تاریخ انتشار : ۰۷ تير ۱۳۹۴ - ۱۷:۲۸  ، 
کد خبر : ۲۷۶۸۲۱

امام خامنه‌اي: امروز کشور به شناخت دشمن نياز دارد

آن کساني که امروز سعي ميکنند از اين هيولا - که سياستهاي آمريکايي و سياستهاي بعضي از دنباله‌روان آمريکا است - يک چهره‌ي موجّهي معرّفي کنند، اينها دارند خيانت ميکنند؛ اينها دارند جنايت ميکنند.

پايگاه بصيرت؛ گروه سياسي/ حضرت آيت‌الله خامنه‌اي رهبر انقلاب اسلامي عصر روز شنبه (6/4/94) در ديدار خانواده‌هاي شهداي حادثه‌ي هفتم تير و همچنين جمعي از خانواده‌هاي داراي چند شهيد در استان تهران، کشور و ملت ايران را مديون شهدا و خانواده‌هاي شهدا دانستند و با اشاره به پيام اميدبخش، افشاگر و سرشار از ابتهاج معنوي و عزم راسخ شهدا در هر دوره‌اي، تأکيد کردند: امروز کشور نيازمند عزم راسخ و شناخت دشمن و آمادگي براي مواجهه با دشمن در عرصه‌ي جنگ نرم اعم از عرصه‌هاي فرهنگ، سياست و زندگي اجتماعي است و کساني که تلاش دارند چهره‌ي هيولايي دشمن خبيث را با بزک‌کردن رسانه‌اي بپوشانند، مخالف مصالح ملت هستند. متن محوربندي شده اين بيانات بدين شرح است:

***

 

بسم‌اللَّه‌الرّحمن‌الرّحيم‌

و الحمدللَّه ربّ العالمين و الصّلاة و السّلام علي سيدنا ابي القاسم المصطفي محمّد و علي ءاله الاطيبين الاطهرين المنتجبين سيما بقية اللَّه في الأرضين.

 

 

انقلاب اسلامي و بازتوليد معارف اساسي اسلامي

 خيلي خوش‌آمديد برادران و خواهران عزيز، و معطّر کرديد اين حسينيه را و محلّ کار و تلاش ما را به عِطر ياد شهيدان.

  يکي از برکات انقلاب اسلامي، بازتوليد معارف اساسي اسلامي در اين زمان است. خيلي از اين معارف بزرگ را ما در کتابها و در ذهنها داشتيم لکن انقلاب اسلامي اين معارف را مجسّم کرد و تحقّق عيني داد.

 

انقلاب اسلامي، احياگر گفتمان شهادت

يکي از بخشهاي بسيار مهمّ اين معارف، عبارت است از منظومه‌ي معارف مربوط به شهادت، همين چيزي که در اين آيه‌ي شريفه‌اي که تلاوت کردند، به صراحت از آن ياد شده است: وَ لا تَحَسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اللَّهِ اَمواتًا بَل اَحيآءٌ عِندَ رَبِّهِم يرزَقون * فَرِحينَ بِمآ ءاتهُمُ اللَّهُ مِن فَضلِه‌ وَ يستَبشِرونَ بِالَّذينَ لَم ي��حَقوا بِهِم مِن خَلفِهِم اَلّا خَوفٌ عَلَيهِم وَ لا هُم يحزَنون؛(۲) اين يک معرفت است، يکي از معارف بزرگ اسلامي است؛ [يعني‌] نقش برانگيزاننده و زنده‌کننده‌ي شهادت در نظام اجتماعي مسلِم. شهيدان بشارت ميدهند به کساني که به آنها ملحق نشدند - مثل من و شما - که در اين راه نه بيم هست، نه اندوه هست؛ هرچه هست بهجت است، ابتهاج(۳) است، نشاط است، روحيه است، اميد است؛ اين درس است.

اين درس در مجموعه‌ي تاريخ جمهوري اسلامي تکرار شد؛ شهداي ما با انگيزه و با نشاط وارد اين ميدان شدند، تلاش کردند، و اين تلاش آنها که صادقانه بود، با پاداش الهي همراه شد و به شهادت رسيدند که اين شهادت بي‌شک يک نعمت بزرگ و يک پاداش بزرگي است که خدا آن را به اين بندگان مخلصِ پاک‌دستِ پاک‌نهاد داد و به آنها ارزاني داشت. [شهدا] وارد اين ميدان شدند با نشاط، خدا را ملاقات کردند با رضايت الهي، و در نشئه‌ي پس از مرگ، نه اندوهي به آنها رسيد نه بيمي در دل آنها پديد آمد؛ اين را منعکس ميکنند به جامعه، اين را سرريز ميکنند به مردمي که به آنها ملحق نشده‌اند. کمااينکه در اين سالهاي متمادي همين را مشاهده کرديم: هرجا شهادتي اتّفاق افتاد، پشت سرِ آن، افتخار خانواده‌ي شهيد بود، احساس عزّت بازماندگان شهيد بود، هيجان و ابتهاج معنوي و روحيه‌ي مضاعف در مردم بود و تأثيرات اجتماعي فراوان؛ ازجمله‌ي آنها و جزو بارزترين آنها حادثه‌ي هفتم‌تير [است‌]

 

آثار و برکات و دستاوردهاي هفتم تير

 

1- هفتم تير، نقطه عطفي در مسير انقلاب اسلامي

هفتم تير حادثه‌ي کوچکي نبود؛ مديران برجسته‌ي مؤثّرِ حاضر در نظام را - ۷۲ نفر را - يکجا نابود کردن، به حسب ظاهر. که شخصيتي مثل شهيد بهشتي در ميان اينها است؛ شهيد بهشتي جزو نوادر زمان بود، جزو کساني بود که نظير او را انسان در نسلهاي پياپي کمتر پيدا ميکند. چنين کسي را، تعداد قابل توجّهي از وزراي کارآمد را، از نمايندگان مجلس را، از فعّالان سياسي و انقلابي را يکجا از مردم بگيرند، خب اثر طبيعي و معمولي اين حادثه چيست؟ شکست ملّت، شکست انقلاب، قاعدتاً اين بايد باشد؛ امّا درست بعکس شد. درست عکس اين حادثه، عکس آنچه دشمن از اين حادثه انتظار داشت به وقوع پيوست. ملّت متّحد شد؛ مسير انقلاب در يک مسيرِ واقعي قرار گرفت، در مسير صحيح قرار گرفت؛ دشمنان ملّت افشا شدند، رسوا شدند.

 

2- هفتم تير، افشاگر چهره واقعي تروريست‌هاي مدعي آزادي‌خواهي

بعضي از کساني بودند که مباشر اين جنايت بزرگ بودند و سالهاي متمادي در بين مردم، در بين جوانها با تبليغات، خودشان را جور ديگري - طرف‌دار آزادي، طرف‌دار ارزشها - معرّفي کرده بودند، اينها افشا شدند؛ معلوم شد يک مشت تروريست فاقد هرگونه مبناي ذهني و اعتقادي و انقلابي‌اند؛ همينها بودند که بعد از آنکه اندک مدّتي از اين حادثه گذشت، به کسي مثل صدّام حسين پناهنده شدند؛ عليه مردم عراق هم کار کردند، عليه مردم ايران هم تلاش کردند، در ميدانهاي جنگ حاضر شدند، با ملّت خودشان جنگيدند؛ افشاگري از اين بالاتر؛ اينها مباشرين بودند. عدّه‌اي دستهاي پشت پرده بودند؛ آنها هم افشا شدند. کساني بودند که مؤيد اين حرکت و اين جنايت بودند؛ اينها هم افشا شدند؛ چه در داخل کشور، چه در خارج از کشور؛ همه فهميدند که چه اتّفاقي افتاد در اين کشور و چه کساني با ملّت ايران مواجهند و مقابلند. عدّه‌اي هم بودند که اينها سکوت کردند، سکوت همراه با رضا - سَمِعَت بِذلِکَ فَرَضِيت بِه - (۴) که آنها هم افشا شدند.

 

3- نقش هفتم تير در ماندگاري انقلاب اسلامي

 امام بزرگوار جريان اصيل انقلاب را با بهره‌گيري بجا و مناسب از اين حادثه [تعيين کرد]، آن مسير را در مقابل ملّت ايران قرار داد، و راه انقلاب را - که همان اوايل داشت منحرف ميشد و ميخواستند آن را به شرق و غرب بچسبانند - تعيين کرد، انقلاب را نجات داد؛ اين، برکت اين حادثه بود. بله، هزينه داديم، شخصيت‌هاي برجسته‌اي را از دست داديم، شکّي نيست، امّا بايد ديد تأثير اين چيست. ملّت مسلمان، در طول تاريخ ۱۴۰۰ساله، هنوز مديون خون شهيدان کربلا است؛ هزينه از دادن حسين‌بن‌علي بالاتر؟ جاني از جان ياران حسين عزيزتر؟ اينها را دادند، اين هزينه انجام گرفت امّا اسلام ماند، قرآن ماند، جريان اصيل ايماني در جامعه باقي ماند؛ همين قضيه در ماجراي هفتم تير هست، در ماجراي شهداي ديگر ما هست.

 

4- نشاط و ابتهاج معنوي مردم، از برکات هفتم تير

از آثار اين حادثه، نشاط معنوي و ابتهاج معنوي مردم بود. از آثار اين حادثه، نشان دادن قدرت و قوّت و رسوخ انقلاب، در اعماق جامعه بود؛ دشمنان حساب کار خودشان را کردند؛ ديدند اين حادثه‌اي که در هر کشوري اتّفاق مي‌افتاد آن نظام را متلاشي ميکرد، به استحکام بيشتر ملّت ايران منتهي شد؛ فهميدند که با اين انقلاب نميشود خشن برخورد کرد، جواب نميدهد؛ اين را احساس کردند.

 

5- هفتمتير؛ افشاگر قدرتهاي استکباري مدّعي حقوق بشر.

از جمله‌ي آثار مهمّ اين حادثه در طول زمان تا امروز، افشاگري است؛ افشاگري قدرتهاي استکباري مدّعي حقوق بشر. همان کساني که اين جنايت را و جنايات تروريستي ديگر را در اين کشور مرتکب شدند، آزادانه در کشورهاي اروپايي و آمريکا مشغول حرکتند؛ با مسئولان و سران آن کشورها ملاقات ميکنند، براي آنها سخنراني حقوق بشري ميگذارند! از اين افشاگري بالاتر؟ اين نشان داد که مدّعيان حقوق بشر، مدعيان ضدّيت با تروريسم، در چه حدّي از نفاق و دورويي و دروغگويي قرار دارند؛ اين را امروز همه دارند در مقابل چشمشان مي‌بينند.

 

هفده هزار شهيد ترور، رسواکننده تروريست‌هاي مدعي حقوق بشر

ما هفده هزار شهيد ترور در کشور داريم؛ هفده هزار شهيد ترور! اين رقم، رقم کوچکي است؟ اين حرف شوخي است؟ آن کساني که اين ترورها را انجام دادند، امروز آزادانه در کشورهاي غربي دارند حرکت ميکنند. اين ترورها، ترور چه کساني بود؟ ترور کاسب، ترور کشاورز، ترور عالِم، ترور استاد دانشگاه، ترور مؤمن متهجّد، ترور کودکان، ترور زنان؛ هفده هزار شهيد ترور، در تاريخ انقلاب اسلامي ثبت شده است. خب، اين دو طرف دارد: يک طرف افشاگري نسبت به آن چهره‌هايي است که امروز ادّعاي ضدّيت با تروريسم ميکنند و اين آينه‌اي است در مقابل ادّعاي باطل آنها و نشان ميدهد که چقدر اينها دروغگويند، چقدر اهل دغلند، چقدر خبيثند، چقدر پستند که از تروريست‌هاي جرّار اين حمايتها را ميکنند؛ درعين‌حال ادّعا ميکنند که ضدّ تروريسم هستند و با تروريسم مخالفند؛ اين يک طرف قضيه است. يک طرف ديگر اين است که يک ملّتي که هفده هزار شهيد ترور داده است - غير از شهدايي که در دفاع مقدّس داده - درعين‌حال مستحکم ايستاده است در خدمت انقلاب، در راه انقلاب، در مواجهه‌ي با دشمنان انقلاب. عظمت اين انقلاب، عظمت اين ملّت با اين شهادتها ظاهر شده. اين «وَ يستَبشِرونَ بِالَّذينَ لَم يلحَقوا بِهِم مِن خَلفِهِم اَلّا خَوفٌ عَلَيهِم وَ لا هُم يحزَنون»،(۵) بشارت است؛ بشارتي است که به ملّت ايران دارند ميدهند؛ بشارتي است که به مسلمانها دارند ميدهند. اين معارفي است که ما در کتابها داشتيم، در ذهنها داشتيم، اين شهداي عزيز ما - اين فرزندان شما، همسران شما، پدران شما - در واقعيت خارجي، اينها را مشخّص کردند، تجسّم بخشيدند، به ما نشان دادند، به نسلهاي آينده نشان دادند.

 

حماسه بزرگ تشييع جنازه270 شهيد

امروز هم شهدا در حال تقويت روحيه‌ي ملّت ايرانند. همين چند روز قبل از اين، ۲۷۰ شهيد وارد تهران شدند و شما ديديد چه حادثه‌اي درست شد؛ چه شوري، چه هيجاني! نقطه‌ي مقابل دلسردي‌ها، نقطه‌ي مقابل نوميدي‌ها، نقطه‌ي مقابل رکود و رکونها؛(۶) تحرّک، آمادگي، شوق، عشق، آرمان‌گرايي؛ اين کار شهدا است.

 

ظرفيت بالاي هفتم تير براي معرفي شدن

ما روي مسئله‌ي شهدايمان انصافاً کم‌کاري کرديم. اين حادثه‌ي شهداي هفتم تير ظرفيت عجيبي دارد براي معرّفي شدن؛ هم معرّفي شدن اين چهره‌هايي که آماج اين جنايت قرار گرفتند؛ هم معرّفي ملّت ايران که چگونه در يک چنين حادثه‌ي تکان‌دهنده‌اي خودش را نگه ميدارد، حفظ ميکند و نه فقط از ميدان در نمي‌رود بلکه روحيه‌ي مضاعف پيدا ميکند؛ هم معرّفي دشمنان که چه موجودات پست و چه سياستهاي خبيثي پشت سرِ اين حوادث قرار دارد، دستهاي جنايتکار اينها را [معرّفي ميکند]. اين ظرفيت در ماجراي هفتم تير و ماجراهاي ديگر - که البتّه عمده‌اش ماجراي هفتم تير است - وجود دارد.

 

ضرورت چهره نگاري و رونمايي از شخصيت‌هاي بزرگ شهداي انقلاب

ما کم‌کاري داشتيم؛ اينها را معرّفي نکرديم. خيلي کار ميشد کرد و بايد کرد؛ دستگاه‌هاي مسئول و همه‌ي ما دچار کم‌کاري هستيم. و به نظر ميرسد که اين کار را هم بايستي سپرد به جناح فرهنگي مؤمنِ انقلابي مردمي خودجوش؛ اين جوانهايي که مي‌بينيد در اطراف کشور به‌طور خودجوش کارهايي انجام ميدهند - کارهاي فرهنگي انجام ميدهند، کارهاي هنري انجام ميدهند، حقايقي را احياء ميکنند، استعدادهايي را بُروز ميدهند، از استعدادهاي بالفعلي استفاده ميکنند - اين کار را هم آنها بايد بکنند. با زبان هنر، با زبان تصوير، با استفاده‌ي از ابزارهاي جديد بايد بتوانند اين حادثه را، اين شخصيت‌ها را [معرّفي کنند]؛ کسي مثل شهيد بهشتي را در دنيا معرّفي کنند، کسي مثل شهيد رجايي را معرّفي کنند، شهيد باهنر را معرّفي کنند. هرکدام از اين شخصيت‌هايي که در ماجراي هفتم تير يا ماجراهاي ديگر به شهادت رسيدند، شايسته‌ي يک چهره‌نگاري بسيار باعظمتند که ميشود از اينها چهره‌نگاري کرد.

 

کتاب‌هاي ارزشمند منتشر شده در مورد شهدا

اين کتابهايي را که مربوط به زندگي شهدا است، بنده گاهي ميخوانم؛ حقيقتاً درس‌دهنده است؛ بنده درس ميگيرم، بنده روحيه ميگيرم از خواندن اين کتابها؛ نشان ميدهد که اينها چه شخصيت‌هايي بودند، چه روحياتي داشتند، چه عظمتي داشتند، چه خدمتي کردند با اين ايثار خودشان؛ جان خودشان را کف دست گرفتند وارد ميدان شدند.

 

شهداي هفتم تير و حرکت آگاهانه در مسير مبارزه

شهداي هفتم تير نميدانستند که يک چنين حادثه‌اي در انتظار آنها است؟ معلوم بود؛ آن روز هر کسي در اين ميدان حرکت ميکرد، مثل کسي بود که در ميدان مين دارد حرکت ميکند؛ از همه‌طرف حوادث گوناگون بود، امّا درعين‌حال شجاعانه وارد اين ميدان شدند و حرکت کردند. برکات شهدا خيلي زياد است؛ يعني واقعاً با اين تعبيرات نميشود حقّ شهيدان را ادا کرد؛ واقعاً نميشود کاري را که آنها کردند، خدمتي را که آنها کردند ادا کرد.

حماسه بزرگ خانواده‌اي شهدا در اهداء جان عزيزانشان

خانواده‌ي شهدا هم همين‌جورند. در اين جلسه‌ي امروز ما خانواده‌هايي تشريف دارند که سه شهيد داده‌اند، سه شهيد يا بيشتر؛ تحمّل از دست دادن پاره‌هاي جگر انسان و عزيزان انسان، اين به زبان آسان است. خانواده‌هايي هستند که فقط دو پسر داشتند و همين دو پسر را در راه خدا در ميدان دفاع مقدّس تقديم کردند؛ بانواني در اينجا تشريف دارند که هم همسر خودشان و هم فرزند خودشان را در راه خدا دادند. اينها به زبان آسان است! ما در تاريخ صدر اسلام ميخوانديم که در جنگ اُحد، بانويي سه پيکر شهيد را سوار راحله‌اي(۷) کرده بود و از ميدان اُحد مي‌آورد مدينه؛ تعجّب ميکرديم که چطور چنين چيزي [ممکن است‌]! واقعاً به نظر انسان مثل افسانه مي‌آمد؛ حالا در مقابل چشممان اين واقعيتهاي افسانه‌گون و افسانه‌مانند را داريم مي‌بينيم. با روحيه‌هاي بالا، با روحيه‌هاي خوب، روحيه‌هايي که ميتواند افراد کم‌روحيه را هم مبتهج کند، روحيه بدهد، عزم آنها را تثبيت کند و تقويت بکند. و امروز کشور ما به اين عزم راسخ احتياج دارد.

 

امروز کشور به شناخت دشمن نياز دارد

اين را همه بدانند: امروز کشور به شناخت دشمن [نياز دارد]. دشمن را بشناسيم؛ دشمنان جهاني که خودشان را به‌وسيله‌ي انواع و اقسام اقلام آرايشي رسانه‌اي و تبليغاتي بزک ميکنند و در مقابل چشم قرار ميدهند، بشناسيم؛ آمريکا را بشناسيم.

 

هفته حقوق بشر آمريکايي

در همين چند روز مشاهده کنيد: فردا هفتم تير است، حادثه‌ي حزب اتّفاق افتاده است؛ در سال ۶۶ در همين روز هفتم تير، حادثه‌ي بمباران شيميايي سردشت اتّفاق افتاده است؛ بله، صدّام آن کار را کرد، امّا پشت سر صدام چه کسي بود؟ آمريکايي‌ها بودند، غربي‌ها بودند، همان کساني بودند که بمبهاي شيميايي را به او دادند، چراغ سبز هم به او دادند و در مقابل اين جنايت بزرگ و اين قتل‌عام عجيب سکوت هم کردند؛ در روز يازدهم تير - چند روز بعد - ترور شهيد صدوقي است که اين هم کار همين جنايتکاران است؛ در روز دوازدهم تير - چند روز بعد از اين - حادثه‌ي اسقاط هواپيماي ايرباس بر روي خليج‌فارس است. از هفتم تير تا دوازدهم تير شما ببينيد چقدر ترور، قتل‌عام و کشتار [انجام شد]؟ [چقدر] زن، کودک، عالِم، سياستمدار، به‌وسيله‌ي عوامل آمريکا آماج اين جنايتها قرار گرفتند؟ اگر طرّاح اين حوادث هم سرويس‌هاي امنيتي آمريکا و غرب نبودند، حدّاقل کمک‌کننده بودند؛ حدّاقل تشويق‌کننده بودند. اين دشمنها را بشناسيم.

به تعبير بعضي دوستان، خوب است اين هفتم تا دوازدهم تير را هفته‌ي «حقوق بشر آمريکايي» اعلام بکنيم. واقعاً حقوق بشر آمريکايي در اين چندروز در کشور ما يک چيز واضح و بارزي است و از اين قبيل الي‌ ماشاءاللَّه.

 

کتمان کنندگان چهره واقعي دشمنان، خائنين به ملت

پس احتياج داريم دشمن را بشناسيم. آن کساني که امروز سعي ميکنند از اين هيولا - که سياستهاي آمريکايي و سياستهاي بعضي از دنباله‌روان آمريکا است - يک چهره‌ي موجّهي معرّفي کنند، اينها دارند خيانت ميکنند؛ اينها دارند جنايت ميکنند. اين کساني که اين حقيقت روشن را کتمان ميکنند، اين دشمني خباثت‌آلود را در زير پرده‌هاي توجيه ميپوشانند، اينها دارند خيانت ميکنند به اين ملّت. کشور ما و ملّت ما احتياج دارد دشمن را بشناسد، عمق دشمني را بفهمد.

 

آمادگي هميشگي براي مواجهه با دشمن

 و احتياج دارد به اينکه خود را آماده کند براي مواجهه. اين مواجهه هميشه مواجهه‌ي سخت نيست، مواجهه‌ي در ميدان جنگ نظامي نيست؛ دشوارتر از آن، مواجهه‌ي در ميدان جنگ نرم است، در ميدان فرهنگ است، در ميدان سياست است، در ميدان زندگي اجتماعي است.

 

ملت ايران مديون شهدا و خانواده ايشان

ملّت عزيز ايران، امروز به پيام شهيدان نيازمند است؛ احتياج به اين پيام دارد. ملّت ما احتياج دارد به اين پيام اميدبخش، اين پيام افشاگر، اين پيام سرشار از ابتهاج معنوي و روحيه‌ي معنوي که شهدا به ما ميدهند. و ملّت، مديون شهدا است و مديون شما خانواده‌هاي شهدا است؛ همه مديونيم. آن کساني که اين را کتمان کنند، آن کساني که حاضر نيستند نام شهيدان به عظمت برده بشود و هرجا نام شهيدي برده بشود يا نام شهدا برده بشود و تجليلي از شهدا بشود کأنّه به آنها دارند زخم ميزنند، اينها بيگانگان از مصالح اين ملّتند؛ اينها اجنبي‌اند؛ حالا شناسنامه‌[شان‌] ايراني است امّا در واقع اجنبي‌اند؛ اينها با ملّت ايران يک‌رو و يک‌دل نيستند.

والسّلام عليکم و رحمةاللَّه و برکاته‌

 

منابع

 ۱) قبل از شروع بيانات معظمٌ‌له، حجّت‌الاسلام سيدمحمّدعلي شهيدي محلّاتي (رئيس بنياد شهيد و امور ايثارگران) مطالبي بيان کرد.

۲) سوره‌ي آل‌عمران، آيات ۱۶۹ و ۱۷۰؛ «هرگز کساني را که در راه خدا کشته شده‌اند مرده مپندار، بلکه زنده‌اند که نزد پروردگارشان روزي داده ميشوند. به آنچه خدا از فضل خود به آنان داده است شادمانند، و براي کساني که از پي ايشانند و هنوز به آنان نپيوسته‌اند شادي ميکنند که نه بيمي بر ايشان است و نه اندوهگين ميشوند.»

۳) شادماني‌

 ۴) اقبال الاعمال، ج ۱، ص ۳۳۳

 ۵) سوره‌ي آل‌عمران، بخشي از آيه‌ي ۱۷۰

 ۶) سکون‌

 ۷) چهارپاي بارکش از جمله شتر

 

 

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
پربیننده ترین
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات