نداشتند با اقامه نمازظهر و عصر در بیانیه‌ای خواستار عزل مولاوردی معاون امور بانوان ریاست‌جمهوری شدند و در پایان اعلام کردند در صورتی که مسئولان به وعده‌هایشان عمل کنند تجمع روز جمعه در بازی ایران مقابل آمریکا در لیگ جهانی والیبال مقابل ورزشگاه آزادی به تعویق خواهد افتاد در غیر این صورت این تجمع با شدت هر چه بیشتر ادامه خواهد یافت. تجمع‌کنندگان با در دست داشتن بنرهایی با شعارهای «مرگ بر ضد ولایت فقیه» و با آرزوی موفقیت تیم ملی والیبال کشورمان مقابل آمریکا اعتراض خود را نشان دادند. روی پلاکاردهای برخی حاضران عبارت‌هایی مانند: «جان ما فدای ورزشکار باغیرت» و «جان به فدای زنان و مردان باشرف» و... درج شده بود. ظاهرا کلید این تجمع‌های غیرقانونی در نیمه خرداد زده شد که یک نشریه اصولگرا با هشدار نسبت به صدور مجوز حضور زنان در ورزشگاه‌‌ها از سکوت «عماریون» که آنها را «جماعت ابن‌الوقت» خواند به شدت انتقاد کرد. این نشریه با انتشار متنی اعلام کرده نیروهای حزب‌ا... در صورت حضور زنان در سالن ۱۲هزار نفری مجموعه آزادی در این ورزشگاه «زلزله» به راه خواهند انداخت. این نشریه افزوده بود: دولت حسن روحانی «تمام اهتمام» خود را برای زیر پای گذاشتن «شرع مقدس» به کار گرفته و رسانه‌های «فاسد» از این روند حمایت حمایت می‌کنند.

مرگ برآمریکا را به خودشان می‌گیرند

روزنامه وطن امروز با انتخاب تیتر " بشارت در لحظه نیاز"، پیام رهبر معظم انقلاب را در رابطه با تشیع باشکوه و بی نظیر پیکر شهدای دفاع مقدس منتشر کرده است: در پی تشییع باشکوه و غیرتمندانه پیکرهای مطهر 270 شهید گرانقدر دوران دفاع‌مقدس با حضور پرشکوه و حماسی مردم تهران، حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای رهبر حکیم انقلاب اسلامی پیام تقدیر و سپاس صادر کردند.  به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر مقام معظم رهبری، متن پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی به شرح زیر است: بسم‌الله الرحمن الرحیم صلوات و سلام خدا بر شهیدان عزیز که مشعل توحید را با ایثار خود بر فراز میهن اسلامی برافروختند و صلوات و تحیات خدا بر شهیدان مظلوم غواص که با ظهور و حضور خود این فروغ خاموش نشدنی را مدد رساندند و پرچم یادهای عزیز و گرانبها و ذخیره‌های معنوی ملت را با شکوهی هر چه تمام‌تر در کشور برافراشتند.  سلام بر دست‌های بسته و پیکرهای ستمدیده شما و سلام بر ارواح طیبه و به رضوان الهی، بال گشوده شما. سلام بر شما که بار دیگر فضای زندگی را معطر و جان زندگان را سیراب کردید و سپاس بی‌پایان پروردگار حکیم و مهربان را که در لحظه‌های نیاز این ملت خداجوی و خداباور، بشارت‌های تردید‌ناپذیر را بر دل‌های بیدار نازل می‌فرماید و غبارها را می‌زداید و سلام بر شما ملت بزرگ، وفادار، آگاه و مسؤولیت‌پذیر که خطاب لطیف الهی را به درستی می‌شناسید و می‌نیوشید و پاسخ می‌گویید. حضور پرمضمون امروز شما در تشییع این دردانه‌های به میهن بازگشته یکی از به یادماندنی‌ترین حوادث انقلاب است. رحمت خدا بر شما.  و سپاس بی حد از خدای مالک دل‌ها و سلام بی پایان بر حضرت بقیه‌00‌الله روحی فداه که صاحب این ثروت عظیم است.

وطن در سرمقاله امروز خود به موضوع واکنش رسانه های غربی و ضدانقلاب به شعارهای داده شده در مراسم تشیع پیکر شهدا پرداخته: همین که خبر تفحص شهدای غواص، آن هم با آن جزئیات حقیقتا جگرخراش اعلام شد، پروپاگاندای دشمن هم دست به کار شد، بلکه این بار به‌واسطه دایه مهربان‌تر از مادر شدن برای شهدای جمهوری اسلامی، جمهوری اسلامی را بزند! در این بین، آنکه از همه خباثت بیشتر به خرج داد «بی‌بی‌سی فارسی» بود. هدف این رسانه، ایضا الباقی رسانه‌های غربی آن بود که با سوءاستفاده از نحوه شهادت شهدای غواص، در روز تشییع این دردانه‌های وطن، خلل وارد کنند، بلکه در آرمان‌های دفاع‌ مقدس شک و شبهه ایجاد کنند و خون این دردانه‌های وطن را هدررفته وانمود کنند! در یک کلام، مکر دشمن این بود؛ «سیاهنمایی، آن هم سیاهنمایی دوران منور و متعالی دفاع مقدس» لیکن «ومکروا و مکرالله و الله خیرالماکرین». دشمن توهم‌زده بود حتی با شهید انقلاب اسلامی هم می‌تواند نظام جمهوری اسلامی را بزند اما بنازم نقشه خدای شهیدان را که چه زود به زود به صفحات سررسید این ملت شهیدپرور «یوم‌الله» اضافه می‌کند. در این کاشانه، روزهای بسیاری، شهدای بسیاری تشییع شده‌اند لیکن «26 خرداد 94» الحق‌والانصاف حماسه ممتاز و حادثه متمایزی بود. سه‌شنبه، از مبدا تشییع تا مقصد تشییع، خیلی هم فاصله نبود اما فرقی نمی‌کرد تابوت شهدا «خیابان پیروزی» باشد، «میدان شهدا»، «بهارستان» یا «معراج». تراکم جمعیت، در جای جای این مسیر، شکوهی برپا کرد بس بی‌نظیر. اگر ملت ایران فی حد ذاته ملت متحدی است، لاجرم آنجا که با شهدا همراه می‌شود، جلوه مضاعف می‌دهد به این «وحدت کلمه». هان ‌ای دشمن! این هم از «26 خرداد 94» با شعار «مرگ بر آمریکا»! باز هم اگر دوست دارید از این ملت، سیلی حیدری بخورید، معین کردن موضوعش با خودتان! که شما بارها زحمت این کار را بر خود هموار کرده‌اید! 

وطن در ادامه می افزاید: گیر از ملت و میکروفن و تیتر یک فلان روزنامه و دوربین تلویزیون و دست‌نوشته‌های روی دست و پرچم‌های به اهتزاز درآمده و تشییع طولانی و اشک‌های دامنه‌دار مردم نیست! گیر از آمار آواکس‌های همین آمریکای مودب و با هوش به صدام است! مراقب باشید این بار بی‌تدبیری خودتان، آمار جگرگوشه‌های نخبه این ملت را به دست دشمن ندهد! اجازه بازرسی از تاسیسات نظامی میهن، آن هم به دشمنی که ناظر بر دست‌فرمان غلط آقایان، علی‌الدوام دارد خط و نشان می‌کشد؟! نشاندن اندیشمند کشور، جلوی جاسوسان اجنبی، آن هم در شرایطی که متاثر از امتیاز دادن‌های‌ بی‌حساب و کتاب، دشمن هر روز وقیح‌تر از روز قبل می‌شود؟! به برکت مقاومت شهدای غواص، آن هم با دست بسته، دشمن مگر در خواب ببیند که باز هم بتواند دست جوان ما را ببندد! صدالبته آنچه باعث می‌شود دشمن گاهی خواب‌های پریشان ببیند، عدم وجود تدبیر در بساطی است که عده‌ای راه انداخته‌اند! در ایران امروز، مشکلاتی هست که خیلی هم به تحریم بستگی ندارد، بلکه دقیقا زاییده بی‌عقلی‌هاست! حضرات مدعی! گیرم وقاحت دشمن و مشی غلط اندر غلط شما، لغو تحریم‌ها در خلال مذاکرات را ناممکن کرده باشد؛ لغو بی‌تدبیری که ممکن است! یعنی این را هم کدخدا باید برای‌تان انجام دهد؟!

محمدرضا کردلو در یادداشتی با عنوان "بازم بگید نواره"، به طرح موضوع مصادره سیاسی پرداخته که برخی از رسانه های زنجیره ای و مسئولان دولتی به آن دامن می زنند. این رسانه ها سعی دارند تا نشان دهند شعارها و پلاکاردهایی که حاوی محتوای ضدآمریکایی و ضد سازش بود را مختص عده خاص و کم جلوه دهند: از پریروز که نه، از همان لحظه‌ای که خبر تفحص 175 شهید غواص را آوردند، پویش گسترده‌ای در شبکه‌های اجتماعی با عنوان «پیامی آورده‌اند» شکل گرفت. طبیعی بود مردم با سلایق و احساسات مختلف،  واکنش‌ متفاوتی به این اتفاق محیرالعقول درعالم داشته باشند. شهدای غواص که پس از لورفتن کربلای 4توسط آواکس آمریکایی، دست بسته و در اوج مظلومیت زنده به گور شده بودند، در شعارهای مردمی در روز تشییع، «سندجنایت آمریکا» نام گرفتند. مجادله کنونی ایران با غرب بویژه با آمریکا رخداد یک انزجار عمومی از سوی مردم و حاکم شدن فضای نفرت و بی‌اعتمادی گسترده به آمریکا و متعاقبا حساس شدن به روند فعلی مذاکرات را طبیعی می‌نمود. این اعلام انزجار از آمریکا و توصیه‌های مردمی به تیم مذاکره‌کننده به «حواس جمع بودن» در مذاکرات، برخی را حسابی دستپاچه کرد. برخی رسانه‌های منتسب به دولت و جریان اقلیت «توافق به هر قیمتی» طی این چند روز و پس از اعلام خبر تفحص شهدای غواص، همواره از ترس اینکه شعار «مرگ بر آمریکا» تقویت و عمومیت یابد، هر حرکتی را که از سوی مردم عادی کوچه و بازار صورت می‌گرفت «مصادره سیاسی شهدای غواص» عنوان می‌کردند و می‌کنند و با عصبانیت علیه این جریان مردمی که شعارهای دستنویس روی مقواهای سفید را سردست گرفته بودند و تصاویر و شعارهای خودشان را در شبکه‌های اجتماعی منتشر می‌کردند، حرف می‌زدند.شاید بعید به نظر نرسد که برخی مدعی شوند فقط چند نفر بودند که علیه آمریکا شعار می‌دادند و شبیه ازهاری بیچاره درباره جمعیت میلیونی اظهارنظر کنند و بگویند: «صدا‌ها همه‌اش نواره!» حالا اوضاع فرق می‌کند. سانسور و بایکوت امکان ندارد. صداها شنیده می‌شود. ضمیر، مرجع خودش را پیدا می‌کند و بعید نیست این چند روز در واکنش به خروش مردمی، اظهارنظر هم بکنند و دوباره از جیب ملت شعار دهند. اصلا مصادره سیاسی این است که شعارهای مردم را برعکس بفهمند. خیلی‌ها از روز تشییع ناراحتند. طلحه و زبیر ناراحتند. شمر و یزید و ابن‌زیاد هم ناراحتند. می‌خواهند مراسم روز تشییع را خنثی نشان دهند. می‌خواهند«شهادت» را خنثی کنند.

شریعتی ظهور داعش را پیش بینی کرده بود

روزنامه آفتاب یزد در گزارشی به مناسبت سالروز درگذشت دکتر علی شریعتی، از زبان دکتر سید جواد میری، عنوان داشته که "شریعتی ظهور داعش را پیش بینی کرده بود": خیلی‌ها شریعتی را متهم می‌کنند که اندیشه ایشان به تندروی منتهی می‌شود. این دیدگاه که برخی می‌گویند که داعش و القائده آبشخور روشنفکری دارد زائیده همین دیدگاه است. قرائت‌های دیگر هم در دفاع از اندیشه‌های شریعتی و اینکه شریعتی همچنان برای جامعه ما کار کرده است در بین اندیشمندان و روشنفکران وجود دارد. دکتر سیدجواد میری دانشیار و عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی از جمله افرادی است که با قرائت دوم همراه است. میری در بخش های از مصاحبه می گوید:  نکته دیگر این است که تقریبا در چند ساله اخیر در جامعه روشنفکری ایران اتفاقی دارد می‌افتد و آن این است که شریعتی چه رابطه‌ای با رادیکالیسم، افراط‌گرایی، تروریسم و... دارد؟ آیا شریعتی موجب افراط‌گرایی دینی بوده است؟ اتفاقا افراط‌گرایی دینی فرزند خلف و ناخلف نواندیشی دینی است و در اینجا ما باید شریعتی را گرفته و نقد و بررسی کنیم. چراکه گفتمان شریعتی بود که باعث گفتمان افراط‌گرایی شده است و این یک جنبه نظری به مسئله است. مسئله دیگر این است که افراط‌گرایی دینی بسیاری از نقاط جهان را فرا گرفته است. حداقل افراط‌گرایی که خودش را منتسب به دیانت و اسلام می‌کند. ما افراط‌گرایی بودایی، هندویی، یهودی و مسیحیت هم داریم به طور مثال افراط‌گرایی بودایی در میانمار قتل عام می‌کند و در برمه مسلمانان را قتل‌عام می‌کند. یا افراط‌گرایی یهودی در سطوح مختلف حقوق انسان‌های بسیاری از جمله فلسطینی‌ها را تضییع می‌کند. اما به طور مشخص افراط‌گرایی اسلامی حالت رسانه‌ای پیدا کرده و به صورت غولی درآمده و با اسامی مختلف مانند داعش، بوکوحرام، القاعده، جبهه‌النصره ظهور یافته است.

آفتاب در ادامه آورده: حالا نسبت شریعتی به عنوان یک گفتمان با این حرکت‌ها چیست؟ آیا ما می‌توانیم گفتمان شریعتی را هر چند رادیکال باشد، با این گفتمان‌های افراطی یکسان نگاه کنیم. ما چگونه می‌توانیم این رابطه را برقرار کنیم؟ در برخی از جاها نباید حدس و گمان زد، یعنی وقتی می‌خواهیم درباره تفکر و منظومه فکری معرفتی شریعتی حرف بزنیم نباید به حدس و گمان بسنده کنیم و باید به متن رجوع کرد. ما باید دوباره متون را بازخوانی کنیم، ببینیم نقاط ثقل تفکر شریعتی چیست؟ آیا وقتی شریعتی صحبت از بازگشت به خویشتن، مذهب و خودآگاهی مذهبی می‌کند، آیا نمونه واقعی اش داعش است؟ برخی‌ها می‌گویند هر نوع حرکت، جنبش و علقه فکری که رابطه با دین داشته باشد محتوم به افراط‌گرایی، داعش و طالبان و... است. در برابر این نگرش می‌توانیم این روش را اتخاذ کنیم و بگوییم آیا این پدیده‌ها فقط مختص به دین و دیانت است یا افراط‌گرایی به گونه‌ای می‌تواند در هر جنبه، نحله و حرکتی وجود داشته باشد به طور مثال آیا افراط‌گرایی نمی‌تواند در حوزه سیاست و نژاد پرستی وجود داشته باشد؟ آیا کمونیسم وجهی با دیانت دارد؟ آیا لیبرالیسم استعماری و نئو لیبرالیسم استعماری نسبتی با دین دارد؟ آیا قتل و کشتار دسته‌جمعی و اشغال کشورها به نام دموکراسی نسبتی با دین دارد؟ اولین چیز برای این جامعه خود آگاهی مذهبی است، تا دین خود را بشناسد. روشنفکری که فقط تاریخ روشنفکری فرانسه را می‌شناسد روشنفکری است که در برج عاج است. وقتی می‌خواهد تغییر و تحولات ایران را ببیند دوره سکولاریزه را می‌گذارد و می‌گوید؛ ایران با یک جامعه سکولار فاصله زیادی دارد. اصلا معیارش را اشتباه گذاشته و چارچوب ذهنی و فکری اش اشتباه است و کسانی که با این نوع روشنفکر هم می‌خواهند مقابله کنند در حقیقت دارند اشتباه می‌کنند. چون آنها هم به یک تضاد دست می‌زنند و روشنفکران سکولار و دینی درست می‌کنند. چنین روشنفکرانی اصلا نمی‌توانند در جامعه ایران وجود داشته باشند. اگر کسی متوجه تاریخ ایران و تغییر و تحولات آن باشد. شما اگر بزنگاه‌های تاریخ ایران را نگاه کنید می‌بینید مذهب چه جایگاهی به سمت پیشرفت و توسعه و تعالی دارد. جالب است در چنین وضعیتی شریعتی در دهه 40 و 50 این مسئله را مطرح کرده است. در حالی که ما در آن زمان افراط‌گرایی مذهبی به این شدت نداشتیم برخی وقت‌ها می‌بینیم انگار او پیش‌گویی و پیش بینی تغییر و تحولات می‌کند و جامعه به خود آگاهی می‌رسد و مذهب در این پهنه تمدنی به عنوان یک مولفه مطرح شده اما اگر این خود آگاهی و رجوع به مذهب با شناخت همراه نباشد و فکر کنیم مذهب یک قرائت و خوانش دارد. در حالی که قرائت‌ها و خوانش‌های متفاوتی وجود دارد که گاهی در برابر هم صف آرایی می‌کنند. 

آفتاب یزد نیز مانند دیگر روزنامه های اصلاح طلب مدعی مصادره شهدا و کاسبی به اسم آنها شده است. این روزنامه نیز در همراهی جریان تندرو اصلاح طلب، شعارها و خواست های مردم را از دولت و تیم مذاکره کننده هسته ای در روز تشیع پیکر شهدا، مصادره نامیدهو حتی سخنان محسن رضایی و حضور محمد احمدی نژاد را در مراسم برنتابیده است: در این میان حضور گستره مردم در مهمانی شهدا، مورد سوءاستفاده عده ای دلواپس قرار گرفت. آنان از طرق مختلف و پخش پلاکاردهایی، تلاش کردند با چسباندن دلواپسی های خود به حضور بی شمار مردم، مراسم تشییع شهدا را به نفع منویات خود مصادره کنند. پلاکاردهایی چون "تحریمیم، می فهمی؟!"، " شهدا شرمنده ایم که دکتر ظریف با قاتلان شما خوش و خندان است" و "این لاله های سرخ خط شکن های دیروزند، برخی مسئولین امروز خط قرمز شکن های امروز" تنها بخشی از دست نوشته های تخریبی علیه تیم مذاکره کننده هسته ای کشورمان بود که در گوشه و کنار مراسم دیده می شد. از سوی دیگر حضور مداحانی با جهت‌گیری های خاص سیاسی که علنا به روسای دو قوه مقننه و مجریه تعرض می کردند، مزید بر علت شد تا این افراد عرصه را برای فعالیت‌های ضد منافع ملی خود باز ببینند. اما سخنران اصلی مراسم نیز دولت تدبیر و امید را از انتقادات خود بی نصیب نگذاشت. وی از اعضای تیم مذاکره کننده خواست که صدای مردم را بشنوند و عنوان کرد که دوران قاجار و پهلوی دیگر تکرار نخواهد شد! در این میان حضور "محمود احمدی نژاد" در کنار سخنران اصلی مراسم در شرایطی که معاون اول رئیس جمهور سابق به جرم اختلاس و دریافت رشوه در اوین و معاون اجرایی او در بازداشت به سر می برد و هر روز گوشه جدیدی از فسادهای مالی رخ داده در دولت های نهم و دهم افشا می شود، به سیاسی شدن مراسم آن هم به نفع جریانی خاص، کمک شایانی کرد. حضور رئیس دولت نهم و دهم در جایگاه در شرایطی بود که مسئولان دولت فعلی در میان مردم بودند!

فراتر از والیبال/ میخ محکم مجلس بر توافق بد

روزنامه جوان با انتخاب تیتر "فراتر از والیبال" به ماجرای گردش والیبالیست های آمریکایی در تهران و حضور آنان در اماکنی مانند برج میلاد پرداخته و از آن به عنوان دیپلماسی عمومی عده ای برای جا انداختن رابطه با آمریکا در قلب این نوع از دیپلماسی یاد کرده است: «دیپلماسی عمومی» برای جا انداختن رابطه با امریکا!  این شرح مختصری است برای تهران‌گردی والیبالیست‌های امریکایی. پذیرایی‌های خاص از مهمانان غربی در هفته‌های اخیر هم از جنس همین نوع دیپلماسی است. ما به پاسپورت ملت‌های غربی اعتبار و فضیلتی خاص و تام و تمام می‌بخشیم و آنها هم پاسپورت‌ ما را البته مچاله می‌کنند. غرب‌زدگی و غرب‌پرستی، فقط نام کتاب جلال آل‌احمد نیست که او اگر این بدبختی را در خون گروهی از خواص و روشنفکران ما نمی‌دید، «غرب‌زدگی» را نمی‌نوشت و از «خدمت و خیانت روشنفکران» سخن نمی‌گفت. والیبالیست‌های امریکایی را بردیم بالای برج میلاد تا تهران را ریز ببینند! آنها هم همان حرف‌های تکراری را زدند: «ما تصور دیگری از ایران داشتیم؛ کشوری بدون اینترنت، با خانه‌های کاهگلی، بدون خودرو و با شتر!» نه!  آقای روشنفکری که پیش خودت فکر می‌کنی چقدر زرنگی که داری امریکا را برای ما عادی می‌کنی. برای ملت ما امریکا، والیبالیست‌هایش نیستند که فقط توی سر توپ می‌زنند، امریکا برای ما نماد سیاستمدارانی است که 70 سال است ملت ایران را به توپ کودتا، تجاوز و دشمنی بسته‌اند. در هشت سال جنگ تحمیلی به شهرهایمان توپ شلیک می‌کردند. در پایان جنگ هواپیمای مسافربری‌مان را با توپ زدند و حالا هم در مذاکرات هسته‌ای زیر توپ می‌زنند!

جوان از مصوبه جدید مجلس مبنی بر الزام دولت به حفظ حقوق هسته‌ای را "میخ محکم مجلس بر توافق بد" دانسته: مدت‌ها بود که فعالیت‌های کنگره امریکا در خصوص مذاکرات هسته‌ای ایران سبب شده بود تا مطالبات از مجلس شورای اسلامی ایران برای ایفای نقش گسترده‌تر در حوزه مذاکرات هسته‌ای بالا بگیرد. البته مجلس شورای اسلامی پیش از این نیز مصوباتی در حوزه هسته‌ای داشته است، اما تاکنون در حوزه مذاکرات طرح جدی تصویب نشده است. از طرف دیگر دو طرح دو فوریتی که در مجلس شورای اسلامی به تصویب رسیده است نیز تاکنون به صحن علنی مجلس نرسیده است، اما این بار به نظر می‌رسد تکلیف طرح جدید هسته‌ای روشن‌تر از بقیه باشد. طرحی که این بار به نظر می‌رسد به نقطه نهایی برای تصویب در مجلس و تبدیل شدن به یک الزام قانونی رسیده است. نمایندگان مجلس شورای اسلامی در نشست دیروز پارلمان، درخواست بررسی اولویت‌دار طرح الزام دولت به حفظ حقوق هسته‌ای را با 185 رأی موافق، دو رأی مخالف و چهار رأی ممتنع از مجموع 200 نماینده حاضر در صحن مجلس تصویب کردند. 

جوان در شماره امروز خود به تفاوت‌های دموکراسی خواهی اصلاح‌طلبان با اندیشه‌ امام(ره) اشاره داشته و در یادداشتی تحلیلی و مقایسه ای این موضوع را شکافته است: واژه‌های دموکراسی، لیبرالیسم و لیبرال دموکراسی، واژه‌هایی آشنا در الگوهای نظری حکومت در جهان معاصر و به‌خصوص جهان غرب است. الگوی رقیب در برابر این نوع اندیشه‌ها، دموکراسی دینی یا مردم‌سالاری دینی است که امام خمینی (ره) رهبر کبیر انقلاب اسلامی، از آغاز مبارزات سیاسی خود به‌طور جدی به آن توجه نموده و بعد از انقلاب نیز با مراجعه به آرای عمومی آن را نهادینه کردند. به عبارتی امام ضمن انتقاد از برخی اصول دموکراسی و لیبرالیسم، بر این باور بودند که نه‌تنها بسیاری از وجوه مثبت دموکراسی در حکومت اسلامی وجود دارد، بلکه حکومت اسلامی فراتر و کامل‌تر از دموکراسی و لیبرالیسم است. اما بعد از امام گروهی که به‌اصطلاح خود را اصلاح‌طلب می‌نامیدند و داعیه‌ اصلاحات را در سر می‌پروراندند، به تفاسیر متفاوتی از این مفاهیم دست زدند که در نقطه‌ مقابل اندیشه‌های امام قرار داشت. 

جوان در ادامه و در نتیجه گیری مقایسه اندیشه های امام خمینی (ره) و اصلاح طلبان آورده است:  ارزیابی نهایی پیرامون مقایسه تطبیقی اندیشه‌های امام و اصلاح‌طلبان در رابطه با مفاهیمی چون دموکراسی، لیبرالیسم و لیبرال‌دموکراسی نشان داد که همه‌ آنچه مربوط به اصول مثبت این مفاهیم می‌شود، از دیدگاه امام خمینی(ره) در اسلام وجود دارد. اما نگاه امام تنها معطوف به اصول اومانیستی این مفاهیم نبوده و فراتر از اومانیسم، به ابعاد روحانی انسان نیز توجه کرده و با تلفیق رهیافت دینی و اخلاقی در سیاست، اسلام را فراتر از دموکراسی و لیبرالیسم دانسته‌اند. برخلاف امام، اصلاح‌طلبان که در ابتدا خود را منادی اصلاحات در امور سیاسی اقتصادی و سایر حوزه‌ها می‌دانستند، به‌تدریج در گفتار و اندیشه، لیبرالیزه‌ کردن و تقلید از سبک غربی را شرط اساسی پیشرفت و تمدن معرفی کردند. این گروه با تمسک به خرد و زندگی غربی درصدد برآمدند که اصول دینداری را با مدرنیسم لیبرال غربی هماهنگ کنند و با ارائه‌ تفاسیر جدید از دین، به جدایی تدریجی دین از سیاست بپردازند. طرح سازگاری دین و دموکراسی از سوی محمد خاتمی رئیس دولت اصلاحات که در فحوای آن دموکراسی یک ارزش در کنار دین تلقی شده است، تفاوت چشمگیری با اندیشه امام راحل عظیم‌الشأن دارد چراکه امام مردم‌سالاری دینی را که طرح فرمودند روش و نه ارزشی بود که از بطن و متن دین استخراج شده بود و تفاوت ماهوی‌ای با دموکراسی غربی داشت. حال سؤال اینجاست با این تفاوت ماهوی رئیس دولت اصلاحات و دیگر هم‌کیشان او چگونه می‌توانند خود را در ادامه خط امام تعریف کنند؟

از شریعتی نمی توان عبور کرد/ ناگهان تصمیم گرفتم آدم بکشم

روزنامه اصلاح طلب شرق نیز در ادامه حاشیه سازی برای تشیع پیکر شهدا، در تیتر اصلی خود به نقل از برخی از مسئولین به انتقاد از به مصادره شهدا پرداخته است:  سه ماه بود که خبرنگاران در حاشیه جلسه هیأت‌دولت حضور نداشتند؛ اما دیروز دوباره رسانه‌ها توانستند به حیاط محل جلسات هیأت‌دولت بروند. پس از مدتی انتظار، وزیران کم‌کم از ساختمان بیرون آمدند؛ برخی مثل «علی جنتی»، وزیر ارشاد، «عبدالرضا رحمانی‌فضلی»، وزیر کشور و... دعوت رسانه‌ها برای گفت‌وگو را قبول کردند و برخی دیگر مانند «علی ربیعی»، وزیر کار و «بیژن زنگنه» به میان نمایندگان رسانه‌ها نیامدند و از آن سوی حوض وسط حیاط از در خارج شدند. «حواشی مراسم تشییع غواصان شهید در روز سه‌شنبه» محور غالب سؤالات از وزیر کشور و سخنگوی دولت بود. «رحمانی فضلی» در پاسخ به سؤالی که به موضوع حواشی تشییع شهدا و توهین یکی از سخنرانان به رؤسای قوه ‌مجریه و مقننه مربوط می‌شد، گفت: «در این مورد نهادی که سخنران مربوطه را دعوت می‌کند٬ مسئولیت را برعهده دارد و حتما از این افراد خواسته می‌شود که بگویند چه اتفاقی افتاده است.»

شرق در صفحه اول خود با انتشار عکسی از دکتر علی شریعتی، تیتر "از شریعتی نمی توان عبور کرد" را انتخاب کرده و در همین زمینه با دکتر حمیدرضا جلایی پور، فعال اصلاح طلب مصاحبه ای صورت داده است: دکتر شریعتی روشنفکری است که سایه او از فرهنگ سیاسی ایران پاک‌شدنی نیست. چه تمجید و چه تخریب، شریعتی همچنان محمل بحث است. خیلی‌ها معتقدند شریعتی الان حرف جدیدی برای گفتن ندارد، اما برخی معتقدند شریعتی هنوز تأثیر‌گذار است. بنیاد شریعتی پروژه «شریعتی و بازگشت به خویشتن» را در دستور کار خود قرار داده و معتقد است این ایده شریعتی همچنان می‌تواند در جامعه امروز محل بحث و نظر باشد. اینکه «شریعتی چه چیزی برای جامعه امروز ما دارد» موضوعی است که با دکتر حمیدرضا جلایی‌پور، جامعه‌شناس، در میان گذاشته‌ایم. 

جلایی پور در بخش پایانی مصاحبه گفته: از نظر من، اندیشه، منش و روش شریعتی برای جامعه امروز ما دو کاربرد مهم دارد. امروزه روشنفکران ما فقط در حوزه نظری فعالیت می‌کنند. اما با نگاهی به شیوه دکتر شریعتی در اندیشه‌ورزی و عمل، روشنفکران باید از حوزه‌های نظری صرف خارج شوند و فقط به دنبال کتاب و مقالات نباشند و مانند شریعتی دردمند باشند و همراه با نسل جوان در جامعه زندگی کنند. من شاهد بودم که شریعتی ساعت‌ها می‌نشست تا به پرسش یک جوان پاسخ دهد و او را قانع کند. این اصلی ثابت در منش و کنش اخلاقی شریعتی بود.از سوی دیگر شریعتی تلاش می‌کرد چهره اندیشه دینی زمان خود را بازسازی کند. متأسفانه ما در جامعه امروز هم شاهد این هستیم که عده‌ای از افراد و جریان‌ها با دین و اندیشه دینی به شکلی متحجرانه و ابزاری برخورد می‌کنند. این افراد و گروه‌ها سخنانی می‌گویند و چیزهایی را به دین نسبت می‌دهند که اصل دین نیست. مبارزه با تحجر مذهبی یکی از اصول مهم دکتر شریعتی در زمان خود بود. اصلی که امروز هم در جامعه امروز ما کاربرد دارد. امروز روشنفکران دینی ما باید همان‌گونه که شهید مطهری می‌گوید به چشمه‌های اصلی دین رجوع کنند، چشمه‌هایی که متأسفانه به دست عده‌ای آلوده شده است و نیاز به پالایش و تصفیه دارد. تازمانی‌که در یک جامعه دینی اندیشه دینی تصفیه و پیرایه‌ها زدوده نشود، آن جامعه به پویایی نمی‌رسد. من معتقدم ما امروز سه دهه پس از مرگ دکتر شریعتی هنوز باید اندیشه‌های ایشان را بازخوانی کنیم.

شرق در مصاحبه با یک قاتل جوان انگیزه او را درباره جنایت جویا شده: امین جوانی ٣٠ ساله است که بعد از آشنایی با مردی مسن او را به قتل رساند و ٣٠‌ هزار دلار از وی سرقت کرد. متهم در بازجویی‌های ابتدایی ادعا کرده بود زمانی که می‌خواست نحوه کار با سلاح را به مقتول آموزش دهد اتفاقی گلوله‌ای شلیک و باعث قتل شد اما سپس این ادعا را رد کرد و هنوز هم انگیزه اصلی‌اش را از قتل توضیح نداده است. امین در بخشی از گفتگوی خود گفته: از مدتی قبل با همسرم اختلاف پیدا کرده بودم؛ برای همین تصمیم گرفتم مدتی جدا از او زندگی کنم. به همین منظور در آگهی یکی از روزنامه‌ها دنبال خانه گشتم و در نهایت به آگهی‌ای که مقتول داده بود برخوردم. آگهی داده بود دنبال هم‌خانه می‌گردد. به خانه‌اش رفتم و چون شرایط را مناسب دیدم و او هم از من خوشش آمد، قرار شد هم‌خانه شویم.او گفت ماهانه ٥٠٠‌ هزار تومان بابت اجاره باید بپردازم. خانه او در شهرک‌غرب و خانه خودم در سعادت‌آباد بود؛ این نزدیکی هم یکی دیگر از امتیازاتی بود که وجود داشت. او می‌خواست یک اتاق خواب خانه را در اختیار من بگذارد.من مهندس کامپیوتر هستم و درآمدم متغیر بود. چون پروژه‌ای کار می‌کردم بین سه تا پنج ‌میلیون تومان در ماه درآمد داشتم.مقتول از من خواست برایش اسلحه بخرم، چون می‌ترسید خانواده‌اش سراغش بیایند.صبح رفتم اسلحه را گرفتم و به خانه بردم. تا خانه هم اسلحه را باز نکردم. وقتی اسلحه را به او دادم خوشحال شد و آن را کنار دست خودم روی میز گذاشت. بعد رفت برایم چای بریزد که من اسلحه را برداشتم و به او شلیک کردم. در کمتر از یک‌صدم ثانیه این کار را کردم. با انگیزه قبلی نبود، ناگهان اسلحه را برداشتم و شلیک کردم. وقتی او را کشتم، ناگهان در زدند. وقتی در را باز کردم دیدم پیک‌موتوری است. ترسیده بودم. او را به داخل دعوت کردم و او دلارها را به من داد و دستگاه خودپرداز سیار را درآورد تا پول را به او پرداخت کنم. من هم عابربانک را به او دادم اما چون رمز را نمی‌دانستم یک عدد الکی به او گفتم و بعد او را به داخل دعوت کردم تا از خود مقتول شماره عابربانکش را بگیرد. در آن موقع بود که جنازه را دید و من با تهدید اسلحه دست و پای او را بستم و فرار کردم.

قاتل زنجیره‌ای توافقات!

روزنامه کیهان به سفر نخست وزیر عراق و دیدار با مقام معظم رهبری پرداخته و بخشی از سخنان رهبری را مبنی بر "نیروهای داوطلب مردمی تضمین‌کننده آینده و پیشرفت عراق هستند"، تیتر این گزارش برگزیده است: حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی عصر دیروز در دیدار با نخست وزیر عراق و هیئت همراه، هوشیاری برای حفظ وحدت سیاسی و ملی عراق را بسیار ضروری دانستند و با اشاره به عزم و همت و شجاعت جوانان عراقی در نبرد با تروریست‌ها تأکید کردند: ظرفیت بزرگ نیروهای داوطلب مردمی، برای آینده و پیشرفت عراق در عرصه‌های مختلف بسیار کارآمد و تاثیرگذار خواهد بود.ایشان با تأکید بر اینکه ایستادگی ملت و دولت عراق در مقابل تروریست‌ها، تأمین‌کننده امنیت کشورهای منطقه است، افزودند: یکی از صفات مهم مردم عراق که در نبرد با تروریست، بیش از پیش آشکار شد، شجاعت و عزم و قدرت نیروهای داوطلب مردمی و عشایر غیور در مواجهه با دشمن است. رهبر انقلاب اسلامی وجود تروریست‌ها در عراق را یک اتفاق گذرا دانستند و خاطرنشان کردند: سرمایه عظیم نیروهای داوطلب مردمی، منبعی قابل اتکاء در عرصه‌های مختلف و فراتر از میدان جنگ است. حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای گفتند: تجارب مردم عراق در گذشته از استعمار انگلیس و در حال حاضر از توسعه‌طلبی آمریکایی‌ها نشان می‌دهد که بدخواهان ملت عراق هیچ‌گاه خواستار ظهور نیروی عظیم مردمی در صحنه نیستند لذا باید از این سرمایه‌ مردمی حراست کرد. ایشان از بین بردن ارکان وحدت ملی و سیاسی عراق را یکی از اهداف دستگاه‌های امنیتی و اطلاعاتی کشورهای غربی در عراق برشمردند و تأکید کردند: باید هوشیارانه و با دقت در مقابل این توطئه و تفرقه‌افکنی ایستاد و نگذاشت وحدت شیعه و سنی و کرد و عرب در عراق خدشه‌دار شود. 

یادداشت روز امروز کیهان به قلم محمد صرفی به موضوع مذاکرات هسته ای و اختلافات عدیده باقی مانده در فرصت پایانی تا ضرب الاجل پرداخته است: دو هفته دیگر تا پایان ضرب‌الاجل تعیین شده برای مذاکرات هسته‌ای باقی مانده است و به گفته منابع نزدیک به مذاکرات متن توافق مملو از پرانتزهایی است که پر کردن آنها در این فرصت اندک بعید به نظر می‌رسد. وقتی پای دبه‌های جدید آمریکایی‌ها به میان می‌آید این تردید فزونی یافته و به سمت یقین میل می‌کند. اما بیایید فرض کنیم توافق جامع هسته‌ای منعقد می‌شود. چند روزی روزنامه‌های زنجیره‌ای پر می‏شوند از تیترهای پرطمطراق که فتح‌الفتوح و شق‌القمر و... شد! اما نباید فراموش کرد این توافق در خوشبینانه‌ترین حالت چیزی بیش از یک دهه به طول خواهد انجامید و با توجه به اخبار منتشر شده، بسیار بعید است که پس از طی این دوره برخورد با فعالیت‌های هسته‌ای ایران عادی شده و براساس ان.پی.تی باشد. این روزها یکی از مباحث مطرح در مذاکرات، تلاش آمریکایی‌ها برای تعیین سازوکار بازگشت و اعمال تحریم‌ها علیه ایران، در صورت نقض احتمالی توافق از سوی ایران است. مقامات ارشد آمریکایی بارها به صراحت اعلام کرده‌اند که به جمهوری اسلامی ایران به چشم دشمن خود می‌نگرند - که از قضا نگرشی صحیح است- و نمی‌توانند توافق را براساس اعتماد بنا کنند و باید بدترین حالت‌ها را در نظر بگیرند. 

صرفی در ادامه یادداشت نوشته است: هیچ چیز بهتر از تاریخ و تجربه‌های آن نمی‌تواند در ایجاد فهم و درک درست از ابعاد این ماجرا راهگشا باشد. مذاکرات هسته‌ای ایران و 1+5 که عملاً تبدیل به مذاکرات ایران و آمریکا شده است، در چارچوب ادعایی تلاش برای منع اشاعه تسلیحات هسته‌ای انجام می‌پذیرد. چنین مذاکرات و توافقاتی در جهان اندک و عمری حداکثر چند دهه‌ای دارند. این تجارب آنقدر قابل تطبیق و الگوگیری‌اند که حتی اغلب دست‌اندرکاران و عوامل یک طرف ماجرا، یعنی آمریکایی‌ها ثابتند که برای مثال می‌توان به وندی شرمن اشاره کرد. او که امروز پای میز مذاکره با کشورمان است، تجربه توافقی مشابه را با کره شمالی دارد. آمریکایی‌ها با کدام کشورها چنین مذاکراتی داشته‌اند؟ نتیجه این مذاکرات چه شده و سرنوشت توافق‌های امضا شده به کجا رسیده است؟ آمریکایی‌ها که قرار بود با مشارکت ژاپن و کره جنوبی رآکتورهای آب سبک را بسازند، هرگز اقدامی در این زمینه نکردند و تحویل محموله‌های نفتی هم به بهانه‌های مختلف با تاخیر بسیار انجام شده و نهایتاً قطع شد. سال 2002 آمریکا رسماً اعلام کرد پیمان هسته‌ای با کره شمالی را به رسمیت نمی‌شناسد و فشارها به این کشور را تشدید کرد که البته نتیجه این رفتار، فرار هسته‌ای کره شمالی و مسلح شدن آن به سلاح هسته‌ای بود. مذاکرات و توافق هسته‌ای میان آمریکا و لیبی نیز مورد دیگری است که نتیجه آن امروز عیان‌تر از آن است که نیازی به بیان داشته باشد. بله! واقعیت این است. ما امروز با چنین کشوری بر سر میز مذاکره نشسته‌ایم. کشوری که پیمان‌های امضا شده از سوی خود را به راحتی زیر پا می‌گذارد و به میزان و تا جایی به تعهدات خود پایبند است که منافعش را تضمین کند. مرور موارد مشابه فوق طرح این سوال را ضروری‌تر کرده و پاسخی عمیق‌تر می‌طلبد؛ تضمین پایبندی آمریکا به تعهدات خود و پاسخ ما به عهدشکنی متداول آنها چیست؟ 

کیهان در بخش اخبار ویژه خود به اظهارات سخنگوی کاخ سفید در رابطه با مذاکرات اشاره کرده که گفته بازرسی از ایران یک سناریوی منحصر به فرد خواهد بود: سخنگوی کاخ‌سفید تصریح کرد بازرسی مدنظر از برنامه هسته‌ای ایران فراتر از پروتکل الحاقی و یک بازرسی ویژه است. جاش گفت: بازرسی تمام زنجیره تامین دقیقا به ما این اطمینان را می‌دهد که مسیر مخفی برای دستیابی به سلاح هسته‌ای وجود نخواهد داشت. وی گفت: کارشناسان در حال حاضر در حال گفتگو درباره جزییات این مسئله در اروپا هستند. ما شاهد هستیم ایران در توافق سیاسی که اوایل آوریل به آن رسیدیم اساسا به همکاری با سرزده‌ترین بازرسی‌ها که تاکنون بر یک کشوری اعمال شده، موافقت کرده است. سخنگوی کاخ‌سفید گفت: آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای یک پروتکل استاندارد دارد که در انجام این نوع بررسی‌ها از آن تبعیت می‌کند اما مسلما اوضاع درباره ایران به خاطر شرایط منحصر به فرد برنامه هسته‌ای ایران متفاوت است. ارنست گفت: آنچه که در این سناریوی خاص منحصر به فرد است این است که بازرسی‌ها در سراسر زنجیره تامین انجام می‌شود. ما فقط به تاسیسات هسته‌ای یا تاسیسات نظامی نگاه نمی‌کنیم بلکه بازرسی‌ها شامل برخی تاسیسات تولید که برای عملیاتی شدن تاسیسات هسته‌ای مهم است نیز می‌شود. این بازرسی همچنین شامل منابع اورانیوم در داخل ایران می‌شود تا زمانی که این مواد اکتشاف یا انتقال می‌یابند، مورد بررسی قرار گیرند. بنابراین ما به همه زنجیره تامین نظارت خواهیم داشت که می‌تواند به آمریکا و شرکای بین‌المللی این اطمینان را بدهد که ایران به توافق گسترده‌تر (جامع) پایبند است و فقط زمانی که ایران این گام‌ها را بردارد، آمریکا و جامعه بین‌المللی آماده خواهد بود نوع خاصی از کاهش تحریم‌ها را پیشنهاد کند که می‌دانیم سران و مردم ایران مشتاق آن هستند. 

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات