پس از تعطيلات نوروز، هم زمان سه سريال با نامهاي «دنگ و فنگ روزگار» از شبكه اول سيما، «روزهاي بيقراري 2» از شبكه دوم سيما و «شرايط خاص» از شبكه سوم سيما پخش شد؛ سريالهايي با موضوعات جديد كه توانستند با جذابيت داستاني مخاطب را از حدود ساعت 8:45 تا 11 شب پاي رسانه ملي بنشانند. «دنگ و فنگ روزگار» و «شرايط خاص» با درونمايه طنز و كمدي بر روي آنتن رفت؛ اما روزهاي بيقراري 2 كه اتفاقاً طنز و كمدي هم نبود، از دو سريال ديگر عقب نماند و توانست مخاطبان زيادي را طرفدار خود كند.
روزهاي بيقراري نام سريالي است به تهيهكنندگي اميرحسين شريفي و كارگرداني كاظم معصومي كه اولين قسمت اين سريال 23 قسمتي در ساعت 20:45 روز 30 بهمن ماه 1395 از شبكه سه صدا و سيماي ايران پخش شد و اتفاقاً هم با موضوع جالب و جديدي روي آنتن اين شبكه رفت. در اين سريال فرهاد، رها و سارا در دانشگاه همكلاسي هستند. رها و فرهاد با هم ازدواج ميكنند. رها باردار ميشود؛ اما بعد در سانحهاي به كما ميرود، سارا كه دوست رهاست از فرزند او مراقبت ميكند و در نهايت زماني كه همچنان رها يك سالي را در كما به سر ميبرد، مادر فرهاد او را تشويق ميكند تا با دوست رها يعني سارا ازدواج كند؛ اما مدتي پس از ازدواج اين دو، رها از كما خارج ميشود و به هوش ميآيد. پس از اين، داستان حول كشمكش ميان سارا، رها و فرهاد ميگذرد و در نهايت هم سارا به خاطر اينكه زندگي فرهاد و رها از هم نپاشد تصميم ميگيرد از فرهاد جدا شود.
در ايام عيد نوروز شبكه دو سيما خبر داد كه مجموعه و سري دوم روزهاي بيقراري روي آنتن ميرود؛ سريالي كه ميتوان گفت تا حدودي پايان آن را باز نگه داشته بودند و ميطلبيد كه سري دومي هم داشته باشد. با تكرار پخش خلاصه مجموعه اول انتظار ميرفت روزهاي بيقراري 2 به ادامه داستان بيقراري 1 بپردازد يا حداقل اشارههاي كاملاً ملموسي با داستان قبلي داشته باشد؛ اما انگار از مجموعه سري اول تنها بازيگر نقش سارا، يعني سارا صوفياني كه در روزهاي بيقراري 2 نيز ايفاي نقش كرده مشترك بود و هيچ نشانه خاصي از ماجراي اول داستان وجود نداشت. در سري دوم سريال بيقراري كه ملودرام خانوادگي پرتعليقي است، سارا همسري دارد كه از او جدا شده و فرزندي كه هر دو در خارج به سر ميبرند. اين بار داستان سارا درباره خانواده گمشده اوست كه خودش هم از حضور آنان خبري نداشته است.
افسانه بايگان، نقش مرجان، پرستار مادر سارا را بازي ميكند؛ مادري كه سالها قبل موقع زايمان در نهايت غربت از دنيا ميرود و كسي از خانواده او هيچ اطلاعي به دست نميآورد. در نهايت نيز فرزندش سارا به خانوادهاي سپرده ميشود تا او را بزرگ كنند.
مجيد واشقاني، سعيد نيكپور، كاظم هژيرآزاد، صفا آقاجاني، همچنين افسانه بايگان و حميدرضا آذرنگ از بازيگران اصلي فصل دوم «روزهاي بيقراري» هستند.
گفتني است مرور تاريخچه فرش تبريز كه جزء آثار ملي كشورمان است، از برتري سريال روزهاي بيقراري بود. مجموعه دوم اين سريال به سفارش معاونت سيماي استانها و مركز صداوسيماي آذربايجان شرقي(تبريز) توليد شد و انصافاً هم خيلي خوب توانست گوشهاي از جاذبههاي اين شهر را به تصوير بكشد و هنر دست اين شهر يعني فرش و كفشهاي چرم آن را به رخ بنماياند. در اين سريال، تاريخچه فرش تبريز مرور شد، همچنين با نشان دادن تصويرهايي از كارگاههاي كفشهاي چرمي به مخاطب يادآوري كرد كه اين محصول يكي از محصولات ويژه اين سرزمين(تبريز) است.
سارا با تنها نشانياي كه از مادرش دارد يعني فرشي به نام چيچك، در جستوجوي خانواده خود از مشهد كه در آن سكونت دارد به تبريز ميرود. در نهايت هم متوجه ميشود كه اين فرش ميراث خانوادگي آنهاست كه به دست مادربزرگش بافته شده و از زمان مشروطه براي او به ارث مانده است.
ماجراي داستان جذابيت خود را دارد و فارغ از برخي نواقص مانند تغيير بازيگري كه نقش برادر سارا را در سري دوم سريال بازي ميكند، توانسته است خانوادههاي ايراني را پاي شبكه دوم بنشاند.
سارا صوفياني با بازي آرام خود نماد دختر باوقار ايراني است كه با وجود مشكلات فراوان از جمله طلاق و جدايي از فرزند توانسته است روي پاي خود بايستد. او نماد دختري است كه در خانوادهاي مذهبي و اصيل ايراني به دنيا آمده و در خانواده اصيل ديگري رشد كرده است؛ بنابراين به خوبي ميتواند به بيننده بفهماند كه ايمان و اصالتش او را در چنين شرايطي، صبور و بامتانت بار آورده است.
توجه به مفاهيمي مانند حلال و حرامخوري، كسبوكار و توليد، همچنين مفاهيم ارزشمندي مانند شهادت به صورت غير مستقيم در قسمتها و بخشهاي مختلف سريال به چشم ميآيد. نقطه قوت ديگر اين سريال را ميتوان پرداختن به شهرهاي ديگر ايران به جز پايتخت دانست. 85 درصد مكانهاي فيلمبرداري سريال روزهاي بيقراري 2 در تبريز و 15 درصد آن در شهر مشهد است. با توجه به اينكه سريالها بيشتر در تهران فيلمبرداري ميشوند؛ در اين سريال شهرستانها اهميت مييابند؛ البته شايد اين را بتوان به اين دليل دانست كه اين سريال به سفارش معاونت استانها توليد شده است.
مستندهاي زيادي در مورد شهرهاي مختلف ايران از جمله تبريز ساخته شده است؛ اما قطعاً بردن داستان به دل شهرهاي ديگر به دور از شعارزدگي ميتواند تأثير زيادي در شناخت اين شهرها و تشويق براي شناخت بيشتر داشته باشد.
برتري ديگر اين سريال استفاده از بازيگران بومي است؛ به طوري كه در اين سريال 30 قسمتي علاوه بر حضور بازيگران ملي، حدود 150 بازيگر بومي به ايفاي نقش پرداختهاند. اين مسئله ميتواند سبب تنوع در سريال شود كه مخاطبان، با استعدادهاي شهرهاي ديگر هم آشنا ميشوند. همچنين اين استعدادها فرصتي براي بهتر ديده شدن مييابند.