از كليات بيانيه «گام دوم انقلاب» مشخص است، بخش اعظم بار دومين مرحله خودسازي، جامعهپردازي و تمدنسازي بر دوش جوانان است و آنها هستند كه بايد شانه زير بار مسئوليت در ميدانهاي سياسي، اقتصادي، فرهنگي و بينالمللي و نيز در عرصههاي دين، اخلاق، معنويت و عدالت داده و انقلاب را به آرمانهاي خود نزديك كنند؛ از همين رو درك و فهم آنچه در اين بيانيه از جوانان خواسته شده و سپس تأمل در آنها و تلاش براي طراحي راهبرد، رويكرد و تكنيك براي تك تك وظايف بسيار مهم است. از سوي ديگر در طول اين بيانيه چهرهاي از «جوان تراز گام دوم انقلاب» به تصوير كشيده شده كه شناخت اين چهره و كوشش براي دست يافتن به ويژگيها و خصايص آن، براي پيمودن گام دوم الزامي به نظر ميرسد. به همين دليل در ادامه به صورت تيتروار به وظايف و ويژگيهاي «جوان تراز گام دوم انقلاب» اشاره شده است.
بنبستشكن
جوان تراز گام دوم انقلاب، منفعل نيست و درجا نميزند. او هميشه به دنبال خلاقيت و يافتن راهها، روشها و ابزارهاي جديد و كارآمد براي حركتِ رو به جلو است. با همه اينها، به اسم نوگرايي، به سنتها، داراييها و تجارب ارزشمند گذشته پشت نميكند و به خوبي ميداند هر نويي يك روز كهنه ميشود؛ از اين رو ملاك، نو و كهنه بودن نيست؛ بلكه ملاك نسبتي است كه يك امر با حقيقت و به تبع آن كارايي دارد.
آزادانديش
جوان تراز گام دوم انقلاب، استقلال فكري دارد، برده فكري كسي يا گروهي نيست، همواره اهل تعقّل و تعمّق است و بدون تحقيق و اتّكا به براهين عقلي، به هيچ مكتب و انديشهاي گرايش پيدا نميكند. جوان تراز گام دوم انقلاب، همواره به دنبال حكمت است و در اين راه، جمود فكري ندارد؛ بنابراين اگر لازم باشد حكمت را از كافر و مشرك هم دريافت ميكند، چه رسد به برادر مسلمان خود.
پيوندي ناگسستني با «ولايت»
جوان تراز گام دوم انقلاب ميداند كه بايد دوشادوش امام زمان(عج) و در زمان غيبت ايشان، دوشادوش نايب امام خود حركت كند. آنها كشتيِ در حال حركت در درياي مواج هستند كه هر كس بر آن كشتي سوار شود، از خطر غرق شدن در امان ميماند و هر كس كه سوار اين كشتي نشود يا آن را ترك كند، غرق ميشود. بنابراين، نه ذرهاي از امامش جلو ميزند و نه ذرهاي از او عقب ميماند. با اين وصف، جوان تراز گام دوم انقلاب، گوش به فرمان ولي فقيه و نايب امام زمان است. خواستههاي خود را به خواستههاي او مقدم نميكند، در برابر رأي او رأي صادر نميكند و همراهي حقيقي با ولي فقيه در دوران غيبت را، تضميني براي حضور در كنار امام زمان(عج) در عصر ظهور ميداند.
آرمانگر
جوان تراز گام دوم انقلاب آرمانهاي بلند دارد و همواره براي رسيدن به اين آرمانها در تلاش است. از نظر او، آرمانگرايي با واقعگرايي تعارضي ندارد. آرمان نداشتن يا كنار گذاشتن آرمانها، موجب افتادن در ورطه روزمرّگي و به تبع آن، پوچي و پژمردگي است.
راسخ در اقامه حق
جوان تراز گام دوم انقلاب با برهان حق را پذيرفته و نه با اوهام؛ از اين رو درباره حق يقين كامل دارد و هيچگاه درباره آن دچار شك و ترديد نميشود. او در راه حق ثُبات قدم دارد و در ميان حق و باطل تردد نميكند. از همين جاست كه او هيچگاه از حقگراييِ خود در گذشته، پشيمان نيست و از آن با قدرت دفاع ميكند.
مجاهده و تلاشگر
جوان تراز گام دوم انقلاب يك لحظه آرام و قرار ندارد. همواره در حال كوشش است. او تنبل و ساكن نيست، پركار و پر تلاش است، وجدان كاري دارد، اهل كارهاي ناقص، سُست و ضعيف نيست. اساساً در قاموس جوان مسلمان و انقلابي، «نميشود» و «نميتوانيم» وجود ندارد. به اذن الهي وارد هر كار بزرگي كه لازم باشد، ميشود و به لطف الهي، از آن كار سربلند بيرون ميآيد و اتفاقاً دشمن نيز همين خودباوري را نشانه گرفته است.
منظم و سازمانپذير
جوان تراز گام دوم انقلاب، شلخته و بينظم نيست، انضباط كاري دارد، اهل محاسبه است، اهل مشورت است، تكرو نيست، گروهي، متشكّل و هماهنگ عمل ميكند و به مقررات و سلسلهمراتب تشكيلاتي احترام ميگذارد.
مسلط در امور
شرايط هر قدر هم كه دچار نوسان باشد و افت و خيز داشته باشد يا هر ميزان كه شرايط عرصه را براي كار كردن تنگ كند، جوان مسلمان و انقلابي مغلوب آن نميشود. در حقيقت، هيچگاه شرايط بر او سوار نميشود؛ بلكه اوست كه تلاش ميكند هميشه بر شرايط سوار باشد
صبور و با استقامت
جوان تراز گام دوم انقلاب، در مسير انجام وظايف خود مقاوم و صبور است. او ميداند كه توفيقات بزرگ در گرو صبر و استقامت است و به مصداق اين آيه شريفه كه خطاب به پيامبر اكرم(ص) فرمود: «فَاستَقِم كَما أُمِرتَ و مَن تابَ مَعَك»، او مأمور به استقامت شده است. بنابراين، جوان تراز گام دوم انقلاب در مواجهه با انواع سختيها و گرفتاريها كمر خم نميكند و از ميدان خارج نميشود.